به گزارش ایسنا، ابراهیم گلستان در یادداشتی به مناسبت ۸۴ سالگی جمشید مشایخی در روزنامه ایران نوشت: «اگر جمشید مشایخی، جمشید مشایخی نبود برای من، دست کم برای من، هرگز میسر نبود که آن بازی بیمانند را از او بگیرم. اول هم نگرفتم و از فیلمبرداری بار اول هم اصلاً راضی نبودم ولی میدانستم که راه و رسمی که برای بازیگری در ایران به راه افتاده بود و دو جور مشخص هم بود و این دو جور مشخص به درد من نمیخورد باید انگولکی کرد تا از آن گیرکردگی بیرون بیاید. همین!
عین همین سیستم بازی برای شعرخوانی و نثرخوانی هم دو - سه جور داشت که هر دو - سه جور قلابی بود. در ذهنها هم این تصور نقش جامدی بسته بود که این جورهای متداول انگار که وحی آسمانی باشد باید با وجود فکر ساده و درست به همان حال لکنته بودن بماند - و الا که هنرمندانه و «پیشرو» و «مبارز» و «مترقی» و چندین صفت قلابی دیگر نخواهد بود. همه جور صفت میآوردند غیر از «مثل بچه آدم» حرف زدن. از شاه تا گدا. گفتم شما به سخنرانی خود شاه هم در آن جشنهای دو هزار و پانصد ساله نگاه کنید، میبینید آن مهملات شجاعالدین شفایی هم همانجور «دکلمهوار» شده است. نظیرهای دیگری هم در کسب و کارهای دیگر هست. همه جورش غیر از مثل «بچه آدم». حتی مثل بچه آدم هم کلاه روی سر خودشان نمیگذارند.
خدا قوت! من فقط خواستم جمشید مشایخی از آن رسم بیاید بیرون. آمد بیرون. این بیرون آمدن است، همین درآمدن که برای همه حرفها باید سرمشق باشد. ببین چه میخواهی بگویی اما آن جور نگو که میگویند رسم است. بر هفت جد هر چه رسم است لعنت. به «رسم» چکار داری؟ از شعور پیروی کن! از «شعور» و فقط از شعور و نه از مدلهایی که برایت میسازند و تحویل و تحمیل میکنند. فقط مبادا که شعورت برود دنبال «رسم»!
همین!»
محمود دولتآبادی هم در یادداشتی برای همین روزنامه نوشت: «خوب است که درباره تولد جمشید مشایخی، هنرمند درخشان بازیگر نقش «کمالالملک» و رضا خوشنویس در آثار زندهیاد علی حاتمی مینویسم؛ اگر چه هم امروز از کنار گوشم خبر تشییع دوست و شاعر درویش مسلک «اصلان اصلانیان» شنیده میشود و این اندوه بسیار و شادی اندک دیری است به هم آمیخته در روان ما. پس همان قدر که متأثرم از آن درگذشت، خرسندم از این که میتوانم از بودگاری جمشید مشایخی یاد کنم و هنرمندی او را در برخی نقشها که یاد کردم بستایم. جمشید بیش از آن که ارائه داد ظرفیت هنری داشت اما چه توان کرد که جامعه ما و آنها که خود را قیم همه امور میشمارند و از آن جمله قیم هنر نیز، نه فهمش را دارند و نه درک و مسئولیتش را که هنرمندانی چون مشایخی را در سطح آثاری چون اجرای نقش کمالالملک نگه دارند و او را فرونکشانند تا اجرای نقشهایی که بهایشان همان دستمزد ناقابلی است که هنرمند میستاند تا با آن چندرغاز چند صباحی روزگار بگذراند. باری... اهل نظر به هنر و هنرمندان خود احترام میگذارند و ظرفیتهایی که جمشید مشایخی اقبال بروزش را یافت از برکت نبوغ علی حاتمی، بسیار در خور احترام است و من زادروز جمشید عزیز را با قدرشناسی تبریک میگویم و برای ایشان تندرستی و بقای سالیان آرزو میکنم.»
انتهای پیام
نظرات