به گزارش ایسنا، حسین امیرعبداللهیان، دستیار ارشد رئیس مجلس شورای اسلامی در امور بینالملل گفتگویی تفصیلی با شبکه العالم داشته است که مشروح این گفت وگو به شرح زیر است:
بفرمائید چرا آمریکا سپاه را در لیست تروریستی قرار داد آیا مساله این است که تحریمها به نتیجه مطلوب ترامپ نرسیده و یا هدف آن محدود کردن حضور منطقهای ایران است یا …؟
ترامپ با سیاستهای غیر متوازن خود به دنبال اقداماتی علیه جمهوری اسلامی ایران در بیش از دو سال گذشته برآمد اما حداکثر توان ترامپ این است که با صدور یکسری دستور العمل ها به صورت یکجانبه یا با امضای شخص ترامپ در قالب بیانیه کاخ سفید یک جنگ روانی را که علیه جمهوری اسلامی ایران به راه اندخته، تشدید کند.
این حجم از اقدامات نمایشی و پرهزینه ترامپ برای سیاست خارجی امریکا در حوزههای مختلف و از جمله در ارتباط با جمهوری اسلامی ایران بیشتر به حرکتهای نمایشی شبیه است که به خاطر استیصال ترامپ از اینکه نمیتواند اقدام عملی مؤثری علیه جمهوری اسلامی ایران انجام دهد، شکل میگیرد.
بولتون بسیار محکم در بهمن سال ۱۳۹۷ اعلام کرد که رهبران جمهوری اسلامی ایران دیگر در این کشور حضور نخواهند داشت اما اتفاق برعکس آن روی داد و در ۲۲ بهمن پاسخ دیگری دریافت کرد. در فشارهایی که با همکاری برخی کشورهای همسایه همچون عربستان سعودی، امارات و حتی برخی از کشورهای اروپایی در یک تبانی که با آمریکا در این موضوع داشتند سعی کردند حلقه محاصره اقتصادی و مبادلات بانکی و مالی ما را محدودتر کنند و نارضایتی مردم را افزایش دهند؛ این سیاستشان هم با شکست مواجه شد به خاطر اینکه اساساً درک درستی از مردم و نقش مردم در قبال نظام در ایران ندارند.
در ادامه این شکستها، اقدام اخیرش در نمایش تحریم سپاه از آن اقداماتی است که در بعد هیاهو و جنجال در کاخ سفید اتفاق مهمی افتاده اما به صورت عملی هیچ اتفاقی به نفع ترامپ نیفتاد بلکه باعث شد در داخل کشور یک همدلی و وفاق و همبستگی در حمایت از سپاه پاسداران ایجاد شود که از این بابت از ترامپ تشکر میکنیم که کمک کرد به این انسجام و ابراز علنی حمایت مردم از داخل تا خارج از ایران و از جبهه مقاومت از سپاه پاسداران. چرا که مردم در ایران و منطقه به خوبی درک میکنند که نقش سپاه در مبارزه با تروریسم یک نقش حیات بخش و نجات بخش برای همه ملتها بوده است.
هدف ترامپ این است که با این تصمیم خود در ادامه سیاستهای تشنج آفرین و تنش افزایی در ایران در واقع علیه جمهوری اسلامی ایران اقدامی را انجام داده باشد و هم با توجه به اینکه آمریکاییها به خوبی میدانند که سپاه پاسداران و نیروهای نظامی ایران در به شکست کشاندن داعشی که به اعتراف خانم کلینتون و وزیر خارجه وقت آمریکا توسط آمریکاییها ایجاد شدند همانطور که طالبان توسط آنها ایجاد شد، به خوبی آمریکاییها رصد میکردند که چه نقش مؤثری کمکهای مستشاری و میدانی و واقعی ایران در قالب مستشاران نظامی بویژه سپاه برای شکست داعش در عراق، سوریه، لبنان و در منطقه داشت و در پی این شکست کاخ سفید از سپاه، یکی از اهدافشان این است که نوعی سپاه پاسداران هراسی در منطقه ایجاد کند که آن نقش خود را به طور تصنعی موفق جلوه دهند.
چرا به جز اسرائیل، سعودی، امارات و بحرین هیچ کشوری به دعوت ترامپ اهمیتی نداد؟
به عنوان کسی که سالها در بحرین سفیر بودم مایلم ابراز تأسف کنم که حکومت یمن به گونهای عمل میکند که حتی اتباع خودش احساس نمیکنند که یک واحد سیاسی مستقل هستند، در واقع بحرین دنباله رو محض سیاستهای غیر سازنده عربستان سعودی در منطقه است. امارات هم که در جنگ یمن در کنار عربستان قرار گرفته است از درون سیاستهایش تعارضات جدی با سیاستهای عربستان دارد و منافع خودش را دنبال میکند و آینده نشان خواهد داد که شکاف میان عربستان و امارات متحده عربی چقدر جدی است و اینها هرکدام دنبال سیاستهای خاص خودشان هستند و تأیید یا عدم تأیید کشورهایی مثل عربستان و بحرین در قبال موضوع سپاه پاسداران از نظر ما ارزش فکر کردن ندارد.
آیا بعد از این ماجرا و واکنش ایران به آن ریسک درگیریهای ما بین ایران و آمریکا بالاتر خواهد رفت؟
آمریکاییها با این تصمیم غلطی که گرفتند آسیب پذیری نیروهای نظامی خود را به شدت در منطقه افزایش دادند. آمریکاییها در تیررس نیروهای مختلف مقاومت در منطقه قرار دارند و حساسیت منطقهای در قبال هرگونه رفتار تحریک آمیز آمریکا در منطقه به شدت افزایش پیدا کرده است و این به نفع نظامیان آمریکایی که در منطقه هستند نیست و به نفع سیاستهای آمریکا هم هرگز نخواهد بود و چناچه هر اتفاقی علیه نیروهای آمریکایی در منطقه رخ دهد مسئولیت مستقیم آن متوجه شخص ترامپ، جان بولتون، پامپئو و سیاستهای غلط اتخاذ شده از سوی کاخ سفید است.
در ماجرای اخیر سیل در ایران بسیاری معتقدند تحریمهای امریکا باعث شده در امر امدادرسانی به سیل زدگان خللهایی جدی پدید آید نظر شما چیست؟
جمهوری اسلامی ایران کشور بزرگی است، دارای منابع فراوان و مردم ایثارگر و فداکاری است که هیچگاه محتاج این نیستیم که برای این حادثه سیل نیازمند کمکهای خارجی باشیم و اینگونه نیست که اگر کمکهای خارجی نرسد جمهوری اسلامی ایران مستاصل باشد و نتواند به مردم خودش کمک کند. در خصوص مشکلات بزرگتر از این هم این آمادگی در جمهوری اسلامی ایران وجود دارد.
رفتار آمریکاییها رفتار خبیثانه ای است و این رفتار که از طرفی اعلام میکنند تحریمها شامل حال دارو، تجهیزات پزشکی و کمکهای انسان دوستانه نمیشود به روشنی در این حادثه سیل برای تمام دنیا روشن شد تا الان برخی از کشورها چندین فروند از کمکهای انسان دوستانه خود را به ایران ارسال کردند. اروپاییها هم کمک اندکی داشته اند اما هنوز یک سنت از کمکهای نقدی که این کشورها میخواهند ارسال کنند و فراتر از آن کمکهای نقدی چند میلیون ایرانی خارج از کشور که مسئولانه نسبت به هموطنان خود اقدام کردند هنوز خزانه داری کل در آمریکا اجازه مبادله و انتقال این کمکهای ارزی به حساب هلال احمر ایران را نداده و به دروغ و گستاخی و با پررویی پمپئو مصاحبه میکند و میگوید ما هیچ محدودیتی ایجاد نکرده ایم و به صراحت در این رابطه دروغ میگویند و ابتداییترین مقررات بشردوستانه را زیر پا میگذارند.
ماجرای کانال مالی ایران و اروپا به کجا خواهد انجامید و سرنوشت برجام بدون امریکا از نظر شما چطور خواهد بود؟
واضح است که اروپاییها در یک سال گذشته نتوانستند به تعهدات خودشان در قبال پایبندی ایران به توافق هستهای جامه عمل بپوشانند و این موضوعی است که در مذاکرات مقامات جمهوری اسلامی ایران با مقامات اروپایی به طور مستمر جریان دارد و البته بعد از گذشت نزدیک به یک سال مکانیسمی تحت عنوان اینستکس تعریف کردند که نهاد نظیر آن در ایران آماده و تأسیس شده و منتظر هستیم که طی روزهای آینده مبادلات مالی مان از این مسیر انجام شود. مقامات ارشد جمهوری اسلامی ایران ضمن اینکه پیگیری و مطالبه میکنند از اروپا که تعهداتی را که داشته اجرا کند از جمله خرید نفت از ایران و تسهیل مبادلات مالی و بانکی. اما باز به عنوان یک کشور بزرگ و دارای منابع سرشار و جمعیت بالا مایلم تاکید کنم که جمهوری اسلامی ایران منتظر و چشم به راه اروپا نخواهد ماند و اقدامات لازم را در این رابطه به عمل خواهد آورد.
این روزها اخباری از عقب نشینی مصر از ناتوی عربی رسانهای شده است بفرمائید ناتوی عربی را چطور ارزیابی میکنید؟
فکر میکنم یکی از بزرگترین و خنده دارترین شوخیهایی که ما در سطح منطقه با آن مواجه بوده ایم، به کار بردن واژهای به نام ناتوی عربی بود. متأسفانه برخی کشورهای عربی در منطقه ما آنقدر با هم اختلاف دارند که دو کشور به سختی صادقانه در بسیاری از مسائل در کنار هم قرار میگیرند چه رسد به اینکه قادر باشند در عرصه نظامی یک تشکیلات نظامی راه بیندازند و از آن به عنوان ناتوی عربی یاد کنند. ناتوی عربی یک جوک و شوخی است، یک تشکیلاتی است که حتی اگر ایجاد شود، در حد یک گربه کاغذی است و نه یک ببر کاغذی. البته ما امیدواریم کشورهای عربی به سطحی از توسعه و درک برسند که نیروهای بیگانه از منطقه خارج شوند و اهل منطقه و کشورهای عربی و غیر عربی موجود در منطقه دست در دست یکدیگر، امنیتی پایدار و نیروی نظامی بومی مستقلی که فقط از منافع منطقه دفاع میکند را تشکیل دهند اما فکر میکنم تا رسیدن کشورهای عربی به آن مرحله راه خیلی طولانی در پیش داریم. زمانی یکی از پادشاهان یکی از کشورهای عربی اطراف، به من در ملاقاتی میگفت کشورهای عربی وقتی با هم به وحدت خواهند رسید که کل بیابانهای روی کره زمین درختکاری و سرسبز شود.
بر اساس اخبار زمان زیادی تا اعلام رسمی "معامله قرن ترامپ" باقی نمانده و برخی منابع زمان آن را دقیقاً یک ماه دیگر اعلام میکنند (۱۵ می). از دیدگاه شما آیا این مساله موفق خواهد شد؟ چه چالشهایی فراروی آن قرار دارد؟
اگر بخواهم تعریف روشنی از رفتار ترامپ در ارتباط با سیاستهایش در قبال منطقه ارائه دهم باید بگویم ترامپ موجودی عجیب و غریب است که در درون کاخ سفید نشسته دستور العملی را صادر میکند که فقط خودش آن را اجرا میکند. ترامپ دستورالعملی را صادر کرد که قدس پایتخت رژیم اشغالگر فلسطین باشد اما حداکثر اتفاقی که افتاد چه بود؟ ترامپ در کاخ سفید روی کاغذ امضا کرد که بر اساس آن تابلوی ساختمان کنسولگری آمریکا در قدس پایین آمد و بجایش تابلویی نصب کردند با عنوان سفارت آمریکا. هیچ کشور دیگری هم اقدام مشابهی را انجام نداد. پس در واقع این دستورالعمل ترامپ برای خودش بود نه دیگران. درباره معامله قرن هم معتقدم ترامپ قادر به انجام چنین کاری نیست. آقای ترامپ برخی سیاستهایی را که اعلام میکند فقط با آن امضای طولانی و پیچیده و مفصلی که دارد برای یک لحظه ثبت کوتاه توسط دوربینها استفاده میشود و خارج از کادر دوربین هیچ اتفاق مهمی نمیتواند بیفتد. لذا این اقدام ترامپ با نام معامله قرن اولاً اجزای مشخص و روشنی ندارد ثانیاً برخی کشورهای عربی که باید مهمترین نقش را در اجرای مفاد این معامله قرن داشته باشند - که البته هنوز نمیتوان از آن به عنوان مفاد معامله قرن هم یاد کرد-، به صراحت با آن مخالفت کرده اند. ثالثاً، ممکن است ترامپ در کاخ سفید مقابل دوربینها دستور العملی را صادر کند اما وقتی شما میتوانید به این دستور العمل ها، امضاها و ابلاغیههای ترامپ اعتنا کنید و آن را بپذیرید که دیوارهای بتنی چند متری کشیده شده در دور سرزمینهای اشغالی توسط اسرائیل، با دستورالعمل ترامپ برداشته شود.
اگر این دیوارها برداشته شد شما باور کنید که معامله قرن هم وجود دارد و سیاستهای آمریکا در مقابل اسرائیل میتواند به نتیجه برسد. اما آنچه که در مقابل اسرائیل به عنوان یک واقعیت وجود دارد عبارت است از: مقاومت، دیوارهای بتنی که هر روز بلندتر میشود و ترس و نگرانیهایی که متوجه رژیم صهیونیستی است و مشکلاتی که در درون جامعه فلسطین اشغالی با آنها مواجه اند.
این روزها موشکهای نقطه زن محور مقاومت از مرزهای فلسطین، سوریه و لبنان در کمین اسرائیل قرار گرفته اند و این یعنی وضع امنیتی اسرائیل بیش از هر زمان شکننده شده است. نخست وزیر جدید اسرائیل و ترامپ با مساله ناامنی چطور خواهند توانست پروژه معامله قرن را پیش ببرند. بویژه آنکه اخباری ویژه درخصوص دلخوری برخی از هم پیمانان امریکا در منطقه شنیده میشود و این گونه گفته میشود که بجز تعدادی کشور انگشت شمار دیگران از همراهی با امریکا در این مساله ابراز تردید کرده اند.؟
من فکر میکنم یکی از کج اندیشی های نتانیاهو این است که در ماههای اخیر همه تمرکزش را روی سوریه و بلندیهای جولان گذاشته و فکر میکند اگر ترامپ روی کاغذ بنویسد بلندیهای جولان متعلق به اسرائیل است و یا بخواهد با قدرت نمایی دو هدف را در سوریه مورد اصابت راکتی قرار دهد، خیال او از نظر امنیت رژیم اشغالگر قدس راحت شده در حالیکه همانطور که شما اشاره کردید موشکهای دقیق و نقطه زن مقاومت، در شرایطی که از سال ۲۰۱۱ تاکنون شاهد تحولات زیادی در سطح منطقه هستیم فرصتهایی را برای مقاومت فراهم کرده که مقاومت امروز دقیقترین موشکهای نقطه زن را در درون حوزه استحفاظی خودش تولید میکند و به کار میگیرد. نکته مهم این است که در صورت بروز هر گونه جنگ از سوی رژیم صهیونیستی، این رژیم درخواهد یافت که این موشکهای نقطه زن از مناطقی شلیک خواهد شد که هرگز تصورش را نمی کرده است و هرگونه حمله، بصورت دقیق و نقطه زن پاسخ داده خواهد شد و گروههای مقاومتی که در منطقه هستند با استفاده از تجارب قبلی شأن ضربات مهلکی به نتانیاهوی سرمست از برخی حمایتهای نادرست ترامپ خواهند زد و او را با شوک مواجه خواهند کرد.
مسائل الجزایر را چطور ارزیابی میکنید؟
من فکر میکنم مردم الجزایر در واقع به شایستگی میتوانند مسیر سیاسی و دمکراتیک کشورشان را تعیین کنند و همه باید این فرصت را بدهند که الجزایریها، احزاب و گروههای سیاسی و دولت الجزایر در مسیر سیاسی و مسیر توافقاتی که با یکدیگر دارند آیندهای که مطلوب مردم الجزایر است را رقم بزنند. ایران و الجزایر همیشه روابط نزدیکی با هم داشته اند و ما برای الجزایر خیر و پیشرفت و رفاه آرزو داریم.
مسائل سودان را چطور ارزیابی میفرمایید؟ اگرچه سرنوشت عمر البشیر قابل پیش بینی بود اما تغییرات و تحولات سودان را در پیوند با بازیگرانی چون آمریکا، عربستان و امارات چطور ارزیابی میکنید؟
اولاً من مایلم درباره روابط سالهای اخیر تهران – خارطوم صحبت کنم چرا که من مسئول این پرونده در وزارت خارجه بودم. آقای عمر البشیر در اتخاذ تصمیمش برای قطع رابطه با جمهوری اسلامی ایران اشتباهی فاحش و تاریخی انجام داد. البته همانطور که بعدها به صراحت به ما گفته شد آقای عمر البشیر به دلیل فشار و تطمیع و وعدههای مالی عربستان سعودی چنین اقدام نسنجیدهای را انجام داد این در حالی بود که دو کشور هم در سطح مردمی هم در سطح دولتی از روابط پایدار و دیرینه ای برخوردار بودند. همین اشتباه را آقای عمر البشیر پیشتر در بحث تجزیه سودان انجام داد. تجزیهای که دشمنان جهان اسلام به دنبال آن بودند و با این تجزیه موقعیت آقای البشیر را بیش از پیش تضعیف کردند. اتفاقی که الان در سودان در حال رخ دادن است بخشی از آن مربوط میشود به مردم سودان، مطالبات بر حق مردم سودان که در مسیر پیگیری مطالبات مردم سودان از طریق سیاسی قابل حل و فصل است. اما بخشی از آن مربوط میشود به مداخلات برخی کشورها. بنده وقتی دیدم عربستان و امارات به سرعت از برخی تغییرات در سودان حمایت کردند این سوال برایم مطرح شد که تحولات سودان چه ارتباطی با عربستان و امارات دارد. به نظر من همه باید اجازه دهند که مردم سودان نسبت به آینده کشورشان تصمیم بگیرند و نباید هیچگونه مداخلهای از بیرون نسبت به تحولات داخل سودان انجام بگیرد. سودان کشوری است که به لحاظ عربی دارای جایگاهی مهم است، وسعت جغرافیایی مناسب و جمعیت فهیمی دارد و مردم سودان خودشان بهترین گزینه هستند که نسبت به آینده کشورشان تصمیم بگیرند.
هیأتی متشکل از شخصیتهای بازرگانی و دولتی رژیم صهیونیستی که قرار بود به منظور کنفرانسی بازرگانی به بحرین بروند، سفر به این کشور را لغو کرد، تحلیل شما در این باره چیست؟
متأسفانه در سالهای اخیر بحرین تبدیل شده به آزمایشگاهی برای تست کردن سیاستهای کثیف عربستان سعودی. یعنی وقتی سعودیها میخواهند در سطح امنیتی با رژیم صهیونیستی ارتباط برقرار کنند برای تست این موضوع به بحرین دستور میدهند هیأتی را به تل آویو اعزام کند. این نقش غیرسازنده ای که سیاستهای کثیف عربستان سعودی را در آزمایشگاه بحرین تست میکنند، نه به نفع آل خلیفه است، نه به نفع بحرین و نه به نفع آینده این کشور در منطقه ماست. از جمله اقداماتی که در همین ساعات اخیر اتفاق افتاده بحرینیها هماهنگ کرده بودند که یک هیأتی از رژیم صهیونیستی به منامه سفر کند که در پی اعتراضات گسترده مردمی و کمپینهای مختلفی که تشکیل شد اسرائیلیها وادار شدند اعلام کنند که به دلیل شرایطی که پیش امده قادر به سفر به منامه نیستند.
آل خلیفه به جای اتکا به صهیونیستها و اتکای نادرست به کشورهای خارج از منطقه به مردم خودش در داخل بحرین اتکا کند تا از طریق گفتگو مشکلاتش را حل کند اسرائیل برای بحرین نجات بخش نخواهد بود و وضعیت بحرین را بدتر از سودان و کشورهای مشابه میکند.
سفر عادل عبدالمهدی به تهران و کمکهایی که از طرف حشد الشعبی و مردم عراق شده است به سیل زدگان را چگونه ارزیابی میکنید؟
در دیداری که سفیر عراق در تهران با بنده داشت از اقدامات انساندوستانه عراق در کمک به سیل زدگان جمهوری اسلامی ایران تقدیر کردیم. مشارکت فعال حشدالشعبی و سایر گروههای مردمی و حمایتهای دولتی در قبال سیل در ایران بسیار جای خرسندی داشت.
در حوزه روابط دو جانبه بهترین دوران روابط دیپلماتیک را شاهد هستیم عراق در جهان عرب یک همسایه پایدار برای ایران است از همین رو امیدواریم شاهد نقش آفرینی بیشتر عراق برای حل برخی منازعات و بحرانها در منطقه باشیم.
انتهای پیام
نظرات