۵۵ درصد سهام این شرکت متعلق به سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران (ایدرو) و ۴۵ درصد آن متعلق به بخش خصوصی(برادران رضایی) بود و کار خود را رسما از سال ۱۳۵۴ با همکاری شرکتهای بزرگی همچون نویستار اینترنشنال آمریکا، پوکلِین فرانسه، صنایع سنگین ساکائی ژاپن، دایناپاک سوئد، و لوکومو فنلاند و اشتغال ۳۰۰ نفر آغاز کرد.
به گزارش ایسنا، به فاصله کمی از تاسیس هپکو، شرکت "هسکو" بعنوان نخستین و بزرگترین شرکت خدمات تجهیزات سنگین راهسازی، معدنی و کشاورزی کشور، با رویکرد تامین قطعات اصلی محصولات و خدمات گارانتی کار خود را آغاز کرد.
روند کار هپکو با قدرت ادامه یافت و اتفاقاتی که منجر به پیروزی انقلاب اسلامی شد، خللی در کار شرکت ایجاد نکرد.
دهه ۶۰؛ جنگ و سازندگی
شهریور ۱۳۵۹ بود که صدام اولین گلوله را به سمت ایران نشانه رفت، جنگ آغاز شد ولی حتی جنگ هم نتوانست در رشد و توسعه هپکو مانع ایجاد کند. هپکوی ۸ ساله به عنوان پشتیبان نیروهای نظامی وارد میدان شد.
هپکو در آن سالها جوان بود، اما به لحاظ برخورداری از ساختاری اصولی و منطقی توانست تامینکننده ماشینآلات سنگین مورد نیاز خطوط دفاعی کشور باشد و به گفته "علیرضا میقانی" مدیرعامل هپکو در سالهای ۸۶ و ۸۷، این شرکت با مهندسی معکوس محصولات خارجی و تولید دستگاههایی چون بولدوزر کوتاه عملیاتی، نیکوب، بیلهای قورباغهای و ... خطوط جنگی کشور را پشتیبانی کرد.
ایران فاقد واحدهای صنعتی تخصصی در حوزه ساخت سلاح و تجهیزات جنگی بود، بر این اساس بسیاری از کارخانجات کشور و استان بعنوان پشتیبانان نیروهای دفاعی به این حوزه وارد شدند و در سال ۱۳۶۴ درست زمانی که کارخانجات استان در راستای از بین بردن توان ایران در ساخت سلاح و مهمات هدف بمب و موشک قرار می گرفتند، نقطه عطف تاریخ هپکو رقم خورد و اجرای طرح توسعه این شرکت با تاسیس سالنی به مساحت ۶۰ هزار متر مربع با اعتبار ارزی ۱۰۰ میلیون دلار آغاز شد. این، مقطعی است که از نظر "میقانی" همواره مورد غلفت قرار گرفته است.
به گفته وی، احداث این سالن درست در زمانی که ارز برای کشور بسیار با اهمیت بود، در قالب طرح توسعه هپکو با محوریت طراحی و تولید استراکچرهای ماشینآلات راهسازی و معدنی آغاز شد و در سال ۶۸ به بهرهبرداری رسید.
هپکو ظرفیت ساخت تانک دارد
"داریوش رحمتنژاد" که در سالهای ٧٢ تا ٧٤ مدیر برنامهریزی شرکت بوده، میگوید: تولیدات هپکو در زمان جنگ نشان داد که این شرکت در واقع یک صنعت استراتژیک است و حتی امروز با تغییرات کوچکی میتواند ادوات جنگی همچون تانک را بسازد.
وی میگوید: اجرای طرح توسعه شرکت با مشارکت شرکت لیبهر آلمان به انجام رسید و هپکو صاحب خط تولید پیشرفته و منحصر بفرد تولید قطعات ماشینآلات شد. افتتاح این طرح که در زمان خود یکی از ۱۰۰ طرح برتر اجرا شده پس از انقلاب بود، از سرمایهگذاریهای عظیم دولتی به شمار میرفت که حتی امروز میتواند پاسخگوی نیاز معادن و پیمانکاران بزرگ در تولید قطعات پیچیده ماشینآلات سنگین باشد.
جنگ ۸ ساله علیه ایران به پایان رسید و دوران طلایی هپکو که با مدیریت "علیمحمد رفیعی" و بهرهبرداری از طرح توسعه همزمان بود، همراه با دوران سازندگی کلید خورد و در واقع دهه ۷۰ به دهه باروری هپکو تبدیل شد.
دهه ۷۰؛ شکوفایی و تولید
هپکو که حالا قدرت گرفته بود، در سال ۱۳۷۲ واحد "مهندسی و قطعات" را با هدف تامین و تدارک قطعات و مجموعههای مورد نیاز خود و خلق زنجیره ای از تامینکنندگان قطعات جهت توسعه صنعت داخلی و در سال ۱۳۷۳ شرکت "تولید تجهیزات انرژی ایمن رسا – تتا" را افتتاح کرد.
این اقدامات توسعهای از نظر "علیرضا کاظمی" که از سال ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۵ مدیر برنامهریزی هپکو بوده و در دهه ۷۰ یکی از پرسنل هپکو بود، حاصل دید وسیع مدیریت شرکت بود.
ثبات مدیریت، قدرت ریسکپذیری، خلاقیت و توان مناسب برنامهریزی، مواردی است که از عملکرد مدیران آنزمان هپکو در یادها مانده است، کاظمی در اینباره میگوید: مدیرعامل هپکو از هیچ کوششی برای تولید دریغ نمیکرد، بر همین اساس با توجه به اینکه ممکن بود تولید ماشینآلات راهسازی در برخی سالها با کاهش مواجه شود، تصمیم گرفت در کنار حضور هپکو در پروژههای عمرانی و ساخت ماشینآلات راهسازی، این شرکت را وارد پروژههای صنعتی کرده و سبد کالاهای تولیدی شرکت را توسعه بخشد.
"رحمتنژاد" بعنوان قائممقام مدیرعامل هپکو در سالهای ٧٥ و ٧٦ میگوید: هپکو که با بهرهبرداری از طرح توسعه خود همکاری با ولوو و لیبهر و انتقال تکنولوژی را آغاز کرده بود، با تدبیر جالبی که برای تامین منابع تولید اندیشیده بود، مشکلی در این خصوص نداشت.
وی افزود: براساس این تدبیر، هپکو از این دو شرکت بزرگ اروپایی قطعات لازم برای تولید را خریداری و مونتاژ می کرد، ولی برای خرید این قطعات ۱۰ تا ۲۰ درصد رقم درخواست شده را میپرداخت و پس از مونتاژ و فروش، باقی مبلغ را پرداخت میکرد، در واقع تولید در هپکو با استفاده از منابع مالی این شرکتها ادامه مییافت و هیچ مشکلی هم وجود نداشت.
رحمتنژاد نیز با اشاره به اینکه شرکت از سال ۱۳۷۳ وارد پروژههای صنعتی همچون پروژههای پالایشگاهی، نیروگاهی، پتروشیمی، سدسازی و ... شد، میگوید: ورود هپکو به صنعت، فرصت سر خاراندن را هم برای ما باقی نگذاشته بود.
وی که معتقد است شکوفایی هپکو حاصل ۴ عامل منابع انسانی، بازار، سیاستهای اجتماعی و سیاسی و مدیریت بود، گفت: در آن سالها عرصه سیاست خارجی و داخلی کشور باز بود، قطعات مورد نیاز برای تولید خریداری و کار مونتاژ با نظارت دقیق شرکتهای ولوو و لیبهر انجام میشد. مدیریت شرکت صاحب تجربه شده و با شرایط بازار تطبیق پیدا کرده بود و تجمیع این عوامل شرکت را از سالهای ۷۵ به بعد به تولید انبوه رساند.
۷۵تا ۸۵؛ سالهای طلایی/هپکو تنها شرکت مورد تایید کوماتسو
رحمتنژاد اوج تولید شرکت را مربوط به بازه زمانی سالهای ۷۵ تا ۸۵ میداند و میگوید: شرکت در آن دوران دو شیفته کار میکرد و حتی فضا برای سه شیفته شدن فعالیت ها مهیا بود.
"میقانی" که در حال حاضر مدیر مهندسی هپکوست نیز با اشاره به همکاری مستمر هپکو و شرکتهای بزرگ در دهه ۷۰ و ۸۰ میگوید: ورود هپکو به عرصه صنعت بسیار اثربخش بود. قیمت یک بولدوزر در آن سالها حدودا ۴۵۰ میلیون تومان بود، اما تولید این بولدوزر با همکاری مشترک کوماتسو ژاپن و هپکو توانست این قیمت را در فاز اول تا حدود ۲۰ درصد کاهش دهد و قیمت این ماشین خاص در واقع به حدود ۳۳۰ میلیون تومان رسید.
وی میگوید: با تولید بلدوزر D۱۵۵ و لودر WA۴۷۰ کوماتسو در شرکت هپکو، از خروج ارز از کشور جلوگیری شد و این تولید ناب و با ارزش در کنار دانش گرانبهایی که بهمراه می آورد، تولید و اشتغال بیشتر شرکت را رقم زد. تولید بسیاری از این قطعات در سالن تولید هپکو سبب تحسین کارشناسان شرکت کوماتسو بود. عمق ۳۵ درصدی ساخت این پروژه به ۴۳ درصد افزایش یافت و اگر امروز همین روند با حمایت دولت برای پروژههایی نظیر دامپتراک برنامهریزی و اجرا شود میتواند قیمت این کمپرسیهای معدن را تا ۳۰ درصد کاهش دهد.
میقانی میگوید: تکیه هپکو در واقع تنها بر ماشینآلات و تجهیزات نبود و نیست، بلکه در کنار این ماشینها و تجهیزات، دانش پرسنلی شرکت و سیستم بسیار پیشرفته تولید توانست نظر شرکتهای معتبر دنیا را برای همکاری جلب کند.
هپکو، تنها شرکت ایرانی صادرکننده قطعه به ولوو و لیبهر
وی ادامه میدهد: اکثر پروژههای تولید شده در کارخانه مایه غرور ملی بوده و هستند. هپکو جزو معدود تولیدکنندگان داخلی ایران است که به دو غول برتر سازنده ماشین آلات راهسازی جهان(لیبهر و ولوو) صادرات داشته است. در واقع دهه ۷۰ دههای رویایی برای هپکو بود و این شرکت توان خود را صرف تولید و گسترش بازار ماشین آلات راهسازی، کشاورزی و معدنی کرد و در همان دوران اتفاق جدیدی رقم خورد.
وی میافزاید: دانش پرسنل شرکت که حاصل سالها تعامل با برندهای درجه یک دنیا بود سبب شد پروژههای باورنکردنی مانند ساخت کرینهای زرافهای که نیازمند ماشینکاری قطعاتی با طول ۵۰ متر بود در هپکو شکل بگیرد.
دهه۸۰؛ از سرن تا سقوط
به گزارش ایسنا، دهه ۷۰ به تولید و توسعه گذشت، اما نقطه عطف دیگری در راه بود. هپکو برای کمک به اجرای پروژه ذره بنیادین موسسه سِرن در سوئیس انتخاب شد. پروژه بزرگ و چند ملیتی که حضور هپکو در آن سندی افتخارآمیز در تاریخ صنعت کشور بوده است.
از نظر میقانی، پروژه سرن پروژهای با اعتبار و آبرو بود و هپکو توانست ظرفیت واقعی خود را در صنعت بواسطه این پروژه مهم به نمایش بگذارد.
هپکو میز سرن را بی خطا و اشتباه ساخت
وی میگوید: پروژه سرن پروژهای بینالمللی بین ۲۴ کشور پیشرفته دنیا بود که در قالب این پروژه اقدام به ساخت بزرگترین شتابدهنده هایدرونی جهان شد. ماجرا از آنجا آغاز شد که در اوایل دهه ۸۰(سالهای ۸۰ و ۸۱) ساخت میز این شتاب دهنده به دانشگاه صنعتی شریف سپرده شد و با توجه به ظرفیتهای صنعتی هپکو، این شرکت به عنوان پیمانکار ساخت این میز انتخاب شد. طرفهای خارجی از شرکت بازدید کردند و با تایید هپکو این تولید ناب توسط مهندسان و متخصصان هپکو انجام گرفت.
رحمتنژاد نیز در خصوص حضور هپکو در پروژه موسسه سرن میگوید: شرکت این پروژه را بدون هیچ گونه خطا و اشتباهی، در بازه زمانی حدود ۶ ماهه ساخت و محصولش مورد تایید قرار گرفت. این موفقیت در حد و اندازهای بود که مدیران شرکت و مجریان پروژه در افتتاح پروژه سرن حاضر شدند و بواسطه این افتخار بزرگ در سال ۲۰۰۴ جایزه طلایی دریافت کردند.
کاظمی نیز با اشاره به دقتی که باید در ساخت میز پروژه سرن اعمال میشد و حجم بالای ماشینکاری این میز، می گوید: این پروژه بزرگ بینالمللی که انگیزه و شور و شوق بسیاری به پرسنل داده بود، درآمد ارزی قابل قبولی برای شرکت داشت و راه را برای تولیدات بزرگتر و حضور بیشتر هپکو در عرصه بینالمللی هموار کرد، هرچند که پروژههای دیگر به حساسیت پروژه سرن نبودند، اما هپکو را به نامی آشنا در دنیا بدل کردند.
در آن سالها کار هپکو به شدت روی غلطک بود. سال ۱۳۸۲ این شرکت، سهام خود را وارد بورس کرد.
بوژیهای راهآهن آلمان روی میز هپکو
میقانی میگوید: در جریان همکاریهای هپکو با شرکت وولو در سال ۱۳۸۳ تولید لودر L۹۰ آغاز شد، اما اهمیت این پروژه در این بود که تولید این محصول در ایران درست همزمان با تولید آن در سوئد انجام گرفت، در واقع هپکو بازار ایران و وولو بازار اروپا را تغذیه کرد و این امر اوج دانش مهندسی و مهارت هپکو و پرسنل خطوط تولیدی آنرا به نمایش گذاشت، چراکه عموما تولید محصولات در ایران با سه تا چهار سال تاخیر نسبت به اروپا به انجام میرسید، اما اینبار هپکو پا به پای اروپا در حوزه صنعت ماشینآلات سنگین راهسازی قدم برداشت.
در کنار این پروژههای عظیم، هپکو تا سال ۱۳۸۵ در قالب کنسرسیومهایی در پروژههای بزرگ بینالمللی حضور داشت و محصولاتی در هپکو تولید شد که توان تولید آن در دیگر صنایع وجود نداشت.
میقانی، ماشین کاری بوژی لوکوموتیوهای خط راه آهن آلمانیها در قالب پروژه همکاری شرکت مپنا و زیمنس را از جمله این پروژههای بزرگ عنوان کرد که هپکو توانست در این پروژه رضایت آلمانیهای سخت گیر را جلب کند.
تولید ۳۰۰ دستگاه ماشینآلات، فقط در اسفند ۸۴/انسجام مدیریتی هپکو را به اوج رساند
سال ۱۳۸۴ همزمان با تاسیس شرکت لیزینگ ایرانیان در هپکو که با دو هدف اصلی "ایجاد تسهیلات اعتباری آسان برای مشتریان این شرکت و همچنین توسعه فروش" انجام شد، تولید به اوج خود رسیده بود، به طوری که به گفته "کاظمی" فقط و فقط در اسفندماه سال ۸۴، شرکت ۳۰۰ دستگاه ماشینآلات تولید کرد و در سال ۸۵ تولیدی که از سالانه ۵۰۰ دستگاه آغاز شده بود به سالانه ۲۰۰۰ دستگاه رسید و کارگران آن سال تا آخرین ساعات ۲۹ اسفند در کارخانه ماندند تا آخرین غلطک از خط تولید خارج شود و آمار تولید افزایش یابد.
"علیمحمد رفیعی" برای ۱۷ سال مدیریت شرکت را به عهده داشت و کاظمی معتقد است که ثبات و انسجام مدیریتی در این سالها تولید را به اوج رساند. سیستم مدیریتی شرکت هر ساله ۲۰ تا ۳۰ درصد رشد تولید را هدفگذاری میکرد و ابتدای هر سال تمامی شاخصهای لازم برای رشد تولید تعریف و در پایان ماه و سال مورد ارزیابی قرار میگرفت. در واقع همین نگاه، شرکت را به رشدی همه جانبه رسانده بود.
مدیر برنامهریزی شرکت هپکو در سالهای ۸۰ تا ۹۵، می گوید: در سالهای اوج فعالیت هپکو، انتقال تکنولوژی از شرکتهای لیبهر، کوماتسو و ولوو بعنوان شرکت های درجه یک دنیا، کیفیت بالای تولیدات، نظارت و کنترل کیفیت مستمر، استفاده از تجارب این صنایع عظیم، تعلق خاطر و عرق سازمانی پرسنل و تیم مدیریتی و حضور مدیران دلسوز که به دنبال منفعت طلبی نبودند و حتی حقوقهای عادی دریافت میکردند، تولید هپکو را به ۲۰۰۰ دستگاه در سال رساند.
میقانی با اشاره به صادرات قطعه به شرکت لیبهر در سالهای ۸۵ و ۸۶ بیان میکند: صادرات قطعاتی چون استیک بیل مکانیکی یا قسمتی از شاسی این ماشین پیشرفته آنهم به یکی از کیفیترین شرکتهای دنیا، در توان کمتر شرکت اروپایی بود و این برگ زرینی است که در کارنامه هپکو قرار دارد. در راستای صادرات از این ابر کارخانه میتوان به صادرات قطعه کانترویت لودرهای L۹۰ و L۱۲۰ نیز اشاره کرد که در دهه هشتاد بار دیگر شرکت هپکو را بر سر زبانها انداخت. صادرات ۷۰۰ عدد از این قطعه به شرکت ولوو موفقیت دیگری بود که ب پایه دانش پرسنل این شرکت بزرگ محقق شد و به جرئت میتوان گفت که دانش شرکت هپکو سبب تحول در صنایع پایین دستی کشور نیز شده بود.
۸۵؛ سال سقوط، آغازِ پایان
سال ۸۵ فرا رسید؛ زمزمههایی در مورد هپکو آغاز شد، زمزمه هایی از خصوصی سازی.
هپکو در آن سال با شرایطی که رسانه ای نشد با ۱۸۰۰ نفر پرسنل در قالب مزایده به شرکت واگنسازی کوثر به مدیریت "علیاصغر عطاریان" واگذار شد و این اقدام را میتوان آغازی بر پایان دوران طلایی هپکو نامید.
با آمدن عطاریان بعنوان سهامدار جدید، علیمحمد رفیعی مدیرعامل ۱۷ ساله هپکو رفتنی شد.
تیغ تحریم ریسمان ارتباط با ولوو و کوماتسو را برید
میقانی عضو هیات مدیره هپکو در سالهای ۸۶ تا ۹۰ در خصوص تغییر و تحولات مدیریت هپکو در سال ۸۵ میگوید: رفیعی ۱۷ سال در هپکو کار کرد. حضور ۱۷ ساله یک مدیر در یک مجموعه صنعتی علاوه بر اشرافیت کامل او نسبت به شرکت و بازار، باعث میشود که فرد، قدر و اندازه و ظرفیت افراد را بشناسد، اما زمانی که تغییرات مداوم مدیریتی اتفاق میافتد و هر ۶ ماه یکبار مدیر عوض میشود، عملا آشنایی با صنعت، بازار و توانمندی پرسنل، برای او حاصل نمیشود. رفیعی تمام زوایای شرکت، تولید و ماشینآلات سنگین راهسازی را میشناخت و خروج وی از شرکت ضربه سنگینی به هپکو وارد کرد.
وی ادامه میدهد: علاوه بر تغییر تیم مدیریتی، وضع تحریمها عملا رابطه هپکو با برندهایی مانند ولوو و کوماتسو را قطع کرد، اتفاقی که در افول پله به پله هپکو بی تاثیر نبود، چراکه خرید آنها از این شرکتها به صورت اعتباری انجام میشد و این مهم سهم بسزایی در تامین نقدینگی شرکت داشت.
میقانی که در سالهای ۸۶ و ۸۷ مدیرعامل هپکو بوده، با اشاره به اینکه هپکو تا سال ۸۶ ارتباط خود را با لیبهر حفظ کرد و هنوز صادرات قطعات به این شرکت بزرگ ادامه داشت، میگوید: افراد کمسابقه نمیتوانند در این صنعت ماندگار شوند، چه رسد به اینکه سواد و شناخت کافی از این صنعت هم نداشته باشند، معضلی که در هپکو این دوران آنرا بوفور شاهد بودیم؛ متاسفانه در مواردی شاهد بودم که افراد تازهوارد حتی در بیان نام ماشینآلات مشکل داشتند، مسلما چنین افرادی نمیتوانند هدفگذاری کلان و استراتژیک درخصوص تولید و فروش چنین محصولات عظیمی داشته باشند و کار را جلو ببرند. در این شرایط شرکتهایی که من آنها را صرفا وارداتچی میدانم سعی کردند با رُلبازی کردن نقش تولیدکننده به خود بگیرند تا از رانت تولید استفاده کنند، در حالی که همه میدانیم هیچیک از شرکتهای تازه تاسیس شده فعلی نمیتوانند جای خالی هپکو را در این بازار پر کنند و اگر به این مهم رسیدگی نشود، این شرکتها مجددا مسیر واردات را پیش خواهند گرفت.
اعضای هیات مدیره میآمدند و میرفتند/فقط نامهای جدید میشنیدیم
کاظمی مدیر برنامهریزی شرکت در سال های ۸۰ تا ۹۵ نیز در خصوص وضعیت مدیریت هپکو در این سالها میگوید: با حضور سهامدار جدید در واقع کسی از سیستم مدیریتی قبل باقی نماند. حتی سیستم مدیریتی جدید و هیات مدیره نیز ثبات لازم را نداشتند، بیژن نامدار زنگنه در سال ۸۵ و ۸۶ برای کمتر از یک سال رییس هیات مدیره شرکت بود، در این مدت کم، حضور زیادی در شرکت نداشت و خیلی به کارخانه نمیآمد. این شرایط فقط مختص زنگنه نبود، بلکه دیگر اعضا نیز سری به شرکت نمیزدند، چراکه آدمهای جدیدی وارد صنعت ماشینآلات راهسازی کشور شده بودند که این کار، شغل اصلی آنها نبود، بلکه افراد متفرقهای بودند که سر از هپکو درآوردند.
وی ادامه میدهد: تغییر و تحولات اعضای هیات مدیره بسیار زیاد بود، در هر جلسه افراد جدیدی میآمدند و افراد قبلی می رفتند. در حالی که قبل از واگذاری، کار هیات مدیره شرکت، فقط متمرکز بر این صنعت بود و در شرکت مستقر بودند. در همان سالهای اول واگذاری، چندبار هیات مدیره تغییر کرد و فقط اسم اعضا را میشنیدیم و بعد می رفتند. بعد از زنگنه "ربانی" آمد، پس از آن "گلی" آمد که با عطاریان به سازگاری نرسید و رفت و سپس "صحرایی" آمد، بگذریم که افراد بسیار دیگری هم بودند که فقط نام آنها مطرح میشد و در مسائل اجرایی شرکت دخالتی نداشتند. در واقع عملا ثبات مدیریتی در شرکت حاکم نبود، شاید این بیثباتی را بتوان یکی از دلایل مهم وضعیت کنونی هپکو دانست. علاوه بر آن، مدیریت جدید به سراغ مدیران متخصص قبلی شرکت نرفت تا بتواند با استفاده از ظرفیت مدیریتی، شناخت و تجربه آنها هپکو را سرپا نگه دارد.
رحمت نژاد نیز میگوید: پس از واگذاری شرکت به بخش خصوصی، تحریمها تشدید شد که این امر منابع مالی در اختیار شرکت را تحت تاثیر قرار داد و در واقع منابع اعتباری شرکت حذف شد، علاوه بر این، طرحهای عمرانی کشور دچار رکود شد و مدیران قبلی شرکت هم که احتمالا می توانستند این شرایط را مدیریت کنند با آمدن سهامدار جدید، رفته بودند. چه فاجعهای بیشتر از این ممکن است برای یک شرکت حادث شود؟
دهه۹۰؛ روی ریل اعتراض
میقانی با اشاره به اینکه با همه مشکلات، ظرفیت هپکو به قدری در جهان شناخته شده بود که به سادگی از معادلات حذف نمی شد، میافزاید: هپکو کم کم روند نزولی در تولید به خود گرفت، ۴ سال پیش (سال ۱۳۹۴) مذاکراتی در خصوص همکاری هپکو با یکی از تولیدکنندگان مطرح دنیا در صنعت دامپتراک انجام و حتی توافقات اولیه نیز حاصل شد، اما به دلایل عدیده، این پروژه مهم راکد باقی ماند.
براساس این گزارش، علیرغم اینکه " هپکو همراهی مطمئن" شعار هپکو بود، اما این شرکت مدیران همراهی نداشت و افت هپکو از سال ۸۸ نمایان شد، هر سال تعداد تولیدات کاهش و مشکلات افزایش مییافت و پس از هشت سال مدیریت کجدار و مریز و مدارای این صنعت به گل نشسته با شرایط، کم کم صدای اعتراض کارگران بلند و از سال ۹۴ تجمعات اعتراضی آنان آغاز شد تا روند نگرانیشان از وضعیت تولید در شرکت را به گوش همگان برسانند.
گسترش جغرافیای اعتراضات
با تداوم مشکلات و به نتیجه نرسیدن وعده ها، اعتراضات کارگران از فضای داخل کارخانه به سطح شهر کشیده شد و هر چند وقت یکبار شاهد حضور کارگان هپکو در مرکز شهر اراک بودیم.
در سفر ریاست جمهوری در دوم آبان ۹۵ به استان مرکزی و اراک، دستور پیگیری وضعیت شرکت داده شد، بهمن ماه همان سال هم نوبخت رییس سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور از هپکو بازدید کرد و این پیگیریها باعث امیدواری کارگران برای بازگشت هپکو به تولید شد.
کاظمی با اشاره به اینکه هپکو هر روز ضعیفتر از روز قبل بود به طوری که از تولید ۲۰۰۰ دستگاه به تولید فقط ۱۰۰ دستگاه ماشینآلات رسیده بودیم، میگوید: در سال ۹۵ تلاشهای بسیاری برای ملاقات با پوریحسینی رییس سابق سازمان خصوصیسازی داشتیم، اما هیچگاه موفق نشدیم و در پایان سال هم که بازنشسته شدم، عملا کاری از دستمان برای شرکت برنیامد و فقط آب شدن هپکو را شاهد بودیم.
۹۵، پایانی برای حضور در پروژههای بینالمللی
میقانی از آخرین نفسهای هپکو در فضای صنعت جهانی یاد میکند و میگوید: در سال ۹۵ هپکو توانست در بعضی پروژههای صنعتی مانند پروژه "گنتری کرینهای لیبهر" که پروژه مشترک هپکو و این شرکت آلمانی برای ساخت تجهیزات طرح توسعه بندر شهید بهشتی بود حضور داشته باشد و این پروژه در واقع یکی از آخرین پروژههای شرکت در همکاری با یک شرکت بزرگ خارجی بوده است.
به گزارش ایسنا، نفسهای هپکو دیگر به شماره افتاده بود و کاسه صبر کارگران و پرسنل نیز لبریز شده بود، عطاریان در مدیریت هپکو به هیچ وجه موفق نبود و همین امر باعث شد که سهام شرکت در خردادماه ۹۶ به احمدپور واگذار شود، اما همین واگذاری حرف ها و حدیث های بسیاری به دنبال داشت. اولین و مهمترین نقد نسبت به روند و رقم واگذاری بود، چراکه شرکت به مبلغ ۲۱۶ میلیارد تومان واگذار شد. شرایط این واگذاری اینگونه بود که سهامدار جدید باید ۱۰ میلیون تومان از مبلغ یاد شده را به صورت نقد و مابقی را به صورت اقساط پرداخت می کرد! این واگذاری شاید عجیبترین روش واگذاری یک غول صنعتی در تاریخ ایران بوده است.
این واگذاری همانگونه که از روش انجامش پیداست در رفع مشکلات هپکو موثر واقع نشد و همین امر باعث ادامه یافتن اعتراض خیابانی کارگران هپکو شد، اما در ۲۵ شهریورماه ۹۶ این اعتراضات رنگ و بوی دیگری به خود گرفت و به ضرب و شتم کارگران و بازداشت شماری از آنها منجر شد هر چند که آقازاده استاندار مرکزی بعدا اعلام کرد که کارگران نگران پروندههای تشکیل شده و احکام صادره نباشند.
نمایندگان مجلس شورای اسلامی، نماینده ولی فقیه در استان، رئیس فراکسیون کارگری مجلس، نمایندگان مردم در شورای شهر اراک و ... نسبت به این رفتار با کارگران اعتراض کردند و این شرایط باعث شد که ۴ مهر ۹۶، ربیعی وزیر کار وقت به عنوان نماینده رییس جمهور در سفر به استان مرکزی در جمع کارگران حاضر شده و بابت رفتار ناشایست صورت گرفته شخصا از آنان عذرخواهی کند.
ربیعی با حضور در بین کارگران قولهایی مبنی بر پرداخت معوقات کارگری، بازگشت شرکت به تولید و رفع همه مشکلات داد و با اعلام اینکه صدای کارگران شنیده شد، گفت که مجوز خرید محصولات هپکو توسط وزارت راه صادر شده است. دو روز بعد (۶ مهر۹۶) زمانی قمی استاندار وقت بیان کرد که با هماهنگی فراگیر در تیم اقتصادی دولت و همراهی ربیعی نماینده ویژه رئیسجمهور دریافت ۷ میلیارد تومان وام جهت پرداخت معوقات کارگران هپکو نهایی شد.
هپکو از سال ۹۶ تا ۹۸ نوسانات بسیار زیادی را پشت سر گذاشت، هر بار مسئولان به اسم هپکو وام گرفتند، مطالبات کارگران را پرداخت کردند و با اینکار برای مدتی اعتراضات تحت کنترل درآمد، اما هپکو به تولید بازنگشت و فقط و فقط هر روز بدهکارتر از روز قبل شد.
مقصدی که هر روز دورتر شد
اوایل سال ۹۷ بود که دوباره از ورود هیات مدیره و مدیرعامل جدید به هپکو سخن گفته شد. همه به دنبال به تولید نشستن هپکو بودند، نماینده ولی فقیه در استان بارها و بارها درخصوص واگذاری هپکو به مبلغ ۱۰ میلیون تومان، وضعیت تولید و اهلیت نداشتن مدیران این شرکت از سازمان خصوصیسازی گلایه کرد، سیدعلی آقازاده استاندار و مسئولان اجرایی استان از هر فرصتی برای حضور مسئولان ارشد کشور در استان و بازدید از هپکو و باز کردن این کلاف سردر گم استفاده میکردند، اما هر چه بیشتر می دویدند، مقصد دورتر میشد.
بالاخره ۳۰ خرداد ۹۷ هیات مدیره و مدیرعامل جدید هپکو معرفی شدند و به گفته این تیم مدیریتی بازگشت تولید به هپکو با برنامهریزی دقیق در اولویت قرار گرفت. ظاهرا همه چیز خوب پیش میرفت، صادقیان مدیرعامل شرکت، هر از گاهی نشست خبری ترتیب میداد و از گشایشها صحبت میکرد و حتی ۲۱ مهر سال ۹۷ به ایسنا گفت که حال هپکو بسیار خوب است.
حرفهای امیدوارکننده مسئولان استان و مدیریت شرکت این نوید را می داد که هپکو به روزهای اوج خود برمیگردد و حتی ۶ آذر ۹۷ به تولید نشستن دوباره هپکو جشن گرفته شد و استاندار رسما اعلام کرد که براساس قول وزیر صنعت حتی یک محصول تولیدی هپکو هم روی دستش نخواهد ماند، اما شادی این جشن خیلی به طول نینجامید.
۲۴ فروردین ماه ۹۸ صادقیان، مدیرعامل وقت شرکت بار دیگر به ایسنا گفت که متأسفانه در سال ۹۷ قراردادهای سازمان راهداری و سازمان مدیریت بحران به دلیل عدم همراهی سازمان برنامه و بودجه علیرغم وجود مصوبه سه وزیر برای خرید ۲۴۰۰ دستگاه از این شرکت، همچنان روی کاغذ باقی مانده است.
همین یک جمله مدیرعامل وقت هپکو کافی بود که بدانیم هپکو هنوز گرفتار مشکلات بسیاری است و زیر بار مسائل کمر صاف نکرده است.
۷ خرداد ۹۸ در آستانه یکسالگی حضور صادقیان در هپکو به عنوان مدیرعامل، اعلام شد که وی مدیریت عامل تیم تراکتورسازی تبریز را عهدهدار شده و شهسوار یکی از اعضای هیات مدیره سکان مدیریت شرکت را به دست گرفت. شهسوار در ۱۲ خرداد بلافاصله پس از انتصاب با برگزاری یک نشست خبری برنامههای خود را برای ادامه تولید در هپکو ارائه کرد، اما کار از کار گذشته بود.
همه چیز به پله اول بازگشت و شهریور ۹۸ کارگران دوباره در اعتراض به بلاتکلیفی وضعیت سهامداری شرکت، توقف تولید و معوقات کارگری، در مرکز شهر اراک تجمع کردند.
سازمان خصوصیسازی برای گشایش در کار هپکو در ۱۶ شهریورماه مدیرعامل جدید شرکت "ابوالفضل روغنی" را معرفی کرد، اما اینکار کارگران را که خواستار تغییر سهامدار شرکت بودند راضی نکرد و آنها در نهایت ۲۵ شهریورماه ریل راه آهن شمال به جنوب کشور را بستند.
این تجمع هم با کش و قوس های مربوط به خودش و دستگیری حدود ۲۰ نفر از کارگران به پایان رسید، که پس از چند روز با قرار وثیقه آزاد شدند، اما پرونده قطور هپکو همچنان روی میز صنعت و اقتصاد کشور باز ماند.
هپکو هنوز میتواند معادلات صنعت جهان را تغییر دهد
میقانی مدیرمهندسی شرکت اعتقاد دارد که هپکو نه تنها در دهه ۷۰ و ۸۰ بلکه امروز هم همچنان پیشرفته است و بیان این موضوع که تجهیزات و ماشینآلات شرکت قدیمی شده ظلم در حق هپکوست.
وی با بیان اینکه به جرئت میگویم همین امروز تجهیزات موجود در شرکت و نیروهای متخصص آن در منطقه و در حوزه ماشینآلات راهسازی بینظیر هستند، میگوید: در آن سالهای سخت همه تلاش خود را برای سرپا ماندن شرکت به کار گرفتیم، اما در سالهای اخیر متاسفانه علیرغم دانش و امکانات خوبی که شرکت در حوزه ماشینآلات در اختیار دارد، همواره این ظرفیت دانسته یا ندانسته به فراموشی سپرده شده است. هپکو شرکتی است که در سه حوزه راه، معدن و کشاورزی دارای تولیداتی همچون غلطک، گریدر بیل لاستیکی و زنجیری، لودر و ... است.
میقانی تاکید میکند: امروز که کشور با مشکلات فراوان تحریم دست و پنجه نرم میکند، این کارخانه میتواند با اندکی توجه، نیاز بازار را رفع کند. بعد از تحریم، شرکت هپکو محصولاتی همچون HWL۱۱۰,HEC۲۱۰, HG۱۸۰D۲ و... را برای تولید رونمایی کرد. این محصولات نشاندهنده توان شرکت بود ولی متاسفانه تولید اکثر آنها به دلیل نبود سرمایه در گردش و بی توجهی مدیریت متوقف شد. نبود رویکرد درست و حمایتی در بخش ماشینآلات، این بخش را با تمام توانی که دارد به حاشیه برد.
مدیرعامل شرکت در سالهای ۸۶ و ۸۷ هپکو میافزاید: در طول سالهای فعالیت خود در هپکو ارتباط تنگاتنگی با تولیدکنندگان روز دنیا مانند ولوو، لیپهر، کوماتسو و... داشتهام و براساس این ارتباطات و تجربیات می گویم که تکنولوژی هپکو قدیمی نیست. رباتهای جوشکار این شرکت بزرگترین رباتهای جوشکار منطقه هستند، تجهیزات ماشینکاری و عملیات اولیه شرکت یکی از پیشرفتهترین سالنهای حال حاضر ایران و منطقه است و در کنار آن نیروهای متخصص و توانمندی در این شرکت هستند که تجربه انتقال تکنولوژی چندین شرکت مطرح دنیا را در رزومه دارند. به جرئت میتوان گفت چنین سرمایهگذاری با این سطح در ایران و منطقه صورت نگرفته و شاید دیگر نتوان چنین سرمایهگذاری عظیمی را در این صنعت انجام داد، پس باید قدر این شرکت و دانش نهفته در آن را دانست و برای ادامه حیات آن تلاش کرد.
بازگشت مدیران متبحر و آشنا به صنعت، راه نجات هپکو
کاظمی مدیر بازنشسته برنامهریزی هپکو میگوید: امید است که تیم مدیریت قبلی به هپکو بازگردد چراکه پشتوانه تخصصی، فنی و تجربه قوی برای اداره شرکت دارد، اگر مسئولان برای نجات هپکو مصمم باشند راه چاره وجود دارد، اما با روش کنونی و دریافت وامهای پی در پی و بدهکار کردن هپکو راه به جایی نخواهیم برد.
به گزارش ایسنا، به برکت اخذ وام های پی در پی و بدهکار شدن شرکت، تمامی معوقات کارگران هپکو تا پایان شهریورماه پرداخت شده است، اما هپکو هنوز روی خوش تولید را به خود ندیده است چراکه ضربه سازمان خصوصی سازی به هپکو ۳۵ ساله مهلک تر و سنگین تر از ضربههای دشمن و جنگ تحمیلی به هپکو هشت ساله زمان جنگ بود و توانست با چنان قدرتی کمر این صنعت بزرگ را بشکند که با گذشت ۱۳ سال از خصوصی شدن هنوز نتوانسته سرپا شود و امروز با کوله باری از تجربه، نیروی متخصص و تجهیزات کارآمد در گوشه ای افتاده و هل من ناصر میطلبد بلکه از زیر بار این غبار سنگین بیرون بیاید.
روز گذشته اخباری مبنی بر دولتی بودن هپکو و انتقال سهام شرکت تجهیزات سنگین هپکو از شرکت هیدرواطلس به دولت اعلام شد که هنوز صحت آن تایید یا تکذیب نشده است.
اگر این مسئله تایید شود، تا اینجا کارگران به مطالبه خود که دولتی شدن دوباره هپکو بود و آنرا در تجمعات متعدد اعلام کرده بودند، خواهند رسید، حال باید منتظر ماند و دید که سرنوشت چه خوابی برای هپکو دیده است.
انتهای پیام
نظرات