به گزارش ایسنا، سید حسین موسویان در مقالهای در پایگاه خبری تحلیلی لوبلاگ آمریکا نوشت:
"اخیرا آقای هاکوماس وزیر خارجه آلمان اعلام که این کشور ابتکاری برای خلع سلاح جهانی در نظر دارد. او هشدار داد که پیشرفت تکنولوژی سلاحهای کشتار جمعی، تصورات را به یک واقعیت مرگبار تبدیل خواهد کرد. اعلام وزیر خارجه آلمان بعد از این صورت گرفت که ترامپ قصد خروج آمریکا از "معاهده منع موشکهای هستهای میان برد" مصوب 1988 را اعلام کرد. به نظر میآید نشانههایی از درک اهمیت خلع سلاح جهانی در دولتمردان اروپا دیده میشود در حالی که آمریکا بی توجه است.
در طول تقریبا پنج دهه جنگ سرد، رقابت تسلیحات هستهای بین شوروی سابق و آمریکا، صلح و امنیت جهانی را تهدید میکرد. پیشرفت توانمندیهای ویرانگر نظامی و افزایش وحشتناک هزینههای بمب هسته ای، موجب ایجاد بازدارندگی متقابل بین دو ابر قدرت شد. تئوری بازدارندگی " نابودی متقابل" مشخص کرد که مرز بین پیروزی و نابودی برای استفادهکنندگان بمب هستهای بسیار باریک خواهد بود. لذا ظرفیت بالای ویرانگری سلاحهای هستهای موجب شد که دو ابرقدرت غرب و شرق برای کاهش ذخایر سلاحهای هستهای خود به توافق رسیدند.
قبل از معاهده منع موشکهای میان برد، "معاهده عدم اشاعه سلاح های هستهای" (ان پی تی) به تصویب رسید که سنگ بنای رژیم خلع سلاح جهانی بوده و نیازهای حقوقی و تکنیکی خلع سلاح هستهای را فراهم کرده است. طبق ماده پنج آن، قدرتهای جهانی آمریکا، روسیه، چین، فرانسه و انگلیس موظف به خلع سلاح کامل هستهای تحت کنترل جهانی شدهاند.
قدرت های جهانی در پنج دهه گذشته نه تنها از وظیفه نابودی سلاحهای هستهای خود سرباز زده و هیچ اقدام موثری نکردهاند، بلکه در مسیر نوسازی و توسعه سلاحهای هستهای با هزینههای سنگین حرکت کردهاند. برای مثال آمریکا بودجه 1.7تریلیون دلاری برای نوسازی و توسعه سلاحهای هسته ای خود در 30 سال آینده اختصاص داده که این مبلغ برابر با کل تولید ناخالص داخلی کشور کانادا است. درحقیقت قدرتهای جهانی خود بزرگترین ناقضان معاهده عدم اشاعه سلاحهای هسته ای هستند زیرا همچنان سلاح های هسته ای خود را حفظ کرده اند. علاوه بر آن چهار کشور اسرائیل، هند، پاکستان و کره شمالی هم به سلاح هستهای مجهز شده اند و معاهده ان پی تی را نپذیرفتهاند که متاسفانه تلاشهای جهانی برای خلع سلاح آنها بیهوده بوده است.
در سال 2017 یکصد و بیست کشور جهان "معاهده بینالمللی منع نگهداری سلاحهای هستهای" را در سازمان به تصویب رساندند. این تلاش ارزشمند جامعه جهانی برای موفقیت امر خلع سلاح نیز به خاطر مخالفت قدرتهای دارنده بمب هستهای، به عقب رانده شد.
موانع عاری سازی خاورمیانه از سلاح هسته ای
در سال 1974 به ابتکار ایران و همراهی مصر طرح عاریسازی خاورمیانه از سلاحها و کلاهکهای هستهای به تصویب سازمان ملل رسید و از آن زمان به بعد، اسرائیل به عنوان تنها دارنده سلاح هستهای در خاورمیانه، مانع اصلی تحقق قطعنامههای سازمان ملل در این مورد بوده است.
تواق هستهای ایران نیز یک گام به سوی خلع سلاح هستهای بود. همانطور که اوباما گفت، توافق هستهای ایران جامعترین توافق تاریخ عدم اشاعه سلاحهای هسته ای بود. با منطقهای کردن اصول این توافق، گام بلندی به سمت عاری سازی خاورمیانه برداشته میشد.
خروج آمریکا از برجام موجب کاهش شانس عاریسازی خاورمیانه از سلاح هستهای شده است. "دکترین خروج ترامپ" در کنار تصمیم وی برای بازسازی و نوسازی سلاحهای هسته ای، به امر خلع سلاح در سطح منطقه ای و جهانی ضربه زده است. بعد از ترومن، این اولین بار است که یک رئیس جمهور آمریکا این گونه گستاخانه به تعهد خلع سلاح پشت میکند.
تحلیلگران سیاسی به این نتیجه رسیده اند که در جهان امروز، بمب هستهای نمی تواند ضامن امنیت باشد. لذا سیاست نوسازی و توسعه سلاحهای هستهای ، موجب ایجاد رقابت در توسعه این سلاحهای مرگبار شده و صلح و ثبات جهانی را به خطر خواهد انداخت. این روند تقابلات قدرتهای جهانی را افزایش خواهد داد، مسیری که یادآور دوران جنگ سرد است.
تهدید سلاحهای هستهای موجب شد که جهان تلاش کند با معاهده ان پی تی، این تهدید را از مسیر "قانون و داوری"برطرف کند. اما متاسفانه "دکترین خروج" ترامپ، جهان را در آستانه رقابت جدید هستهای قرار داده است. هیچ چیز بیش از بمب هسته ای برای جهان خطرناک نیست. تنها تجدید تلاش ها و مذاکرات خلع سلاح میتواند این تهدید فوری راکاهش دهد.
انتهایی پیام
نظرات