تلفنها به کار افتاد و خبرها و شایعهها خانهبهخانه راه یافت و هنوز صدای شلیک گلولهها همراه با فریادها از مراکز آموزش نیروی هوایی شنیده میشد که اخبار و شایعات مربوط به این حادثه تمامی شهر تهران را فراگرفت.
تهران خوابزده دوباره بیدار شد و صداها و شعارها چون موج در سراسر پایتخت اوج گرفت. در خلال فریاد اللهاکبر، گروههای تظاهرکننده بر بام خانهها شعارهایی به نفع همافران و افراد نیروی هوایی میدهند.
خبرها در آغاز شب این بود: «افراد گارد جاویدان به همافران یورش بردهاند»؛ «میان افراد گارد و همافران درگیریهای مسلح روی داده و عدهای زخمی و کشته شدهاند».
حدود ساعت ۱۰ شب هزاران نفر از خیابانهای اطراف نیروی هوایی و خیابانهای تهراننو، کهن، نظامآباد، اقبال، سبلان و قاسمآباد، خود را به نزدیکی درِ شمالی مرکز آموزش نیروی هوایی در تهراننو رساندهاند. رانندگان با به صدا درآوردن بوق اتومبیلهایشان مردم محلههای دیگر تهران را به یاری میطلبند.
مردم به هم میگویند تعدادی از همافران و هنرجویان در مرکز آموزش نیروی هوایی مورد حملهی مسلحانه قرار گرفتهاند و خطر مجازاتهای شدید همافران را تهدید میکند. هزاران نفر چوبهایی در دست دارند که روی سرشان در هوا میچرخانند. آنها مصمم هستند که به حمایت از افراد نیروی هوایی بروند. عدهای دیگر نیز میگویند ممکن است کودتا شده باشد. این شایعات باعث نگرانی مردم شده و طولی نکشیده که ساکنان سایر نقاط تهران نیز در جریان حادثه قرار گرفتهاند. مردم در حالی که خود را برای مقابله با حوادث احتمالی آماده میکنند، با بلندگوهای دستی ساکنان خانههای مسیر حرکت خود را از خطر احتمالی آگاه میکنند. ساعت منع رفتوآمد فرا رسیده اما سیل جمعیت هر لحظه افزونتر میشود و توجهی به اخطار مأموران نمیکنند.
مأموران فرمانداری نظامی برای متفرقکردن مردم از ماشینهای آبپاش و گاز اشکآور استفاده میکنند و تیراندازی هوایی شروع شده است. تلفنهای تحریریهی کیهان مدام زنگ میزند. همه یک سوال دارند: «در مرکز آموزش نیروی هوایی چه خبر است؟».
ساعت ۱۱ شب عدهای از ساکنان شرق تهران خبر دادند که مردم این سمت از شهر به خیابانها ریختهاند و گریه میکنند و میگویند همافران را دارند میکشند چندین نفر از ساکنان خانههای حوالی مرکز آموزش، خبرها و شایعاتی را که شنیدهاند به هم میگویند. افراد گارد جاویدان به این مرکز و فرودگاه دوشانتپه حمله کردهاند و مردم در حالی که چوب به دست گرفتهاند به طرف درِ اصلی مرکز آموزش هجوم بردهاند و آمادهاند که تمام شب را آنجا بمانند. از گوشه و کنار شهر صدای شلیک گلوله میآید.
در میان شایعات این مطلب هم به گوش میرسد که از حوالی اقامتگاه امام خمینی هم صدای شلیک گلوله میآید. این خبر بیشتر بر اضطراب و نگرانی مردم افزوده است. عدهای شتابزده در میان جمع میدوند و میگویند برای امام حادثهای پیش نیامده است.
ساعت ۴ بامداد است؛ از شهرری خبر میدهند که عدهای از مردم بعد از ساعت ۱۰ شب تا این ساعت به خیابانها ریختهاند.
تا سحرگاه تنها گزارش این است: «برخورد خونین گارد جاویدان با افرادی نیروی هوایی همراه با شلیک گلوله ادامه دارد». تهران تکبیرگویان بیدار مانده است. تهران مضطرب و نگران است. فریاد اللهاکبر به سپیدی سحر میکشد.
به گفتهی یکی از خبرنگاران کیهان که با شاهدان عینی حادثه گفتوگو کرده، یکی از سربازان داخل پادگان فرماندهاش را به قتل رسانده و سپس تعدادی اسلحه در اختیار دیگر سربازان مستقر در پادگان و مردم بیرون پادگان گذارده و سپس متواری شده است. به گفتهای دیگر، چند تن از مأموران گارد، سلاح خود را در اختیار افراد نیروی هوایی و مردم گذاشتهاند.
همافران و افراد نیروی هوایی در داخل خیابانهای پادگان سنگربندی کردهاند و تیراندازی بیوقفه ادامه دارد. یکی از همافران به خبرنگار کیهان گفته دیشب متوجه شدند که سعی شده انبار اسلحه تخلیه شود و همافران وقتی سراغ اسلحهها رفتهاند، متوجه شدهاند که فشنگها را برداشتهاند. همافران وقتی با این وضع روبرو میشوند جریان را به هم خبر میدهند و در همین موقع مأموران مسلح گارد به محل پادگان میرسند و شروع به تیراندازی میکنند.
هنوز روشن نیست چند نفر کشته و مجروح شدهاند. صدای رگبار مسلسل و گلوله لحظهای قطع نمیشود و هیچکس اطلاعی ندارد که درگیری چگونه است. حدود ساعت دهونیم صبح چند تن از افراد نیروی هوایی میگویند تعدادی از افراد نیروی زمینی همبستگی خود را با آنان اعلام کردهاند و برای کمک به افراد نیروی هوایی وارد پادگان آموزشی شدهاند.
قیام نیروی هوایی به پشتیبانی از همافران زندانی و رهبری جنبش است. آنها میگویند دیشب ما فقط شعار میدادیم که چرا هواپیماهای نیروی هوایی را به اسرائیل و یا کشوری دیگر فرستادهاند ولی ناگهان با یورش نیروی گارد روبرو شدیم.
پرسنل نیروی هوایی در میان خود فرماندهانی انتخاب کرده و اعلام داشتند ما تا پایان جان با جنبش هستیم و اولین کسانی که در راه دین و مردم شهید میشوند ماییم.
گروهی از مردم به افراد نیروی هوایی کمک میکنند. ما خبرنگاران کیهان دهها نفر از افرادی را که برگ پایان خدمت در دستشان بوده و میخواستند اسلحه بگیرند دیدیم. آنها فریاد میزدند «جواب اسلحه را با اسلحه باید داد». تعداد زیادی زن دیدیم که میگفتند ما از برادرانمان حمایت میکنیم.
تعداد زیادی از زنان با دست خالی به حمایت از افراد نیروی هوایی پرداختهاند و سنگ به طرف افراد گارد پرتاب میکنند. مردم سربازان و درجهداران و افسران نیروی زمینی را که مجروح شدهاند به خانههای خود میبرند و آنها را پانسمان میکنند و فریاد میزنند «ما شما را حفظ میکنیم». مردمی که در خیابان گرد آمدهاند فریاد میکشند: «مسلمان به پاخیز، همافرت کشته شد».
تاکنون چندین کامیون نیروی زمینی در نزدیکی پادگان توسط مردم به آتش کشیده شده است. مردم از پشت سر به سربازان گارد حمله میکنند و چند تن از آنها را خلع سلاح کردهاند. مردم از سربازانی که برای تیراندازی آمدهاند میخواهند که به افراد نیروی هوایی ملحق شوند.
به گفتهی یکی از درجهداران نیروی هوایی که از پادگان خارج شده، تعداد کشتهها حدود ۱۰۰۰ نفر بوده است. اما طبق آمار تا ساعت ۱۱ صبح امروز ۱۶ تن از همافران و شش نفر از افراد شخصی کشته و ۱۱۷ تن مجروح شدهاند.
روز گذشته طرفداران قانون اساسی و سوسیال دموکراسی در استادیوم امجدیه اجتماع کردند و دست به تظاهرات زدند. تظاهرات دیروز این عده با درگیریهایی از سوی مخالفان همراه شد و در نتیجه چند نفر مجروح شدند.
ساعت ۹ صبح دیروز گروهی حدود ۳۰ هزار نفر در امجدیه اجتماع کردند و با برپا کردن سخنرانی و دادن شعار به طرفداری از شاه، تظاهرات به راه انداختند. این عده پلاکاردهای متعددی با خود حمل میکردند و عکسهایی از شاه و دیگر اعضای خانوادهی پهلوی به همراه داشتند.
به محض آغاز سخنرانی اولین سخنران، برق منطقهی خیابان روزولت و استادیوم امجدیه قطع شد. سخنرانان در طول سخنرانیهایشان بشدت به مخالفان حمله میکردند و شعارهایی علیه طرفداران جمهوری اسلامی و آیتالله خمینی میدادند. طرفداران قانون اساسی وقتی از استادیوم خارج شدند متوجه شدند چرخهای اتومبیلهای گروهی از آنها پنچر شده است.
حضرت آیتالله العظمی امام خمینی در پیامی به مناسبت راهپیمایی عظیم پنجشنبه از ملت ایران تشکر کرد. بخشی از متن پیام امام خمینی به قرار زیر است: «از عموم ملت ایران که در این سالهای طولانی زحمات کشیدهاند و صفوف خود را فشرده کردند و برای مبارزه با دستگاه ظلم رنجها دیدهاند و مصیبتها کشیدهاند تشکر میکنم. از این اجتماع عظیم ملت ایران که برای پشتیبانی از دولت جناب مهندس بازرگان که دولت شرعی و دولت امام زمان سلاماللهعلیه است تشکر میکنم. باید همهی خبرگزاریها بدانند که این اجتماع عظیم که در ایران از مرکز گرفته تا همهی شهرستانها و قصبات برای پشتیبانی از این دولت بوده است، این کافی است برای جواب آنها که میگویند باید ملت بگوید.
ملت با چه زبانی بگوید؟ ملت فریاد میزند. ملت چندین وقت است، چندین سال است که برای خواستههایش فریاد میزند. امروز هم با فریادها و شعارها پشتیبانی خودشان را از دولت اسلامی اعلام کردند و اظهار تنفر از مخالفین کردند. خوب است که این مخالفین دست از این خطاها بردارند. دیر نشده است. اینها برگردند به دامن ملت. باز هم توبه آنها قبول است. اینقدر با این ملت لجاجت نکنند…».
امروز یکی از مخاطبان کیهان نیز در پیامی تلفنی به موضوع خروج ارز از کشور اشاره کرده و گفته است: «روزهایی بود که سروصدای فراوانی پیرامون لیست خارجکنندگان ارز که از سوی بانک ملی منتشر شده بود، برپا شده بود. برخی از دولتیها آن را تکذیب کردند و سازمانهای قضائی بر آن صحه گذاشتند. اما دولت هیچ اظهار نظری پیرامون آن نکرد و گویا قصد دارد با سکوت خود قضیه را به ورطهی فراموشی بیاندازد. اگر آقای بختیار قصد مجازات فاسدان را دارد خارجکنندگان ارز را پای میز حسابوکتاب بکشد و پول ملت را از حلقوم گشادشان بیرون بکشد».
یکی دیگر از شهروندان نیز به کیهان پیام داده و گفته: «من یک مشروبفروش هستم که مغازه و مشروبهایم را آتش زده و به تاراج بردند. میخواستم از آقایان روحانیان تقاضا کنم پیش از صدور فتوای غیرقانونی بودن کار ما، کار دیگری به ما بدهند که زندگی و عائلهمان را تأمین کنیم».
منبع: کیهان
انتهای پیام
نظرات