اما بنا به دلایلی همچون اقامت ایشان در خارج کشور و دوری راه، این موضوع میسر نشد اما همچنان در اندیشهی دیدن این خانه بودم تا این که پس از 10 سال در سال 1388 خود آقای سخندان زنگ زد و گفت: به یزد آمدم و قصد اهدای این خانه را دارم و با آقای دکتر «محمود رشیقی فیروزآبادی» چشم پزشک نامی ایران هم صحبت کردهام که گفته است؛ «هرجا که مسرّت گفت. اهدا کن».
فردای آن روز و پس بررسی تمام جوانب، این جانب اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان را بهترین جا تشخیص دادم زیرا که با خبر شده بودم که سازمان مذکور در تهران با خرید و مرمّت خانهی بزرگانی مانند «جلال آل احمد»، «پروین اعتصامی» و غیره سعی در نگهداری آنان دارد.
از سویی آقای سخندان عزم خود را جزم کرده بود که خانه را اهدا کند تا یاد و نام فرخی زنده بماند و حتی موافقت خواهرش را که مالک یک دانگ آن خانه بود نیز جلب کرده بود و با حضور نمایندهی قانونی میراث فرهنگی یزد در یکی از دفاتر اسناد رسمی یزد، خانهی فرخی یزدی رسماً واگذار شد.
همچنین آقای سخندان قول داد بخشی از هزینهی بازسازی را بپردازد و پس از راهاندازی خانه موزهی فرخی در این بنا، برخی از اشیای برجای مانده از فرخی را به این موزه اهداء کند.
پس از آن در سال 1392 با تشکیل هیات امنای خانهی فرخی یزدی متشکل از آقای سخندان و گروهی از فرهنگیان یزد و برگزاری جلسه با مدیر وقت میراث فرهنگی آقای مهندس شرافت، طرح بازسازی و مرمت خانه آغاز شد و این جانب به عنوان نمایندهی هیئت امناء پیگیر ساخت و ساز آن بنا شدم. حتی «علی زهرایی» یکی از اعضای هیات امناء با هزینهی شخصی نسبت به نقشهبرداری این خانه و تهیهی طرح کاربری فرهنگی خانه اقدام کرد اما میراث فرهنگی یزد نپذیرفت و اعلام کرد که خودمان خانه را آمادهسازی و مبلمان میکنیم.
با این وجود هر سال نگارنده با این سخن تکراری روبرو میشود که «انشاالله در 25 مهر همزمان با سالروز شهادت فرخی، خانه وی بازگشایی میشود» و چه بسا ممکن است امسال نیز این جملهی تکراری از سوی میراث فرهنگی یزد گفته شود.
اکنون که در آستانهی هشتادمین سال شهادت فرخی قرار داریم لذا شایسته و بایسته است که این خانه به آبرومندترین وضع آمادهسازی شده و در معرض دید مشتاقان و علاقهمندان قرار گیرد
یادداشت از: حسین مسرت محقق و پژوهشگر فرهنگی یزد
انتهای پیام
نظرات