به گزارش ایسنا، رابطه ضعیف در ارتباط عاطفی زن و شوهر به سردی روابطی که یک زوج میتوانند، باهم داشته باشند همانند رابطه روحی، جسمی، عاطفی و حتی کلامی، منجر میشود؛ وجود این مشکل در یک رابطه باعث بیمهری و کم شدن محبت در خانواده و در نتیجه بروز طلاق عاطفی میشود.
زوجها در بیگانگی کلمات و احساس یکدیگر گمشدهاند و فقط برای هم حکم یک مصاحب که به او عادت کردهاند را دارند؛ این افراد از لحاظ روحی و جسمی از یکدیگر فاصله گرفته و مرزهایی را برای هم مشخص کرده و هرکدام در خلوت افکار خود دیگری را متهم میکنند و به دنبال مقصر هستند.
هیچ آمار دقیقی از میزان وجود طلاق عاطفی در دست نیست اما میتوان به جرأت گفت آمار طلاق عاطفی در کشور ما از طلاق قانونی بیشتر است.
طلاق عاطفی، نخستین گام برای آغاز خیانت
یک متخصص روانشناسی در گفتوگو با ایسنا، یکی از دلایل مهم شکل گیری روابط فرازناشویی و خیانت زوجین به یکدیگر را ایجاد «طلاق عاطفی» دانست.
نصرالله عرفانی در رابطه با ایجاد طلاق عاطفی در بین زوجین، تصریح کرد: زوجینی که در عقد یکدیگر هستند اما با گذشت مدت زمان کوتاهی تنها نسبت به یکدیگر خود را متعهد دانسته و هیچ ارتباط عاطفی باهم ندارند، عملاً دچار طلاق عاطفی شدهاند؛ در این وضعیت سبکهای عشقورزی جای خود را به عادت و تنها روزمرگی میدهد.
وی ایجاد روابط فرازناشویی و خیانت در زندگی مشترک را نتیجه بروز طلاق عاطفی دانست و افزود: دلایل متعددی از جمله وجود فرزند، عرف جامعه و خانواده، تبعات طلاق قضائی بهویژه برای بانوان و نگاه جامعه به یک زن مطلقه باعث میشود تا زوجین بهویژه بانوان، از طلاق قضائی صرف نظر کرده و به طلاق عاطفی روی آورند.
این دانشیار گروه روانشناسی دانشگاه پیامنور همدان ادامه داد: در شرایط بروز طلاق عاطفی، زوجین به خود حق ایجاد رابطه فرازناشویی را نیز میدهند؛ عمده افرادی که قدم در راه رابطه فرازناشویی و خیانت گذاشتهاند، خود یک دوره طلاق عاطفی را تجربه کردهاند.
فرزندان، متهمان ردیف اول
وی تبعات و آسیبهای تحمیل شده بر فرزندان در طلاق عاطفی را غالباً بیشتر از طلاق قضائی دانست و تأکید کرد: کودکان در خانوادهای که منشأ گرما و محبت نباشد، رشد سالمی نداشته و همواره احساس ترس و اضطراب دارند؛ این ترس در کودکانی که پدر و مادرانشان از هم طلاق قضایی نگرفتهاند، بیشتر است چراکه در خانه والدین همانند یک ربات وظایفشان را بدون عشق و احساسات نسبت به هم انجام میدهند.
این روانشناس، ایجاد حس نفرت والدین نسبت به فرزندانشان را یکی دیگر از نتایج بروز طلاق عاطفی دانست و اظهار کرد: اگر عدم جدایی و تن دادن به طلاق عاطفی و زندگی کردن بدون تجلی روح عشق به علت فرزندان بودهباشد، به مرور والدین با وخیمتر شدن شرایط نسبت به فرزندان خود احساس نفرت پیدا میکنند چراکه آنان را عاملی برای گذراندن زندگی سخت خود دانسته و مانع بزرگی برای ساختن آیندهای بهتر میپندارند از این رو فرزندان متهم ردیف اول شکلگیری این طلاق عاطفی دانسته و کانون انتقام گیری پدر و مادر خواهند شد.
مثلث عشق ورزی، راه ماندگاری زندگی مشترک
عرفانی طلاق عاطفی را پایان راه ندانست و گفت: زوجین با مراجعه نزد مشاوران میتوانند درصدد تغییر و اصلاح زندگی زناشویی خود باشند بنابراین بهترین راه برای پیشگیری از این عمل تلخ، مراجعه قبل از ازدواج به مشاوران برای یادگیری و تسلط به علم مباحث زناشویی است.
وی با اشاره به نقش بسیار مهم و پررنگ سبک عشق ورزی در تازگی و هیجان زندگی حتی با گذشت نیم قرن از زندگی مشترک، عنوان کرد: بنابر نظریه استنبرگ، عشق براساس یک مثلث سه ضلعی همیشه پررنگ، تازه و پر هیجان خواهد ماند به شرط آن که هر سه ضلع نقش خود را همزمان و یکرنگ باهم ایفا کنند.
این روانشناس، صمیمیت، شور و اشتیاق و تعهد را اضلاع مثلث عشق دانست و بیان کرد: صمیمیت به تنهایی باعث بروز عشقی دوستانه، شور و اشتیاق عشقی شهوانی و تعهد عشقی پوچ را پدید میآورد.
وی با بیان اینکه پررنگ بودن اضلاع صمیمیت و شور و اشتیاق، باعث شکلگیری عشقی خیالانگیز خواهد شد، مطرح کرد: پررنگ بودن دو ضلع صمیمیت و تعهد باعث بروز عشقی مشوقانه و پررنگ بودن اضلاع اشتیاق و تعهد عشقی ابلهانه را پدیدار میشود.
عرفانی تأکید کرد: با آموزش درست روابط زناشویی در خانواده و مراجعه به نزد مشاوران خانواده میتوان از علم مباحث زناشویی بهرهمند شد و توانایی اداره مثلث عشقورزی برای داشتن زندگی شاد توأم با عشق حقیقی را پیدا کرد.
دانشیار گروه روانشناسی دانشگاه پیامنور همدان در پایان یادآورشد: باید به خاطر داشت که طلاق عاطفی نخستین گام برای شروع یک رابطه فرازناشویی و خیانت است.
انتهای پیام
نظرات