سازمان محیط زیست تو این مملکت چه سودی به حال مردم و طبیعت داشته که این همه هم برق مصرف کرده؟ درش رو پلمپ کنن و پشت میز نشینهاش رو بیرون کنن.

چرا برای چنین مدیریتی در سازمان حفاظت محیط زیست باید خون گریست؟!واقعاً از این غم‌انگیزتر، تاسف‌بارتر و شرم‌آورتر هم چیزی هست؟ سازمانی که باید رهبری مدیریت درست مصرف را در این روزهای بحرانی کمبود آب، انرژی و گرمای هوا برعهده گیرد، حتی ناتوان از مدیریت مصرف ساختمان مرکزی خود در پردیسان است؛ معلوم است که مردم حرف مدیران در چنین سازمانی را جدی نمی‌گیرند. سازمانی که رییس و همه معاونین و مدیرانش با خودروهای اختصاصی تردد کرده و اغلب پرسنلش هم از خودروهای شخصی و تک‌سرنشین سود می‌جویند، به نحوی که برای پارک خودرو همیشه رقابت وجود دارد؛ چگونه می‌خواهد مشکل ترافیک و آلودگی هوا و ناهنجاری صوتی را در سطح تهران و دیگر کلان‌شهرها حل کند؟ بدیهی است که مردم به ریشِ چنین سازمانی می‌خندند اگر شهروندان را دعوت به استفاده از وسایل نقلیه عمومی یا دوچرخه کند! سازمانی که عاجز از اجرای فرآیند تفکیک زباله در ساختمان مرکزی‌اش است و تصویر زباله‌های رهاشده و مخلوط در اطراف سطل‌های زباله و حضور پرشمار سگ‌ها و گربه‌ها در اطراف آنها، تصویر غالب هر روزه‌اش است، چگونه می‌خواهد به جنگ زباله‌ها در کلان کشور رود و سازمانی که هنوز سطح قابل توجهی از فضای سبزش چمن و گل و گونه‌های آب‌بر و غیربومی هستند، چگونه می‌خواهد مردم را دعوت به صرفه‌جویی در آب و حراست از گونه‌های اندک وطن کند؟! با چنین افرادی که در خلوت خویش آن کارِ دیگر می‌کنند، آیا انتظار دارید اعتماد ملی به دولت و نظام افزایش یابد؟