به گزارش ایسنا، محمود سریع القلم امروز در نشست «آناتومی علوم سیاسی در ایران: علوم سیاسی به چه کار میآید؟» با اشاره به اینکه دو گروه بازرگانان، صنعتگران، تجار و کسانی که در حوزه فناوری فعال هستند و همچنین سیاستمداران عوامل اصلی تغییر و تحول هستند و سهم اصلی را در این مساله دارند، اظهار کرد: شما مشاهده کنید که استیو جابز چه تغییری در جهان ایجاد کرد یا مثلا در سال 1880 انگلیس 150 هزار کیلومتر کابل تلگراف در اقیانوس داشت. این اقدامات را کسانی انجام دادند که فکر کرده و ایده داشتند.
وی افزود: گروه دیگری که منشأ تغییرند، سیاستمداران هستند. من یکبار از ماهاتیر محمد پرسیدم چگونه مالزی به این شرایط رسید و او در پاسخ گفت به لحاظ اخلاقی درست نیست که من این حرف را بگویم اما مالزی شانس آورد که من توانستم از تجاربم استفاده کرده و در این کشور اجماع ایجاد کنم. در این شرایط مالزی توانست هویت ملی خود را حفظ کرده و به رشد و توسعه هم دست یابد. البته صنعتگران و سیاستمداران در مجموع 80 درصد در ایجاد تغییر نقش دارند و روشنفکران فقط 20 درصد سهم دارند.
استاد دانشگاه شهید بهشتی همچنین تصریح کرد: من معتقدم وظیفه روشنفکران و تحصیلکردگان FRAMING است. به طور مثال آدام اسمیت در کتاب خود به ما میگوید چرا تحولات در سال 1776 انجام شد. کار روشنفکر سامان دادن به آنچه در بیرون اتفاق میافتد، است. کارل مارکس یک خبرنگار، دانشمند، حقوقدان و تاریخ خوانده بود که نظام سرمایهداری را از نزدیک مشاهده کرده و به آن قالب داده بود. کار اصلی تحصیلکردگان رشته علوم انسانی، قالببندی است.
سریع القلم ادامه داد: من وقتی اوایل دهه 70 به دانشگاه شهید بهشتی آمدم مشاهده کردم عموم دانشجویان در تهیه رساله دنبال قرائت تاریخی از یک موضوع هستند و تقریبا متدلوژی تعطیل است بنابراین کتاب روش تحقیق نوشتم چون معتقد بودم که هیچ عالم علوم انسانی بدون تسلط به متدلوژی نمیتواند قالببندی انجام دهد.
وی همچنین با بیان این سوال که رسالت تحصیلکردگان علوم انسانی چیست، گفت: اولین و مهمترین کار ما این است که واژه FACT را مقدس کنیم زیرا بالای 70 درصد حوزه عمومی، حوزه تصمیمسازی و حوزه اندیشهورزی در یک دایره بسته و متوهم شکل میگیرد. من از معاون یک وزیر پرسیدم که چرا در بولوی سرمایهگذاری میکنید که او در پاسخ گفت میخواهیم آمریکا را آزار دهیم. اگر سیاست خارجی ما مبتنی بر آزاردهی دیگران طراحی شده است، این با منافع ما مغایرت دارد. معاون وزیر خارجه در همین دانشکده گفت متاسفانه آمریکا براساس منافع خود عمل میکند یا یک نفر در مجلس میگوید اگر آمریکا صداقت داشته باشد برجام حل میشود. ما در کشوری زندگی میکنیم که 90 درصد آنچه گفته میشود PROPAGANDA و وظیفه ما این است که FACT را از PROPAGANDA جدا کنیم.
این استاد دانشگاه شهید بهشتی اظهار کرد: اگر ما جامعه مدنی داشتیم و من شهروند حقوق داشتم به تلویزیون زنگ میزدم و میگفتم چرا به مردم اطلاعات غلط میدهند. ما باید FACTها را بگوییم. گفته میشود غرب با نظام جمهوری اسلامی ایران و قانون اساسی این کشور مخالف است. در حالی که این اظهارنظر یک FACT نیست و این حرف صحت ندارد و باید در باره این موضوع بحث شود.
سریعالقلم با بیان اینکه مساله اصلی ما میزان تعامل یا تعارض با مدرنیته است و باید این مساله حل شود، بیان کرد: اگر میخواهیم گرهای از مشکلات کشور را باز کنیم باید تعارض خود را با مدرنیته حل کنیم.
وی تاکید کرد: ذهن ایرانی خیلی پخش بوده و ما ذهن متمرکز بسیار کم داریم. نمیشود بگوییم خداوند توفیق داده که من 14 جا درس میدهم، 46 پروژه و تحقیق دارم، در 12 موسسه تحقیقاتی کار میکنم و 37 جای دیگر هم هستم. نمیشود انواع و اقسام کارها را داشت و جواب گرفت.
استاد دانشگاه شهید بهشتی در ادامه با اشاره به اینکه ما در ایران هنوز قرارداد اجتماعی طراحی نکردهایم و چارچوب نظری، فکری و روشنی که همه ما را دور یک محور جمع کند، نداریم، تصریح کرد: هر حکومتی که آمده یک بخشی از جامعه را رها کرده و گفته شما غیرخودی هستید و اگر علاقه ندارید در ایران بمانید از کشور خارج شوید. در حالی که یک خانم افغانی مهاجر در کانادا وزیر امور مدنی یا یک سیک هندی وزیر دفاع این کشور میشود. این سیستم انقدر به خود اعتماد داشته و قرارداد اجتماعی قوی دارد که این سمتها را به این افراد میدهد. این در حالی است که یک نماینده مجلس قبل با من تماس گرفت و گفت میخواهم بیایم و به دلیل آنچه نوشتهای تو را کتک مفصلی بزنم. من هم به او گفتم بیاییم با هم صحبت کنیم که من به منزل او رفتم، پنج ساعت با او صحبت کردم البته با هم دوست نشدیم ولی فضا بهتر شد.
سریعالقلم خاطرنشان کرد: ما در کنار قرارداد اجتماعی باید به دنبال مدنیت نیز باشیم. یک بار به فردی که در ردیف سوم پارک کرده بود گفتم دوست عزیز اگر 20 متر جلوتر پارک کنید این همه ماشین پشت سر شما گیر نمیکند که او در پاسخ به من گفت هر جا که بخواهم پارک میکنم. ماشین این فرد یک پورشه بود. برای حل این مساله خیلی باید زحمت بکشیم.
وی ادامه داد: گفته شد اگر کسی نسبت به سیاست رسمی کشور در قبال سوریه تشکیک کند، مزدور است. این یعنی که ما نمیپذیریم کسی نظری متفاوت با سیاستهای رسمی داشته باشد. این در حالی است که من حق ندارم به فرزندم بگویم مثل من فکر کند. ما باید ابتدا این مسائل را حل کنیم. 90 درصد مسائل ما داخلی است. در رشته علوم سیاسی باید فکر کنیم چگونه میتوانیم قرارداد اجتماعی، مدنیت و آداب اجتماعی درست کنیم. کار دیگری که باید انجام دهیم این است که باید در همه زمینهها ساختار ایجاد کنیم. بسیاری از ویژگیهای فرهنگی ما ژنتیک نیست و با ایجاد ساختار قابل اصلاح است.
وی در پایان با اشاره به اینکه بسیاری از مسائل ما به شخصیت ما باز میگردد، گفت: ما اختلاف عمیق فکری با هم نداریم اما باید میان اندیشههای مختلف دیالوگ برقرار کنیم که شخصیت ما اجازه برقراری دیالوگ را نمیدهد و خودبزرگبینی به فکر و استدلال غلبه دارد. بسیاری از اختلافات سیاسی ما نه حالا بلکه در گذشته تاریخی هم ریشه در حسد دارد. من ملتی نمیشناسم که انقدر توان طراحی تزئینات فلسفی برای اختلافات شخصی داشته باشد.
انتهای پیام
نظرات