پیر محمد ملازهی در گفتوگو با ایسنا در ارزیابی خود از افزایش تنشها بین هند و پاکستان بر سر مساله کشمیر اظهار کرد: مساله کشمیر یک مساله پیچیده تاریخی است که از سال ۱۹۴۷ که شبه قاره هند به دو کشور پاکستان و هندوستان تجزیه شد، تنشها گاهی اوقات افزایش و گاهی نیز کاهش داشته است.
وی تصریح کرد: به نظر میرسد در شرایط کنونی لغو خود مختاری -از سوی نارندرا مودی نخست وزیر هند و حزب او- که طبق قانون اساسی هند به کشمیریها داده شده بود، اهداف کوتاه مدت و بلند مدتی دارد، به این معنا که در اهداف کوتاه مدت عملیاتی کردن وعدهای که مودی و حزبش در انتخابات داده بودند که اگر به قدرت برسند قانون خود مختاری را لغو خواهند کرد، به همین دلیل توجه جناح ناسیونالیست هندو را جلب کرده و در انتخابات برنده شدند.
این کارشناس مسائل شبه قاره همچنین بیان کرد: در واقع عملیاتی کردن وعدهها یکی از پیامدهای این مساله است که اکنون شاهد این اتفاقات در کشمیر هستیم. البته مساله دیگر انتخابات آینده هند است که مد نظر مودی قرار دارد تا قدرت را حفظ کند. با لغو خود مختاری کشمیر هرچند مممکن است مسلمانان ناراحت شوند اما مودی رای اکثریت هندوها را خواهد داشت.
ملازهی خاطرنشان کرد: از سوی دیگر برای دستیابی به اهداف بلند مدت، با لغو این قانون امکان مهاجرت هندیها به کشمیر وجود خواهد داشت، زیرا طبق قانون قبلی هندیها حق سکونت در منطقه کشمیر را نداشتند و این حق در اختیار دولت و پارلمان محلی بود که اکنون منحل میشود.
وی در ادامه اظهار کرد: هدف نهایی هندیها این است که ترکیب جمعیتی را به زیان مسلمانان به هم بزنند، لذا این فرصت به دولت مرکزی داده میشود تا با تشویق و ارائه امتیازاتی مانند حق مالکیت زمین مردم را از سایر مناطق به کشمیر سوق دهند، به ویژه اینکه ماندگاری نیروهای نظامی هم سبب می شود تا خانوادههای آنها نیز در این مناطق سکونت پیدا کنند. در این شرایط مسلمانان به اقلیت تبدیل میشوند و در انتخابات نیز قدرت در دست مسلمانان نخواهند بود، در واقع تاثیر بلند مدت آن بر حزب بهاراتیا جاناتا خواهد بود.
این کارشناس مسائل شبه قاره با اشاره به تاثیرات این اتفاقات در کشمیر در منطقه گفت: مهمترین تاثیرش این است که جناح میانه رو کشمیری که باور داشت از طریق سیاسی میتواند به اهداف خودش برسد، ناامید شده و فضا برای گروههای رادیکال مانند القاعده و داعش باز میشود در واقع میانهروها از صحنه خارج میشوند و رادیکالها قدرت را در دست میگیرند.
ملازهی همچنین به اخراج سفیر هند از پاکستان و توقف روابط تجاری بین دو کشور هند و پاکستان اشاره کرد و گفت: واقعیت این است که در سال ۱۹۴۹ و ۱۹۵۱ دو قطعنامه در شورای امنیت به تصویب رسیده که همهپرسی برای تعیین تکلیف نهایی انجام شود و این همهپرسی نیز تحت نظارت بینالمللی باید صورت گیرد اما هندیها زیر بار آن نرفتهاند و از این به بعد هم نمیروند زیرا آن توافق یک گزینه بیشتر نداشت که آیا مردم حاضر هستند به هند یا پاکستان بپیوندند؟
وی افزود: البته مردم کشمیر معتقدند باید در این منطقه دولتی مسلمان و مستقل از هند یا پاکستان تشکیل شود اما به نظر میرسد هندیها به دنبال این هستند تا قبل از همه پرسی ترکیب جمعیتی را بر هم بزنند تا در زمانی که همهپرسی انجام شد قطع به یقین رأی لازم را به دست بیاورند.
این کارشناس مسائل منطقه ادامه داد: از سوی دیگر پاکستان هم راهی جز این ندارد که به سازمان ملل مراجعه کند، البته امکان وقوع جنگ نظامی بین هند و پاکستان همواره وجود دارد و با توجه به این که دو کشور دارای سلاح هستهای هستند احتمال زیاد جنگ تمام عیار مگر در شرایط استثنائی رخ نخواهد داد.
ملازهی در پایان ابراز کرد: راه حل مساله کشمیر، سیاسی است، کشورهای مهم منطقه از جمله ایران میتوانند نقش میانجی را بر عهده بگیرند تا تنشها کاهش یابد. گرچه هندیها آخرین تحرکات را انجام دادهاند و ابتکار عمل نیز در دست آنها است.
انتهای پیام
نظرات