به گزارش ایسنا، بنابر اعلام نبض بازار، دنیا همانگونه که به سمت یک نظم جهانی اطلاعات حرکت میکند، با رشد فناوری و اقتصاد دانش نیز شکل میگیرد. از سویی هر چه اقتصاد بهطور روزافزون، دانشبنیانتر میشود، ماهیت کشاورزی و روستا و فرآیندهای توسعه پایدار نیز تغییر مییابند. به طوری که مفاهیم کشاورزی دانشبنیان و روستای دانشبنیان همچون موجودیتهای جغرافیایی دیگر از قبیل مفهوم شهرهای دانش، ناحیههای دانش، کریدورهای دانش، دهکدههای دانش و مناطق دانش که بر خلق، نشر و کاربست دانش تأکید دارند، ظهور و بروز یافته و هر آن توسعه بیشتری مییابند.
توسعه پایدار دانشبنیان، یک رهیافت توسعه است که هدف آن سازگار کردن مؤلفههای توسعه با اقتصاد دانش و وضعیت موفق توسعه دانش هست. سازوکارهای توسعه پایدار دانشبنیان فرصتهایی را جهت خلق دانش، تغییر دانش، و نوآوری از طریق فراهم کردن شرایط ممکن در رقابت جهانی ارائه میدهند. شرایط مذکور شامل زیرساختهای دانش مانند دانشگاهها، مؤسسات تحقیق و توسعه، زیرساختهای فناوری مثل فناوریهای اطلاعات و ارتباطات، پیوندهای اقتصاد جهانی مانند شرکتهای بینالمللی و مؤسسههای مالی و اجتماعات تحصیلکرده و افراد خلاق همانند کارگران دانش و خلاق هست.
با بررسی سیر تحول و تطور تاریخی شکلگیری مفهوم دانش و دور نمای آتی آن مشخص است که دانش از دیدگاههای مختلف مفهومسازی شده است. بهطور مثال، برخی از اندیشمندان بر این باورند که دانش، مخلوط سیالی از تجربیات، ارزشها، اطلاعات موجود و نگرشهای کارشناسی نظامیافته است که چهارچوبی برای ارزیابی و بهرهگیری از تجربیات و اطلاعات جدید به دست میدهد. دانش در سازمانها نهتنها در مدارک و گنجینههای دانش، بلکه در رویههای کاری، فرآیندهای سازمانی، اعمال و هنجارها نمود مییابد. بنابراین دانش، دارایی واقعی سازمانی است که بر اساس اصول بازار آزاد فعالیت میکند و بر یکپارچگی در بخشها و اصول خود تأکید دارد و همچنین دانش عبارت از مجموعهای از فاکتورهای مورد نیاز برای خلق ارزش در سازمانهاست. افزایش دانش سازمان تنها از طریق سرمایهگذاری در منابع دانش، افزایش توان یادگیری سازمان و استفاده از خلاقیت، نوآوری در سازمانها ایجاد خواهد شد.
دانش یکی از مهمترین عوامل تولید محسوب شده و از آن بهعنوان مهمترین مزیت رقابتی سازمانها یاد میشود. یکی از ویژگیهای دانش نامشهود بودن آن هست. به عبارتی غیرقابل لمس و نامحسوس بوده و ارزشگذاری و اندازهگیری آن مشکل است. درگذشته سازمانها با استفاده از روشهای حسابداری قادر بودند تا ارزش و اندازه عوامل تولید خود را بهطور کاملی محاسبه کنند ولی امروزه این روشها دارای کارآیی لازم جهت سنجش ارزش دانش سازمانی نیستند.
با آنچه گفته شد بهخوبی روشن است که بومیسازی دانش تولید بزرگترین خدمتی است که در حال حاضر شرکتها و نهادهای تولیدی میتوانند انجام دهند؛ زیرا در شرایطی که به خاطر وضعیت ناپایدار سیاسی در منطقه و جهان حاکم است انتقال فناوری برخی از صنایع سخت و گاهی غیرممکن میکند اما با همت مدیران و مهندسان فولاد مبارکه میتوان این امید را داشت که در بخش فلزات با تکیهبر دانش این افراد میتوان با خیال راحت به بومیسازی دانش در بخش صنعت امیدوار بود. بومیسازی ۷۵ درصدی تولید فولاد یعنی رهایی از وابستگی یکی از بزرگترین صنایع تولیدی که در اقتصاد نقش بسیار قوی و پررنگی را ایفا میکند. فولاد مبارکه با رسیدن به هدف این نوید را میدهد که در آیندهی نزدیک بتوان با استفاده از سایر ظرفیتها به بومیسازی صددرصدی دست پیدا کرد. صرفهجویی ارزی و کاهش هزینههای تولید از نتایج این همت مثالزدنی است که میتواند چراغ راه سایر سازمانها قرار گیرد.
انتهای رپرتاژ خبری
نظرات