مهدی مطهرنیا در گفتوگو با ایسنا، اظهار کرد: بحران کرونا حلقهای از حلقههای به هم فشرده ایجاد درگرگونی است که از پایان قرن 20 تا قرن 21 شاهد آن هستیم. شاید ویروس کرونا موضوعی مربوط به بافت سلامت، بهداشت و خطری جهانی باشد اما پیامدهای آن در دوران پساکرونا و در زیست-جهانهای بشر بیشتر خود را نشان خواهد داد.
این استاد دانشگاه در پاسخ به این پرسش که برخی معتقدند، کرونا بحرانی در حوزه سلامت و بهداشت تعریف میشود اما برخی دیگر بر این اعتقادند که این بحران، سیاسی بینالمللی است؟ اظهار کرد: بحران کرونا تنها یک بحران در حوزه سلامت و بهداشت جوامع نیست بلکه بحرانی معنادار و تشدید کننده در اثر بحرانهای دیگر و عمیق است و تغییرات بزرگی را در ابتدای هزاره سوم در جهان ایجاد خواهد کرد.
مطهرنیا تصریح کرد: معتقدم جوامع بعد از کرونا نه به فوریت بلکه با شیب معناداری به سوی آبشاری از تغییرات بزرگ در حوزههای مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و امنیتی حرکت خواهند کرد.
وی در پاسخ به این پرسش که برخی در همین رابطه عملکرد دولتهای اقتدارگرا را در این بحران بهتر و کارآمدتر از دولتهای دموکرات ارزیابی میکنند گفت: بزرگ کردن عملکرد کشورهای با سیستم سیاسی اقتدارگرا مثل چین در چارچوب "جنگ نامتعادل" است. در این تئوری آسیبپذیری مجازی و قدرت مجازی وجود دارد. همانقدر که قدرت چین در مهار بحران کرونا و پیامدهای آن را باید دید، باید تهدید این کشور برای آینده جهان را هم به نمایش گذاشت. بسیاری از کشورها دست اتهام به سمت چین در ایجاد بحران کرونا دراز کردهاند چرا که دولت چین اجازه پژوهشهای بینالمللی در ووهان که ویروس کرونا از این شهر به دیگر نقاط چین و جهان سرایت کرد را نمیدهد و بخشی از آمارها و اطلاعات را سانسور کرده است، از این رو پرسشهای بسیاز زیادی درباره عملکرد چین مطرح است.
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: البته باید این مساله را در نظر گرفت که برخی کشورها به دنبال متهم کردن چین در این مساله هستند و باید این مساله را از واقعیات تفکیک کرد. ارایه اطلاعات و آمار از سوی کشورهای مختلف به گونهای است که به هیچ یک از اطلاعات ارایه شده نمیتوان اعتماد کرد. در عین حال اینکه کشوری با ابزار پلیسی و توتالیتر و تمامیتخواهانه زمینه کنترل افراد را در چنین شرایطی فراهم کند این سوال را مطرح میکند که آیا شیوع یک بیماری مجوزی برای اعمال تمامیتخواهانه است؟ بسیاری از ملتهای جهان حاضرند از کرونا بمیرند اما آزادیهایشان محدود نشده و از بین نرود.
مطهرنیا گفت: این استراتژی نامناسب است که صحبت از محبوبیت و عملکرد بهتر رژیمهای اقتدارگرا در شرایط بحرانی از جمله بحران کرونا بزنیم.
وی ادامه داد: بسیاری از کشورها با سیستم دموکراسی مثل آلمان به دلیل وجود کنشگری مثل آنگلا مرکل که صداقت با مردم دارد و در ایجاد فضای درست برای کنترل بیماری خوب عمل کردند و یا کره جنوبی، توانستند این بحران را مدیریت کنند. این کشورها ارتباط منطقی با مردم داشتند و از رو این مردم هم محدودیتها در قالب قوانین را ولو محدودکننده آزادیهای آنها برای دورانی موقت باشد پذیرفتند که رفتاری معنادار میان حکومت و مردم بود.
این استاد دانشگاه گفت: در همین حال شاهد رفتارهای متناقض رییسجمهور آمریکا در مواجهه با بحران کرونا هستیم. در حال حاضر با توجه به بودجهای که مجلس آمریکا در چند نوبت برای مقابله با کرونا تصویب کرد مردم این کشور از وضعیت حمایتی برخوردارند اما از طرفی شاهد هستیم که رئیسجمهور این کشور طرفداران خود را برای بازگشت فعالیتهای اقتصادی و کسب و کار دعوت به راهپیمایی و تظاهرات میکند که رفتاری پرخطر است.
انتهای پیام
نظرات