به گزارش ایسنا، وارد مدرسه که میشوی، باید یادت باشد که آنها هم میبینند. آنها تو را، احساست را و قلبت را با تمام وجود حس میکنند. به این مدرسه که وارد میشوی باید عقل را بگذاری زیر پا و با دلت ببینی و با احساست لمس کنی. با من بیا. چشمهایت را ببند تا عمیقاً حس کنی دنیا بدون ظواهر و خودبینی چه اندازه زیباتر است...
اینجا سرزمینی است که در آن ارزش چشم و نگاه و منظر افول می کند تا محبت ها و هم دردیها اوج بگیرند. اینجا بریل و عینک دودی و عصاهای راه راه بهانهاند تا خدا نهایت ایثار یک انسان را بیازماید، تا آدمها فرصتی داشته باشند برای بینهایت ازخودگذشتگی.
دنیای رنگی معلمهاست که قرمز و آبی و نیلی را برای بچهها معنی میکند، آن دستهای مهربان و صمیمی است که دست آن دانشآموز نابینای خجالتی را می گیرد و عبورش میدهد از روی فراز و نشیب نقطه های بریل تا باهم از سر کلمهها بپرند و به عمیقترین مفاهیم زندگی برسند.
معلم ها گاهی آنقدر در دنیای بیرنگ بچههای نابینا غرق میشوند که یادشان میرود خودشان میبینند و چه اندازه باشکوه است آن لحظهای که معلمها آنقدر در دنیای تدریس به یک دانشآموز نابینا غرق میشوند که یادشان میرود خودشان میبینند. اینجاست که آدم میتواند حتی نگاهش را به دیگری ببخشد. مطمئنم در مدرسه آموزشی تقوا فرشتهها روزی هزار بار در برابر هر معلم زانو میزنند و آبیترین دعاهایی را که بلدند نثار آن نگاههای خسته بزرگوار میکنند.
تصور دنیای رنگی برای کودکی که از بدو تولد دنیا را تاریک و تار دیده تنها یک آرزو است، کودکی که از کودکی تنها توانسته دنیایش را لمس کند و بو بکشد و تنها با تصوراتش زندگی کند، بسیار سخت است اما امروز که در دنیایی از تکنولوژی قرارگرفتهایم باید بتوانیم تصورات و لمسِ نگاه کودکان نابینا را نسبت به جامعه تغییر دهیم و آنها را عضوی توانمند و با استعداد در جامعه بپذیریم.
نباید روشندلان را فقط با عصای سفید بشناسیم. آنها نیازمند علمآموزی و اشتغال هستند تا به نحوی فقدان بینایی خود را جبران کنند.
نخستین تلاشها در زمینه آموزش نابینایان در ایران به سال ۱۲۹۹ شمسی مربوط میشود. در این سال کار تعلیم و تربیت دانشآموزان نابینا با جذب ۵ دانشآموز نابینا در مدرسهای در تبریز آغاز شد و امروز پس از گذشت نزدیک به یکصد سال شاهد رشد انسانهای روشندلی هستیم که توانستهاند نهتنها رو به انزوا نگرفتند بلکه خود را موفقتر از سایر افراد جامعه نشان دهد.
با هدف آشنایی با بخشی از مشکلات کودکان و نوجوانان نابینا، گذری به "تنها مدرسه نابینایان بندرعباس" داشتیم تا خانوادههایی که از وجود چنین مراکز آموزشی بیاطلاع هستند، کودکانشان را از ایزوله کردن در منزل و انزوا و مخفی کردن خارج کنند و با آموزش، آنها را وارد اجتماع کنند و آنها را با جامعه آشتی دهند.
در این مدرسه دانشآموزانی چون امیرحسن را میبینی که با لباس تیم ملی فوتبال آرژانتین و حک نام لیونل مسی بر آن در حیاط مشغول بازی است و سرش را به این طرف و آن طرف میچرخاند بادقت گوش میکند،منتظر توپ است تا آن را بگیرد، بهمحض آنکه از او اسمش را می پرسم بلند می گوید:"امیرحسن" و به یکباره از علاقهاش به کریستیانو رونالدو میگوید و حتی یادش است که بیرانوند در جام جهانی پنالتی رونالدو را مهار کرد و مدام نام بیراوند را بر زبان جاری میکند یا کمی آنطرفتر آیدا را میبینی که چه زیبا دکلمه میخواند و به ما از کسب افتخاراتش در مسابقات کشوری میگوید.
اصغر شهریاری، یکی از معلمان نابینا مدرسه امید به ایسنا گفت: به دلیل کوچکی محیط و تعداد کم دانشآموزان معلمان توانستهاند ارتباط عاطفی خوبی با بچهها برقرار کنند.
وی با بیان اینکه رشته تحصیلیام کارشناسی علوم تربیتی بود، ادامه داد: تقریباً مدت 9 سال است که برای دانشآموزان این مدرسه در مقطع پیشدبستانی مشغول به فعالیت هستم.
شهریاری با اشاره به اینکه در ابتدا کمبینا اما بهمرور نابینا شدم، ادامه داد: معلمان این مرکز چشم بچههای استثنایی هستند، گاهی یادشان میرود که خودشان میبینند، گاهی یادشان میرود دانشآموزان نمیبینند؛ درواقع مدرسه برای بچهها یک حامی و پشتیبان است.
این معلم نابینا در پایان گفت: شرایط بچههای نابینا و اینکه آنها جزو آموزشوپرورش گروه آموزشی هستند.
مریم رئیسی، یکی از معلمان مدرسه امید با بیان اینکه مدت چهار سال است در این مدرسه تدریس میکند، افزود: کار کردن با بچههای استثنایی عشق میطلبد و آنها بچههایی توانمندی هستند.
وی با بیان اینکه حقوق معلمان استثنایی نسبت به زحمتی که میکشند بسیار کم است، خاطرنشان کرد: میزان حقوق دریافتی نسبت به مسئولیتی که داریم کافی نیست و در این مدت چهار سال بهصورت حقالتدریس فعالیت میکنم.
رئیسی تصریح کرد: با اینحال اگر در کار معلمی و مدیریت عشق نباشد حقوق بسیار بالا نیز نمیتواند فرد را اغنا کند.
وی به مشکلات بچههای استثنایی اشاره کرد و به ایسنا اضافه کرد: معلمان استثنایی در حقیقت مشاور، مددکار و سنگ صبور بچهها هستند.
رئیسی ادامه داد: ما کار سختتری نسبت به معلمان عادی داریم و شاید 90 دقیقه تمام مجبور باشیم صحبت کنیم تا مطلب را بهطور کامل به شاگردانمان برسانیم.
دبیر مدرسه امید بندرعباس اظهار کرد: اگر مراکز نابینایان به جامعه معرفی شوند، تعداد دانشآموزان افزایش خواهد یافت و از طرفی هیچ نابینایی در انزوا قرار نخواهد گرفت.
وی در پایان عنوان کرد: نوع برخورد ما با نابینایان، میتواند در سرنوشت آنها تأثیر متفاوتی داشته باشد و در رفتار خود باید واقعبین، باشیم و به آنها بفهمانیم که با دیگران هیچگونه تفاوتی ندارند.
فریده جعفری، مدیر مدرسه استثنایی امید بندرعباس گفت: این مدرسه از سال 74 در بندرعباس تأسیس و بنده از سال 76 در این مدرسه مشغول به خدمت هستم.
وی با بیان اینکه این مدرسه مجتمع آموزشی است که در آن دانشآموزان دارای نیازهای ویژه ذهنی، کمبینا و نابینا از پیشدبستانی تا پایه ششم ابتدایی مشغول به تحصیل هستند، خاطرنشان کرد: در این مدرسه 43 دانشآموز کمبینا و نابینا مشغول به تحصیل هستند.
جعفری با اشاره به اینکه حس کار کردنم با دانشآموزان کمبینا و نابینا شیرین است زیرا آنها عاطفی و حساساند، اضافه کرد: انتظارم از جامعه این است که به نابینایان توجه کنند و نادیده از کنار آنها رد نشوند.
وی اظهار کرد: همکاری خانواده با کودک خیلی مهم است و در اولین قدم لازم است اعتمادبهنفس کودک و خانواده افزایش پیدا کند و ما همه تلاشمان در همین راستاست.
جعفری بیان کرد: خانوادههایی که شرایط فرزند نابینای خود را پذیرفتهاند، او را پنهان نکرده و اجازه دادهاند در جامعه حضورداشته باشند، فرزندان نابینای بسیار موفقی دارند.
مدیر مدرسه استثنایی امید بندرعباس بیان کرد: سالهای اول بسیار تحت تأثیر بودم اما اکنون عادت کرده و بهراحتی با آنها کارکرده و آنها را همچون فرزند خود میدانم.
جعفری با تقدیر از مسئولان آموزشوپرورش استثنایی هرمزگان،عنوان کرد: هر آنچه لازم بوده از وسایل کمکآموزشی تا سایر نیازهای مدرسه نیز از جانب مسئولان تأمینشده است.
به گزارش ایسنا، موقع رفتن از "امیرحسن" قول میگیرم که روز عروسیاش دعوتم کند. همه میخندند. از در مدرسه که خارج میشوم دوباره مردمی را میبینم که بیتفاوت از کنار همهچیز میگذرند. چشم دارند ولی بهخوبی بچههای مدرسه امید نمیبینند.
انتهای پیام
نظرات