به گزارش ایسنا، به نقل از مجله فارین پالیسی، محمدجواد ظریف، خدمتگذار مذهبی و وفادار جمهوری اسلامی ایران، همواره مورد توجه غرب بوده و همچنین تا اندازهای عجیب است که وزیر امور خارجه ایران که استعفای خود را روز دوشنبه اعلام کرد، مورد توجه افراد تندرو در کشور خود نیز بوده است.
او بسیار در سطح جهان شناختهشده بود. زبان انگلیسی را به خوبی از بر بود، درواقع زبان انگلیسی او تخصصی، کنایهآمیز و به طور مسحور کنندهای روان و بینقص بود که در طی تحصیلات تکمیلی وی در دانشکده مطالعات بینالملل جوزف کورنل دانشگاه دنور این مهارت را کسب کرد. او بسیار خوشمشرب بود که اغلب مذاکرهکنندگان و روزنامهنگاران را به دفتر بزرگ خود در سازمان ملل دعوت کرده و از آنها با چای و پسته ایرانی پذیرایی میکرد.
در این گزارش با بیان این که ظریف یک دیپلمات زبردست و مردی بود که میدانست چطور برای کشور خود کسب منفعت کند، ادعا شده است که با این وجود، او خود را سرانجام کار نه به سبب مقاومت هممیهانان خود، بلکه بهخاطر غربیانی که راهی برای پیدا کردن مسیری مشترک با وی نیافتند، شکست خورده یافت.
در ادامه این گزارش آمده است: هیچ چیز ظریف را بیش از مذاکره پر زحمت توافق هستهای ۲۰۱۵ آزار نداد که او بیش از هر کسی دیگر با وعده راهی برای رهایی از تحریمهای سخت غرب به ایرانیان به تنظیم آن کمک کرد اما با این وجود در آخر به او چیره شد.
ظریف ۵۹ ساله به مدتی بیش از ۲۰ سال ابتدا در سمت معاون وزیر امور خارجه سپس سفیر سازمان ملل و سرانجام در مقام وزیر امور خارجه ایران نقشی اصلی در تلاش ایران برای همراهی با غرب داشت که هر بار با عدم استقبال، فریب و استهزای واشنگتن مواجه شد. آخرین ضربه به اقبال او از «اقتصاد رنجور ایران» ناشی میشود که در اثر تحریمهای دوباره اعمال شده واشنگتن تحت فشار است.
آن دسته از دیپلماتهای آمریکایی که با ظریف بیشتر سروکار داشته و از پیشینه او آگاهند، میدانند که خروج آشکار او از صحنه، نشانه شومی بر آن است که با تقریباً یک سال پس از خروج ناگهانی دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا از توافق هستهای ایران، روابط بین آمریکا و ایران تغییراتی چشمگیر به سمت بدتر شدن خواهد داشت.
جیمز دابینز، یک دیپلمات سابق آمریکایی که در عواقب ناشی از ۱۱ سپتامبر با ظریف کار کرده بود درباره ظریف میگوید: او نقشی حیاتی در نگه داشتن ایران در برجام داشت. اگر این تغییر کند، با بحرانی جدید در منطقه رو به رو خواهیم شد.
وی افزود: ظریف دیپلماتی ماهر، مذاکرهکنندهای قابل اعتماد و همراهی بسیار خوب است و این متأسفانه چیزی نبود که دولت فعلی آمریکا بخواهد. رفتن او نشانه خوبی نیست.
افراد دیگری که نسبت به توافق هستهای ایران شبهاتی داشتهاند موافق هستند که استعفای ظریف میتواند نشاندهنده پایان موضع تهران مبنی بر پایبندی به برجام باشد-موقعیتی که از سوی مقامات مهم آمریکایی مانند دن کوتس، رئیس نهاد اطلاعات ملی در برابر خروج آمریکا از برجام و اعمال دوباره تحریمهای آمریکا، تأیید شد.
مارک دوبوویتز، مدیر سازمان دفاع از دموکراسی درباره ظریف گفت: ظریف هم مذاکرهکنندهای از برجام بود که سرانجام از جان کری، وزیر امور خارجه وقت آمریکا پیشی گرفت و هم «فروشنده مهمی» بود که وهم این را که برجام تمام راههای مربوط به تسلیحات هستهای و موشکهای بالستیک قارهپیما را مسدود میکند، به غرب فروخت.»
متخصصان دیگری در منطقه این نظر را دارند که ظریف در زمینه برقراری سازش در چیزی سازشناپذیر- اختلافات اساسی میان دنیای غرب و حکومتی که مایل به کار کردن در سیستمی بینالمللی نبوده و مدام رژیم صهیونیستی را تهدید و بشار اسد، رهبر سوری و همچنین حزبالله را حمایت میکند- در نهایت موفق نبود.
سوزان مالونی، یک محقق در مؤسسه بروکینگز درباره ظریف اظهار کرد که ظریف ممکن است در برابر مخاطبان غربی مسحورکننده و کاملاً مؤثر بوده باشد اما هیچ گاه کاری که او را در تقابل با آنچه دوام تشکیلات استبدادی در ایران خوانده شده، قرار دهد انجام نداد و یا مخالفتی با سیاستهای ایران در سطح منطقه نداشت.
دلیل واقعی استعفای ناگهانی ظریف روشن نیست. یک منبع دولتی در ایران گفت که حسن روحانی، رئیس جمهور ایران «این استعفا را هنوز نپذیرفته است».این منبع همچنین با اشاره به خبر سایت المانیتور گفت که ظریف «خشم خود را از عدم اطلاع وزارت امور خارجه» از دیدار اخیر بشار اسد از ایران بروز داده است و اینکه ظریف «در دیدار روحانی با این مقام سوری شرکت داده نشده است».
المانیتور به نقل قول پایگاه خبری انتخاب از ظریف درباره خودش پرداخته و نوشت که او (ظریف) «اعتباری در جهان ندارد».
بر اساس اتفاقات اخیر، بسیار محتمل است که ظریف دقیقاً همین احساس را داشته باشد. با تحکیم روابط تهران با بشار اسد و تجدید خصومت با واشنگتن، علیرغم تلاشهای سرسختانه ظریف در اواخر سال پیش برای جدا کردن اروپا از آمریکا و ایجاد منبع مالی جایگزین برای کشورش با وجود تلاشهای اخیر دولت ترامپ برای به انزوا راندن دوباره حکومت (ایران) فرصت کمی برای مذاکره باقی ماند.
ترامپ در سپتامبر گذشته در مجمع عمومی سازمان مللی که در سکوت فرورفته بود مدعی شد که نهتنها در حال از بین بردن توافق «وحشتناک» هستهای بود، بلکه تحریمهای جدید یکجانبه و بزرگی که برای براندازی حکومت طراحی شدهاند را اعمال کرد. در سخنرانی خود مقامات ایران را «غیرقانونی» خوانده و مدعی شد که آنها هیچ کاری به جز «ایجاد نابسامانی، مرگ و نابودی» نمیکنند.
وی در اظهاری خصمانه گفت: «ما از تمام ملتها میخواهیم حکومت ایران را تنها بگذارند» و «بودجهای را که برای پیشبرد دستورکار بیرحمانه خود دارد» را نپذیرند.
برای ظریف این پایانی ناگهانی تلاشهای دیپلماتیکش بود. تقریباً بهجا بود که وی استعفای خود را با نوشتن پیامی در صفحه اینستاگرام خود اعلام کرد: «از بزرگواری مردم عزیز و دلاور ایران و مسئولان محترم در ۶۷ ماه گذشته بسیار سپاسگزارم. از ناتوانی برای ادامه خدمت و تمام کاستیها و کوتاهیها در دوران خدمت صمیمانه پوزش میخواهم. شاد و سربلند باشید».
تلاش ظریف برای کار کردن با غرب به روزهای اولیه پس از یازده سپتامبر برمیگردد، وقتی که او به عنوان معاون وزیر امور خارجه در کنفرانسی درباره طرز حکومت افغانستان پس از طالبان در سال ۲۰۰۱ در شهر بن آلمان شرکت کرد. ظریف به طور منظم با دابینز دیدار میکرد. او یک نماینده آمریکایی بود که بعدها اظهار کرد که ظریف در آن دیدارها عقایدی شگفت برانگیز داشته، بر دموکراسی در افغانستان و تعهد دولت آن به مبارزه با تروریسم تاکید داشت. از نظر دابینز ظریف عنصری مهم در دیپلماسی آن روزهای ایران بود.
توافق هستهای که حتی برخی از متخصصان مسائل امنیتی رژیم صهیونیستی از آن به عنوان تلاشی جدی برای متوقف کردن برنامه هستهای ایران که امکان تحقیق درباره توقف برنامه غنیسازی تهران را برای بازرسان بینالمللی فراهم کرد، استقبال کردند، نقطه اوج حرفه دیپلماتیک ظریف بود و شاید این آغازی برای پایان خود او بود، چراکه وقتی ترامپ سال گذشته با مخالفت بر سر این ادعا که حمایت مداوم ایران از بشار اسد و حزبالله به معنای این است که حکومت ایران باید شکست داده شود نه اینکه مذاکرهای با آن انجام شود، از توافق هستهای خارج شد، دوباره نشانهای بود برای تندروهای تهران که غرب نمیتواند قابل اعتماد باشد.
در این میان برای تندروهای واشنگتن، خارج شدن احتمالی ظریف از صحنه، فقط نشانه دیگری است که جمهوری اسلامی ایران «هیچگاه نمیتواند قابل اعتماد باشد». مایک پمپئو، وزیر امور خارجه آمریکا که در کنار جان بولتون، مشاور امنیت ملی آمریکا تلاش به انزوا راندن ایران را رهبری کرده است، دوشنبه شب در پیامی توییتری با ادعایی خصمانه نسبت به این استعفا واکنش نشان داد.
برای بسیاری از تندروهای واشنگتن این مسئله احتمالاً آخرین سرانجام دیپلماتیک ظریف خواهد بود و آنها از این موضوع ناراحت نیستند.
روئل مارک گرکت، یک تندرو در زمینه مسائل ایران با اظهاراتی خصمانه در این باره گفت: بهترین خبری است که در مدتی طولانی شنیدهام. جمهوری اسلامی تا کنون مقاماتی تا این اندازه دروغگو و کسی را که مؤثرتر از این با سادهلوحی غربیها به خصوص جان کری برخورد داشته باشد را بار نیاورده است.
برای دیگران، استعفای ظریف هشداری خطرناک و غمانگیز درباره چیزهای پیش رو است.
مالونی، محقق بروکینگز همچنین در این باره گفت: ظریف به دو دلیل اولیه کارآمد بود-اول به خاطر دانش خود درباره تشکیلات آمریکا و دوم به خاطر مهارتهای او به عنوان مذاکرهکننده؛ هر دو این چیزهای با ارزش برای کنترل کردن دوره ترامپ ناکارآمد از آب درآمدند.
به گزارش ایسنا، محمد جواد ظریف، شب گذشته استعفای خود را از سمت وزارت امور خارجه در صفحه رسمی اینستاگرام خود اعلام کرد. با این درخواست وی هنوز موافقت نشده است.
انتهای پیام
نظرات