به گزارش ایسنا، سایت پولتیکو در این مقاله که نوشته داگلاس لندن، مسؤول سابق عملیات در سیا و دانشیار پژوهشهای امنیتی در دانشگاه جورج تاون است به اظهارات بروس ریدل، مسؤول سابق سیا اشاره میکند که ۲۱ نوامبر ۲۰۱۷ در مقابل مرکز بروکینگز درباره روابط آمریکا و عربستان صحبت میکرد. اظهارات وی حیرت آور بود چراکه وی ۴۰ سال به عنوان ناظر حرفهای آمریکا بر روابط سیاسی، دیپلماتیک، امنیتی و اقتصادی با عربستان فعالیت کرده است.
ریدل در سخنان خود به دو نکته اشاره کرد اینکه عربستان در دوره اخیر تغییر مهمی کرده و از یک کشور مبهم که میتوان برخوردها و رفتارش را پیشبینی کرد به یک کشور بیثبات تبدیل شده که پیشبینی کردن اقداماتش دشوار است اما مساله دوم این است که دولت دونالد ترامپ بدون اینکه فکر کند تصمیم گرفته از عربستان حمایت کامل به عمل آورد. ترامپ یک چک سفید امضا در زمینه سیاست داخلی و خارجی به عربستان داده است.
سیاست آمریکا که بر احتیاط و دوری از ریسک مبتنی بود به سیاست ماجراجویی و مداخله و حتی افراطگرایی تبدیل شده است. نویسنده میگوید که عربستان اخیرا با به راه انداختن جنگ نفت با روسیه در میان بحران کرونا در جهان زلزله ایجاد کرد. قبل از این محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان عملیات پاکسازی را انجام داده و زیربنای حکومت خود را محکم کرده و همچنان مورد حمایت ترامپ است.
نویسنده معتقد است که ترامپ باید به صحبتهای ریدل و دیگر کارشناسان سازمان اطلاعات گوش بدهد. دولت ترامپ همان روشی را درباره محمد بن سلمان در پیش گرفت که باراک اوباما، رئیسجمهوری سابق آمریکا درباره محمد بن نایف، ولیعهد سابق عربستان در پیش گرفته بود. تاکنون محمد بن سلمان دولت آمریکا را به باتلاق یمن کشانده، یک روزنامهنگار مقیم آمریکا را به قتل رسانده، بازار نفت را بیثبات کرده و به رقبای آمریکا از جمله روسیه و چین نزدیک شده است.
نویسنده معتقد است که عربستان کشور مبهمی است که پادشاه پیری در سن ۸۴ سالگی بر آن حکومت میکند که حکومتش کوتاه خواهد بود. او در واقع به عنوان پشتیبان حاکم دوفاکتوی این کشور حکمرانی میکند. برای همین اطلاعات امنیتی در این کشور که روابط تجاری و دیپلماتیک مهمی با واشنگتن دارد بیش از هر زمان دیگری مهم است. مشکلی که ریدل و دیگر مسؤولان سابق به آن اشاره کردند این بود که دستگاههای سازمان اطلاعات آمریکا به ویژه سیا اطلاعات درباره عربستان را به ویژه در دوره سه مدیر آخر سیا سیاسی کردهاند. به جای طرح سؤالات پیچیده و تقویت تلاشها برای جمعآوری اطلاعات مدیران از هرگونه اطلاعاتی که خوششان نیاید، دوری میکنند. هنوز این رویکرد پابرجاست همانطور که مایک پامپئو، وزیر خارجه آمریکا برای انجام قرارداد تسلیحاتی با عربستان به حالت فوقالعاده متوسل شد. لندن میگوید که اظهارات ریدل یک واقعیت نگران کننده را برملا میکند و آن این است که دولتهای مختلف رفتار و اقدامات عربستان و مسائل پشت پرده این کشور را نادیده میگیرند.
این نویسنده معتقد است روند سیاسی کردن اطلاعات امنیتی نیازی به تصمیمات افراطگرایانه برای کشتن واقعیت ندارد.
لندن درباره سفر جان برنان، مدیر سیا در دوره اوباما به عربستان صحبت میکند. ملک سلمان که در آن زمان ولیعهد بود از وی استقبال کرد. وی مؤدب بود و با مهمانانش دست میداد اما مشخص بود که دستانش میلرزد. سخن گفتنش با مهمانان معمولی بود. مدت کوتاهی حضور داشت و خیلی سریع رفت. ریدل گفت که شاهزاده سلمان که اکنون پادشاه عربستان است دچار علائم آلزایمر شده بود. در آن مراسم فردی حضور داشت که هنوز معروف نبود. او محمد بن سلمان بود. مسؤولان امنیتی انتظار نداشتند او در این مراسم حضور یابد چراکه برای آنها شناخته شده نبود. برنان با صدای آرامی با شاهزاده جوان صحبت میکرد و در اظهاراتش انعطاف نبود چراکه سازمان اطلاعات آمریکا محمد بن نایف را به عنوان دوست خدمات مبارزه با تروریسم و اطلاعات خود انتخاب کرده بود. محمد بن نایف به مرد سیا در عربستان تبدیل شد. ریدل او را قهرمان مبارزه با القاعده توصیف کرد که از عملیات ترور جان سالم به در برد. مسؤولان سازمان اطلاعات او را بهترین مذاکرهکننده و باهوشترین عربستانی در میان هم نسلانش میدانستند.
برنان، اوباما را به سرمایهگذاری روی محمد بن نایف قانع کرد. مدیر سیا تلاش کرد از تأثیر عربستان برای خدمت به طرحهای آمریکا از سوریه گرفته تا ایران و شرق آسیا و روسیه استفاده کند. درحالی که برنان تلاش میکرد تصویر خوبی از محمد بن نایف در کاخ سفید نشان دهد اما قادر به حمایت از او و جبران ضعفهایش در داخل خاندان حاکم سعودی نبود.
این نویسنده معتقد است همگان در عربستان میدانستند روابط دوستی میان بن نایف و بن سلمان وجود ندارد. تلاش برای ترور بن نایف تأثیرات بدی روی او گذاشت و او همچنان مُسکن استفاده میکند. این همان نکتهای است که محمد بن سلمان از آن برای مدیریت کودتای خود و قانع کردن شورای بیعت به قبول بیمار بودن بن نایف و در نتیجه به قدرت رسیدن خودش استفاده کرد. از همین جا بود که آمریکا بن نایف را از دست داد و مجبور شد به تعامل با ستارهای بپردازد که اطلاعات اندکی از او داشت.
برنان که عربستان را میشناخت اطلاعات امنیتی را که برای تصمیمگیری از آن استفاده میشد سیاسی میکرد. معاونان نزدیک به محمد بن نایف میدانستند چه اتفاقی میافتد برای همین مواضعشان را تغییر داده و به او کمک نکردند. همه اینها به خاطر معتبر نبودن اطلاعاتی بود که برنان ارائه کرد.
لندن معتقد است که سازمان اطلاعات آمریکا بعد از هشت سال اشتباه هنوز درس نگرفته است و به مشکلاتی با ترامپ برخورد که آماده گوش دادن به مواضع متناقض مسؤولان نبود و ترجیح میداد به نظر خودش در امور سیاست خارجی عمل کند. برخلاف برنان جینا هاسپل، مدیر کنونی سیا تظاهر نکرده که میخواهد روابطی با محمد بن سلمان داشته باشد. این روش بد نیست. با این حال ورودی سیا برای پایتختهای اروپایی مناسب است نه ایجاد روابط با جامعه عربستان. هاسپل وقایع را درباره عربستان همانطور که بود نقل کرد. اما مثل مدیران قبلی نتوانست به ارزیابی عمیق بپردازد و اخبار نامناسبی را نقل کرد که با نظرات ترامپ مغایرت داشت. با اینکه او خواهان جمعآوری اطلاعات درباره عربستان است اما ترامپ که دیدگاه مثبتی درباره محمد بن سلمان دارد و از او در برابر گزارش سیا درخصوص قتل جمال خاشقجی، روزنامه نگار منتقد عربستانی که در کنسولگری این کشور در استانبول ترور شد دفاع کرد، ترجیح میدهد صندوق مشکلات بسته بماند. ترامپ منشأ ضعف و قدرت محمد بن سلمان است. در پروندههایی از او حمایت کرد و در مسائل دیگری بر او فشار آورد. ترامپ در پرونده خاشقجی و جنگ یمن برای محمد بن سلمان مفید بوده اما در مورد ایران، صلح فلسطین و اسرائیل و سوریه باعث نگرانی وی است.
نویسنده معتقد است که خاندان حاکم عربستان منسجم و هماهنگ نیستند و اگر محمد بن سلمان محتاط نباشد چه بسا یک شب با چاقوهای پسرعموهایش مواجه شود. تحرکات اخیر او نشان میدهند که او دقیقا نمیداند پدرش چه مدت زنده مانده و از او حمایت خواهد کرد. برای همین عمویش احمد بن عبدالعزیز و محمد بن نایف را بازداشت کرد. آمریکا هیچ اعتراضی به این اقدامات نکرد. بعد از آن بر سعد الجبری، مشاور بن نایف برای بازگشتش از کانادا به عربستان فشار آورد و دو تن از فرزندانش را بازداشت کرد.
لندن درباره بازداشت نزدیکان آمریکا یا کسانی که خودشان را براساس تضمینهای آمریکا از بازداشت در امان میدانند میگوید که محمد بن سلمان بیرحمی خود را نشان داد و پیام واضحی را درباره خطر همکاری با آمریکا ارسال کرده است. با این حال ترامپ خواهان اطلاعاتی نیست که دیدگاهش را درباره عربستان تغییر داده و روابطش را با شاهزاده تخریب کند.
محمد بن سلمان با مشکلات داخلیاش مواجه است. او باید رضایت خانواده الشیخ-نوههای محمد بن عبدالوهاب را جلب کند. باید این سؤال را پرسید که این خاندان چه میزان از اصلاحات محمد بن سلمان از جمله اجازه رانندگی زنان، برگزاری کنسرت و مسائل دیگر حمایت میکند.
انتهای پیام
نظرات