به گزارش ایسنا، روزنامه شهروند در ادامه نوشت: دور از آنچه جنگ خلیجفارس بر سر این آبراه آورده، دریای جنوبی ایران، که پهنهای نیمهبسته است و ۸ کشور بر کرانههای آن قرار گرفتهاند، متاثر از عوامل طبیعی و بیشتر عوامل انسانی آلوده شده؛ فاضلابهای صنعتی، کشاورزی و خانگی یک طرف، درگیریهای منطقهای و غرقشدن نفتکشها یک طرف دیگر. همه اینها را بگذاریم کنار گرمایش جهانی؛ زندگی خلیجفارس که مدام از «اکوسیستم منحصربهفرد» آن یاد میشود، در خطر است.
از احوال خلیج فارس چه خبر؟
استخراج منابع نفتی و نشت نفت، تولید مواد پتروشیمی، صنعتیشدن کشورهای حاشیه، تردد زیر دریاییها و انواع شناورها و تخلیه مواد آلاینده آنها به دریا؛ اینها بخشی از عواملی است که خلیجفارس را به یکی از آلودهترین مناطق دریایی از نظر زیستمحیطی تبدیل کرده. چنان آلوده که میتوان گفت کمتر منطقهای در جهان با چنین ابعادی از مخاطرات محیطزیستی روبهرو است. در مقالهای با عنوان «محیطزیست خلیجفارس و حفاظت از آن» که در فصلنامه علمی-پژوهشی جغرافیای انسانی در سال۸۹ منتشر شده، گفته شده که این عوامل باعث شده در اندک زمانی اکوسیستم بینظیر خلیجفارس تا ۴۷ برابر حد طبیعی آلودگی، آلوده شود و آبزیان و موجودات آن با خطر نابودی مواجه شوند.
در مقاله پژوهشی دیگری که در فصلنامه پژوهشی اطلاعات جغرافیایی سپهر، در زمستان ۸۷ چاپ شده، آمده است: «بیش از ۶۵درصد نفت و بیش از ۳۸درصد گاز دنیا از آنِ این منطقه ژئوپلیتیکی است. درحال حاضر بیش از ۲۸درصد نفت دنیا از این منطقه تامین میشود. با توجه به اتمام نفت در مناطق دیگر دنیا اهمیت نفت خلیجفارس و سهم آن در تولید نفت آینده جهان بیشتر خواهد شد. بیش از ۸۰درصد نفت تولیدی منطقه خلیجفارس توسط نفتکشهای غولپیکر و از طریق این گستره آبی حمل میشود. محیطزیست خلیجفارس تحتتاثیر این وضع درحال تخریبشدن است.»
در این پژوهش به وجود مسائل دیگری مثل تغییر فیزیک ساحل، رهاکردن فاضلابهای شهری و صنعتی و برداشت شن هم اشاره شده که تخریب محیطزیست این دریا را تشدید میکند. «کشورهای سواحل جنوبی بدون توجه به شرایط طبیعی ویژه خلیجفارس درحال ایجاد تغییراتی در سواحل هستند که ضمن بروز مشکلات حقوقی در آینده، آلودگیهای بیشتری را به وجود خواهند آورد. گسترش پدیده شهرنشینی و افزایش جمعیت نیز باعث میشود خلیجفارس دچار مسائل زیستمحیطی بیشتری شود.»
به علاوه در مقاله محیطزیست خلیجفارس و حفاظت از آن منتشرشده در شماره اول فصلنامه علمی- پژوهشی جغرافیای انسانی به آمار وزارت راهوترابری در سال ۱۳۶۹ درباره آلودگیهای نفتی در خلیجفارس اینطور اشاره شده است: «درحالی که آمار آلودگی جهان نشان میدهد ۱۵.۴درصد کل آلودگیها از ترابری نفتکشها و ۴.۴درصد مربوط به بهرهبرداری دریایی است، تخمینها راجع به منطقه خلیجفارس نشان میدهد که ۵۷.۱درصد آلودگی نفتی مربوط به حملونقل نفتکشها و ۲۲.۴درصد مربوط به بهرهبرداری در دریاست.»
هیچکس حق ندارد دریا را آلوده کند
«سالانه حدود ۵۰هزار کشتی از تنگه هرمز تردد میکند؛ ممکن است این کشتیها بروند و برگردند، یعنی شمارشان به ۲۰هزار برسد و رفت و برگشت کشتیهای بزرگ و کوچک این عدد را بسازد. این رقم ۱۵-۱۰درصد تلورانس دارد.» این آماری است که علیرضا خجسته، مدیرکل اداره حفاظت و ایمنی سازمان بنادر و دریانوردی اعلام میکند. او از اقدامات سازمان بنادر و دریانوردی برای پیشگیری از آلودگیهای ناشی از کشتیرانی میگوید: «ما کشتیها را در بنادر بازرسی میکنیم و امکاناتی هم در بنادر ایجاد کردهایم تا اگر کشتی خواست مواد زائد نفتیاش و زبالهاش را تحویل دهد، از آن تحویل بگیریم. اینها کارهایی است که در بنادرمان انجام میدهیم و کشتیها در بخش بازرسی هم کنترل میشوند، تا شرایط استاندارد برای کشتی –حتی به لحاظ مصرف سوخت- بهخصوص در بخش کشتیهایی که وارد میشود، کنترل شود.» علاوه بر این برای پاکسازی دریا از آلودگی هم امکاناتی در اختیار سازمان بنادر است: «تلاش میکنیم تا جایی که ممکن است آلودگی را مهار و جمعآوری کنیم. اگر منبع آلودگی هم مشخص باشد، به دادگاه معرفیاش میکنیم.»
به گفته خجسته در مواقع غرق شدن کشتی، کشتیرانی طرح دادخواست میدهد و محیطزیست تعیین خسارت میکند. «بر اساس قانون کشتیای که بارش آلاینده باشد، باید بیاید کنترل خسارت انجام دهد و کشتیاش را شناور کند و اگر ضایعاتی داشت، ضایعاتش را جمع کند. در وهله اول مسئولیت با مالک کشتی است. سازمان بنادر هم نظارت میکند. اما اینطور نیست که هر کشتیای که غرق شد، ما بلافاصله خودمان وارد بشویم. دستورالعمل این است که اول مالک کشتی، بعد بیمهاش بیاید و آنها خودشان از شرکتهای مجاز نفر تعیین کنند تا بیایند کار کنترل خسارت و جمعآوری آلودگی و نهایتا شناورسازی کشتی را انجام دهند. درباره ایجاد آلودگی هم هیچ کشتیای –چه خارجی و چه ایرانی- اجازه آلودگی دریا با مواد نفتی و زباله را ندارد. هر کجا که اتفاق بیفتد باید پاسخگو باشد؛ چه عمد و چه غیرعمد. هیچکس حقوق بیشتری ندارد، حتی برای شناورهای صیادی هم اجازه تخلیه مواد و زباله به دریا ندارند.»
علاوه بر اینها کنوانسیون منطقهای حفاظت از محیطزیست دریایی خلیج فارس و دریای عمان – کنوانسیون کویت(راپمی) هم برای کنترل بیشتر موانع حقوقی ایجاد میکنند. وجود کنوانسیونها اما تا امروز نتوانسته ابزار جدی برای مقابله با آلودگیها ایجاد کند.
گرمایش جهانی از آلودگی نفتی مهمتر است
آب خلیج فارس گرم شده و مرجانها به سرعت درحال از بین رفتناند. از بین رفتن مرجانهاست که بزرگترین آسیب را به اکوسیستم خلیج فارس وارد میکند
از نگاه محمد شریف رنجبر، استاد زیستشناسی- بیوسیستماتیک جانوری اما رفتوآمد نفتکشها، با وضع امروز محیطزیست دنیا، مسأله اصلی خلیج فارس نیست. او میگوید: «موضوع اصلی که خلیج فارس را بشدت تحتتأثیر قرار داده است، گرمایش جهانی و تغییرات آب و هوایی زمین است. آب خلیج فارس گرم شده و مرجانها به سرعت درحال از بین رفتناند. از بین رفتن مرجانهاست که بزرگترین آسیب را به اکوسیستم خلیج فارس وارد میکند. آلودگیها و رفتوآمدها هم بیتأثیر نیست، اما الان آنچه در درجه اول قرار دارد، گرم شدن آب است. آلودگیهای نفتی از قدیم بوده، از وقتی که استخراج نفت آغاز شد. ریختن نفت در دریا و تخریبهای فیزیکی را میبینیم و بیشتر به آن توجه میکنیم، درحالیکه بیشترین آسیب از گرم شدن دریاست.»
به گفته سرپرست پارک علم و فناوری خلیج فارس در قشم مهمترین گونهای که وضع آن با گرمایش جهانی به خطر افتاده است، مرجانها هستند: «مرجانها خودشان اکوسیستمی میسازند و اطرافشان باقی گونهها جمع میشوند. وقتی آنها از بین بروند، باقی گونهها هم از بین خواهند رفت. این اتفاقی است که همین حالا درحال رخ دادن است.»
فلزات سنگین، مرجانها را میکشند
علاوه بر آلودگیهای نفتی و کشاورزی، فلزات سنگین موضوعی است که رنجبر به آن اشاره میکند. او خور موسی و عسلویه را مثال میزند که پتروشیمیها در آن قرار گرفته و آلودگی فلزات سنگین در آن خیلی بالاست. پژوهشی با عنوان «بررسی اثر آلودگی فلزات سنگین ناشی از فعالیتهای نفتی درخلیج فارس بر روی رسوبات کربناته بستر دریا» کهسال ۹۱، در دهمین همایش بینالمللی سواحل، بنادر و سازههای دریایی ارایه شده به تاثیرفیلترهای نفتی، دکلهای حفاری و کشتیها بر روی رسوبات بستر پرداخته است.
در این پژوهش آمده: «خلیج فارس یکی از بزرگترین زیستگاههای موجودات دریایی مانند مرجانها، اسفنجها، خرچنگها، ماهیها، دوکفهایها، اسکافوپوداها، سفالوپوداها، فرامینیفرها، اکینودرم، استراکودا و بریوزوآها است که بعضی از این جانداران در رسوبات بستر خلیج فارس زندگی میکنند و آثار بعضی دیگر نیز در رسوبات موجود است.»
در این مطالعه از تعداد ۲۴۰ نمونه رسوب سطحی دانهبندی شده در مدیریت زمین شناسی دریایی استفاده شده و حاکی از آن است که در اثر آلودگی آب خلیج فارس، محیطزیست جانداران به خطر افتاده، جذب آلودگیها توسط پوسته جانداران، رنگ پوسته را به قرمز، خاکستری و سیاه تغییر داده است. بعضی پوستهها تغییر شکل یافته تزیینات سطح خود را از دست دادهاند و همچنین وجود آلایندهها سبب تغییر رنگ در اِآئیدها شده است.
علاوه بر این در حاشیه جنوبی جزیره قشم یک ریف مرجانی وجود دارد و بر روی این قطعات مرجانی و پوسته صدفها آلودگیها تأثیر گذاشته و باعث شده رنگ آنها از سفید به قهوهای، خاکستری تا سیاه تغییر کند. بعضی پوستهها تغییر شکل یافته تزیینات سطح خود را از دست داده و گاه هستهاِآئید شدهاند، آنها نیز تغییر رنگ داشتهاند. به علاوه در مطالعه رسوبات منطقه ساحلی مشخص شد که باز هم اجزای بایوشیمیایی (پوستههای صدف) بیشترین ذرات را تشکیل دادهاند و آلودگیهای موجود در حوضه باعث تغییر رنگ پوستهها شده است.
انتهای پیام
نظرات