• شنبه / ۲۵ خرداد ۱۳۹۸ / ۱۵:۵۱
  • دسته‌بندی: رسانه دیگر
  • کد خبر: 98032511508
  • منبع : فضای مجازی

از رامبد جوان تا سعید معروف

از رامبد جوان تا سعید معروف

موضوع دفاع از تصمیم رامبد جوان نیست، موضوع این تب کردن‌ها و سرد کردن‌های ماست. از سیاست تا ورزش، از هنر تا دانش. از تبدیل یک نفر به پرفسور و بعد لذت بردن از تحقیرش که بی‌سواد است، از انداختن شفر به آسمان تا تبدیلش به دلال و … کمی عمیق‌تر نفس بکشیم. بازتولید این گفتمان چه سودی دارد؟ این عشق و نفرت نیازی به تعادل ندارد؟

به گزارش ایسنا، احسان محمدی در عصر ایران نوشت: «لابه‌لای انبوه صفت‌های خوب ما ایرانیان، صفت نه‌چندان خوشایند «افراط و تفریط» را هم باید جا داد. این که انگار سخت‌ترین کار دنیا برایمان حفظ «تعادل» است. تعادل در پندار، تعادل در گفتار، تعادل در کردار. این ذهن صفر و صد به شدت دارد به زیست اجتماعی‌مان صدمه می‌زند.

از ارومیه محل برگزاری هفته سوم لیگ ملت‌ها خبر می‌رسد که سعید معروف و چند بازیکن تیم ملی والیبال ایران میان ازدحام جمعیتی که برای عکس و امضا گرفتن به طرف آنها یورش برده بودند، مصدوم شدند. چیزی شبیه این که در مانور کُشته و اسیر و زخمی بدهیم یا از دشمن فرضی شکست بخوریم!

البته گمانم این است که مصدومیت به آن صورت که در ذهن ماست رخ نداده و ستاره‌های ما به بازی می‌رسند اما همین هم آزاردهنده است. این که قادر به مدیریت این فضا نیستیم و میزبانی فقط انبوه تماشاگر و کباب و جوجه و هدیه دادن قالیچه و گلدان نیست.

احتمالاً کسانی می‌گویند در همه جای جهان مشابه این اتفاقات برای ستاره‌ها می‌افتد و نمی‌توان شیفتگان آنها را مهار کرد اما به این بهانه یاد ماجرای رژه المپیک ریو افتادم. سال ۲۰۱۶. سعید معروف و یکی دو بازیکن تیم ملی والیبال در اعتراض به لباس‌های کاروان اعزامی در هتل ماندند و به مراسم رژه افتتاحیه نرفتند. موجی از حمله به سوی او شکل گرفت. این که کاروان را به «سخره» گرفته است، باید به ایران بازگردانده شود، کاپیتان مغروری است که خودش را از ایران بزرگ‌تر می‌داند، به مردم و پرچم کشور توهین کرده و… شبکه‌های مجازی پر شد از تندترین نقدها و واژه‌ها. در کسری از ساعت از عرش به فرش رسید… کسی حتی حوصله شنیدن دفاعیه‌اش را نداشت. حمله بود و پرخاش و تندزبانی و توهین و… و حالا حمله است برای عکس یادگاری! با همان سعید معروف!

این چند روز فقط نقدهای پیرامون اقدام رامبد جوان و نگار جواهریان برای به دنیا آوردن فرزندشان در کانادا را می‌خوانم. دل و دماغی برای ورود به ماجرا ندارم. موافقین و مخالفین دو آتشه چنان حمله می‌کنند که انگار حیثیتی‌ترین موضوع قرن است و اگر گامی کوتاه بیایند احتمالاً کره زمین متلاشی می‌شود! می‌فهمم دلشان از چه پر است.

کار آن قدر بالا گرفته که احتمالاً برخی به کمتر از دستگیری و محاکمه رامبد جوان راضی نیستند. همان رامبد جوانی که با خندوانه‌اش در پایان شب، حال بسیاری از ایرانیان را بهتر کرد. کمک کرد استرس و تلخی یک روز کشدار و کم حاصل را فراموش کنند، در سرزمینی که خندیدن آسان نیست، لبخند بخشید. با جناب خان دل هزاران نفر را شاد کرد، بسیاری را مورد حمایت قرار داد از بچه‌های معلول تا کودکان کار، از زنان بی‌سرپرست تا کارتن خواب‌هایی که...

تبدیلش کردن به فرشته آسمان نجات‌بخش، نماد دلسوزی و دل نگرانی برای مردم، مردی که یک تنه می‌کوشد کاستی مسئولان را جبران کند، با حضورش نمایشگاه کتاب را چنان به هم ریخت و علاقمندان آنچنان هجوم آوردند که تحت تدابیر شدید امنیتی حتی داخل فضایی شبیه پشه‌بند قرار گرفت و...

و حالا رامبد جوان در قامت یک خیانتکار ملی در فضای مجازی دارد محاکمه می‌شود. فرزند به دنیا نیامده‌اش چنان مورد خشم جماعتی قرار گرفته که اگر ماجرا را می‌فهمید احتمالاً ترجیح می‌داد به این دنیا نیاید. دلیل خشم را می‌فهمم. اسمش را می‌شود زیست ریاکارانه گذاشت. این که رامبد جلوی دوربین «ایران، ایران» می‌کند و بعد تلاش می‌کند بچه‌اش را کانادا به دنیا بیاورد و…

به جای سعید معروف و رامبد جوان می‌شود ده‌ها و صدها اسم دیگر را گذاشت. این درجه از سرعت در تغییر موضع خطرناک است. تفاوتی با آنها ندارد که امروز عاشق یکی هستند و برایش می‌میرند و فردا به صورتش اسید می‌پاشند تا هستی‌اش را بکُشند. این حرف‌ها با «نقد» تفاوت دارد. کافی است سری به فضای مجازی که ما آدم‌های واقعی در آن زیست می‌کنیم بزنید، باورکردنی نیست این همه تقلا و لذت برای انتقام‌گیری و تکه‌تکه کردن رامبد جوان...

تکرار می‌کنم که موضوع دفاع از تصمیم او نیست، موضوع این تب کردن‌ها و سرد کردن‌های ماست. از سیاست تا ورزش، از هنر تا دانش. از تبدیل یک نفر به پرفسور و بعد لذت بردن از تحقیرش که بی‌سواد است، از انداختن شفر به آسمان تا تبدیلش به دلال و … کمی عمیق‌تر نفس بکشیم. بازتولید این گفتمان چه سودی دارد؟ این عشق و نفرت نیازی به تعادل ندارد؟

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha
avatar
۱۳۹۸-۰۳-۲۵ ۱۷:۴۴

چه باعث شد به این روز بیفتیم ؟

avatar
۱۳۹۸-۰۳-۲۵ ۱۷:۵۰

دفاع نکن اقا زشت زشته کاش ایران ایران نمی کرد اصلا بچه اش را امریکا بدنیا می اورد مشکل ریا و فریبکاریه نه کانادا برادر

avatar
۱۳۹۸-۰۳-۲۶ ۰۸:۴۲

سلام رامبد می گفت حال ما خوب است وما ساده درعین این که پراید 7میلیونی به 21میلیون تغییر قیمت داده بود می گفتیم خیلی-ولی دروغ رامبد بیرون زد شما لطف کنید از دروغگوها دفاع نکنید تا نفرات بعد این کار را ادامه ندهندودروغگویی از این کشور جمع شود

avatar
۱۳۹۸-۰۳-۲۶ ۰۹:۳۱

سلام برادر محترم نقد جنابعالی صحیح است ولی این تعادل باید در دو طرف بوده و هرطرف از ثبات فکری ،عقیدتی و عملکردی و غیره برخوردار باشند