بخش دوم گفت و گوی ایسنا با داریوش مختاری، کارشناس و پژوهشگر حوزه مدیریت آب، کشاورزی و منابع طبیعی بیشتر بر ارزیابی و نقد دیدگاهی است که در نگاه برخی مدیران و تصمیم گیرندگان شهری شیراز برای تغییر بافت بوم شناختی باغ ها وجود دارد.
مشاور عالی دبیر کارگروه زیربنایی و عمرانی مجمع مشورتی توسعه استان فارس و مشاور عالی دبیر مجمع متخصصین فارس در امور آب نگاهی انتقادی به مدیریت حوزه باغ های خصوصی شیراز دارد.
این دیدگاه بر حفظ مطلق و قطعی بافت باغ ها دارد و اتفاقا توسعه گردشگری، اشتغال و سرمایهگذاری در کلانشهر شیراز از رهگذار حفظ این پهنه های ارزشمند پدید می آید.
همچنان شاهدیم که تخریب باغهای شیراز رو به فزونی گذاشته است. اهمیت این باغها برای پاکی هوای شیراز چیست؟
برای اطلاع از اهمیت باغهای شیراز، همین بس که شرایط تهران و مشهد را ببینیم، کافی است. راهی که شهرهای مشهد و تهران در تخریب محیط زیست شهری پیمودند، شهر شیراز همان راه را با سرعت میپیماید و حق تنفس کودکان ساعت به ساعت جلوی دیدگان شهروندان ناپدید میشود. بنابراین نابودی باغها حکم قتل نفس کودکان و نوزادان این شهر را دارد که با هر امکاناتی که شده است باید از آن جلوگیری کرد.
شنیدههایی هست مبنی بر این که مسئولان شهرداری شیراز برای حفظ باغها، به گسترش گردشگری، ساخت موزه و توسعه مراکز آموزشی روی آوردهاند. پیامدهای توسعه گردشگری در باغها چیست؟
اشتغالزایی از پهنههای باغی، غیرمستقیم است؛ به این معنا که برای حفظ موقعیت شهر شیراز در حوزه گردشگری، گردشگران میتوانند از شیراز زیبا و سرسبز دیدن کنند و در همان حال در هتلها و اماکن تفریحی در نقاط دور دستتر سکونت داشته باشند.
بنابراین برای دیدن هتل یا مجتمع تجاری به شیراز سفر نمیکنند بلکه به شیراز با هوای پاک و سرسبزی همیشگیاش سفر میکنند. صرف ساخت هتل یک اقدام توسعه گردشگری نیست؛ بلکه چنین ساخت و سازهایی ابزارهای گردشگری است.
جذابیتهای گردشگری به ساخت هتل و امکانات نیست. پهنههای باغی و سرسبزی شیراز جزو جذابیتهای گردشگری است. نکته تکمیلی اینکه امروزه اشتباه مدیران در حوزه شناخت فرصتها و تهدیدها، شگفتیآور است.
مادامی که بپذیریم بزرگترین منبع رانت و در همان حال بزرگترین منبع تهدید زیستمحیطی را قربانی یک سوء مدیریت نکنیم، کم کم الگوهای درست مدیریتی جای خود را با اشتباهات فزاینده مدیریتی در استان فارس میدهد. بنابراین پرهیز از چنین اشتباه مدیریتی، یک آزمون بزرگ پیش روی مجموعه دستگاه معاونت پیشگیری قوه قضاییه و دادگستری استان بوده که با اهرمهای قانونی از چنین اشتباه بزرگی پیشگیری کنند و چنین ممانعتی به واقع یک سند محکم برای جلوگیری از هر گونه طمعورزی باغخواران و شهرخواران و سرمایهبَرها هست.
باز نکته تکمیلیتر اینکه کنترل پهنههای باغی به واقع، کنترل وَلَع و طمعورزی سرمایه بَرهایی است که دلبسته این رانت استثنایی در پهنه استان فارس هستند. تصویب هر گونه تغییر کاربری، نشان دهنده نگاه کاملا سطحی مدیران و برنامهریزان به رویه های مدیریتی بوده و لازم است مدیران دقت لازم را در این رابطه داشته باشند.
حفظ بافت بوم شناختی باغ های شیراز، زمینه رشد گردشگری را فراهم می کند. هر گونه ساخت و ساز در این باغ ها، موجب نابودی ظرفیت های گردشگری در شیراز می شود.
برای رونق گردشگری در شیراز گزینه های فراوانی روی میز مدیران هست. کارآمدترین، پایدارترین و ارزشمندترین گزینه، حفظ پهنه باغ هاست.
اساسا، حفظ باغ ها بالاترین درجه گردشگری است. تخریب حتی یک متر مربع باغ، به معنای از بینبردن ظرفیتهای گردشگری شیراز است.
ساخت هتل یا موزه یا مرکز درمانی و آموزشی به بهانه اشتغال، سرمایه گذاری و گردشگری صرفا یک بهانه برای تخریب باغ هاست. از همین جاست که گردشگری و اشتغالزایی صرفا یک بهانه برای دستیابی به آن رانت مالکیتی قلمداد می شود.
مهمتر از این باید گفت که استان فارس در استعدادیابی سرمایهها به شدت مشکل دارد. برای نمونه باغ سنگی در کرمان یکی از جاذبههای گردشگری کشور محسوب میشود که مشهوریت جهانی پیدا کرده است.
چگونه است که یک فرد بدون هر گونه دانش آکادمیک و شناخته شده یک موزه در کویر بر پا و در سطح جهانی مخاطب پیدا میکند ولی یکباره طرح موضوع ساخت باغ موزه فرش پرویز تناولی با هَبّه و بخشش غیرقانونی ۱۴ هکتار باغ از مجموعه باغهای خریداریشده در دستور کار شهرداری شیراز قرار میگیرد.
ساخت باغ-موزه بزرگ فرش در ۱۴ هکتار از باغهای هَبه شده شیراز به تهدیدهای زیستمحیطی دامن میزند و در همان حال، اتفاقا ساخت این باغ-موزه در شهر فیروزآباد، رشد فرصتها به حساب میآید؛ به ویژه آنکه شهرستان فیروزآباد مرکز اصلی تولید فرش سنتی در استان و حتی جنوب کشور بوده و ساخت باغ موزه و صنایع دستی در آن شهرستان، همافزایی لازم برای رشد گردشگری در آن شهر را پدید میآورد.
این اقدام، زمینه تمرکزگرایی امکانات را در پهنه استان فراهم میکند و با باز توزیع بهتر درآمدها، امکان مهاجرفرستی از مرکز استان را که با انباشتی از مشکلات زیستمحیطی روبرو شده است، پدید میآورد. معنای ساده این گفته، حرکت به سوی توسعه پایدار استان میباشد. همین یک نمونه کافی است تا ببینیم آسیبهای مدیریتی در استان فارس چگونه با تهدیدافزایی و فرصتسوزی همراه شده است.
نمونه دیگر گسترش مراکز درمانی در پهنه باغهاست که یکی از اشتباهات بزرگ بوده است. هر گونه ساخت و ساز در این باغها و تخریب بافت بومشناختی آن، موجب ریزش شدید گردشگری در شیراز میشود. هیچگاه ساکنان کشور برای حرکت به سوی یک شهر آلوده شتاب نمیکنند که از مناطق دیگر کشور برای تنفس انواع آلایندهها به شیراز بیایند.
افزون بر آن باید توجه داشت که ظرفیتهای شناخته شده و در همین حال رهاشده گردشگری فراوانی در پهنه استان فارس وجود دارد که ابدا مورد توجه سرمایهگذاران قرار نمیگیرد. چون این سرمایهگذاریهای سودهای متعارف ۲۰ درصد را عاید سرمایهگذار میکند، ولی رویآوردن به سرمایهگذاری در باغهای شیراز صرفا از جهت رانت مالکانه نزدیک به ۱۵۰۰۰ درصد میباشد. باید توجه داشت این رانت به بهای نابودی جذابیتهای گردشگری شیراز و نه توسعه گردشگری شیراز بوده و فراتر از آن به بهای نابودی حق تنفس کودکان، شیرخوارگان، نوزادان، کودکان، نونهالان و نوجوانان این شهر میباشد و دستبرد به حق تنفس آنان آشکارا به مثابه فراهمکردن زمینه بیماریهای قلبی و ریوی و ارمغان یک هوای غیرپاکیزه به جای هوای به نسبت پاکیزه فعلی برای این نسل است.
نکته دیگر اینکه جایگزینی سازههای ساختمانی به جای درختان آشکارا به معنی کاستن از جذابیتهای گردشگری در فارس هست. بنابراین شایسته است از هر گونه تخریب باغها جلوگیری کرد. تغییر کاربریهایی همانند بوستانهای خانواده و هر گونه دستبردن در بافت بومشناختی حتی یک متر مربع از پیکرههای باغی، به ویژه در باغهایی که شهرداری شیراز خریداری کرده است کاملا غیر قانونی بوده و میتواند تعقیب قضایی به دنبال داشته باشد. بوستانهای خانواده تنها یک محلّل بوده و به واقع یک گذار آغازین برای دستبردهای بعدی به پیکرههای باغی است.
راهکارهای برونرفت از این مشکلات چیست؟
باید توجه داشت که برای حل و فصل حقوقی لازم است ابتدا باغهای خریداری شده به مالکان آنها بازگردانده، خرید و فروش و قطعهبندی و تفکیک باغها قویا متوقف شده و مالکیت روی کاغذ به ورثه منتقل شود.
بنا به گفته معاون شهرسازی شهرداری شیراز برای خرید ۲۶۰ هکتار باغهای گروه یک، مبلغ ۳۳۰ میلیارد تومان به باغداران پرداخت شده است (برنامه تلویزیونی بازتاب-شبکه فارس-۲۴ آذرماه ۹۷). این مبلغ میتواند به عنوان بخشی از یارانه حق تنفس به مالکان باغها بخشیده و پهنههای باغی به مالکان آن بازگردانده شود.
بخشی از جامعه باغداران در فقر شدید مالی به سر میبرند. لازم است بیدرنگ کمک هزینه معیشتی برای این خانوارها از محل عوارض و درآمدهای کلان شهرداری شیراز پیشبینی و اجرایی گردد. سایر راهکارها برای حفظ و نگهداری باغهای شیراز عبارتند از:
- پرداخت یارانه حق تنفس به باغداران شیراز مشروط به حفظ همیشگی باغهایشان در دستور کار شهرداری قرار گیرد.
- از هر گونه خرید باغ توسط دستگاه شهرداری شیراز جلوگیری شود و باغهای خریداری شده به مالکان آن بازگردانده شود.
- تامین پایدار آب باغها با شیوههای سازگار با حفظ بافت بومشناختی باغها
- سوداگری بخش مسکن در پهنههای باغی توقف شود
- حذف کلیه گروهبندیهای باغهای اعم از محدوده استحفاظی و غیر استحفاظی همراه با حذف کلیه ضوابط و انجام کلیه اصلاحات قانونی لازم به طوری که اجازه تغییر کاربری حتی یک متر مربع فضای سبز در هیچ کجای شیراز داده نشود.
- حوزه مدیریت شهری از پهنه باغهای قصرالدشت، پشت مُله، منصورآباد، دینکان و ... قویا دور نگه داشته شوند.
- شرکت تعاونی باغداران هر چه زودتر تشکیل شود تا نقش باغداران سنتی در نگهداری از بقایای باغها افزون شود.
- برگزاری دورههای آموزشی "اقتصاد منابع" برای مدیران و تصیمگیرندگان در کمیسیون ماده ۵، شورای اسلامی، کارگروه زیربنایی و شورای برنامهریزی استان الزامی است.
در این میان، تکلیف متقاضیان و حقوق مالکان باغهای خصوصی چیست؟
بر پایه ماده ۹ الحاقی قانون حفظ کاربری اراضی زراعی و باغها (مصوب ۱۳۷۴/۳/۳۱) و اصلاحیه بعدی آن (مصوب ۱۳۸۵/۸/۱)، به منظور حمایت از تداوم کاربری اراضی زراعی و باغها واقع در داخل محدوده قانونی شهرها و شهرکها که در طرحهای جامع و تفصیلی دارای کاربری کشاورزی است، دولت و شهرداریها موظفند تسهیلات و خدمات شهری را مطابق تعرفه فضای سبز شهرداریها در اختیار مالکان آنها قرار دهند.
قانون هوای پاک (۱۳۹۶) نیز در دسترس قرار دارد؛ شایسته است سالانه به ازای هر هکتار باغ، یارانه حق تنفس به باغداران داده شود. میتوان سالانه از محل درآمدهای کلان شهرداری شیراز برای همیشه مبالغی به باغداران پرداخت کرد و یک ساز و کار پایدار برای حفظ باغها پیشبینی کرد.
پیش از آن حذف هر گونه گروهبندی و یکسانسازی هر گونه پهنه سبز در شیراز و زیر چتر قانون حفظ و گسترش فضای سبز است تا جلوی ضابطهسازی کمیسیونها گرفته شود. یقینا برای متقاضیان و مالکان باغها میتوان راهکارهایی بدون تغییر کاربری پیشبینی کرد. این در شرایطی است که شهرداری شیراز حتی منابع آب چاهها را نیز با قیمت گران به باغداران میفروشد.
آیا تاکنونی حمایتی از باغداران خصوصی شیراز انجام شده است؟
هرگز؛ از قرار معلوم چند حلقه چاه احداث شده که شایسته بود به جای آن مسیر قناتها حفاظت و لایروبی میشد. این از کمدقتی مدیران شهرداری بوده که قناتهای چند هزاره را قربانی یک توسعه نامتوازن و خطرناک شهری کردند.
حمایت مالی نیز از باغداران در قالب یارانه حق تنفس نشده، بلکه مشکلات مالی باغداران موجب شده تا نتوانند در فضای رقابتی بازار محصولات کشاورزی رقابت کنند.
این مشکل به همراه تخریب مسیر قناتهایشان همراه با محدودیتهای فراگیر شهرداری شیراز آنان را در تنگنایی قرار داده که به همان گزینه فروش باغها به قیمت بسیار ناچیز روی آوردهاند؛ دور از ذهن نیست که شاید عَمدی در کار بوده است.
شایسته است معاونت پیشگیری قوه قضائیه نسبت به خطر بزرگی که در نتیجه هر گونه اقدام غیر قانونی در دستور کار مجموعههای تصمیمگیری در دستور کار هست هشدار دهد. این هشدار دو جنبه دارد؛ یکی همان دفاع از حقوق قانونی کودکان، نوزادان، شیرخوارگان و نونهالان که از هوای پاکیزه محروم میشوند. دوم اینکه این رخداد به تشدید تضادهای اجتماعی میانجامد و هر چه بیشتر باغها تخریب شود این شکاف طبقاتی افزون میشود.
توجه شود در همان حال که باغداران ناچار شده اند باغها را با قیمت هر متر ۲۰۰ هزار تومان به شهرداری بفروشند، مجتمعسازان و هتلداران از رانتی برابر با پانزده هزار (۱۵۰۰۰) درصد برخوردار میشوند.
چون بهای این باغها برای ساخت و ساز تا متری ۳۰ میلیون تومان نیز افزایش پیدا میکند. اکنون با توجه به اینکه قانون حفظ و گسترش فضای سبز حتی اجازه تغییر کاربری یک متر مربع باغ را نمیدهد، شایسته است با اعمال قانون و صدور حکمهای دادستانی مبنی بر مصادره هر گونه ساخت و ساز در پهنه باغها بیدرنگ از تخریب تتمه باغها به بهانههای واهی همچون توسعه گردشگری و اشتغال و سرمایهگذاری جلوگیری کرد.
موضوع ارتفاعات و گسترش فضای سبز در ارتفاعات چیست؟
اینها اقدامات موقتی است که به مرور با ساخت و ساز جایگزین میشود. جذابیت منافع ناشی از توسعه شهری و کاستیهای بزرگ در قانون تاسیس شهرداریها اجازه نمیدهد که ما شهرهای توسعهنیافته و آلوده داشته باشیم.
در همان حال، برابر ماده ۳ قانون حفاظت از منابع طبیعی، هر گونه ساخت و ساز در ارتفاعات به طور کامل ممنوع هست و با این حال شهرداری شیراز اقدام به صدور مجوزهای غیرقانونی در ارتفاعات و رشد ساخت و ساز کرده است. یعنی عطش توسعه شهری به سبب منافع فراوانی که برای دستگاه شهرداری دارد، زمینه را برای نابودی زیستبوم شهری شیراز فراهم کرده است.
برابر توافقنامه بین سازمان جنگلها و مراتع کشور و شهرداری شیراز، صرفا اجازه بهرهوری ۱۳۰۰۰ هکتار پهنههای مرتعی پیرامون شیراز به شهرداری شیراز داده شده است. در حالی که این دستگاه دیوانسالاری با تخلفات آشکار در پهنه دراک اقدام به ساخت بوستان دراک و همینطور نصب آلاچیق و ساخت جاده دسترسی و مجوز ساختمانسازی و انواع دخل و تصرف در پهنه باغی کرده است.
راهکار حل ریشهای این مسئله چیست؟
اصلاح قانون تاسیس شهرداریها از جمله راهکارهای ریشهای است.
برای نمونه ماده ۱۰۰ این قانون نشان میدهد که اگر شمار تخلفها از یک میزان مشخص گذشت نشان میدهد که دستگاه شهرداری علاقمند به افزایش شمار تخلفات است.
در چنین حالتی باید به قانون یک ماده افزوده شود که اگر شمار تخلفات ساختمانی از یک میزان مشخص گذشت لازم است مدیران شهرداری موردپرسش قرار گیرند؛ چون از یک تعداد مشخص، دیگر نشان از نظارت نادرست دستگاه شهرداری دارد.
در همین جا روزانه شاهد صدها تخلف ساختمانی در شیراز هستیم که عملا کالبد فضایی شهر شیراز را تا آستانه تخریب و نابودی کامل کشانده است.
با چنین دستگاه دیوانسالاری مخرب و ناتوانی هرگز نمیتوان دل خوش بود و پهنه باغها را به آن سپرد. بنابراین بازنگری قانون تاسیس شهرداریها و نگارش دوباره واژه به واژه آن یکی از الزامات اصلی برای دستیابی به مدیریت پایدار شهری شیراز است.
انتهای پیام
نظرات