به گزارش ایسنا، بنابر اعلام داده پردازان همراه ایرانیان، دستِ کم بیش از سی سال است که ایرانیان با این واژه زندگی میکنند. سایۀ سنگین تحریم، به دلایل مختلف طی سالها گستردهتر شده:
- موضوعها و تنشهای سیاسی متأثر از دورههای مختلف تاریخی- سیاسی
- افزایش گسترۀ ظرفیتها و بسترهای تحریم
- افزایش جمعیت و نیاز کشور در طول چند دهۀ اخیر
اگر تا بیست سال پیش مردم عادی کمتر بارِ سنگین تحریم را روی دوششان حس میکردند، با ظهور اینترنت و عصر دیجیتال، این فشارها ملموستر شد. بیست سال پیش مردم بهطور مستقیم تحریم نفتی را متوجه نمیشدند، اما امروز فاصلۀ ما با تحریم به اندازۀ فاصلهای است که با گوشی موبایلمان داریم.
اپل اندکی بعد از ماجراجوییهای ترامپ، راههای قبلی را هم به روی ما بست. اگرچه روندِ دور زدنِ تحریمِ اپل و گوگل چندان هم منطقی نبود، اما مگر خودِ تحریم منطقی است؟ با این حال، اپل دستِ خدماتدهندگان ایرانی را خواند و ناگهان همه چیز را به هم ریخت.
بزرگترین کسب و کارهای ایرانی ناگهان بخشی از کاربران موثرشان را از دست دادند. اسنپ، تپسی، نرمافزارهای مالی و بانکی و بسیاری دیگر، بعد از تحریم نرمافزارهای ایرانی توسط اپل، یک سکتۀ دیگر را تجربه کردند؛ سکتهای که اگرچه تازگی نداشت، اما وسعت و قدرت بیشتری یافته بود و چالشی جدی به حساب میآمد.
حالا مصرفکنندگان گوشی اپل کموبیش حس میکنند در حال حملِ یک «ریسک متحرک» اند؛ سرمایهای چند میلیونی که هر لحظه ممکن است با یک حرکتِ دیگر از سوی اپل یا ترامپ، به کالایی بیارزش تبدیل شود.
همه میدانند که اپل بهطور کلی در تدوین سیاستها و اتخاذ روشها بسیار سختگیر است. نمیتوان این موضوع را شوخی گرفت و بدونِ در نظر گرفتن ملاحظات مختلف نرمافزاری، سیاسی و حقوقی، بهدنبال راهکار گشت.
تحریم نرمافزارهای ایرانی از سوی اپل تازگی ندارد. شاید به دلیل همین تکرار است که چندی قبل، طرحی برای ممنوعیت واردات محصولات اپل در مجلس مطرح شد. طرحی که میتوانست اپل را از چند میلیون کاربر ایرانیاش محروم کند. اما در حالی که خدمات اپل بهطرزی ناگهانی روی آی پی ایران بسته میشود، آیا واقعاً میراثِ استیو جابز به کم شدن سهمش در بازار ایران اهمیت میدهد؟
در این میان نمیتوان تلاشهایی را که برای ساختن راهحل شده نادیده گرفت. اپاستور ایرانی یکی از این ترفندی بوده که در این مدت چندین بار از سوی توسعهدهندگان ایرانی به کار گرفته شده، اما این روش هم بهدلیلِ ارائه رایگان نرمافزارهای پولی و رعایت نکردن حقوق مالی، به مذاق اپل خوش نیامد و کسب و کارهای ایرانی را –دستکم در مواجهه با کاربران آیفون- در اواخر ۱۳۹۷ و اوایل ۹۸ به دردسر انداخت.
پس از گذشت چند ماه از مشکلات جدید، گروههای مختلف راهکارهای متنوعی ارائه کرده یا میکنند اما پس از مدت زمان کوتاهی، آن راهکارهای موقتی نیز با مشکل مواجه میشود.
کسب و کارهای بزرگ نمیتوانند از امضا و هویت برند خود چشم بپوشند و با روشی غیرمعمول دوباره به اپلاستور بازگردند. این کاملاً طبیعی و پذیرفتنی است. اما از دست دادن بخش مؤثری از بازار نیز نمیتواند در معادلات کسب و کار نادیده گرفته شود. آن هم در شرایط تحریم که یقیناً کسب و کارها بر جز به جز درآمدهایشان از ارائه خدمات به کاربران مختلف حساب باز کرده بودند و امروز همۀ آن معادلات بر هم خورده است.
منفعلانه عمل کردن انتخاب خوبی نیست. چشمپوشی از بازار نیز نمیتواند شجاعانه باشد. میبایست همزمان به ابعاد مختلف محدودیتهای اپل برای کاربران ایرانی نظر انداخت و چند سویه به موضوع نگریست. بازار، سود، اعتماد کاربران و هویت برند همگی موضوعاتی هستند که یقیناً کسب و کارها و کاربران توأمان با آنها درگیرند.
موضوع دیگری که حائز اهمیت است، بازگردانی اعتماد کاربرانی است که در این مدت بارها از سوی کسب و کارهای بزرگ مجبور به نصب برنامهها شدهاند و دوباره با مشکل مواجه شدهاند.
از طرف دیگر، برخی از کسب و کارها نیز پس از ناامیدی از رفع مشکلات، از ارائه نسخههای بهروز و جدید متناسب با سیستم عامل آ اُ اس صرفنظر کردهاند. موضوعی که نارضایتی کاربران آیفون را بهدنبال داشته است.
این در حالی است که بهعقیدۀ صاحبنظران حوزۀ کسب و کار، کاربران آیفون معمولاً کاربرانی مؤثرند که اگر چه از نظر تعداد نسبت به کاربران اندروید کمترند، اما گسترۀ کمی و کیفی خرید بالاتری دارند و حاضرند حضور فعالتری در فضای کسب و کار آنلاین داشته باشند.
نادیده گرفتن این دست از کاربران از سوی برخی از کسب و کارهای بزرگ (و حتی دولتی) نمیتواند راهکاری موفق قلمداد شود. دیر یا زود این کسب و کارها نیز مجبور خواهند شد به روشی مقبول و پایدار روی بیاورند.
اما این روش پایدار چه خواهد بود؟ در شرایطی که روشهای گوناگون بارها آزموده شده است و اپل نیز نظارتهایش بر گواهی اینترپرایز را سختگیرانهتر کرده، میبایست بهدنبال راهحل زیرکانهتری بود که همزمان امنیت خاطر و رفاه کاربران را در نظر گرفته باشد.
زمانی میتوانیم از موضع قدرت و با در دست داشتنِ ابتکارِ عمل به ارائه راهحل بپردازیم که پشتوانۀ تولیدی و فنیِ قابل رقابتی داشته باشیم. آیا میتوانیم در کوتاهمدت رقیبی برای اپل بسازیم؟ رقیبی در ساخت دستگاه، طراحی سیستم عامل و ارائه نرمافزار؟
میتوانیم پاسخی هیجانی به این سوال بدهیم. اما واقعنگری، یقیناً راهگشاتر خواهد بود؛ هم برای اقتصاد کشور، هم برای کاربرانی که بنا به آمار رسمی، دستِ کم ۶ میلیون نفر از جمعیت کشور را شامل میشوند.
انتهای رپرتاژ خبری
نظرات