هدایت یزدی در گفت و گو با ایسنا، درخصوص وضعیت فوتبال خوزستان، اظهارکرد: با توسعه و صنعتی شدن دنیا، فوتبال نیز به ایران و شهرهای مسجدسلیمان، آبادان و اهواز ورود پیدا کرد و این استان به عنوان مهد فوتبال ایران معروف شد. عشق و علاقه مردم خوزستان نیز به این رشته مثال زدنی است و مردم این سرزمین زرخیز با این رشته ورزشی زندگی می کنند، خوزستان معدن فوتبالیست های کشور محسوب می شود و هر زمان که بازیکنان خوزستانی در تیم ملی ایران حضور داشته اند، قطعا آن زمان شاهد بهترین شرایط تیم ملی بوده ایم اما متاسفانه به مرور زمان و با حرفه ای شدن فوتبال، کمی از چرخه فوتبالی دنیا و کشور فاصله گرفتیم. دلیل هم این است که شاید آن طور که باید در خوزستان بابت فوتبال سرمایه گذاری و هزینه نشد.
بازیکنان خوزستانی برای رسیدن به تیمملی لابی ندارند
مدیرعامل سابق باشگاه نفت مسجدسلیمان بیان کرد: خوزستان هنوز نیز فوتبالیست و استعدادهای فراوانی در فوتبال دارد و این چرخه در فوتبال پایه به خوبی خود را نشان می دهد. ما بازیکنان خوبی در رده های سنی مختلف تیم های ملی داریم ولی در تیم ملی بزرگسالان بازیکنی نداریم و وقتی بازیکنی در تیم ملی بزرگسالان نداریم، قطعا یک جای کار ایراد دارد. باید بپذیریم که بازیکنان خوزستانی لابی و راه های لازم برای رسیدن به تیم های بزرگسالان را بلد نیستند. قطعا می دانیم که ارتباطات در فوتبال امروزی ایران حرف اول و آخر را می زند و شاید هنوز بازیکنان خوزستانی به خوبی راه های رسیدن به چرخه حرفه ای فوتبال و رده بزرگسالان را یاد نگرفته اند.
مربی غیربومی، نگاهی به بومیگرایی ندارد
بازیکن سال های پیش فوتبال خوزستان گفت: به مرور زمان هر چه در فوتبال خوزستان پیش رفتیم، ابتدا از تعداد بازیکنان و مربیان خوزستانی در تیم های استان کم شد و اکنون هم شاهدیم که مدیریت باشگاه های استان به دست غیربومیها میافتد. سه راس مثلث در فوتبال، شامل مدیریت، مربی و بازیکن است و باتوجه به این که یک مدیرعامل غیر بومی، نگاهش به بومی گرایی نیست، قطعا مربی غیربومی را به کار میگیرد و مربی غیربومی نیز باتوجه به این که چند صباحی به عنوان میهمان ما محسوب میشود، در همین زمانِ میهمان بودن به دنبال فراهم کردن یک کارنامه و رزومه کاری برای خود خواهد بود و مطمئنا نگاهی به بومی گرایی در استان ندارد.
کفگیر که به ته دیگ میخورد، سراغ مربی بومی میرویم
وی عنوان کرد: باشگاههای ما هر زمان که شرایط مالی و سختافزاریشان خوب است از مدیران و مربیان غیربومی استفاده میکنند اما هر زمان که از نظر مالی، سخت افزاری و شرایط دیگر در وضعیت ضعیفی قرار دارند و در واقع هر وقت کفگیرشان به ته دیگ میخورد، به سراغ مربیان بومی میآیند تا در این شرایط سخت، کمک دهنده باشد و گذر زمان کند. پس میطلبد، نگاه مثبتی به مدیران، بازیکنان و مربیان بومی و خاک خوردههای زمینهای خاکی استان داشته باشیم. در استان خوزستان مدیر، مربی و بازیکنان بسیار توانمندی داریم و تاریخ هم نشان میدهد که هر زمان تیمهای ما از ظرفیت و پتانسیل بومیها به خوبی استفاده کردهاند، موفقتر بودهاند. به عنوان مثال میتوان به تیم فوتبال استقلال خوزستان، استقلال اهواز و فولاد در گذشته اشاره کرد.
چرا ویسی باید خارج از خوزستان مربیگری کند؟
یزدی بیان کرد: مدیر، مربی و بازیکن غیربومی هم میرود و در نهایت چیزی نصیب تیمهای خوزستانی نمیشود. در بین مربیان نسل جدید عبدالله ویسی را داریم که یک مربی کاربلد با کارنامه و سوابق قوی در مربیگری است، پس چرا در حالی که خوزستان سه تیم در لیگ برتر دارد، او باید در تیم های خارج از استان مربیگری کند؟ نگاه ویسی نگاه بومی و دلسوزانه است و همه ما دیدیم زمانی که استقلال خوزستان با هدایت ویسی، قهرمان لیگ برتر شد، تمام کادرفنی و بیشتر بازیکنان تیم از استان خوزستان و همین کسانی بودند که از زمینهای خاکی، خود را به فوتبال استان و کشور معرفی کردند.
مدیران ما به مربی بومی فرصت نمیدهند
وی بیان کرد: نکته جالب این است که مدیران تیمهای خوزستانی حاضر نیستند به مربیان بومی برای نتیجهگیری فرصت لازم را بدهند ولی در طرف مقابل وقتی یک غیربومی در راس کادرفنی قرار میگیرد، فرصت لازم را به او می دهند. این یعنی همیشه مرغ همسایه غاز است. اکنون میبینیم که هدایت تیم فوتبال نفت مسجدسلیمان برعهده تارتاری است که برای او احترام بسیار قائلم و کار فنیاش را میپسندم و تیمش نیز در جدول ردهبندی در جایگاه مناسبی قرار دارد اما باید قبول کنیم که باتوجه به تعداد بسیار بازیکنان غیربومی در تیم نفت، این تیم خروجی لازم را برای مسجدسلیمان و خوزستان ندارد و جالبتر اینکه حتی تمرینات نفت هم در مسجدسلیمان برگزار نمیشود. یادم هست زمانی که مدیرعامل باشگاه نفتمسجدسلیمان بودم و خواستیم برای سه روز در اهواز تمرینات خود را دنبال کنیم، حواشی بسیاری بر ما وارد شد و در حالی که مربی تیم نیز بومی بود، نتوانستیم برای هماهنگی تیم سه روز در اهواز اردو بزنیم ولی اکنون امکانات لازم برای تارتار فراهم میشود و علیرغم تمام مشکلات مالی که این تیم دارد، تیمش با صرف هزینههای هنگفت به راحتی در تهران تمرین میکند. به نظرم باید به صورتی کار کنیم که تیمهای خوزستانی در پایان فصل برای استان آورده داشته باشند، نه این که تنها هزینههای گزاف به باشگاهها تحمیل شود و برای عدهای سکوی پرتاب شویم و خروجیای غیر از آن نصیبمان نشود.
اگر با نکونام هفتم شویم، چه ایرادی دارد با مربی بومی هشتم شویم؟
مدیرعامل سابق باشگاه نفتمسجدسلیمان گفت: امسال شرایط تیمهای لیگ برتری خوزستان در جدول خوب است، البته باید ببینیم که در ابتدای فصل، نگاه مدیران تیمهای استان به چه صورت بوده و آیا تیمها برای کسب سهمیه بسته شده بودند یا هدف ماندن در لیگ برتر بوده است؟ این را باید عنوان کنیم که اگر قرار است یک مربی از بیرون استان بیاوریم که تیم را هم با غیربومیها ببندد، حتما نگاهمان باید به کسب سهمیه باشد. به طور مثال اگر قرار باشد با جواد نکونام در رده هفتم لیگ قرار بگیریم، چه ایرادی دارد از یک مربی بومی استفاده کنیم و تیمش هشتم شود؟ ضمن این که مربی بومی با شناختی که از فوتبال استان دارد، از تمام ظرفیتهای استان استفاده میکند و باعث معرفی بازیکنان استان به فوتبال کشور هم خواهد شد.
به مدیرانی مثل دهکردی نیاز داریم
وی عنوان کرد: اگر مدیر غیربومی که در راس باشگاه های استان قرار میگیرد، نگاهش استفاده از بومیهای استان در تیم باشد، حضورش ایرادی ندارد اما اگر نگاهش درست کردن رزومه برای خود باشد، آوردن آن به صلاح فوتبال خوزستان نیست. ما به مدیرانی مثل دهکردی و رضاییان نیاز داریم که بدون حاشیه و باتوجه به تجربهای که دارند، در راس باشگاههایمان قرار بگیرند. در چند سال قبل بیشتر بازیکنان خوزستان که در تیمملی بزرگسالان قرار داشتند، در زمان مدیریت این عزیزان در راس فوتبال استان بوده است. باید فضا برای بازیکنان خوزستانی فراهم شود تا به خود و فوتبال استان و کشور سود برسانند.
فوتبال ما فقط اسم حرفهای را یدک میکشد
یزدی درخصوص از سرگیری لیگ برتر فوتبال ایران در شرایط شیوع ویروس کرونا در کشور، گفت: ما از کشورهای اروپایی و صاحب سبک فوتبال الگوبرداری میکنیم و قطعا می خواهیم، دنبالهرو آنها باشیم و بگوییم از این کشورها عقب نیستیم و حالا چون آن کشورها فوتبالشان را آغاز کردند، ما هم میخواهیم لیگ را برگزار کنیم و به چه قیمتی من نمی دانم! ابتدا باید ببینیم آیا ابزارهای لازم درخصوص برگزاری مسابقات در این شرایط بحرانی وجود دارد؟ وقتی فوتبالمان فقط اسم حرفهای را با خود به یدک میکشد آیا میشود فقط به دید برگزاری و اتمام مسابقات به آن نگاه کرد؟ پس باید ساختار فوتبالمان را هم درست کنیم. فقط نباید کلمه حرفهای کنار فوتبالمان باشد و باید همه چیز در فوتبال ما از مسایل مالی، سخت افزاری و پشتیبانی باشگاهها گرفته تا نگاه مدیران کلان کشور در فوتبال، حرفهای باشد.
فدراسیون بی در و پیکری داریم
وی عنوان کرد: در حال حاضر یک فدراسیون بی در و پیکر داریم و باتوجه به این شرایط با برگزاری لیگ، میخواهند نشان دهند که فوتبالی حرفهای داریم، در حالی که حرفهای نیستیم و تنها ادای حرفهای بودن را در میآوریم. فدراسیونی که رییس و اساسنامه ندارد، چطور میتواند ادعای حرفهای بودن داشته باشد و به تیمها فشار بیاورد که ساختارتان را اصلاح و در مسابقات لیگ برتر حضور یابید؟ برای برگزاری لیگ، پروتکل بهداشتی ارائه شده است که یکی از این پروتکلها رعایت فاصلهگذاری روی نیمکت ذخیرهها است؛ آیا اگر یک ضربه کاشته پشت ۱۸ قدم برای تیمی به دست آمد، در این وضعیت هم میتوان فاصله اجتماعی را رعایت کرد؟ پس باید بپذیریم که جان انسانها از فوتبال مهمتر است. فوتبال همیشه هست و ادامه خواهد داشت. چه ایرادی دارد، این فصل را تعطیل و فصل آینده را با ۱۸ تیم برگزار کنیم و در فصل آتی به جای دو تیم، چهار تیم به لیگ پایینتر سقوط کند؟ این کار منطقیتر به نظر میرسد. همه تیمهای ما دولتی بوده و بخش خصوصی در فوتبال نیست که ضرر کند، ضمن اینکه باتوجه به وقفه به وجود آمده و عدم آمادگی تیمها و بازیکنان، درصد آسیبدیدگی بازیکنان به شدت بالا رفته و ممکن است سرمایههای ملی ما و همچنین تیمملی نیز از این شرایط آسیب ببینند.
وی در پایان بیان کرد: فوتبال برای تماشاگر به وجود آمده است و لطف فوتبال نیز به حضور تماشاگران در استادیومهای ورزشی است. حالا که میخواهند فوتبال را بدون تماشاگران برگزار کنند، بازیکن چه انگیزهای دارد؟ فوتبال در این شرایط بیرنگ و روح است و تیمها و تماشاگران هیچ لذتی نمیبرند.
انتهای پیام
نظرات