تاریخ حیات در فلات ایران به بیش از سه هزار سال پیش باز میگردد. اینکه مردم در طول اعصار متمادی توانستهاند، در اقلیم گرم و خشک و کم آب ایران زندگی کنند به معنای آن است که مردم آب را به درستی مصرف کردهاند، اما اینکه اکنون وضعیت به چه شکلی درآمده که در سالهای اخیر واژه "بحران آب" زیاد به گوش میرسد، مسالهای است که شاید نفسهای حیات را در ایران به شماره بیاندازد.
آب در رگهای حیات ایران در طول قرنهای گذشته جریان داشته و مردم در همه این اعصار بدون کمترین دخل و تصرفی در طبیعت و تنها با ایجاد تعادلی پایدار در زندگی خود و سازگاری با طبیعت به حیات در این سرزمین کم آب ادامه دادند، اما در دهه اخیر بحث آب به دغدغهای جدی برای مردم در کشور تبدیل شده است به شکلی که اکنون همه از واژه "بحران آب" هراس دارند.
آب نیاز ابتدایی انسانها برای حیات است اما در حال حاضر شرایط به شکلی پیش رفته که به جای آب، "بحران آب" زندگی و افکار مردم را در مناطق مختلف ایران در خود غرق کرده است و میلیونها نفر در کشور و به خصوص در استان خوزستان دغدغه نیاز اولیه حیات خود، یعنی دغدغه آب را دارند، نیازی که نه تنها حق هر انسان، بلکه ابتداییترین حق هر موجود زندهای بر روی زمین است.
دخل و تصرف در طبیعت و حکمرانی تصمیمات نادرست مدیریتی و سیاسی در بحث انتقال آب از منطقهای به منطقهای دیگر در کشور شرایطی را به وجود آورده که پس از قرنها با مشکلاتی در بحث آب مواجه شویم، مشکلاتی از جنس نیازهای اولیه حیات که قرار باشد، این نیازها تامین نشود، باید در انتظار مرگ حیات در فلاتی باشیم که مردم آن هزاران سال با کم آبی و خشکسالی در آن زیستهاند.
با توجه به اینکه اقلیم و بارندگیها در استانهای مختلف کشور متفاوت است، بحران آب در ایران یکسان نیست و هر منطقه با منطقهای دیگر از نظر منابع آبی و تامین آب مورد نیاز مردم و سایر بخشها متفاوت است. استان خوزستان با وجود منابع آبی بسیار، رودخانهها و سدهای بیشماری که بر روی این رودخانهها قرار دارد، یکی از اصلیترین قربانیان بحران آب است. از بحران آب در خوزستان با وجود منابع عظیم آبی میتوان به عنوان یک بحران خودساخته یا انسان ساز نام برد، بحرانی که با دخل و تصرف در طبیعت و تصمیمات نادرست مدیریتی و سیاسی در بحث انتقال آب، گلوی خوزستان را میفشارد و زندگی را برای مردم این استان دشوارتر از همیشه کرده است.
بحران آب این روزها مانند خوره به جان شهرهای مختلف خوزستان افتاده و همه را در نوردیده است به شکلی که مردم بسیاری از شهرها در خوزستان برای تامین آب شرب مورد نیاز خود، آب میخرند. این مساله مردم را در خوزستان به تنگ آورده و همراهی آن با ریزگردها، شرایط را به نحوی کرده است که باید به تماشای آخرین نفسهای حیات در خوزستان بنشینیم تا روزی با دهان تشنه زیر خروارها خاک بی توجهی مسئولان دفن شود.
بی آبی و بحران آب پیامدهای ناگوار شیوههای غلط مدیریتی و تصمیمات نادرستی است که کنار کمبود بارشها و استفاده نادرست از منابع آبی، خوزستان را به این حال و روز انداخته است. این شرایط آبی در خوزستان زندگی مردم، کشاورزان، دامداران، صنعتگران و... را با خطر جدی مواجه کرده و کار به جایی رسیده است که مردم در بسیاری از مناطق با کمبود جدی آب شرب مواجه هستند و مناطقی نیز که آب دارند، آبی بی کیفیت است. در قرن بیست و یکم، حرف زدن از این که مردم آب بخرند یا برای تهیه آن ساعتها در صف بایستند، مسالهای بسیار دردناک است.
اینکه بسیاری از مردم خوزستان به دلیل شرایط به وجود آمده تشنه بمانند و کشتها، نخلستانها و زمینهای زراعی در استان از بین بروند، تصویری است که در آیندهای نه چندان دور و با تداوم روند کنونی بحران آب، وضعیت بارشها و تصمیمات نادرست مدیریتی در بحث انتقال آب، خواهیم دید. شرایط کنونی به وجود آمده در استان - از جمله بحران یکماهه شوری آب در آبادان و خرمشهر که با اقدامات انجام شده توسط مسئولین استان مدیریت شد -میتواند زنگ خطری برای مسئولان باشد تا با مدیریت یکپارچه منابع آبی و به دور از جزیرهای فکر کردن، شرایط را به شکلی پیش ببرند تا شاهد تصویر ناگوار تبدیل خوزستان به خُشکستان نباشیم.
در شرایط حساس کنونی که مردم خوزستان با مشکلات فراوانی دست و پنجه نرم میکنند، بحران آب قوز بالا قوز شده است. مشکل کم آبی و بحران آب تاثیر بسیاری بر روند افزایش مهاجرت، تغییر مشاغل، افزایش تنشهای اجتماعی و... دارد و اگر شرایط آبی در سالهای آینده نیز در خوزستان به همین شکل پیش رود و عدهای نیز آب خوزستان را انتقال دهند و ریزگردها نیز بیشتر از گذشته در استان خودنمایی کند، دیگر خوزستان جایی برای زندگی نیست و باید منتظر مرگ حیات در این استان بود.
برای گذر از شرایط کنونی در خوزستان، باید تصمیمات قاطع و شفافی از سوی مسئولان به خصوص مسئولان وزارت نیرو و سران کشور در بحث انتقال آب که اساسیترین دغدغه مردم استان است، اتخاذ شود. این تصمیمات باید به دور از بخشینگری و به صورت یکپارچه در تمام سطوح اتخاذ شوند زیرا بخشینگری به مساله آب یکی از اصلیترین نگرانیهای مردم خوزستان است. تصمیمات نادرست مدیران بخشینگر در طول سالهای گذشته خوزستان را به این روز انداخته که مردم در این استان آب میخرند و یا در خیابانها برای تشنگی فرزندانشان با بشکههای خالی تجمع میکنند تا شاید کسی آنها را ببیند و برای حل دردهای لاعلاجشان فکری اساسی بکند.
یادداشت از: شایان حاجی نجف خبرنگار ایسنا خوزستان
انتهای پیام
نظرات