علی درخشان در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: باتوجه به اینکه اثرات روانشناختی منفی ناشی از طلاق بر روی کودکان طی دو سال به حداقل میرسد ولی همه این تنشها و ناراحتیها را نمیتوان بهصورت مطلق از بین برد و این نکته قابل تأمل است که هرچه کودکان در زمان طلاق از سن پایینتری برخوردار باشند اثرات مخرب طلاق بیشتر است.
وی افزود: حتی در تحقیقات انجام شده این نکته قابل تأمل است که این فرزندان در بزرگسالی در ازدواج خود دچار مشکلاتی میشوند و این تصور را دارند که آنها قادر به ایجاد روابط با همسر خود نخواهند بود و در بررسی انجام شده مشاهده شده که تعداد کمی از کودکان طلاق در بزرگسالی دچار مشکل نیستند بههمین خاطر در احادیث و روایات آمده که منفورترین حلال خداوند، طلاق است.
درخشان با اشاره به اینکه اثرات طلاق با توجه به سن کودک و جنسیت او متفاوت است و کودکان پسر و دختر در و اکنش به طلاق با یک روش پاسخ نمیدهند، عنوان کرد: پسران در مقایسه با دختران اثرات تخریبی کمتری را تجربه میکنند که این مسئله بیشتر به خاطر بار فرهنگی و اجتماعی جامعه است اما دختران با توجه به اینکه از ساختار هویتی متفاوتی دارند در جامعه ایرانی از جایگاه شأن متفاوتی برخوردارند در مجموع طلاق بر آنها تأثیرات منفی بیشتری دارد و دختران به خصوص در سنین دبستانی که به بلوغ میرسند طلاق والدین را معادل شکست در زندگی و ازدواج آینده خود تصور میکنند.
این روانشناس ادامه داد: اما پسرانی که وابستگی به پدر داشته باشند و پدر از آنها جدا باشد و با مادران خود زندگی را بگذرانند اثر تخریبی برای آنها دارد که لازم است مادران در این زمینه توجه خاص و ویژه به دختران داشته باشند و آنها را بیشتر هدایت و راهنمایی کنند.
وی با بیان اینکه فقدان والدین هم جنس در این سالها به خاطر دوره حساس و اوج در جنبه عاطفی و روانی در کودکان آشفتگیهای بیشتری را ایجاد میکند، افزود: کودکان سنین پیشاز دبستان سعی میکنند علت جدایی یا طلاق والدین را درک کنند و فکر میکنند در جدایی آنها نقش داشته و کودک آنرا مجازات اعمال رفتار خود میداند و در مجموع مسائل طلاق را بهصورت ناخن جویدن یا انگشت مکیدن، شبادراری و اختلال در خواب و خوراک بروز میدهند و حتی کودکانی مشاهده شدهاند که دچار لکنت زبان میشوند.
درخشان با اشاره به اینکه رفتارها و اعمال کودکان در این سنین شامل احساس گناه، نگرانی و مشکلات اجتماعی با دوستان در جامعه و مدرسه است، عنوان کرد: کودکان از رشد ذهنی بالاتری برخوردارند لذا مفهوم طلاق را در ذهن تجزیه و تحلیل کرده و نگرانیهایی در ذهن خود دارد.
این روانشناس تصریح کرد: در ذهن کودکان نگرانیهایی وجود دارد مانند ترس از ترک والدین و دچار بیماری روانی شده و خُلق و خوی آنها را به شدت تحت تأثیر قرار میدهد، عادتهایی پیدا میکنند مانند وابستگی به گروه همسال در آنها بیشتر است، احساس تنهایی و فریب خوردگی دارند، احساس گناه و مقصر دانستن پدر یا مادر، احساس پذیرفته نشدن در جمع، پرخاشگری و رفتارهای پیشبینی نشده و بعضاَ فرار از منزل را تجربه میکنند.
وی ادامه داد: با توجه به ویژگیهای ذهنی و شناختی کودک درباره طلاق با او صحبت کنید و به او بگویید که علت طلاق شما نیست و با توجه به اینکه انسانها از شخصیت متفاوتی برخوردارند ممکن است بعد از مدتی یا حتی در اوائل زندگی اخلاق و رفتار آنها با هم سازگار نباشد و خداوند برای حل این مسائل در نهایت که نتوانستیم مشکلات زندگی را از راههای دیگر حل کنیم طلاق را پیشنهاد کرده است.
درخشان با اشاره به اینکه لازم است بعد از طلاق زمینههای ملاقات به طور منظم برای دیدار با والد غایب فراهم شود، تصریح کرد: از به کارگیری کودکان برای انتقال پیامهای والدین به هم جداً بپرهیزید و در صورتی که با یکی از والدین ملاقات نمود او را سئوال پیچ نکنیم.
این روانشناس با اشاره به اینکه برای کاهش اثرات مخرب طلاق بر روی فرزندان با رفت و آمد بیشتر سایر بستگان مثل عمو، دایی، خاله و عمه، خلأ پدر و مادر را کم کنید، افزود: برای کودک موقعیتی فراهم کنید تا در جامعه برای پرکردن اوقات فراغت خود به سازمان یا مکانی رسمی که رعایت تمام جوانب لازم است وصل شود.
وی با اشاره به اینکه لازم است زمینههای عزت نفس در سایر جنبههای زندگی برای کودک فراهم شود، عنوان کرد: والدین با مدرسه کودک ارتباط تنگاتنگ داشته و شرایط روحی – روانی او را در مدرسه مدیریت کنند.
درخشان با اشاره به اینکه در بین کودکان طلاق باید زمینههای دوستی با سایر کودکان با ترتیب دادن بازی در پارکها و غیره را فراهم کنیم، ادامه داد: در ارتباط و محبت با کودک از ذکر دائم بدیهای پدر و یا مادر کینه پرورش ندهیم چراکه زمینههای بزهکاری در بزرگسالی را تقویت میکند.
این روانشناس با اشاره به اینکه کودکان طلاق خود را موجودی اضافی میدانند و احساس گناه دارند، عنوان کرد: آنها در دعواهای بین پدر و مادر نقش خود را نمیدانند و حالت گیجی و بهت زدگی دارند، حتی این طلاق در بهره هوشی آنها هم میتواند تأثیرگذار باشد و در رشد عقلانی و هوش آنها اثر منفی دارد.
وی با اشاره به اینکه طلاق باعث ایجاد حس بدبینی به پدر و مادر از طرف فرزند میشود، که در نتیجه آن این کودک به هیچ فردی در آینده نمیتواند اعتماد کند و گذشت کردن را یاد نمیگیرد، عنوان کرد: در این کودکان کمبودهای عاطفی بسیاری دیده میشود و شیوه رفتاری بچهها در مکانهای عمومی و اجتماع کاملاً متفاوت از بچههای رشد پیدا کرده در خانوادههای سالم است.
درخشان تأکید کرد: کودک باید از کلیات موضوع جدایی والدین آگاهی داشته باشد نه از جزییات، یعنی والدین باید طرح کنند که با یکدیگر تفاهم نداشته و قادر به ادامه زندگی نیستند.
این روانشناس با تأکید بر اینکه زندگی کردن کودک با یکی از والدین میتواند آسیبزا باشد و ضرورت دارد تا بعد از جدایی والدین، کودک بتواند به نوعی با هر دو والد دیدار داشته باشد، عنوان کرد: براساس پژوهشهای صورت گرفته، آسیبهایی ازقبیل اعتیاد، شکست تحصیلی یا ترک تحصیل، خشونت و اضطراب و افسردگی میتواند از عوارض طلاق بر کودکان باشد بنابراین مراقبت عاطفی از کودکان طلاق توسط والدین بسیار مهم است.
وی تصریح کرد: مهمترین توصیه عملی برای والدینی که در شرف جدایی هستند یا طلاق گرفتهاند این است که احترام یکدیگر را حفظ کرده و در حضور کودکان از اختلافاتشان حرف نزده و حرمتها را حفظ کنند.
انتهای پیام
نظرات