به گزارش ایسنا، اروپا به سرعت به یکی از مهمترین مقصدها برای صادرکنندگان گاز تبدیل میشود و تولید گاز به دلیل تحولات سیاسی و فنی به سرعت افت پیدا میکند. چند دهه آینده برای صادرکنندگان امیدبخش است. نورد استریم۲ شاید یکی از جنجالیترین پروژه هایی باشد که اکنون در دست ساخت است. دانمارک اخیرا آخرین مجوز لازم را برای آغاز فعالیتهای ساخت در محدوده آبهای این کشور صادر کرده و تحلیلگران اکنون موافق هستند که طولی نخواهد کشد این پروژه تکمیل شود. در واقع آینده این خط لوله مدتها پیش از این که ساخت آن آغاز شود به دلیل عوامل بیرونی مانند تصمیم لهستان برای متنوع کردن واردات گاز برای کاهش وابستگی به روسیه و عزم اروپای غربی برای دوری جستن از نیروی هستهای و تولید سوخت فسیلی، تصمیم گرفته شده بود.
امن اما گران، پرریسک اما ارزان
دسترس پذیری و انتقال گاز طبیعی با فاصله نصبی میان مصرف کننده و منطقه تولید مشخص میشود. قاعده کلی این است که خط لوله گازی برای فاصله کمتر ۴۰۰۰ کیلومتر یا ۲۵۰۰ مایل اقتصادیتر هستند در حالی که LNG برای مسافتهای بیشتر از آن اقتصادیتر است. با این حال عوامل سیاسی مسائل مالی و فنی را مغلوبه میکنند. امنیت عرضه نزد کشورهایی مانند لهستان که گزینههای گرانتری مانند خط لوله بالتیک را انتخاب کردهاند ارزش بیشتری دارد.
از نظر تاریخی بازار انرژی اروپا به دلیل نزدیکی و ذخایر انرژی عظیم روسیه، تحت سیطره مسکو بوده است. گاز سیبری از نقطه نظر اقتصادی روشنترین انتخاب است. با این حال در حال حاضر صنعت گاز طبیعی تحت تاثیر سیاست قرار دارد. با در نظر گرفتن این مطلب، حمایت مستمر از نورد استریم ۲ از سوی کشورهای و شرکتهای اروپای غربی به خصوص آلمان ممکن است عجیب به نظر برسد. اما نگاه دقیقتر به سیاست انرژی در منطقه و تحولات داخلی ممکن است پاسخی برای این پرسش فراهم کند.
تولید اروپایی به میزان چشمگیری کاهش پیدا کرده که عمدتا به دلیل افت ذخایر میادین گازی قدیمی است. همچنین انگیزههای سیاسی هم مانع تولید شدند به عنوان مثال در هلند لرزه هایی که ظاهرا به دلیل استخراج گاز هستند حمایت سیاسی از این صنعت را کاهش دادهاند. بزرگترین ذخایر گاز اروپا که میدان گرونینگن در هلند است فعالیتش را در سال ۲۰۲۲ متوقف خواهد کرد. تعطیلی این میدان گازی عظیم دلیل دیگری برای حمایت از ساخت نورد استریم ۲ است.
تلاش لهستان برای تنوع سازی
لهستان یکی از مخالفان سرسخت نورد استریم۲ بوده است. این کشور اروپای شرقی استدلال کرده که مسکو تلاش میکند با دور زدن کشورهای ترانزیت سنتی در شرق، در اروپا شکاف ایجاد کند و وابستگی غرب ثروتمند به خصوص آلمان به خود را افزایش دهد. با این حال لهستان در مخالفت با این پروژه انگیزههای مالی دارد زیرا شرکت گازپروم قصد دارد به جای کشورهایی مانند اوکراین و لهستان که آنها را غیرمطمئن میداند، گاز خود را مستقیما به آلمان صادر کند. این اقدام باعث از دست رفتن میلیاردها دلار هزینه سالانه ترانزیت برای اروپای شرقی خواهد شد.
واردات گاز نروژ پیامدهای ناخواستهای برای امنیت انرژی کشورهای دیگر خواهد داشت. خط لوله بالتیک برای صادرات سالانه ۱۰ میلیون میلیارد متر مکعب گاز طبیعی طراحی شده است. نروژ در سال ۲۰۱۸ به میزان ۱۲۱.۷ میلیارد متر مکعب در مقایسه با ۱۲۴.۲ میلیارد متر مکعب در سال ۲۰۱۷ تولید کرد. اگرچه انتظار میرود تولید اندکی رشد کند اما این خط لوله دسترسی پذیری به گاز طبیعی برای مشتریان سنتی در اروپای غربی را کاهش خواهد داد.
به خصوص آلمان که قصد دارد نیروگاههای هسته ای و زغال سوز خود را تا سال ۲۰۲۲ و ۲۰۳۸ تعطیل کند نیازمند تامین مستمر گاز طبیعی ارزان برای پر کردن شکاف تامین انرژی و کامل کردن انرژیهای تجدیدپذیر است. اگرچه ظرفیت واردات LNG کافی در سراسر اروپا وجود دارد، گاز لوله کشی ارزان، حساسترین انتخاب اقتصادی برای کشورها مانده است.
نه خیلی تیره
صحبت درباره نورد استریم ۲ به طور اجتناب ناپذیری به اوکراین مربوط می شود زیرا ضرورت ساخت این خط لوله به دلیل مناقشه مسکو و کییف بر سر قیمت گذاری و عرضه ایجاد شد. اوکراین هر سال حدود سه میلیارد یورو از ترانزیت گاز روسیه درآمد دارد. اوکراین استدلال دارد که در صورت از دست دادن موقعیت خود به عنوان کشور ترانزیت استراتژیک، قدرت چانه زنی کمتری برای قراردادهای بلندمدت خرید گاز در برابر گازپروم پیدا میکند.
با وجود سیاست مسکو برای دور زدن زیرساخت گازی اوکراین، این کشور اهمیت خود برای امنیت انرژی اروپایی را حفظ خواهد کرد. کییف پس از آغاز به کار نورد استریم ۲ همچنان اهمیت خود را خواهد داشت زیرا به اندازه مجموع خطوط لوله نورد استریم و نورد استریم ۲ ظرفیت صادرات دارد. این کشور در سال ۲۰۱۷ به میزان ۸۶.۸ میلیارد متر مکعب گاز صادر کرد در حالی که ظرفیت نورد استریم ۲ و ترک استریم به ترتیب ۵۵ و ۳۱.۵ میلیارد متر مکعب بود.
بر اساس گزارش اویل پرایس، تقریبا ۱۵۰ میلیارد متر مکعب گاز طبیعی برای تامین شکاف تقاضای اروپا تا سال ۲۰۲۵ نیاز است و روسیه تنها تولیدکننده با ظرفیت لازم برای تبدیل شدن به یک تولیدکننده تاثیرگذار است. زیرساخت اوکراین برای استراتژی مسکو به منظور افزایش صادرات به اروپا و تحکیم موقعیتش به عنوان یک تامین کننده استراتژیک و مطمئن انرژی، همچنان حیاتی به شمار میرود. ساخت نورد استریم ۲ ممکن است ضربه ای برای کییف باشد اما بازار اروپایی طی چند سال آینده تغییرات قابل ملاحظهای پیدا خواهد کرد و اوکراین همچنان قدرت زیادی در این بازی دارد.
انتهای پیام
نظرات