ماجرای رومینا دختری که اخیراً به علت اختلافات جدی با پدر خود و بر اثر تعصبات بیش از حد او به قتل رسید، ابعاد مختلفی دارد که یکی از این مسائل مربوط به مشکلات روابط فرزند و والدین است که در واحد اجتماعی خانواده میگنجد و مسائل و آسیبهای جبران ناپذیر زیادی را به وجود میآورد، اما مهمترین عامل که شاید بیش از همه ابعاد باید مورد توجه قرار گیرد، بحث تربیتی و روابط والدین و فرزندان است.
البته نگاه به حادثه غمانگیز رومیناها ما را به سوی مسئلهای فراگیر در جامعه سوق میدهد و آن هم مسئله روابط نامشروع بین جوانان است که شاید بررسی ریشه شیوع آن در جامعه که باز هم به نقش خانواده و مسائل تربیتی مربوط میشود، در بروز این مسئله کمتر از سایر عوامل بیتاثیر نیست.
دکتر «مهدی خان آبادی» مدیر دپارتمان خانواده و ازدواج کلینیک مغز، اعصاب و روان بهمن یزد در گفتوگو با خبرنگار ایسنا با بیان این که وظایف والدین در ارتباط با فرزندان زیرمجموعه مفهوم تربیت قرار میگیرد، اظهار میکند: تربیت، مجموعه فعالیتهایی در ارتباط با فرزند آدمی است که قرار است صفات ناب انسانی را در حوزههای مختلف در فرد به وجود بیاورد.
وی «محبت»، «مراقبت» و «نظارت» را صفات اکتسابی تحت تاثیر ارتباط حسنه و موثر بین والدین و فرزند میداند و میگوید: روشهایی برای دستیابی به اهداف تربیتی وجود دارند ولی هیچ کدام به تنهایی قادر به تربیت یک انسان به معنای واقعی کلمه نیستند به طور مثال شما نمیتوانید به عنوان یک والد مستبد، تنها نقش نظارتی داشته باشید و به فرزندتان محبت مورد نیاز او را نثار کنید و در مقابل، نمیتوانید بینهایت محبت کنید ولی نقش نظارتی و مراقبتی را نادیده بگیرید.
رابطه رومینا با خودش، پدرش و بهمن...
این مشاور خانواده با بیان این که ماجرای رومینا و خانواده او را نمیتوان بدون ارزیابی تخصصی و کسب اطلاعات دقیق و موثق مورد بررسی قرار داد، تصریح میکند: بر اساس همین اطلاعات موجود و واقعیتهای بر ملا شده در رسانهها، نکاتی مشاورهای و آموزشی را میتوان بیان کرد، در واقع رابطه رومینا با خودش، با پدرش و رابطه با بهمن محور بحث ماست.
وی به نقش نظارتی و مراقبتی والدین در محافظت فرزند از آسیبهای دنیای واقعی و مجازی اشاره میکند و میگوید: سوالاتی که باید به آن پاسخ دهیم چنین است، «یک فرزند با سنی کمتر از ۱۸ سال چه نیاز مبرم و اساسی به موبایل دارد؟»، «اگر موبایل نباشد، رشد روانی - عاطفی این فرد چه آسیبی خواهد دید؟» مگر نه این که در کنوانسیون حقوق کودک سازمان ملل متحد، کودک به هر انسانی که زیر 18 سال تمام باشد گفته میشود.
یک مشاور خانواده: به عنوان والد، زمانی که هر پسر یا دختری را در فضای مجازی مشاهده میکنیم، باید احساس خطر کنیم.این روانشناس اضافه میکند: این مسائل مشابه همان پسر بچه راکب موتورسیکلت در خیابان است که نسبت به حضورش احساس خطر میکنیم لذا زمانی که هر پسر یا دختری را در فضای مجازی مشاهده میکنیم هم باید احساس خطر کنیم و به عنوان والد نقش نظارتی و مراقبتی نسبت به وی داشته باشیم.
سوال بیجواب رومیناها: من کیستم؟
این مسئول با بیان این که دختران در سن نوجوانی و در راه کسب هویت به دنبال پاسخ دادن به سوالاتی شامل «من کیستم؟ از کجا آمده ام؟ آمدنم بهر چه بود؟» هستند، میگوید: در این سن همانند دیگر دورههای رشد، ارتباط حسنه و مطلوب با والدین و مخصوصاً پدر از اهمیت فوق العادهای برخوردار است و این رابطه مطلوب به نوجوان شجاعت و عزت نفس میدهد تا در جامعه بتواند از خود مراقبت کند.
خان آبادی به ابزار محبت و نوازش فرزندان در کودکی و توجه به آنها تاکید میکند و با گلایه از فاصله گرفتن فرزندان از والدین در بزرگسالی، میگوید: اصولا دلیل این مسئله را فاصله گرفتن فرزندان عنوان میکنند اما واقعیت این است که راه ارتباط با فرزندان همیشه باز است اما در یک سن بسیار راحتتر و در سنی دیگر همراه با نیاز به یادگیری ظرافت و مهارتهای جدید ممکن میشود.
وی ادامه میدهد: نوجوانی در خانوادههای سالم بحران نیست چرا که سیستم این گونه خانوادهها نسبت به تغییر باز هستند، زمانی که نهال محبت و رابطه حسنه در دورههای ابتدایی رشد کودک، محکم کاشته شده باشد در دورههای بعدی نیز این فرایند میتواند ادامه پیدا کند اما اگر ارتباط و محبت در رابطه فرزندان و والدین مانند رومینا و پدرش از بین رفته باشد، فاصله ایجاد شده بین فرزند و والدین زمینه بروز آسیبهای روانی و اجتماعی میشود.
فرار از یا فرار به ...
این روانشناس در ادامه راجع به مسئله «فرار» به عنوان یک آسیب اجتماعی، تصریح میکند: با افزایش سن فرد، «فرار از» بیشتر مطرح میشود و هر چه سن فرد کمتر باشد، «فرار به» مطرح است که به نظر میرسد در مورد رومینا با توجه به سن او و رابطهاش با بهمن، هر دو نوع انگیزه فرار از خانه صادق است، برای رومینا «فرار از» فشارها و سختیهای ارتباط با پدر و خانواده ناسالم و همچنین «فرار به» بهمن برای برآوردن خواسته و دستیابی به لذت در کنار او بودن، صدق میکند.
یک روانشناس: رومینا به علت تعارضات جدی احتمالی با پدر و فضای پرتنش منزل، بهمن را جایگزین پدر کرد.این مسئول با تاکید بر این که رفتار فرار از منزل رفتاری تکانش گرانه و بدون در نظر گرفتن عواقب بلندمدت آن به خصوص در دخترانی که از منزل فرار میکنند، مشاهده میشود میگوید: در اغلب خانوادههای نوجوان فراری، مشکلات به جای بحثهای آرام از راه خشونت حل میشود یعنی نوجوان متعلق به این گونه خانوادهها، ناامید از حل و فصل مشکلات به صورت منطقی از منزل فرار میکند.
وی اضافه میکند: رومینا هم به علت تعارضات جدی احتمالی با پدر و فضای پرتنش منزل، بهمن را جایگزین پدر میکند و این فرایند به شکل ناخودآگاه رخ میدهد، در واقع رومینا جذب کسی شده است که فکر میکند آنچه در کودکی شامل عشق، محبت، احساس ارزشمندی، دوست داشتن و دوست داشته شدن و دیگر موارد را به دست نیاورده، به او خواهد داد.
مقصران فرهنگی قتل رومینا
البته علاوه بر خانواده، نهادهای فرهنگی و آموزشی دیگری نیز در بروز فجایعی فرهنگی مانند قتل رومینا بیتاثیر نیستند و جای خالی آموزش و پرورش مسئلهای است که باید به طور جدی مورد بررسی بیشتر متولیان فرهنگی جامعه قرار گیرد.
«فاطمه دانش یزدی» مدیر کل دفتر امور بانوان و خانواده استانداری یزد در گفتوگو با خبرنگار ایسنا در این باره به نقش واحدها و بسترهای اجتماعی و هویتبخش جامعه در شکلگیری شخصیت افراد اشاره میکند و میگوید: واحد اجتماعی خانواده و در کنار آن سایر بسترهای هویت بخش از جمله مدارس، محیطهای آموزشی، رفاهی و عمومی در شکلگیری شخصیت افراد و تصمیمگیری درست، دوام رفتاری و تاب آوری اجتماعی اثرات چشمگیری دارند که هر کدام به سهم خود، نقشی جداگانه داشته و البته خانواده در کانون تربیتی و شکلگیری شخصیت فرزندان قرار دارد.
وی وقوع ماجراهایی از جنس ارتباط فردی رومینا در زندگی و روبرو شدن با تنبیه و واکنش تاسف بار و غیرانسانی پدرش را همان ماجرای تربیت پذیری و تاب آوری در نهاد خانواده اعلام میکند و میگوید: چرایی وقوع و تکرار چنین اتفاقهایی نیز مربوط به کم رنگ بودن بُعد پرورشی شخصیت فرزندان در مدارس نسبت به بُعد آموزشی آنهاست و رویدادهای اجتماعی و خانوادگی کمتر بستری که زمان فرزندان در آن سپری میشود، مورد توجه قرار میگیرد.
مدیر کل بانوان استانداری یزد: چرایی وقوع و تکرار حوادثی نظیر قتل رومینا مربوط به کم رنگ بودن بُعد پرورشی شخصیت فرزندان در مدارس نسبت به بُعد آموزشی آنهاست.دانشیزدی بازآفرینی و تقویت بنیانهای فکری خانواده را موثر در کنترل چنین رفتارها و رویدادهایی در جامعه برمیشمارد و میگوید: بسیاری از رفتارها بدون جهتدهی، آموزش مفهومی، اجتماعی و دینی رها شدهاند و ورود به این ماجرا وظیفه یک نهاد یا دستگاه اجرایی و برنامهریز خاص نیست و هر کدام از نهادها باید به سهم خود و البته در جریانی هماهنگ به الگوسازی ارتباطی در نهاد خانواده اقدام کنند زیرا الگوسازی ارتباطی فرزندان، پدران و مادران را در ساختاری مناسب راهنمایی و هدایت میکند.
نیاز به چراغ راهنما در ظهور الگوهای غربی
مدیر کل دفتر امور بانوان و خانواده استانداری با بیان این که خانواده امروزی با توجه به توسعه ارتباطات مجازی و تغییر ناگهانی ساختارهای فرهنگی و بروز و ظهور برخی الگوهای غربی نیازمند یک چراغ راه و نقشه راهنما است، میگوید: اگر این چراغ راه به درستی تبیین و آموزش نهاد خانواده در مراحل و موضوعات مختلف مورد توجه قرار گیرد، به مرور شاهد کاهش چنین آسیبهای اجتماعی خواهیم بود و هم چنین جلوی رشد آسیبها به شکلهای دیگر نیز گرفته میشود.
براساس آنچه گفته شد به نظر میرسد نه تنها رومینا بلکه پدر و خانوادهاش و حتی بهمن افرادی هستند که همگی به نوعی قربانیان اشتباهات فرهنگی و ناآگاهی و نبود آموزشهای درست در جامعه شدهاند و باید همه دستگاهها از آموزشی تا فرهنگی و حتی عمرانی پیش از آن که خانوادههای بیشتری از مشکلات این چنینی آسیب ببینند، زیرساختها و الزامات جلوگیری از چنین مسائلی را در کشور بیش از پیش فراهم کنند و خود را در قبال این گونه فجایع و آسیبهای پیدا و پنهان به طور جد مسئول بدانند.
انتهای پیام
نظرات