پژوهشگران فولکلور معتقد هستند که بابانوئل قدمتی هزار ساله دارد، اما ترکها از عثمانیان تا مردم دیگر مناطق ترک نشین شرق آسیا از حدود پنج هزار سال قبل، آغاز زمستان را با "آیاز آتا" به معنی پدر سرما جشن میگرفتهاند.
آیاز آتا مردی با ریش سفید است و آغاز سال نو را با دادن هدیه به کودکان، نوید میدهد و با مروری بر قدمت حضور آیاز آتا در ادبیات شفاهی ترکها، میتوان بابانوئل را اقتباسی از آیاز آتا دانست.
برخی منابع، بابا نوئل را کشیشی مسیحی به نام سینت نیکولاس میدانند که در بیزانس (آناتولی ترکیه) زندگی میکرده، اما یک پژوهشگر فولکلور معتقد است که بابا نوئل همان «شاختا بابا» بوده که از آسیای شرقی و شاید زمان امپراطوری عثمانیها در قسمتهایی از اروپا (زمان حکومت آتیلا) به کشورهای اروپایی رفته است.
شاختا بابا به معنی بابا سرما و نوهاش که دختری به نام قارقیز و یا چله کوچک است، با آمدن فصل سرما و با گرامیداشت عید «ناردوغان بایرامی» یا عید تولد خورشید، مهمان مناطقی میشدند که زمستانهای سخت و طولانی داشتند و گاه هم از دل افسانهها بیرون آمده و با پوشیدن لباس عید به کودکان هدیه میدادند.
عید تولد خورشید یا ناردوغان بایرامی توسط عثمانیان و دیگر مناطق ترک نشین که گستره زیادی را شامل میشد، آغازی برای سال نو، شروع فصل سرما و نشانه نامیرایی بود و مردم این عید را با کاشتن درخت حیات یا تزیین آن با ستاره هشت پر جشن میگرفتند.
یوسف شیرینپور، پژوهشگر فولکلور میگوید: شاختا بابا در تبریز هم به «آیاز آتا» به معنی پدر سرما معروف بود و به روزهای بسیار سرد هم آیاز گفته میشد، بزرگترها و باتجربهها هم «آیاز آتا» را میشناسند و آیاز آتا نوعی الهه است.
وی آفرینش الهههایی مانند آیاز آتا را ناشی از ترس انسان از طبیعت یا احترام انسان به طبیعت میداند و میافزاید: الهههای هر منطقه بی ربط به طبیعت حاکم بر آن منطقه نیست و با توجه به زمستانهای سرد شهرهایی مثل تبریز، ایاز آتا به عنوان الهه فصل سرما تعیین شده و تصاویری از نحوه پوشش او در نقاشیهای عثمانیان موجود است، به دلیل اینکه آیاز آتا برخاسته از فولکلوری قوی است، نمیتوان قدمت ظهور آن را در ادبیات شفاهی حدس زد.
او، شکل امروزی بابا نوئل را مربوط به تبلیغی از شرکت پپسی یا کوکا در ایالات متحدهی آمریکا میداند که در آن بابانوئل سوار بر سورتمهی جادوییاش که گوزنها آن را میکشند برای کودکان هدیه میآورد، و میگوید: بسیاری از محققان بر این باورند که بابا نوئل، سورتمهی جادوییاش، درخت نوئل، ستارهی بالای درخت نوئل همگی از فرهنگ «شمنیزم» وارد فرهنگ اروپایی شده و بعدها به دلیل تقارن تصادفی میلاد مسیح با شروع چلهی زمستان، رنگ و بوی مسیحی به خود گرفته است.
وی ادامه میدهد: مفهوم بابا نوئل در قالب «شاختا بابا» یا «چیلله بابا» از ارامنه باستان در سرزمینهای سرد شمالی از کامچاتکا و بیرینگ تا اسکاندیناوی که روزگاری بسیار طولانی (از اول تاریخ تا آغاز قدرت گرفتن روسها با پادشاهی مسکو یا همان مچیت) در سیطرهی شمنیزم همیشه وجود داشته است.
این پژوهشگر فولکلور، درخت کریسمس را همان درخت حیات به عنوان نماد مورد استفاده در فرشهای دست بافت آذربایجان میداند و میگوید: اروپاییها اذعان میکنند که درخت کریسمس و ستاره هشت پر بالای آن از عثمانیها برگرفته شده است.
او اضافه میکند: در نقلها و حکایتهای بزرگترها هم آمده است که همزمان با گرامیداشت ناردوغان بایرامی(چله بزرگ)، در حیاط خانهها درخت آردیج (کاج همیشه سبز) میکاشتند و فلسفه درخت کریسمس هم به همین درخت گره خورده است و درخت کاج ارتباطی به تولد حضرت عیسی (ع) ندارد و فقط به دلیل همزمانی کاشت درخت در این عید با تولد حضرت عیسی (ع) این دو را به هم ربط دادهاند و دلیل مستند و ثبت شدهای مبنی بر ارتباط این دو حتی در کتب دینی مسیحیان نیز وجود ندارد.
شیرینپور با اشاره به نمادهای مشهور به نمادهای کریسمس که امروزه بازار خوبی هم در میان غیر ارامنه دارد، بیان میکند: این نمادها در برخورد با مسیحیت با کاج نوئل (به عنوان درخت زندگی) و ستارهی آن و در سدهی اخیر با بابا نوئل و سورتمهی متصل به گوزن؛ در برخورد با دین یهود با نماد ستارهی داوود و در برخورد با دین اسلام با ماه و ستاره (نماد ستارهی قطبی) و نیز طرح بته جقه (نماد درخت زندگی) خودش را نشان داده است.
وی با توضیح فلسفه ستاره هشت پر متصل به درخت کریسمس میگوید: ستاره هشت پر یا ستاره قطبی در افسانههای ترکی به معنی مرکزیت دنیا بوده و گوزنها با در پی گرفتن رد این ستاره، مسیر کهکشان راه شیری را میپیمودند.
این پژوهشگر فولکلور ریشه برگزاری مراسم چلله و در مراسم «ناردوغان بایرامی» میداند و معتقد است: این مراسم با حضور آیاز آتا برای رجز خوانی و گفتن اینکه سرمای زمستان حریف ما نمیشود، برگزار میشد و جشن ژانویه با حضور بابا نوئل هم در ادامه همین سنت دیرینه ایجاد شده است.
شیرینپور در خاتمه بر ضرورت ایجاد اتاقهای فولکلور در شهرهای مختلف ایران تاکید و خاطرنشان میکند: ایجاد اتاقهای فولکلور میتواند راهی برای جمع آوری فرهنگ بومی و ادبیات شفاهی نقل شده از زبان افراد سالخورده و حفظ نمادها یا بازیها و سنتهای محلی بوده و اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی و میراث فرهنگی میتوانند با گماشتن افراد متخصص و کارشناس در این اتاقها گامی در راستای اعتلای فرهنگ بومی بردارند.
بر اساس این گزارش، «آیاز آتا» هنوز هم در مناطقی مانند ترکیه، جمهوری آذربایجان، سیبری، قزاقستان، اوزبکستان و قرقیزستان، زنده است و همه ساله با فرا رسیدن فصل سرما، جشنهای بزرگی به این مناسبت بر پا میشود.
شعر زیر بخشی از اشعاری است که در فصل زمستان در آذربایجان خوانده میشد:
«شاختادیر آی شاختادیر بیزیم ائویمیز تاختادیر
شاختا دوشوب ائویمیزه، سویوق دییبدیر بیزه
شاختا بابا هارداسان؟ بلکه سن ده دارداسان؟
شاختا بابا گل گینن سویوغا بیر سؤز دئگینن
بیزلره او قنیمدیر، دئییر بورا منیمدیر!
شاختابابا حیرسله نیب: سویوق هاردا گیزله نیب؟
دوشور سویوق جانینا اونو قاتیر قانینا
سویوق قاچیر چؤللره قاریشیر آغ یئللره
- شاختا بابا بوردادیر کیم دئییر او داردا دیر؟
گتیریب آغ تورباسین هامی گلیب پای آلسین»
انتهای پیام
نظرات