یک روانشناس در رابطه با آثار و پیامدهای ازدواج دیرهنگام، عنوان کرد: ازدواج یکی از مراحل مسیر طبیعی رشد در انسان است، همه انسانها مراحل رشدی را سپری میکنند که این مراحل تکالیفی را به همراه میآورد؛ در دوره بزرگسالی ما در مرحله صمیمیت و روابط عاطفی قرار میگیریم.
احمد ترابی در گفتوگو با خبرنگار ایسنا، افزود: ازدواج یکی از تکالیف اساسی و مهم در طی مراحل وجودی انسان است که عدم تحقق به موقع آن مانع حرکت صحیح و طبیعی انسانها است؛ بالا رفتن سن ازدواج طبعا مانع گذراندن مسیر رشد و تعالی انسان است، مسئله ازدواج به هنگام یکی از مسائلی است که از نظر بهداشت روانشناختی حائز اهمیت است.
این روانشناس ادامه داد: افرادی که ازدواج به هنگام ندارند، معمولا از ثمرات یک زندگی رضایت بخش، ایمن، لذت بخش، توام با شادکامی و بهزیستی روانی برخوردار نبوده و همیشه یک نوع بلاتکلیفی و فاقد هویت و به نوعی سردرگمی را تجربه میکنند و در صورت عدم پایبندی به اصول اخلاقی، اکثرا با لذت طلبیها و کام جوییهای بدلی به دنبال تکیه گاههای غیر حقیقی هستند تا از فشارهای روانی آسوده شوند، یا به نوعی آن را تعدیل کنند.
وی در خصوص اثرات منفی و مخرب در ازدواج دیرهنگام تصریح کرد: اثرات روانشناختی در سطح فردی یکی از تاثیرات تاخیر در ازدواج است که در توضیح این مسئله می توان گفت تاخیر در ازدواج می تواند معضلاتی در محیط خانوادگی در پی داشته باشد، به عنوان مثال کاهش حمایتهای مختلف از نظر مالی، عاطفی، شناختی، انگیزشی که به دلیل به هنگام نبودن ازدواج فرد هیچگونه رغبت و اشتیاقی بین اعضای خانواده در این امر وجود ندارد؛ همچنین فرد مجرد با افزایش سن در معیارهای انتخاب همسر دچار نوعی وسواس می شود که این موضوع جو خانواده را با چالشهایی در ازدواج مواجه میکند.
ترابی عنوان کرد: افرادی که دیر ازدواج می کنند، از سوی اعضای خانواده به عنوان فردی سربار و فاقد مسئولیتپذیری یا خودکارآمدی لازم جهت تشکیل و ادارهی امور زندگی در نظر گرفته میشوند.
وی اظهار کرد: احساس نگرانی والدین ازآینده مبهم و سردرگم فرد مجرد، به ویژه دختران، و احساس ترس از آینده او، در صورت فوت والدین و عدم حمایت سایر اعضای خانواده نسبت به فرد مجرد، عدم پذیرش افراد، آرا، افکار، پیشنهادات و قدرت تصمیم گیری و برنامه ریزی فرد مجرد از سوی اعضای خانواده و اقوام با توجه به اینکه پختگی وی در مسائل زندگی کافی نیست، از دیگر آفات ازدواج دیرهنگام است.
این روانشناس بالینی در ادامه به توضیح اثرات روانشناختی در سطح اجتماعی پرداخت و گفت: از آنجا که جامعه متشکل از واحدهای کوچکی به نام خانواده است، لذا تاخیر در ازدواج و در بدترین حالت، عدم ازدواج برخی از افراد، بنیان های خانواده را با خطر اضمحلال مواجه کرده و موجب اختلال در کارکردهای خانواده و ارزشهای آن میشود.
وی خاطرنشان کرد: در مقوله آسیب های اجتماعی، به وضوح بین ازدواج دیرهنگام و تجرد با وقوع برخی از مفاسد و جرایم اخلاقی ارتباط تنگاتنگی به چشم می خورد، در واقع منشا تغییرات رفتاری و اخلاقی مانند تنوع طلبی جنسی و روی آوردن به روابط نامشروع، در اجتماعات کنونی، تاخیر در ازدواج است.
ترابی در خصوص اثرات روانشناختی در سطح جنسی، افزود: در ازدواج دیرهنگام، اکثر مشکلات زوجین در روابط جنسی آن ها بروز پیدا می کند، چراکه سال های بسیاری از بلوغ جنسی زوجین گذشته و طبیعتا این احساس نیاز و میل از سوی دو طرف به گونه ای ناسالم تعدیل یا سرکوب شده است، همچنین مشکلاتی مانند کاهش میل جنسی، واژینیسم(مقاربت دردناک) و احتمال سرطان دهانه رحم در خانم ها به علت سرکوب نیازهای جنسی وجود دارد؛ ممکن است گاهی طرف مقابل به دلیل تاخیر در ازدواج، تجارب جنسی گوناگونی را داشته باشد که در اولین رابطه، این موضوع خود را نشان می دهد و باعث بدبینی زوجین می شود.
وی تصریح کرد: خانم ها در دهه چهارم و آقایان در دهه پنجم با اختلاف نیاز جنسی مواجه هستند، تب و تاب جنسی مرد در این سن، به لحاظ فیزیولوژیک رو به کاهش و سردی رفته و نیازهای جنسی زن، بیدار و فعال شده است، این تفاوت و اختلاف مشکلاتی در رابطه دو طرف مخصوصا زنان پدید می آورد.
وی در پایان تاکید کرد: توجه به این نکته که سن بالای بارداری در زنان به طبع ازدواج دیرهنگام، نقایص ژنتیکی مانند سندرم دان و خطر بارداری را افزایش می دهد، خائز اهمیت فراوان است.
انتهای پیام
نظرات