به گزارش ایسنا، احتمال فروش سهم اندکی از شرکت نفتی دولتی آرامکو برای نخستین بار در جریان مصاحبه شاهزاده محمد بن سلمان، نایب ولیعهد وقت عربستان در ژانویه سال ۲۰۱۶ با یک روزنامه مطرح شد.
اگرچه این موضوع در بخش مربوط به اصلاحات اقتصادی، تنوع سازی و خصوصی سازی داراییهای دولتی، مورد اشاره مختصری قرار گرفته بود اما همین اشاره فعالیت زیادی را از سوی مشاوران، بانکداران، بازارهای سهام، دولتها و خبرنگاران برانگیخت و همه برای سود بردن از فروش قرن رقابت میکردند.
آرامکو مکررا مجموعه حسابهایی را بر اساس استانداردهای بینالمللی تهیه کرد و حسابرسی خارجی ذخایر نفت خود را برای سرمایه گذاران آماده کرد.
تصمیم عربستان برای عرضه سهام آرامکو رقابت بورسهای جهانی از جمله بورس آمریکا، انگلیس و هنگ کنگ را برای بردن سهمی از این عرضه اولیه برانگیخته و این بورسها در تلاش خود از حمایتهای دولتی برخوردار هستند.
تدارکات فنی برای فروش نیز ظاهرا طی دو سال گذشته تکمیل شده اما تاریخ دقیق برای فروش مکررا به تعویق افتاده است.
تصمیم درباره عرضه، مکان و زمان آن به دولت عربستان برمیگردد نه آرامکو در واقع، محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی تصمیم نهایی را میگیرد.
اما هیچ زمانی برای این تصمیم گیری مشخص نشده است و به نظر میرسد زمان عرضه اولیه عمومی سهام آرامکو به سال ۲۰۱۹ موکول شده است.
سیاستگذاران سعودی خاطرنشان کردهاند که سهام آرامکو در بازار بورس داخلی عرضه خواهد شد اما در حقیقت هیچ تعهد قوی برای عرضه بین المللی آن وجود ندارد.
دولت عربستان گزینههای مختلفی از عرضه سهام فقط به صورت داخلی تا فروش خصوصی به یک شریک استراتژیک و عرضه بین المللی یا ترکیبی از این سه گزینه دارد.
هر چه فرایند تصمیم گیری به تاخیر بیافتد، احتمال اینکه فروش سهام آرامکو انجام نشود یا به یک عرضه داخلی محدود شود، قوت میگیرد.
ابتکار گازی
برای نخستین بار نخواهد بود که یک ابتکار استراتژیک بزرگ تغییرات قابل توجهی پیدا میکند یا بی سر و صدا لغو میشود.
ابتکار گازی عربستان سعودی در سال ۱۹۹۸ آغاز شد که قیمتهای نفت افت کرده و این کشور در مضیقه مالی قرار گرفته بود.
این ابتکار گازی بخشی از یک بسته گسترده اصلاحاتی است که تنوع سازی اقتصاد، کاهش نقش دولت و افزایش مشارکت بخش خصوصی را هدف گرفتهاند.
این ابتکار علاقه فزاینده شرکتهای نفتی بین المللی را برانگیخت اما به مدت چند سال بدون اینکه پیشرفتی داشته باشد پیچ و خم پیدا کرد تا اینکه سرانجام در سال ۲۰۰۲ بیسر و صدا مسکوت شد.
این پرسش مطرح است که آیا خصوصی سازی بخشی از آرامکو نیز به همین سرنوشت دچار میشود؟
تلاشهای اصلاحاتی در عربستان معمولا دورهای است. افت شدید قیمت نفت و درآمدهای نفتی، تنوع سازی و خصوصی سازی را در برنامههای سیاسی این کشور قرار داد و زمانی که قیمتها بهبود یافت، روند مذکور آهسته شد.
پیشنهاد فروش سهام در آرامکو نیز مانند ابتکار گازی زمانی اتخاذ شد که قیمتها در اوایل سال ۲۰۱۶ به رکورد پایینی سقوط کرد.
منطق مبهم
برای شروع، منطق فروش سهام در آرامکو هرگز روشن نبوده است.
خصوصی سازی بخشی از آرامکو ممکن است به بهبود حاکمیت سازمانی منجر شود. ولیعهد عربستان در مصاحبه خود به شفافیت بهبود یافته و مقابله با فساد احتمالی به عنوان دلایل این تصمیم اشاره کرده بود.
فروش سهام در بازار داخلی ممکن است به شهروندان سعودی حس مالکیت بخشیده و به توسعه صنعت خدمات مالی داخلی کمک کند.
فروش سهام آرامکو میتواند نخستین گام به سوی تنوعسازی داراییهای دولتی و درآمدها از بخش نفت باشد یا به سادگی میتواند یک تمرین افزایش درآمد باشد. طرح فروش سهام آرامکو مربوط به زمانی است که درآمدهای دولتی به شدت کاهش پیدا کرده بود و بودجه دولت با کسری شدید مواجه بود و ذخایر مالی به سرعت کاهش پیدا میکردند.
فروش در داخل آرامکو و در بخشهایی از جامعه سعودی جنجالی بوده و بسیاری از مردم در خفا درباره منطقی بودن این اقدام پرسش میکنند.
مدیران و کارمندان آرامکو در برابر این اظهارات که این شرکت به درستی اداره نمیشود واکنش منفی نشان داده و میگویند در واقع آرامکو یکی از موسسات برخوردار از بهترین مدیریت در عربستان است.
فروش سهام در بازار سهام داخلی یا به خارجیها اگر باعث شود منابع به سوی ثروتمندان و مالکان خارجی هدایت شود، ممکن است مزایای ثروت نفتی را برای اقشار کم درآمد کاهش دهد.
منتقدان از این نگران بودند که فروش سهام در زمانی که قیمت نفت به کف رسیده است، ممکن است ارزش سهام آرامکو را کمتر از حد واقعی نشان دهد.
سرانجام اینکه فروش سهام ناچیزتر از میزان است که تنوع سازی معناداری را حاصل کند یا پول قابل توجهی را برای دولت به ارمغان آورد.
فروش ۵ درصد از این شرکت برای اینکه وابستگی دولت به نفت کاهش قابل توجهی پیدا کند، کافی نیست.
حتی اگر با این فروش، ارزش سهام آرامکو همان طور که ولیعهد عربستان برآورد کرده است، به دو تریلیون دلار برسد، فروش ۵ درصد سهم برای ۱۰۰ میلیارد دلار، پول کافی تهیه نمیکند تا تفاوت چندانی ایجاد شود.
عربستان همچنان ذخایر خارجی به ارزش ۵۰۰ میلیارد دلار دارد و ۱۰۰ میلیارد دلار اضافی برای تامین پروژههای تحول اقتصادی و اجتماعی که از سوی دولت رونمایی شدهاند، کافی نیست.
بالا بردن درآمدهای نفتی
همچنان که قیمتهای افزایش پیدا کرده است، کسری بودجه دولت کمتر شده و ذخایر ارزی خارجی تثبیت شدهاند.
عربستان بدنبال منابع دیگر فاینانس از جمله مصادره اموال در راستای مبارزه با فساد بوده که دولت امیدوار است ۱۰۰ میلیارد دلار عایدی داشته باشد.
با رشد دوباره درآمدهای نفتی، به نظر میرسد مزایای فروش در مقایسه با هزینهها و مشکلات اجتناب ناپذیر، کمتر باشد که احتمال فروش را ضعیف میکند.
چشم انداز فروش سهام آرامکو علاقه قابل توجهی را از سوی بانکداران و شرکتهای خدمات حرفه ای برانگیخته است. و همچنین رقابت دولتهایی شامل آمریکا و انگلیس را برانگیخته است.
با توجه به متقاضایان مشتاق زیادی که وجود دارند، سعودیها احتمالا تا حد امکان گزینهها را باز نگه میداند و بعید است به طور کامل در را به روی فروش بین المللی ببندند.
با اینهمه به نظر میرسد مقامات سعودی هیچ شتابی برای مشخص کردن زمان یا مکان این رویداد ندارند و در نهایت ممکن است به عرضه داخلی ساده بدون فروش بینالمللی رضایت دهند.
در کل، این تصمیم از سوی محمد بن سلمان که در واقع مدیریت عربستان را در دست دارد، گرفته میشود و به نظر میرسد وی هیچ عجلهای ندارد.
انتهای پیام
نظرات