به گزارش ایسنا، شبکه خبری آمریکایی سیانان در تحلیلی درباره هزینههای هنگفتی که آشوب دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا با سیاستهای مخرباش در جهان به بار آورده، نوشته است: «نیروهای آمریکایی اقدام به ترور یکی از برجستهترین فرماندهان نظامی ایران در فرودگاه بغداد کردند و ایران نیز بعد از طرح وعده انتقام اعلام کرد برخی از تعهداتش را در قبال توافق هستهای برجام معلق میکند. آمریکا نیز در تدارک برای حمله تلافی جویانه علیه خودش، عملیات خود علیه تروریستهای داعش را به حال تعویق درآورده است.
دولت عراق که به تهران نزدیک است ممکن است به زودی از نیروهای آمریکایی بخواهد خاک این کشور را ترک کنند.
پنتاگون نیز در اقدامی که وجود یک آشوب کلی را تایید میکند به اشتباه نامهای را فرستاده و در آن صحبت از خروج فوری آمریکا از عراق به مقامهای عراقی کرده است. با این حال مشخص شده که "ما فعلا قرار نیست از عراق خارج شویم."
همه این تفاقات به این خاطر افتاد که ترامپ که در قبال ایران ظاهرا سیاست دیگری بجز خصومت نسبت به وضعیت قدیمی ندارد، دارد با جهان مثل اسباب بازی سیاسی خود رفتار میکند.
او یا مطمئن است که میتواند از طریق این اغتشاش آفرینی صلح ایجاد کند یا برای بار دوم تلاش میکند تا با توسل به ماجراجویی خارجی، پیروزی خودش در انتخابات را تضمین کند.
همانطور که همه ما میدانیم ترامپ در حال حاضر تبدیل به سومین رئیس جمهور آمریکا شده که از بابت رسوایی مربوط به اعمال فشارهایش بر اوکراین با عدم اعطای کمکهای نظامی به این کشور، در مجلس نمایندگان با روند استیضاح مواجه شده است؛ اعمال فشاری که تنها هدفش واداشتن اوکراین به تحقیقات درباره جوبایدن رقیب سیاسی داخلی خود ترامپ بود.
اما ترامپ از این رسوایی چه درسهایی فرا گرفت؟ آیا او به سادگی فقط فهمید که باید باز هم با جسارت بیشتر عمل کند؟
آشوبهای فعلی زمانی آغاز شدند که درگیریهایی میان نیروهای آمریکایی و شبه نظامیان مورد حمایت ایران در عراق بالا گرفت و این آشوبها در نقطهای به اوج خود رسید که معترضان عراقی از دروازههای مجتمع سفارت آمریکا در بغداد داخل این مجتمع شدند. زمانی که این معترضان از آنجا عقب نشینی کردند یک ساختمان پذیرش مخروبه را به جای گذاشتند که یاد آور بحران حمله به سفارت آمریکا در تهران در سال 1979 بود؛ بحرانی که در ادامه منجر به از بین رفتن شانس جیمی کارتر برای پیروزی مجدد در انتخابات ریاست جمهوری شد.
تنشهای اخیر زمانی بالا گرفت که ترامپ تصمیم به دست زدن به افراطیترین برخورد علیه ایران به رغم مخالفتهای برخی از مقامهای دولتش گرفت و آن چیزی بجز ترور هدفمند سردار قاسم سلیمانی، فرمانده بلندپایه نظامی ایران نبود.
چنین تصمیمی ممکن بود از جانب باراک اوباما و جورج دبیلیو بوش، روسای جمهور قبلی آمریکا هم اتخاذ شود اما هیچ یک از آنها این کار را نکردند.
به گفته یک مقام آمریکایی که از سوی نشریه تایمز منتشر شد، سردار سلیمانی زمانی که ترامپ دستور به ترور او به بهانه وجود تهدید از جانب وی داد، صرفا در حال اجرای امور عادی بوده است.
در ایران شهدا چهرههای قدرتمند هستند؛ بنابراین سردار سلیمانی پس از ترورش میتواند الهام بخش ایرانیهای دیگری با هدف پشتیبانی از دور جدیدی از رویارویی با آمریکا شود.
شاید تصور رخداد اقدام مشابهی علیه آمریکا، دشوار باشد اما ممکن است گفته شود ایرانیها ترور سردار سلیمانی را با حملهای مرگبار به یک رهبر سرشناس ارتش آمریکا جبران میکنند. باید در نظر بگیرید که آمریکاییها چطور به چنین اتفاقی علیه خود واکنش نشان میدادند و شما درخواهید یافت که چرا تصمیمگیریهای قبلی که بر پایه اطلاعات مربوط به تحرکات او برای چندین سال عمل میکردند، گزینه سردار سلیمانی را انتخاب نکردند.
بعد از آنکه موشکهای دونالد ترامپ کاروان حامل سردار سلیمانی را هدف گرفت، جهان بلافاصله خطرناکتر شد و نقش آمریکا در خاورمیانه نیز نامطمئنتر شده است.
آمریکا سابقه حمله به عراق بر پایه ادعاهای واهی تملک سلاحهای کشتار جمعی و مقصر بودن این کشور در حملات 11 سپتامبر را دارد. در حالی که جنگش علیه عراق صدها هزار نفر را به کشتن داده و تریلیونها دلار خسارت به جای گذاشته است.
با اطمینان میتوان گفت که کل جهان از جنگهای آمریکا در اراضی مسلمانها خسته است. دورنمای ورود آمریکا به درگیریهای بیشتر و حالا با ایران تقریبا غیر قابل تصور است.
با این حال وقتی دونالد ترامپ در کاخ سفید نشسته است اتفاقاتی که میافتند حالت اجتناب ناپذیر دارند. او عادت دارد که دیدگاههای ساده انگارانه و حتی دیوانهواری را در قبال مشکلات پیچیده ابراز کرده و برای آنها راه حلهای شعاری پیشنهاد کند.
او در زمان کمپین انتخابات ریاست جمهوری 2016 آمریکا این ایده را مطرح کرد که آوارگان سوری ممکن است تبدیل به یک ارتش پنهانی خواستار حمله بشوند و وعده داد که همه آنها را خارج کند.
او همچنین بعد از رسیدنش به ریاست جمهوری تلاش کرد ممنوعیتی برای ورود مسلمانان چند کشور به آمریکا وضع کند.
او سپس شروع به حمله به همپیمانان آمریکا، به ویژه ناتو کرده در حالی که به برخی از دشمنان خطرناک آمریکا مثل کره شمالی نزدیک شد. همانطور که یک نفر قبلا گفت او از عمل کردن به شیوه رییس جمهوری خودداری میکند و با این رویکردش این نگرانی گسترده را تایید میکند که رهبر معقولی برای قدرتمندترین کشور روی زمین نیست.
از جمله خصیصههایی که ترامپ را برای سمتش نامناسب میسازد ناتوانی او برای پیشبینی تبعات است.
ترامپ در یک مورد از ماجراجوییهای خود با تاخیر در اعطای کمکهای نظامی به اوکراین جان اوکراینیها را به خطر انداخته و بعدا هم با رای مجلس نمایندگان آمریکا به استیضاحش تاوان داد. در یک مورد دیگر ماجراجوییهای سوء خارجی او دست به یک ریسک خیلی بزرگتری زده که به راه انداختن خونریزیهای بزرگ را به نظر تضمین میکند و خاورمیانه را به نفع ایران تغییر نظم میدهد.
و از آنجایی که آمریکاییها از اینکه کشورشان در منطقه مضمحل شده آگاه هستند، دشوار بتوان تصور کرد که آنها در صورت تشدید جنگ در منطقه بخواهند برای مدت طولانی از ترامپ حمایت کنند.
ترامپ احتمالا به خاطر تصمیمات شتابزدهاش پاداشی تلخ دریافت خواهد کرد. ایران ممکن است نقشی محوری در جلوگیری از رسیدن یک فرد دیگر به ریاست جمهوری مجدد ایفا کند و تاریخ ثبت خواهد کرد که ترامپ خاورمیانه را از دست داد.»
انتهای پیام
نظرات