به گزارش ایسنا، مهرداد خدیر در عصر ایران نوشت: «رییسجمهوری آمریکا توییت کرده که تصمیم خود دربارۀ ماندن یا نماندن در برجام یا توافق هستهای ۶ کشور با ایران در وین را زودتر از ۲۲ اردیبهشت و همین امشب (سهشنبه) اعلام میکند.
جدای این که دونالد ترامپ به تعهد ایالات متحده پایبند می ماند یا برای اثبات تافتۀ جدا بافته بودن از اروپا از برجام خارج می شود به این بهانه می توان نگاهی به پیشینۀ دغدغۀ همۀ رؤسای جمهوری ایالات متحده در این ۴۰ سال انداخت که انگار هیچگاه از ایران غافل یا آسودهخاطر نبوده اند؛ هر چند که این یکی متفاوت تر به نظر می رسد و عیان و عریان به صحنه آمده است.
در این مورد خاص البته حدس این قلم این است که به جای اعلام صریح خروج از برجام یا در عین آن پیشنهاد یک «برجام خوب!» را مطرح کند تا توپ را به زمین ایران بیندازد و بتواند به شرکای اروپایی بگوید قصد اصلاح و رفع نقص را دارد و طبیعتا چون ایران نخواهد پذیرفت، مسئولیت را از خود ساقط کند.
هنگام پیروزی انقلاب اسلامی در ایران در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ جیمی کارتر، رییسجمهوری آمریکا بود که افسوس می خورد، چرا شاه دو سال قبل پیشنهاد او را برای گشایش فضای سیاسی و برگزاری انتخاباتی که طبعا به پیروزی نیروهای ملی میانجامید وقعی ننهاد و گمان برد آمریکایی ها مانند دوران جان. اف. کندی به دنبال تحمیل علی امینی دیگری هستند.
در خرداد ۱۳۵۶ خورشیدی کریم سنجابی، داریوش فروهر و شاپور بختیار در نامهای سرگشاده خواستار برگزاری انتخاباتی آزاد و تغییر دولت امیرعباس هویدا شدند. شاه البته هویدا را پس از آن کنار گذاشت اما نه از رهگذار انتخابات دموکراتیک پارلمانی. نخستوزیر تازهای گماشت و نه یک سیاستمدار حرفهای مانند امینی و سنجابی که یک تکنوکرات غیر سیاسی که کسی جز جمشید آموزگار نبود و اتفاقات بعد که نشان داد چقدر از این دهنکجی زیان دید.
دو سال بعد هم پذیرش همین شاه سرنگون شده و بیمار با نامی مستعار در بیمارستانی در نیویورک و متعاقب آن اشغال سفارت آمریکا در تهران و حملۀ ناکام نظامی به طبس که درست ۲۹ سال قبل در چنین روزهایی اتفاق افتاد، همه و همه از نام ایران در ذهن کارتر یک کابوس ساخت و بهای آن را هم با ناکام ماندن در انتخاب مجدد پرداخت. گروگان ها نیز پس از ۴۴۴ روز و هنگامی در فرانکفورت تحویل آمریکایی ها شدند که رونالد ریگان سوگند ریاست جمهوری ادا می کرد.
نوبت به رونالد ریگان رسید که علی القاعده باید خود را وامدار ایران می دانست اما به صراحت گفت: در تهران یک دولت میانه رو باید روی کار بیاید!
بعدتر ریگان نیز در ماجرای روبرت مک فارلین و تبادل گروگانها در لبنان درگیر ایران شد و رسانههای آمریکایی اصطلاح «ایران کنترا» را ابداع کردند؛ با این ادعا که پول حاصله به مخالفان حکومت نیکاراگوئه پرداخت می شده است.
پس از ریگان نوبت به جرج بوش پدر رسید که او نیز جمهوریخواه بود. وقتی به ریاست جمهوری رسید که جنگ ایران و عراق تمام شده بود ولی بر سر سلمان رشدی میان ایران و متحد آمریکا - بریتانیا - تنش شدیدی درگرفت و طبعا در کنار لندن قرار گرفتند. پس از آن اما نام ایران برای او به خاطر نقشی که میتوانست در حملۀ آمریکا به عراق ایفا کند، اهمیت داشت. بوش پدر برای آزادسازی کویت به عراق حمله کرد ولی در نهایت صدام را برنینداخت شاید بیشتر به این سبب که موقعیت ایران در منطقه تقویت نشود.
دوران جرج بوش پدر تجدید نشد و جمهوریخواهان پس از ۱۲ سال قدرت را به دموکراتها واگذار کردند. بیل کلینتون لحن نرمتری در قبال ایران داشت اما تحریم های هر ساله را تمدید میکرد و پس از تنش میان ایران و اروپا بر سر ماجرای رستوران میکونوس آمریکا نیز بدگمانتر شد.
روی کار آمدن سیدمحمد خاتمی در ایران و اظهار تأسف خانم مادلین آلبرایت، وزیر خارجه جدید از دخالت آمریکا در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و همنظر بودن نسبی دو کشور در بحران شبهجزیره بالکان و نقش ویژه ایالات متحده در تنبیه صربها و نجات بوسنیاییها به قاعده باید از تنشهای قبلی میکاست و انتظار میرفت دو رییسجمهور در نیویورک و در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل دیدار کنند ولی رییسجمهوری اصلاحطلب ایران چنین امکان یا اجازهای نیافت و کلینتون نیز از بیم یهودیان متنفذ گام بلندی برای کاهش ارتفاع دیوار بیاعتمادی برنداشت تا نوبت به جرج بوش پسر رسید که همدردی دولت اصلاحطلب ایران با قربانیان ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ را با قرار دادن نام ایران در محور شرارت پاسخ داد و تحت تأثیر گزارشی از سازمان مجاهدین خلق (منافقین) پروندۀ فعالیتهای هستهای در ایران را گشود.
درست در فضایی که تبلیغات سنگین علیه حکومت عراق با ادعای تولید سلاحهای کشتار جمعی، زمین را زیر پای صدام حسین داغ کرده بود. بوش در کتاب خاطرات خود البته تصریح می کند به دنبال تغییر رفتار جمهوری اسلامی بوده نه تغییر حکومت.
پرونده هستهای ایران دغدغۀ باراک اوباما، رییسجمهوری بعدی و دموکرات آمریکا هم بود اما او به شیوۀ خود این موضوع را حل کرد. نخست با اعمال تحریمهای سنگین و فلجکننده و واداشتن ایران به مذاکره و سپس مذاکره و توافق با ایران در دوران پس از احمدینژاد و در این میان جواد ظریف و تیم هستهای نیز توانستند موضوع نطنز را از فردو جدا کنند و برنامۀ موشکی را هم از هستهای و مدت ۱۰ ساله برای توقف غنیسازی گذاشتند و نه الیالابد و بدین ترتیب اصل حق فعالیت هستهای را به ثبت رساندند و قطعنامههای قبلی هم باطل شد و این هنری بود که تیم مذاکرات هستهای ایران به خرج داد.
در سال ۱۳۲۰ وقتی محمدعلی فروغی نخستوزیر شد و ایران را از بیطرفی خارج و اعلام کرد ما نیز به متفقین پیوستیم و از آمریکا هم دعوت کرد، در نگاه ظاهر، بین ایران با اشغالکنندگان دست دوستی داده بود؛ در حالی که تدبیر فروغی یکپارچگی ایران را حفظ کرده و بهانهای برای ادامۀ حضور پس از جنگ باقی نگذاشته بود.
نکتۀ ظریفی که تماشاگری در مجلس به نام محمدعلی روشن درنیافت که اگر دریافته بود، سنگی به سوی فروغی پرتاب نمیکرد و پیرمرد هم چند ماه بعد درگذشت و البته ایران ماند و کار سیاستمدار همین است. ترجیح منافع کشور بر مصالح خود.
اکنون و ساعاتی قبل از اعلام تصمیم ترامپ لعنتی داستان از دو حال خارج نیست. یا در برجام میماند که نشان میدهد تلاشهای دیپلماتیک ایران ثمر داده و هارت و پورتها نتیجه نبخشیده است. این احتمال البته بسیار بسیار اندک است و اگر بماند برای مهلتدهی است و با ضربالاجلی مثلا یک ماهه. احتمال قویتر و نزدیک به یقین این است که دونالد ترامپ ساعت ۲۲ و ۳۰ دقیقه امشب - سه شنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۷ - از برجام خارج شود تا شرکای اروپایی و روسیه و چین را تحقیر کند و بگوید آمریکا، آمریکاست و در کنار دیگران نمیایستد و اگر ایران به دنبال توافق است باید به توافقی جدید تن دهد تا مثلا آمریکا شرط بگذارد بُرد موشکها بیش از ۳۰۰ کیلومتر نباید باشد یا به جای ۱۰ سال ۱۰۰ سال غنیسازی را متوقف میسازد و قس علی هذا.
بدین ترتیب یک رییسجمهوری دیگر آمریکا درگیر پرونده ایران میشود تا در چهلمین سال جمهوری اسلامی این حکایت همچنان ادامه داشته باشد.
دلواپسان داخلی البته زبان به سرزنش میگشایند که دیدید؟ نگفته بودیم؟ اما چی را نگفته بودید؟ اگر برجام نبود که به جای آمریکا با ۶ کشور طرف بودیم و به فرض که با خروج آمریکا برجام برجا نماند، باز در همین سه سال نفسی گرفتیم و بستر حقوقی برای پیگیری فراهم است.»
انتهای پیام
نظرات