به گزارش ایسنا، دکتر سعید یوسفی، عضو هیأت علمی گروه "مدیریت پروژه و ساخت" دانشگاه تهران و کارشناس سازههای آبی در گفتوگو با ایسنا، با اشاره به سیل اخیر استان گلستان، گفت: بر اساس گزارشهای منتشر شده در این منطقه ۴ روز به طور مداوم بارش باران داشته و بر اثر آن در استان موجب جاری شدن سیل شده است.
وی با بیان اینکه دبی سیلاب جاری شده حدود ۳۳۰ متر مکعب در ثانیه بوده که بیشتر از ظرفیت رودخانه "گرگانرود" بوده است، اظهار کرد: از آنجایی که رودخانه ظرفیت لازم برای عبور این میزان آب را نداشته، به منظور جلوگیری از آسیب سیل به شهر، دو شکاف در طول رودخانه در بالادست و پایین دست سد "وشمگیر" ایجاد شد که ۱۵۰ متر مکعب بر ثانیه از این آب وارد دشتهایی شد که منجر به وارد شدن آسیب به روستاها شد.
یوسفی، عامل دیگر بروز سیل در این استان را جنس خاک نام برد و یادآور شد: خاک این منطقه "رس" نیست بلکه پوشیده از خاکی است که نفوذ ناپذیر است و روانآب را ایجاد میکند، ضمن آنکه آماده نبودن مجاری رودخانهها برای اینکه سیلاب را از خود عبور دهد و عدم هماهنگی ارگانهای مختلف برای مدیریت بحران در بروز این حادثه بیتأثیر نبوده است.
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران با اشاره به اعلام هشدار هواشناسی به وزارت نیرو تنها دو روز قبل از شروع بارشها، خاطر نشان کرد: عدم هماهنگی میان دستگاههای مرتبط چون وزارت نیرو و وزارت راه هم یکی از علل بروز این حادثه بود؛ چرا که متولیان وزارت نیرو معتقد بودند هشدار دیر هنگام سازمان هواشناسی فرصتی برای آماده سازی جهت سیل نداده است.
وی نبود سدهای مخزنی و عدم آمادگی ۳ سد در استان گلستان را از دیگر علل وارد شدن خسارات به روستاهای استان گلستان ناشی از بروز سیل ذکر کرد و ادامه داد: در این استان سیل خیز تنها ۳ سد "وشمگیر"، "بوستان" و "گلستان" وجود دارد که کنترل سیلاب یکی از اهداف آنها میباشد. اما مشکل اینجاست که مجموع ظرفیت این سه سد فقط ۱۳۱ میلیون متر مکعب است.
یوسفی همچنین به سیل شیراز و حوادثی که برای گردشگران رخ داد اشاره کرد و افزود: بررسی وضعیت سیل شیراز نشان میدهد از دهههای گذشته پیشبینی چنین سیلی شده و برای این منظور مجرایی در بالا دست "دروازه قرآن" آماده شده بود ولی از آنجایی که در طول چندین سال در این منطقه بارندگی نبوده، این مجرا از زباله و نخاله پر شده بود و پیش بینیهای لازم انجام نگرفته بود.
وی ادامه داد: این امر موجب جمع شدن آب در پشت این مجرا شد و در نهایت آب بارندگی به صورت سیل وارد شهر شد و فجایعی را در شیراز ایجاد کرد.
آمارهای تأمل برانگیز از وضعیت محیط زیست ایران
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران با اشاره به وضعیت محیط زیست کشور، گفت: بر اساس آمارها در ۷۰ سال گذشته ایران با کاهش شدید پوشش جنگلی مواجه بوده به گونهای که ۲۰ میلیون هکتار اراضی جنگلی در ۷۰ سال گذشته به ۱۴ میلیون هکتار رسیده است.
وی با تاکید بر اینکه در ایران سالیانه ۶۰۰ هکتار از جنگلهای شمال آن نابود میشوند و یک فاجعه زیست محیطی به شمار میرود، اظهار کرد: علاوه بر آن آتش سوزی در ۲۰۰ هزار هکتار از اراضی جنگلی شمال کشور در مدت ۴۰ سال رخ میدهد.
یوسفی با بیان اینکه ایران رتبه اول در فرسایش خاک و بیابانزایی توسط عامل انسانی را دارد، یادآور شد: کاهش پوشش جنگلی و از بین بردن آنها از جمله عوامل بروز سیلاب در کشور خواهد شد و لازم است متولیان و محققین محیط زیست ریشه این مشکلات را واکاوی نمایند.
وی با تاکید بر اینکه در این زمینه نیاز به نگرش "مدیریت سیلاب محور" داریم، خاطر نشان کرد: این در حالی است مسائل فنی و سیاسی با هم درآمیخته شده و تصمیمسازیها متأثر از این رویکرد شده است و ما شاهد بودیم که در روزهای گذشته وزرای محترم نیرو و راه اعلام کردند یکی از علل اصلی بروز سیلاب در استان گلستان، عدم وجود سدهای مخزنی بوده تا بتوانند سیلابها را مهار کنند.
سدهای مخزنی که میتوانست از بروز فاجعه انسانی سیل بکاهد
این متخصص سازههای آبی با اشاره به اعتراضات متخصصان محیط زیستی در زمینه سدسازی و تخریب محیط زیست، افزود: ما شکی نداریم که سدسازی موجب تخریب محیط زیست میشود و در همه جای دنیا نیز به این مسئله اذعان دارند ولی این سوال مطرح میشود که اگر حتی همین ۳ سد در استان گلستان نبود، آمار تلفات انسانی و مادی آن چندین برابر نمیشد؟ و حتی تلفات زیست محیطی به مراتب وخیمتری را شاهد نبودیم؟ بنا براین به همه جوانب توسعه سد سازی بایستی پرداخته شود و مسئله سد سازی بایستی فارغ از نگاههای آمیخته به سیاست و صرفاً در غالب فنی تحلیل شود.
وی با بیان اینکه برای مدیریت بحران نباید تنها یک مساله دیده شود تا سایر حوادث رخ دهد، ادامه داد: از اهداف ساخت سدهای مخزنی جلوگیری از سیلاب است همانند سدهایی که بر روی کارون ساخته شده است و مشاهده میکنید که شهر اهواز در چند سال گذشته به ندرت مواجه با سیلاب شده و دلیل آن وجود سدهای مخزنی "کارون ۴ و ۳"، "گتوند"، "مسجد سلیمان"، "کرخه" و "سیمره" است.
یوسفی تولید برق را از دیگر کارکردهای سدهای مخزنی دانست و خاطر نشان کرد: در دنیا از این سدها استفاده میشود و یکی از دلایلی که موجب بروز سیل در استان گلستان شد عدم وجود سدهای مخزنی و همچنین سدهای Detention Dam (سدهای مهار سیلاب) بوده است.
به گفته وی زمانی که رودخانهها ظرفیت انتقال سیلاب را ندارند، سدهای مهار سیلابی را در بالا دست تنها برای مهار سیلاب احداث میشوند تا از حوادثی مانند آنچه که در استان گلستان، شیراز و یا سایر شهرها رخ داد، جلوگیری کند. این امر در دنیا مرسوم است ولی در کشور ما با ریسک بزرگ سیلاب به آن پرداخته نمیشود
این محقق دانشگاه تهران با بیان اینکه به نظر میرسد برنامه مناسب برای بهره برداری و نگهداری کارا و مؤثر از سدها در شرکتهای آب منطقهای وجود ندارد، توضیح داد: اگر فرصت مناسب وجود داشت که مخزنهای این سه سد موجود در استان گلستان به موقع تخلیه میشد، سیلاب در پشت این سدها جمعآوری میشد و تا حدودی خسارات کاهش مییافت.
این محقق حوزه سدسازی با بیان اینکه رودخانهها از سالهای گذشته پاکسازی نشده است، گفت: این امر موجب شده تا ظرفیت رودخانه کاهش یابد و به نظر میرسد که از تجربیات گذشته قرار نیست درس بگیریم.
کشورهای همتراز ایران در مخاطرات طبیعی
یوسفی با تاکید بر ضرورت مدیریت همبست در مدیریت بحران، گفت: مدیریت همبست به معنای مدیریت چند حوزهای، چند وجهی و همه جانبهنگری و مدیریت ریسک به معنای مدیریت پیشگیرانه است و بررسیها نشان میدهد که ایران در این زمینهها نسبت به سایر کشورها ضعیف عمل کرده است. البته خوشبختانه وزیر نیرو ایدههای جدیدی در زمینه مدیریت هم بست منابع مطرح کردهاند که باید شاهد بود تا چه میزان قابلیت پیاده سازی در ایران دارند.
وی ادامه داد: ایران از نظر بروز پدیده سیل با کشورهای "کانادا"، "هند" و "پاکستان" و در از نظر بروز بلایای طبیعی مانند زلزله با کشورهایی مانند "ترکیه"، "آمریکا"، "ژاپن" و "هند" مقایسه میشود.
این محقق با بیان اینکه ایران از نظر خشکسالی با کشورهای "هند" قابل مقایسه است، ادامه داد: از نظر بروز توفان شدید، ایران را با کشورهایی چون "ژاپن" و "هند" و از نظر سیل ایران با کشورهایی چون "کانادا"، "هند" و "پاکستان" قابل قیاس هستند. این در حالی است که کشورهای هند و پاکستان با سیلابهای مهیبی مواجه هستند.
وی با بیان اینکه این گفته نشان میدهد ایران جز کشورهای بلاخیز است، گفت: در کشوری مانند کانادا که با سیلاب مواجه هستند، رویکرد پیشگیرانه دارند. متأسفانه مدیریت بحران در کشور ایران مدیریت متمرکزی است در حالی که در سایر کشورها برنامهریزیها در این زمینه هم مرکزی است و هم استانی و هم ناحیهای است. به این رویکرد، مدیریت همبست و چند وجهی میگویند.
به گفته این محقق کشورهای هند و پاکستان که با سیل مواجه هستند تا چند دهه گذشته برنامه متمرکزی داشتند ولی در حال حاضر برنامهریزیهای آنها هم بست است و توانستهاند نتایج خوبی بگیرند.
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران "تخفیف اثرات"، "آمادگی"، "مقابله" و "بازگشت به وضعیت عادی" را ۴ مرحله از مدل برنامهریزی مدیریت ریسک در کشور کانادا ذکر کرد و افزود: این چرخه ۴ مرحلهای به ما کمک میکند که از بسیاری از مخاطرات جلوگیری شود ولی در کشور ما بعد از بروز سیل همه به دنبال مقصر میگردند که این رویکرد یک رویکرد منفعلانه است و نتیجهای در بر نخواهد داشت.
راهکارهای برون رفت از بحرانهای طبیعی
یوسفی "شناسایی نقاط آسیب پذیر"، "تخمین احتمال وقوع حوادث نامطلوب" و "تخمین شدت اثر ناشی از وقوع حوادث" را سه گام اساسی مدیریت هم بست ریسک سیلاب نام برد و اظهار کرد: مدیریت ریسک به ما میگوید که اگر میخواهید از سیلاب جلوگیری شود از پیش از وقوع حادثه بررسی شود که چه زمانی سیل رخ میدهد، اگر قرار است سیل رخ دهد از دادههای واقعی استفاده شود، اگر از دادههای واقعی استفاده میشود، به صورت هم بست همه ارگانهای مرتبط در جریان گذاشته شوند.
وی با ابراز تأسف از اینکه در کشور به راحتی ارگانهای مختلف همدیگر را قبول ندارند، یادآور شد: ما در مدیریت ریسک بالاخر باید در جایی به یک نقطه مشترک برسیم. قطعاً این اتفاقات در سالهای آینده نیز رخ خواهد داد و ما باید از هم اکنون به فکر پیشگیری از رخدادهای ناگوار آینده باشیم. اگر رودخانههای کشور نیاز به لایروبی دارند باید بودجه لازم در اختیار وزارت نیرو قرار گیرد در غیر این صورت باید صدها برابر بودجه لایروبی را صرف جبران خسارات وارد شده به مردم شود.
این استاد دانشگاه تهران با اشاره به اخبار منتشر شده در زمینه اختصاص ۱۰ میلیارد تومان به استانهای سیلزده، گفت: این در حالی است که با ۲ رقمی بسیار کمتر میتوانستیم قبل از سیل گلستان نسبت به لایروبی رودخانهها اقدام کنیم تا چنین حوادثی اتفاق نیفتد ضمن آنکه در دنیا از بودجهها "هوشمندانه" برای مدیریت ریسک سیلاب و بلایای طبیعی استفاده میکنند.
اما و اگرهایی که برای سدسازی مطرح میشود
این محقق حوزه سازههای آبی با اشاره به دغدغههای فعالان محیط زیست برای سدسازی، افزود: اینکه گفته میشود سدسازی موجب خسارت به جنگلها میشوند مورد قبول است ولی اگر همین سدها نبود خسارات ناشی از سیلاب چندین برابر بیشتر از این بود. در مدیریت تصمیمگیری در کنار معایب، مزایای اقدامات نیز برآورد میشود.
وی به تجربه کشور ژاپن به عنوان یکی از بلا خیزترین کشورهای دنیا اشاره کرد و گفت: این کشور اقدام به راهاندازی "مرکز بینالمللی مخاطرات و ریسک (ICHARM) کرده است و این مرکز محاسبه کرده است که با سدهای مخزنی احداث شده علیرغم آنکه منجر به تخریب محیط زیست میشود ولی ۱۰ برابر آن ارزش افزوده برای محیط زیست دارد ولی در ایران از آنجایی که موضعگیریها رنگ و بوی سیاسی به خود میگیرد، نهادهای مختلف از یکدیگر دور هستند و امیدوارم نهادهای درگیر کارشناسانهتر در خصوص لزوم سدسازیها مطالعه کنند و حوادث تلخی مانند سیل اخیر این درس را به ما بدهد که در جاهایی لازم است سدسازی صورت گیرد تا از وارد شدن خسارتهای بعدی جلوگیری شود. دیدگاههای کارشناسانه به محیط زیست و سد سازی همیشه جوابگو بوده است.
یوسفی با بیان اینکه خوشبختانه در سیل اخیر سدهای کشور دچار مشکل نشدند، خاطر نشان کرد: پیشنهاد من به وزارت نیرو این است که توجه بیشتری به این محصولات و سرمایههای ارزشمند برای مدیریت سیلاب صورت دهند. سدها بعد از ساخته شدن رها نشود و همانند یک موجود تازه متولد شده نیاز دارد که برای ۴۰ تا ۵۰ سال از آن مراقب صورت گیرد.
وی همچنین ایجاد نهادی هم بست در وزارت نیرو برای بهرهبرداری و نگهداری کارا و مؤثر از سازههای آبی موجود بمنظور پیشگیری از مخاطرات طبیعی را پیشنهاد داد و ادامه داد: نگهداری و مراقبت از سدها یک علم پیشرفته است که در دنیا برای آن میلیاردها دلار هزینه میشود تا این محصولات با ارزش ملی را برای نسلهای بعد حفظ کنند. از این رو در دنیا از سیستمهایی پیشرفته هشدار سیل استفاده میشود که در زمان کافی هشدار سیل داده میشود تا ضمن حفظ سازه آبی، خطرات سیلاب نیز کنترل شود. ما باید از علم روز دنیا در این حوزهها بهرهمند شویم تا به دانش آن دستیابیم. آن وقت است که میتوانیم با دانش بومی ایجاد شده با افتخار به صدور خدمات مهندسی به دیگر کشورها بپردازیم.
انتهای پیام
نظرات