به گزارش ایسنا، پایگاه میدل ایست آی در تحلیلی به قلم جاناتان فنتون هاروی درباره تحرکات امارات متحده عربی در یمن و لیبی مینویسد:
«شورای جداییطلب انتقالی جنوب در یمن و خلیفه حفتر، جنگسالار شورشی در لیبی در عرض کمتر از ۴۸ ساعت اخیراً علیه دولتهایی در این کشورها شوریده و ابتکار عملهای صلح قبلی با این دولتها را به چالش کشیدند. این اقدامات چنانچه دست مخفی امارات در کار نبود رخ نمیدادند. این در حالی است که ابوظبی هر دو گروه را مورد حمایت قرار داده و تقویت کرده تا نفوذ خود را اعمال کند. شورای انتقالی جنوب در یمن ابتدا ۲۶ آوریل در شهر عدن خودمختاری اعلام کرد و به این ترتیب عملاً به "توافق ریاض" برای متحد ساختن نیروهایش با دولت عبد ربه منصور هادی پایان داد. شب بعد از آن خلیفه حفتر خود را حاکم لیبی با یک "حکم مردمی" اعلام کرده و خواستار "ایجاد شرایط برای تشکیل نهادهای مدنی دائمی در این کشور" شد. این همزمان با اقدام او در لغو توافق ۲۰۱۵ "صخیرات" که در بردارنده تشکیل دولت وحدت ملی یا دولت توافق ملی مستقر در طرابلس بود، رخ داد.
یک چنین زمانبندی میتواند مشکوک به نظر برسد. با توجه به متکی بودن اساسی هر دو گروه به امارات ممکن است ابوظبی به رغم اظهارات رسمیاش در رد اقدام یکجانبه شورای انتقالی جنوب در یمن، این شورشهای همزمان را علیه منصور هادی در یمن و جبهه دولت توافق ملی در لیبی تشویق کرده باشد.
با توجه به اینکه شورای انتقالی جنوب یمن با فشارهایی از سوی دولت منصور هادی برای اجرای توافق اشتراک قدرت موسوم به توافق ریاض روبهرو شده و دولت توافق ملی مورد حمایت ترکیه در لیبی نیز اخیراً دستاوردهایی علیه نیروهای حفتر کسب کرده، این اقدامات میتوانند به مثابه تلاشی تعیینکننده برای تامین امنیت آنها باشند. ابوظبی همواره برای تقویت تسلط هر دو بازیگر با هدف به دست آوردن حوزه نفوذ منطقهای خود کار کرده است.
امارات از سال ۲۰۱۴ خلیفه حفتر را یک نیروی موثر با هدف تکرار تلاشهای سابقش برای روی کار آوردن یک حکومت نظامی مستبد در مصر تلقی کرده و به این ترتیب این جنگسالار لیبیایی را تحت حمایت خود گرفته است.
ابوظبی نقشی محوری در ایجاد جبهه به اصطلاح ارتش ملی لیبی متعلق به خلیفه حفتر ایفا کرد. رد پای آن در کمپین ادامه دار او از آوریل ۲۰۱۹ تا کنون برای تصرف طرابلس وجود دارد هر چند که آنچنان ظریف است که معمولاً این نقش روسیه در آن بوده که بیشتر توجه منفی را به ویژه در غرب برانگیخته است.
بعد از اینکه خلیفه حفتر از مذاکراتی با میانجیگری روسیه و ترکیه در مسکو در ماه ژانویه خارج شد به وضوح احساس کرد از یک سمت دیگر یعنی ابوظبی حمایت کافی برای از سرگیری عملیاتهای نظامیاش دریافت میکند و این نشان دهنده نفوذ چشمگیر امارات بر این جنگسالار و هم چنین بر خود لیبی بود.
امارات در کنار حمایتش از کمپین خلیفه حفتر در لیبی همچنین اقدام به تامین مالی و حمایت از شورای انتقالی جنوب یمن از زمان تشکیل آن در سال ۲۰۱۷ کرده است. این گروه خواستار تشکیل یک کشور مستقل در جنوب یمن و جدایی آن از شمال یمن است. شورای انتقالی جنوب یمن در حالی که به طرزی مشکوک ادعای نمایندگی کردن از منافع یمنیهای ساکن جنوب را دارد اما تنها با حمایتهای امارات است که سرپا نگه داشته شده است. حملات هوایی اماراتیها علیه قوای وابسته به دولت منصور هادی بعد از کودتای شورای انتقالی جنوب در شهر عدن در ماه اوت گذشته نشان داد این کشور به دنبال تقویت این تلاشهای جدایی طلبانه است. در عین حال این کشور با تداوم حمایت از شبه نظامیان جداییطلب در سراسر جنوب یمن و همچنین در جزیره ژئواستراتژیک سقطری در جهت تضعیف توافق ریاض که سال گذشته میلادی با میانجیگری عربستان حاصل شد تلاش کرده است. از سوی دیگر امارات متحده عربی به دنبال کنترل کردن جنوب یمن و بندرهایش به ویژه عدن و سقطری با هدف ایجاد یک حوزه نفوذ در دریای سرخ و تقویت تجارت دریایی خودش است. امارات در عین حال به دنبال جلوگیری از استقلال این بنادر و همچنین کلیت یمن است چرا که در چنین سناریویی جذابیت تجاری بنادر بازرگانی خود امارات پایین خواهد آمد. از سوی دیگر امارات به دنبال تضعیف استقلال در لیبی است چرا که یک لیبی نفتخیز و با ثبات میتواند سرمایه گذاریهای بینالمللی را جذب خود کند و در عین حال تبدیل به رقیبی برای ابوظبی شود. حتی در صورتی که خلیفه حفتر نتواند طرابلس را تصرف کند شورشهای اخیرش باعث دامن زدن هرچه بیشتر به شکافها در لیبی میشود به این ترتیب این امارات است که دارد با استفاده از این عواملش نفوذ خود را کسب میکند.
در عین حال این دو مشتری امارات به یکدیگر روی خوش نشان دادند. ماه اوت گذشته هانی بن بریک، معاون رئیس شورای انتقالی جنوب یمن حمایت این شورا از خلیفه حفتر را اعلام کرده و گفته آماده تبادل "دانش کارشناسی و تجربه" با ارتش ملی لیبی در راستای کمک به آن برای مقابله با " شبه نظامیان نامشروع" در این کشور است. هر دو گروه ترویج دهنده گفتمان امارات در مخالفت با افراطیگری به هدف توجیه کردن تلاشهای نظامی خود بوده و در عین حال مدعی هستند که نمایندگان مشروع مردم مناطق مرتبط با خود هستند.
با این حال امارات برای دست یافتن به بلندپروازیهایش با موانعی نیز مواجه است. اولین مانع همپیمانش عربستان است که با آن برای به دست آوردن نفوذ در یمن و تسلط پیدا کردن در لیبی همکاری نزدیک داشته است. با این حال گمانه زنیهای در مورد تشدید رقابت میان عربستان و امارات بر سر اختلافاتشان در یمن مطرح شده هرچند که غلو شده به نظر میرسند. با این حال امارات در واقع از طریق تقویت یک شبکه وسیع شبه نظامیان وابسته به شورای انتقالی جنوب یمن توانسته خطوط ارتباطی قویتر در این کشور بر خلاف عربستان که شاهد تضعیف نفوذ عنصر مورد حمایتش یعنی منصور هادی است، برقرار کند. در همین حال با وجود آنکه عربستان به خلیفه حفتر برای عملیاتش علیه طرابلس پول میدهد اما این امارات است که جای ریاض را به عنوان ارباب اصلی حفتر گرفته است. به احتمال خیلی زیاد عربستان در نهان دل خوشی نسبت به موضع جسورتر و مستقلتر امارات به ویژه در یمن ندارد. با این حال با توجه به همپیمانی منطقهای تنگاتنگ این دو کشور بر مبنای دستور کار ضد انقلابی مشترکشان و همچنین سرمایه گذاریهای گسترده و روابط نظامی آنها، ریاض آماده رویارویی با ابوظبی نیست. از طرفی امارات نیز برای این هم پیمانی ارزش قائل است و محتاطانه و عملگرایانه نسبت به عربستان رفتار میکند اما در عین حال اهداف خودش را نیز پیش میبرد.
هر چند که ابوظبی تا حد زیادی عربستان را دور زده اما در دستور کارش برای اعمال قدرت در لیبی و یمن و جلب حمایت برای گروههای مورد حمایتش در آنها باید جامعه بینالمللی را با خود همراه کند. یک سری اسناد فاش شده بر مبنای قانون ثبت ماموران خارجی آمریکا فاش کردند شورای انتقالی جنوب یمن از یکسری خدمات لابیگری استفاده کرده است. بر طبق این اسناد یک ائتلاف قدرتمند در ضمن تلاشهای خود امارات برای ارائه اطلاعات غلط و همچنین لابیگری نزد محافل سیاسی اروپایی و آمریکایی برای مشروعیت بخشی به این جنبش مورد حمایت امارات و ترویج گفتمانهای آن در اندیشکدهها و رسانهها تلاش میکند.
در حالیکه اروپا در قبال لیبی ناتوان و دچار اختلاف به نظر میرسد و در آمریکا نیز دونالد ترامپ مواضعهای متناقض را در قبال این کشور دارد امارات این آزادی عمل را برای تقویت خلیفه حفتر به ویژه با حمایت فرانسه از این ژنرال لیبیایی پیدا کرده است. حتی در صورتی که مداخله نظامی ترکیه برای حمایت از دولت توافق ملی باعث محدود شدن دستاوردهای حفتر شود اما امارات احتمالاً او را تبدیل به نیروی اجتناب ناپذیری که باید در هر گونه توافق بعد از جنگ مشارکت داشته باشد خواهد کرد. با این حال کار برای امارات به منظور دستیابی به اهدافش در یمن با توجه به اعتراضها و مخالفتهای آمریکا و اتحادیه اروپا همچنین فرستاده سازمان ملل به یمن با اقدامات اخیر شورای انتقالی جنوب هرچه دشوارتر خواهد بود.
حمایت کور و بدون توجه لازم جامعه بینالملل از این توافق غیرموثر (ریاض) باعث شده که امارات و شورای انتقالی جنوب قادر به بهره برداری از آن شوند. چنانچه شورای انتقالی جنوب بتواند دست کم کنترل عدن، سقطری و دیگر بنادر جنوب یمن را به دست بگیرد این امر باعث تقویت اهداف ابوظبی در کوتاه مدت قبل از پیگیری دستورکار کلیترش در قبال جنوب یمن در آینده نزدیک میشود.»
انتهای پیام
نظرات