به گزارش ایسنا، محمد جواد ظریف که از روز جمعه برای شرکت در اجلاس امنیتی مونیخ به آلمان سفر کرده است، ظهر روز یکشنبه در این کنفرانس سخنرانی کرد.
متن کامل سخنرانی وزیر خارجه کشورمان در این کنفرانس به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
خانمها و آقایان
دوشنبه گذشته میلیونها ایرانی با شرکت در راهپیماییهای گسترده چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی را جشن گرفتند که چنان زلزلهای ستون سلطه آمریکا در غرب آسیا را نابود کرد.
البته ایالات متحده هرگز با این واقعیت که ایران از حق ابتدایی تعیین سرنوشت برای خود استفاده نمود، کنار نیامده است. به همین دلیل برای مدت طولانی است که به طرز بیمار گونهای بر روی ایران متمرکز شده و یک اشتغال ذهنی وسواس گونه نسبت به ایران پیدا کرده است که تاکنون نیز ادامه یافته است.
مشوه کردن چهره کشور من سیاست در دسترسی بوده که توسط ۷ رئیس جمهور قبلی آمریکا مورد بهره برداری قرار گرفته است؛ سیاستی که در دولتهای اقماری آمریکا خود را در پشت آن مخفی نموده اند. آمریکا بسیار پیشتر از این میبایست این بیماری بدخیم خود را مداوا میکرد، چرا که امروز تبدیل به یکی از بزرگترین خطرات حتی برای منافع خودش و البته صلح و امنیت بینالمللی شده است.
طی دو سال گذشته ایالات متحده دشمنی خود بر ضد ایران را به یک سطح افراطی جدید رسانده است که بهترین مثال آن نقض یک جانبه و غیرقانونی تعهداتش در ذیل برجامی که به سختی مذاکره شده و با اجماع به تأیید شورای امنیت رسید. ایالات متحده اکنون در تلاش برای وادار کردن بقیه به نقض قطعنامه شورای امنیت است که به صورت آشکارا خواستار عادی سازی روابط اقتصادی با ایران شده است.
در نشست اخیر " افراد بی علاقه " و " آشکارا مجبور شده" در ورشو، معاون رئیسجمهور و وزیر خارجه آمریکا هر دو اروپا را حتی برای تلاش در جهت عمل به تعهداتش ذیل برجام و قعطنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت – بدون آنکه موفقیت عملی زیادی را بدست آورده باشد – مورد سرزنش قرار دادند. دیروز در همین مونیخ، پنس معاون رئیس جمهور آمریکا این مضحکه را مجدداً تکرار کرد و گردن کشانه عنوان نمود که اروپا میبایست به آمریکا پیوسته و بدون در نظر گرفتن امنیت خود را تعهدات برجامی اش را نقض کند. اتهامات نفرت آمیز وی به ایران، به ویژه اتهام جاهلانه وی در نسبت دادن یهودی ستیزی به وارثان مردمی که در تورات به پاس نجات دادن یهودیان، مسیح خوانده شده، مضحک و در عین حال خطرناک است.
این تمرکز بیمار گونه و وسواس فکری بدخیم نسبت به ایران هزینههای زیادی را بر بقیه و بویژه منطقه، که برای ۴۰ سال از پیامدهای ناشی از اصرار آمریکا بر انتخاباتهای غلط آن آسیب دیده، تحمیل کرده است.
آمریکا مبتنی بر این تمرکز بیمارگونه و وسواس روان پریشانه خودش، برای مدت طولانی مشوق ماجراجویی مخرب و یاغیگری دولتهای اقماری خودش بوده است: از تسلیح صدام حسین بر جنگ بر ضد ایران تا حمایت از افراط گری؛ از کمک و معاونت در جرم ویران کردن سوریه و بمباران بی گناهان در یمن تا سرپوش گذاشتن بر حبس یک نخست وزیر و مسلح کردن یک خبرنگار. همزمان، ایالات متحده به صورت سیستماتیک تجاوزهای دائمی و شرمآور اسرائیل بر ضد فلسطینیها را موجه جلوه داده و بر نقض جدی حاکمیت لبنان و سوریه سرپوش گذاشته است.
و همه به بهانه " مهار ایران " انجام شده است.
خانمها و آقایان
ایالات متحده ادعا میکند و برخی نیز طوطیوار و چشم بسته و طوطیوار اتهامات مطروحه را تکرار میکنند، که ایران در منطقه دخالت میکند. اما هیچکس تاکنون از آنکه کشور پرسیده است که منطقه چه کسی؟ و فقط یک نگاه کوتاه به نقشه بیندازید. ارتش ایالات متحده ده هزار کیلومتر راه طی کرده تا پایگاههای خود را در مرزهای ما برپا کند. در عین حال، منابع منطقه را از طریق معادلات تسلیحاتی دوشیده است. بر اساس برآورد محافظه کارانه، هزینههای نظامی کشورهای شورای همکاری خلیج فارس به تنهایی در سال جاری بالغ بر ۱۰۰ میلیارد دلار خواهد شد که ۷ برابر ایران است.
بنابراین، چه کسی واقعاً ناامنی را به منطقه صادر میکند؟
و چه چیزی منطقه را بیشتر تهدید میکند؟
موشکیهای بیشماری که برای وحشت یمن بهکار رفتهاند؟ و یا موشکیهای دفاعی ایران که تنها و صرفاً بر ضد داعش در دفاع مشروع از خود استفاده شدهاند؟
آیا این ایران است که تهدید به نابودی به دیگران میکند و یا نتانیاهو رئیس همه چوپانهای دروغگو است که آشکارا تهدید به کشور من را نموده است، آن هم زمانی که در کنار کارخانه ساخت بمبهای هستهایاش ایستاده است؟ اینجا هیچ تئاتری – از جمله آنچه نمایش پنس معاون رئیس جمهور آمریکا بازی کرده است – نمیتواند حقیقت را مشوه کند.
در واقع هر روز ملتهای بیشتری مواضع صریح خود در خصوص این واقعیت را آشکار میکنند که ایالات متحده اکنون به تنهایی بزرگترین منبع بی ثبات کننده در منطقه ما است. در حالی که ما در اینجا جمع شده ایم قانونگذاری عراقی خروج نیروهای آمریکایی را مطرح کرده اند و پس از بیش از ۱۷ سال شکست در افغانستان، ایالات متحده اکنون در حال مذاکره با طالبان است تا عقب نشینی کند.
در مقابل، ایستادگی ما در کنار مردم عراق و سوریه برای مقابله با تروریستها، داعش را در مرز کامل محو قرار داده است و این در حالی است که این دو کشور برخوردار از سطحی از صلح و ثبات شدهاند که طی سالهای اخیر شاهد آن نبوده ایم.
من پس از مذاکرات سوچی وارد مونیخ شده ام، شهری که در آن جناب آقای رئیس جمهور روحانی گفتوگوهای خود را با همتاهای روسی و ترک را برای ارتقا صلح در سوریه ادامه داد. پیش از آن نیز طی دیدار از عراق و لبنان به مدت ۷ روز با مقامات دولتی، رهبران سیاسی، اجتماعی و اقتصادی این کشوها برای کار مشترک به منظور تقویت ثبات و ارتقای فرصتهای اقتصادی دو جانبه در منطقه ما گفتوگو داشتهایم. اما اشتغال ذهنی و تمرکز بیمارگونه و سرکشانه آمریکا بر علیه ایران، این پیروزیهایی که به سختی به دست آمده است را به خطر انداختهاند.
در جبهه دیگر نیز اجرای کامل برجام از سوی ایران که به رغم خروج آمریکا ادامه یافته است ، نقش اصلی در کاهش تنش و افزایش ثبات منطقهای و جهانی ایفا کرده است . اما ایران نمیتواند به تنهایی هزینههای دستاوردهای جهانی را بپردازد؛ چه توافق هستهای باشد و یا مبارزه با قاچاق مواد مخدر و یا قاچاق انسان . اروپا نیز لازم است سرمایه گذاری کند . بسیاری در دنیا و به ویژه در این قاره به گونهای زیبا در مورد چند جانبه گرایی صحبت میکند . اما اکنون لازم است در مسیری دیگر قدم بگذارند . برای مثال ، ایجادINSTEX بسیار کمتر از تعهدات سه کشور اروپایی که برای نجات برجام داده بودند ، انجام گرفته است .
در حالی که ما علاقهمندی خود را به تعامل نشان دادهایم اما برای امنیت، ثبات، رشد و پیشرفت خود وابسته به دیگران نیستیم. ما تنها به ملت خود متکی هستیم. از این رو است که ۴۰ سال فشار حداکثری ادعایی آمریکا شامل مشوه کردن چهره ایران، جنگ، تحریمها و ترور - از جمله حمله وحشیانه تروریستی چهارشنبه در خاک کشور من که از خارج حمایت شد – هیچگاه نتوانسته است ملت ایران را به زانو درآورده و یا منطق تصمیم گیری ملت ایران را تحت تأثیر قرار دهند.
دوستان برجسته،
هدف سیاست خارجی ایران با هدف ایجاد و تقویت " منطقه قوی " است که مانع اصلی ظهور تمایلات سلطهجویانه از جانب هر قدرتی، چه منطقهای و یا جهانی، میگردد، طراحی شده است.
یک منطقه قوی در تعریف ساده به معنی اعتماد بیشتر، تجارت بیشتر و تعامل بیشتر مابین کشورهای منطقه در مقایسه با قدرتهای بیرون منطقه هست.
این امر نیازمند ثبات سیاسی و سرزمینی درون زا؛ اتکا بر مردم به عنوان منبع مشروعیت، امنیت و پیشرفت؛ هماهنگ سازی میان هویتهای ملی و منطقهای؛ مشارکت همگان در برقراری صلح؛ و در پیش گرفتن خویشتن داری راهبردی است.
خانمها و آقایان
به رغم سخنرانی جاهلانه شنیده شده طی روزهای گذشته توسط مقامات آمریکا، من مایل هستم به شما یادآوری کنم که ما ایرانیها وارثان یک تمدن بزرگ هستیم. تمامیت بشریت امروزه بر یک قایق سوار است و یا ما با هم به ساحل امن می رسیم و یا با هم غرق می شویم. شاعر شناخته شده ما سعدی این حقیقت را ۹۰۰ سال قبل این گونه بیان نموده است:
بنی آدم اعضای یک پیکرند که در آفریشن ز یک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار
انتهای پیام
نظرات