به گزارش ایسنا دکتر عباس کاظمی در نشست نقد و بررسی "کتاب دانشگاه؛ از نردبان تا سایبان" که در دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد برگزار شد، اظهار کرد: دانشگاه با تاخیر گره خورده است. افراد به دانشگاه میروند چون کاری برای انجام دادن ندارند و میخواهند وقت خود را پرکنند یا پسران برای تاخیر در رفتن به سربازی دانشگاه را انتخاب میکنند. همچنین در برنامه توسعه دانشگاهی، تاخیر بهنوعی غایت توسعه و شیوه دانشگاهی برای دولتها است.
وی افزود: تاخیر از لحاظ اقتصادی نوعی ایدئولوژیک است و بحران جدیدی را به وجود آورده است. دانشگاه نوعی منجی و سرپناه است تا به واسطه آن انرژی جوانان تخلیه شود. دانشجویان در سن جوانی خود به جای لذت بردن از لذتهای دوران جوانی به درس، کنکور و امتحان مشغول بودهاند و هماکنون ما دچار بحران 30 سالگی شده که شامل بحران کار، یاس، ناامیدی و ... میشود.
نویسنده "کتاب دانشگاه؛ از نردبان تا سایبان" بیان کرد: دانشگاه به قفسی آهنین تبدیل شده که افراد خارج از آن هویتی نداشته و تنها به فردی تبدیل میشوند که دارای مدرک تحصیلی است، اما فاقد هرگونه شغلی است. همچنین دانشجو به فردی منفعل تبدیل میشود که فاقد هرگونه خلاقیت و مهارت است.
عضو هیات علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم بیان کرد: در پیمایشی که در دهه 50 صورت گرفت، حدود 56 درصد از افراد زندگی مطلوب را در گرو رفتن به دانشگاه میدانستند، اما در حال حاضر اینگونه نیست و دید افراد به دانشگاه تغییر کرده و دیگر آن را مکانی برای زندگی بهتر نمیدانند.
امروز دیگر کسی دانشگاه را نردبان ترقی نمیداند
کاظمی تصریح کرد: امروزه دانشگاه دیگر نردبان ترقی نیست، بلکه تبدیل به سایبانی شده است که افراد مختلفی را در بر میگیرد و همچون مادری است که تمام فرزندان خود را در برگرفته است.
وی افزود: در حال حاضر هدف دیگر افراد از رفتن به دانشگاه بیشتر از آنکه کسب علم باشد اخذ مدرک دکترا برای ترفیع رتبه یا انگیزههای مشابه است.
نویسنده کتاب "دانشگاه؛ از نردبان تا سایبان" گفت: دانشگاه همچون سایبانی موقتی است که طیف مشخصی از افراد را در خود جای میدهد، حتی کسانی که فارغالتحصیل میشوند همچنان در دانشگاه مانده و به کارهایی چون پژوهشگری، نگارش کتاب و نوشتن پایاننامه مشغول هستند.
عضو هیات علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم مطرح کرد: معنای دیگر نقش سایبانی دانشگاه، پدیده استاد- کارمند است. استاد دانشگاه بودن شغل بسیار آسانی است، زیرا دانشجویان در دانشگاهها برای ورود به عرصه بازار تربیت نمیشوند، بلکه در جهت کار در شرکتهای دولتی تربیت و آموزش دیده میشوند.
کاظمی بیان کرد: دانشگاه انسانهای بی مهارت را تربیت میکند. انسانهایی که فاقد مهارتهای بیرونی برای بازار کار و مهارتهای عمومی برای انجام امور روزمره هستند. علت این امر این است که دانشگاه فرصت کسب مهارت را از دانشجو سلب کرده است.
وی افزود: امروزه دانشگاه با زندگی مردم ارتباطی ندارد و برای سازمانهای دولتی نیز کارهایی همچون پروژه تحقیقی انجام میدهد که معمولا کاری غیرکاربردی و غیر مفید برای سازمانهای دولتی است.
نویسنده کتاب "دانشگاه؛ از نردبان تا سایبان" اظهار کرد: تصور ما از استاد دانشگاه فردی است که به صورت تمام وقت، عاشقانه و متعهدانه نسبت به جامعه آگاه باشد و دردهای جامعه را بشناسد و صدای مردم باشد، همچنین برای سازمانهای دولتی نیز نقش مفیدی را ایفا کند.
کاظمی خاطرنشان کرد: دانشگاه دارای کارکردهایی چون توسعه علمی، تربیت متخصص برای نهادهای دولتی و تربیت جامعه متوسط است. حداقل کارکرد دانشگاه تربیت طبقه متوسط است، زیرا این قشر موتور محرک جامعه هستند.
عضو هیات علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم افزود: اتفاقی که اخیرا رخ داده، این است که طبقه متوسط در حال تربیت دانشگاه است و دانشگاه مطابق با شرایط دانشجو تغییر پیدا کرده است.
عضو هیات علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم گفت: انسانها عوض نشدهاند بلکه دانشگاه در حال تغییر است و دانشگاه در حال تربیت طبقه متوسطی است که فاقد آینده شغلی است و تاخیر دارد.
انتهای پیام
نظرات