مهدی مطهرنیا در گفتوگو با ایسنا در ارزیابی خود از نشست ضدایرانی منامه با عنوان "امنیت دریایی و هوایی" اظهار کرد: بعد از شروع جنگ عراق علیه ایران و تشکیل شورای همکاری خلیج فارس بسیاری از جهتگیریها در جهت ایجاد فضای ضد تهران در جغرافیای عربی صورت میپذیرد اما ایران بهعنوان قدرت منطقهای در طول تاریخ جایگاه ویژه فرهنگی و تمدنی خویش را همواره دارا بوده و در سپهر ذهنی شکلگیری گزارههای سیاسی در این منطقه جایگاه خود را حفظ کرده است.
وی با تاکید بر اینکه ایران در منطقه همواره یکی از مهمترین ابعاد وجودی منطقه را در بر گرفته است، گفت: وقوع انقلاب اسلامی در ایران و جهتگیری سیاست خارجی ایران در راستای ایجاد یک وحدت عملیاتی میان کشورهای منطقه در حوزه فرامنطقهای برای ایجاد تغییر و تحول در گزارههای حاکم بر رفتارها و کنشهای کنشگران نظام بینالملل، موجب شد که جهتگیری مقاوم محوری در ارتباط با ایران شکل گیرد که نمونه آن شورای همکاری خلیج فارس بود.
این استاد دانشگاه همچنین بیان کرد: بعد از وارد کردن ایران در تئوری جنگهای نامتعادل با بزرگنمایی قدرت ایران بهعنوان یک تهدید در منطقه در قالب ایرانهراسی و اسلامهراسی در نظام بینالملل و با توجه به رفتارها و کنشهایی که بعضی از فعالان و مسئولان در دهههای گذشته در مورد مسائل منطقه از خود نشان دادند این بزرگنمایی توانست تا آنجایی پیش برود که ایران بهعنوان تهدید منطقهای در درون منطقه و در فرامنطقه به نمایش گذاشته شود.
وی خاطر نشان کرد: بنابراین به واسطه بزرگنمایی این قدرت در قالب تهدید، شاهد حضور قدرتهای فرامنطقهای و همکاری آنها با قدرتهای کوچک و بزرگ منطقه در جهت ایجاد محاصره معنادار حول ایران در منطقه هستیم که برگزاری کنفرانسهایی در این زمینه در بحرین یکی از نمونههای آن است.
مطهرنیا در ادامه درباره اینکه آیا کنفرانس منامه در مورد امنیت دریایی خلیج فارس با توجه به نظام حقوقی جدیدی که آمریکا در جهت انتقال انرژی در منطقه ایجاد میکند آیا میتواند به تمام اهدافش دست یابد، باید گفت: این نشست نمیتواند به همه اهداف خود دست یابد، زیرا مطلقنگری در امر سیاسی جایگاهی ندارد اما اینکه بگوییم که به هیچ کدام از اهدافش هم نمیرسد نیز به همان اندازه غیرمنطقی است. بنابراین برگزاری این کنفرانس گامی در جهت مطرح کردن ایران به عنوان تهدید در میان افکار عمومی منطقه و در فرامنطقه در بخش نخبگان و تودهها است و تلاش میکنند که رژیم حقوقی جدید ناظر بر انتقال انرژی از تنگه هرمز را بهعنوان گام نخست بردارند و این کنفرانس را با کنفرانسی که در ورشو برگزار شد مرتبط دانسته و زمینههای همکاری بیشتر علیه ایران در درون منطقه را فراهم کند.
این کارشناس مسائل سیاسی همچنین درباره اینکه آیا کنفرانس منامه در ادامه کنفرانس ورشو محسوب میشود با توجه به اینکه آن کنفرانس نتایج قابل قبولی برای برگزار کنندگان نداشته است، گفت: اکنون نمیتوانیم بگوییم نشستی که سال گذشته در ورشو برگزار شد موفق بود یا نه، اما بالغ بر 60 کشور در آن شرکت کردند و از این منظر قدرتی که بتواند 60 کشور را در یک جا جمع کند به تنهایی دارای قدرت محسوب میشود. اگر قبول کنیم آمریکا میتواند به یک سوم کشورهای جهان فرمان دهد که آنها در کنفرانسی علیه کشور دیگری حضور پیدا کنند آیا این مساله رد قدرت آمریکاست یا تایید آن، که به باور بنده تایید قدرت آمریکاست زیرا به هرحال 60 کشور در این اجلاس شرکت کرده و 10 کمیسیون تشکیل شده است که ماهانه نیز جلسات متعددی دارد و کنفرانس منامه هم به نظر میرسد یکی از خروجیهای آن باشد.
وی افزود: بنابراین آنچه در ورشو آغاز شده اتمام نپذیرفته است. اما اینکه بگوییم تا چه اندازه موفق بوده است باید ببنیم تا چه اندازه توانسته ایران را در منطقه تحت فشار قرار دهد. به عنوان مثال با وجود اینکه صدور نفت ایران کاهش شدید داشته و قیمت نفت در بازار جهانی هم به خوبی مشخص است نمیتوان برخی از واقعیتها را نادیده گرفت. آیا اثر این اقدامات آنها مشخص نیست؟ آیا باید آمریکا به ایران حمله کند و بعد بگوییم اثر داشته است بنابراین در تحلیل پدیدههای سیاسی باید تمام وجوه را به شکل واقعگرایانه مورد بررسی قرار داد.
این استاد دانشگاه همچنین در رابطه با حضور یک مسئول برجسته اسرائیلی در کنفرانس منامه که دومین بار است یک مقام اسرائیلی در چنین کنفرانسی شرکت میکند، اظهار کرد: اکنون یکی از آثار ورشو با بزرگ نمایی قدرت ایران در قالب تهدید مشخص است، امروز کشورها و دولتهای اسلامی و عربی به راحتی نمایندگان اسرائیل را میپذیرند و نخست وزیر اسرائیل به سهولت به پایتخت کشورهای عربی مسافرت میکند و مقاومت خاصی هم در برابر این جهتگیری حتی در بخش مردمی هم دیده نمیشود. بنابراین یکی از پیامدهای جدید آمریکا در دهه اخیر علیه ایران موجب شده که اسرائیل از سیبل اصلی خارج و از دشمن برای دولتهای عربی به دوست متحد آنها در جهت مقابله با ایران تبدیل شود که رفتن نماینده اسرائیل برای بار دوم به منامه هم در این چارچوب قابل تعریف است.
مطهرنیا در پایان گفت: ظرف دو دهه گذشته با وجود تلاشهایی که در منطقه به عمل آمده تا رژیم صهیونیستی با محدویت روبهرو شود، اکنون شاهد هستیم که از منظر سیاسی و ارتباطات گسترده در حوزه اقتصادی و فرهنگی رژیم صهیونیستی به پایتخت کشورهای عربی بسیار بیشتر نزدیک شده است.
انتهای پیام
نظرات