محمدعلی وکیلی در گفتوگو با ایسنا، با اشاره به استعفای موسوی لاری نایب رییس شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان در باره وضعیت این شورا گفت: این شورا تابعی است از سرنوشت کل اصلاحطلبان و کلیت اصلاحطلبان نیز در محاق هستند و به نظر من به بن بست کارکردی و جریانسازی رسیدند؛ لذا این جریان حتما نیاز به بازنگری دارد، کما اینکه پیش از این هم نیاز به بازنگری داشت و باید تکلیف خود را با خیلی از چیزها مشخص کند.
وی افزود: عناصر گفتمان اصلاحطلبی مخدوش شده به حدی که جامعه تکلیفش را نمی داند که صدای اصلاح طلبی کدام صداست، صداهای مختلفی به نام اصلاح طلبی پژواک پیدا کردند و مشخص نبود کدام یک منطبق بر گفتمان اصلاحطلبی هستند. اثر این هرج و مرج و بلبشو در انتخابات مجلس یازدهم خود را نشان داد.
نماینده مردم تهران در مجلس ادامه داد: در این سالها اصلاح طلبان توانستند با رویکرد اصلاح طلبی حداقلی و تعامل حداکثری انتخابات ۹۲، ٩۴ و ۹۶ را شکل بدهند و کم کم با عدم فرصت شناسی و نداشتن راهبرد لازم برای حفظ این سرمایه حضور در قدرت و سرمایه اجتماعی با حاشیه رفت. در برخی موارد فرهنگ لمپنی حاشیهنشینی و در برخی موارد هنجارشکنی مرسوم در حاشیهنشینی بر این جریان حاکم شد.
وکیلی با بیان اینکه اوج این بیانضباطی و نداشتن راهبرد خود را در انتخابات اسفند ٩٨ نشان داد، یادآور شد: این انتخابات نشان داد گویا ما دچار فرسایش در نمادها شدیم همانطور که گرفتار فرسایش در عملکرد شدهایم. در واقع نه تنها سرمایه انسانی تولید نشده بلکه انقراض نسل و سرمایه انسانی رخ داد. نه زایش فکری نه زایش نیروی انسانی اتفاق نیفتاد.
این عضو فراکسیون امید مجلس شورای اسلامی با اشاره به پیدایش شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان یادآور شد: این نهادسازی که از سال ۹۲ به بعد در قالب شورای عالی سیاستگذاری اتفاق افتاد در مقابل جریان نمادگرایی هیچگاه قد علم نکرد و قامتش راست نشد. در واقع دعوای زیر پوستی وجود داشت که آیا جریان اصلاح طلبی نهادگرا است یا نمادگرا. جامعه انتظار جامعه این است که رهبری جریان اصلاحات نهادی باشد تا نمادین ولی طایفهای در این جریان ترجیحشان این بود که به رهبری نمادین اکتفا کنند لذا نهاد شورای عالی سیاستگذاری به صورت موسمی و انتخاباتی کارکرد پیدا کرد.
وی تصریح کرد: وقتی کارکرد شورای عالی سیاستگذاری به انتخابات محدود شد، بقا و مشروعیت آن به نقش آفرینی در انتخابات موکول شد. انتخابات ۹۴ و ۹۶ به خوبی مدیریت شد زیرا موضع شفاف و روشنی از سوی این شورا وجود داشت ولی در انتخابات ۹۸ این شورا دچار ابهام در عملکرد و موضع شد و مشروعیتش را از دست داد زیرا وقتی این شورا دچار بی عملی مطلق شد و وظایفش را به احزاب تخصیص کرد یعنی شورا معنایی ندارد و فلسفه وجودی خود را انکار کرد.
وکیلی خاطرنشان کرد: البته اینها معلول علت مهمتری است و آن این که جریان اصلاحات سالهاست دچار ابهام در راهبرد است؛ آیا می خواهد درون نظام باشد یا بیرون نظام؟ اصلاح طلبی درون حاکمیت است یا مدنی؟ اصلاح طلبی در مرز اپوزیسیون است یا پوزیسیون؟ ما تکلیفمان را با این راهبرد مشخص نکردیم. برخی در چارچوب اپوزیسیون انتظار عملکرد پوزیسیون دارند که ناشدنی است. برخی به نام نقد اصلاحطلبی در حاکمیت فیگور اصلاحطلبی مدنی را میگیرند ولی نتوانستند به لوازم آن پایبند باشند.
نماینده مردم تهران در مجلس با بیان اینکه در حال حاضر اصلاحطلبی به نقطه بنبستی رسیده که محصول ابهامات تلنبار شده است، اضافه کرد: در واقع چشم انداز مبهمی وجود دارد که با این ابهامات عجیب و غریب امکان فعالیت با این شکل و شمایل نیست. با اذعان بر اینکه جمهوری اسلامی بدون اصلاح طلبی امکان زیست ندارد ولی اصلاحطلبی با راهبردهای این سالیان به بن بست رسیده و نیازمند رونمایی نسخهای از نئواصلاحطلبی هستیم که با پاسخ روشن به ابهامات هم سرمایه جدید، هم یارگیری دقیق و هم کارکرد ملموس و مرزبندی را شفاف کند و مواضع سلبی و اثباتی خود را معلوم کند.
وی با بیان اینکه فرهنگ سیاسی ایران تبگونه است، گفت: تب جامعه ایران در انتخابات سال ۹۸ مد اصولگرایی و جزر اصلاح طلبی بود اما طول زمان این مد اصولگرایی طولانی نیست و تجربه فرهنگ جزر و مد نشان می دهد مد اصلاحطلبی همواره طول عمر بیشتری از اصولگرایی داشته است. در حال حاضر هم اصولگرایان حاکم علیالاطلاق بر دو قوه هستند و قوه سوم هم به محاق میرود و از کارکرد میافتد و منبعد سرنوشت کشور به عهده اصولگرایان است و آنها پاسخگو هستند.
این فعال سیاسی اصلاحطلب ادامه داد: اصولگرایان همواره در درون خودشان آنتی ساز هستند، وقتی اصلاح طلبی در مجلس یازدهم نباشد -با توجه به اینکه اقلیت هفت، هشت نفره قدرت نمایش جریانی ندارد- بنابراین درون جریان اصولگرایی پتانسیل بسیاری برای آرایش خودی و غیرخودی وجود دارد و علائمش از امروز در رقابت بر سر ریاست و هیئت رئیسه و فردا بر سر طرحها لوایح و چگونگی اداره کشور بروز خواهد کرد و مردم این را خواهند دید.
وی اضافه کرد: باید دید گفتمان حاکم بر مجلس یازدهم که اکثریت مطلق با اصولگرایان است نسبت به گفتمان حاکم بر مجلس دهم که اقلیت یک سوم اصلاح طلبی را در خود داشت چه تفاوتی خواهد داشت و آنها برای معیشت، سیاست خارجی و سیاست داخلی چه برنامهای دارند. آیا گفتمان حاکم بر جریانات مختلف اصولگرایی قادر به حل مشکلات مردم است؟ اگر ما کاری در مقیاس مطالبات مردم پیش نبردیم حداقل گفتمان ما در سیاست داخلی، خارجی و آزادیهای مدنی در جهت مطالبات مردم بود و اگر موانعی بر سر راه وجود داشت این در جای خود قابل تحلیل است.
وکیلی در پایان خاطرنشان کرد: در حال حاضر مردم از جریان اصولگرایی که با این شعار پرطمطراق و ضد مجلس دهم و دولت کنونی سرکار آمدند انتظار دارند که برآیند همه اینها ارتقای عزت ایرانی در عرصه داخلی و خارجی باشد که باید ببینیم آیا این اتفاق میافتد یا نه. من فکر میکنم ماهعسل جریان اصولگرایی در اداره کشور طولانی نخواهد بود، مشروط به پوست اندازی اصلاح طلبان و اینکه آنچه برای انتخابات ۱۴۰۰ ارائه میکنند روشن باشد وگرنه اگر همین در سبدشان باشد مشارکت در انتخابات به ۱۴۰۰ بسیار حداقلی و نتیجه آن اصولگرایانه خواهد بود.
انتهای پیام
نظرات