به گزارش ایسنا، عامریان در این یادداشت آورده است: تیم ترامپ از ابتدای کار اقدامات ایذایی متعددی را برای امنیتی سازی مجدد موضوع هستهای ایران با هدف احیای فشار جهانی علیه ایران در دستور کار قرار داد و در این راستا از هیچ تلاشی از قبیل برگزاری چند شوی تبلیغاتی در نیویورک و واشنگتن در رابطه با موشکهای ادعایی ایران در یمن، حضور شخص ترامپ در جلسه سران شورای امنیت، تلاش مشترک آمریکا و انگلیس برای پرونده سازی علیه ایران در قالب قطعنامه یمن و تلاش برای پرونده سازی علیه ایران به بهانه ناآرامیهای دی ماه ۱۳۹۶ فروگذار نکرد لیکن در عمل هیچیک از موارد فوق نتوانست حمایت کشورها حتی متحدین آمریکا را برای دنباله روی از این کشور جهت خروج از برجام و یا حداقل گشودن مجدد پروندهای در حوزه موشکی یا سایر زمینهها در شورای امنیت علیه ایران جلب نماید.
ناکامی آمریکا در اجماع سازی علیه ایران در شورای امنیت، پومپئو – بولتون را به صرافت ائتلاف سازی علیه ایران در خارج از سازمان ملل انداخت و این پروژه در قالب نشست ورشو کلید خورد. هدف کلیدی نشست ورشو در واقع حفظ و افزایش فشار روانی و تبلیغاتی علیه ایران از طریق القای انزوای ایران در سطح بین الملل و همزمان ایجاد دودستگی در درون اروپا در ارتباط با موضوع کلی جمهوری اسلامی و خاص برجام بود و با همین رویکرد نیز موضوع ایران و نقش منطقهای و برنامه موشکی آن مهمترین موضوع در دستور کار نشست در ابتدا تعریف شد تا در حکم گام نخست آمریکا در مسیر ائتلاف سازی و نهاد سازی علیه کشورمان به جبران ناکام ماندن سیاستهای ضد ایرانی آمریکا در شورای امنیت و سازمان ملل عمل نماید.
تلاشهای آمریکا برای سازماندهی حضور پر رنگ و سطح بالای کشورها در این نشست از ابتدا با واکنش بهنگام و مناسب دستگاه دیپلماسی مواجه گردید و مجموعه اقدامات گستردهای اعم از واکنشهای اولیه در قالب اظهار نظرهای توییتری و رسانهای، احضار کاردار لهستان و اعلام مراتب اعتراض شدید به برگزاری کنفرانس، لغو برخی همکاریهای فرهنگی با لهستان، استفاده از ظرفیت سفارتخانههای کشورمان برای تشریح تبعات وخیم این اقدام ضد ایرانی برای امنیت منطقه با مقامات کشور میزبان، طرح مواضع صریح کشور در ارتباط با این نشست با سفرای خارجی مقیم و همچنین پیگیری موضوع از کانال اتحادیه اروپا و در نهایت در جریان سفر معاون وزیر خارجه لهستان به تهران صورت پذیرفت که ماحصل آنها عقب نشینی اولیه آمریکا از دستور کار متمرکز بر موضوع ایران به دستور کاری عام تر در ارتباط با منطقه خاورمیانه به دلیل ترس از عدم حضور کشورهای مدعو بود.
در مقام عمل این کنفرانس که به مدت دو روز در پایان هفته گذشته برگزار گردید بدون دستیابی به دستاورد ملموس و معینی پایان یافت؛ چه از جهت طرح ابتکارهای تازه برای تشدید فشار بر تهران که هدف اصلی دولت آمریکا و رژیم صهیونیستی بود، چه به لحاظ جذب متحدان بیشتر در این زمینه و چه در راستای تشدید شکاف در اتحادیه اروپا. فقدان هر گونه بیانیه پایانی در کنفرانس نیز نشانی از موفقیت آن به دست نمیداد؛ آن هم کنفرانسی که در یک پارادوکس، بیش از آنکه شاهد حضور کشورهایی همچون ایران، روسیه، ترکیه، عراق و سوریه بعنوان وزنه اصلی مبارزه با تروریسم و بنیادگرایی باشد، محلی برای تجمع کشورهایی بود که یا درگیر جنگ علیه یمن هستند و یا همچنان بر نقض حقوق بشر در فلسطین تاکید دارند.
همزمان با آغاز این اجلاس دو روزه، دیوان بین المللی دادگستری لاهه با رد اعتراض آمریکا به صلاحیت لاهه در شکایت ایران از آمریکا اعلام کرد که بزودی رسیدگی ماهوی این دعوی را آغاز خواهد کرد. این تقارن در اعلام رأی دادگاه لاهه بعنوان ارگان قضائی سازمان ملل نیز میتواند به نوعی حاوی این پیام به آمریکا در آن روز حساس باشد که نمیتواند با سیاست قلدرمآبانه خود، صلاحیت بزرگترین سازمان حقوقی در جهان را زیر سوال ببرد. جالبتر آنکه کنفرانس ورشو همان روزی برگزار شد که وزرای خارجه فرانسه و آلمان (شاید عامدانه و در دهن کجی به کنفرانس ورشو) در یک مقاله مشترک راهبردی که در آستانه کنفرانس امنیتی مونیخ منتشر شد، یکجانبه گرایی آمریکا را روی میز محاکمه نشاندند و از تشدید تلاش مشترک خود برای حفظ چندجانبه گرایی و نهادهای بین المللی و حراست از توافقات بین المللی سخن گفتند. قدرتهای اروپایی همین رویکرد را در واکنش به اظهارات معاون رئیس جمهوری آمریکا در جریان کنفرانس ورشو مبنی بر انتقاد از انگلیس، فرانسه و آلمان برای بی اثر کردن تحریمهای ایران و درخواست برای خروج آنها از برجام به نوعی دیگر از طریق تداوم حمایت خود از برجام در جریان کنفرانس امنیتی مونیخ نشان دادند.
عدم همراهی اکثر مقامات کشورها در جریان برگزاری کنفرانس ورشو و تقابل کم نظیر دادگاه لاهه در برابر آمریکا در کنار مواضع قدرتهای اروپایی در حمایت از برجام در جریان کنفرانس امنیتی مونیخ در مجموع موفقیت مهمی برای جمهوری اسلامی ایران به ارمغان آورده است که باید آنرا پیروزی «منطق و خرد تعامل» در برابر «زورگویی، یکجانبه گرایی و عدم احترام متقابل» توصیف کرد.
با این وجود باید توجه داشت که اگرچه بروز شکاف روز افزون بین آمریکا و اروپا در ارتباط با موضوعات مختلف بین المللی از جمله برجام، امری کاملاً واقعی و ملموس ارزیابی میگردد که همراه با نوعی احساس تحقیر، تحمیل و نگرانی از به هم ریختن نظم جهانی در اروپاییها از سوی آمریکای ترامپ میباشد اما نکته مهم آن است که اروپاییها برای واکنش به آن تا چه حد حاضر به ریسک پذیری و سرمایه گذاری هستند. همانگونه که دکتر ظریف در جریان سخنرانی خود در کنفرانس مونیخ به درستی مورد اشاره قرار داد جمهوری اسلامی ایران نمیتواند برای همیشه هزینههای حیاتی امنیت جهانی را در حوزههایی از قبیل برجام و مبارزه با قاچاق مواد مخدر و انسان بپذیرد بدون آنکه از مزایای آن بهره مند گردد لذا وقت آن است تا اروپا برای شنا کردن خیس شود چنانچه قصد دارد در مقابل یکجانبه گرایی آمریکا ایستادگی کند.
انتهای پیام
نظرات