به گزارش ایسنا، حسین مهرجردی در هفتمین میزگرد زمینشناسی زلزله با موضوع "لرزهخیزی تهران"، منابع علمی دادههای زمینلرزهای ایران را به ترتیب دادههای دیرینه لرزهشناسی (از حدود 30 هزار سال قبل تا 2300 سال قبل)، دادههای تاریخی (بررسی زمینلرزهای تاریخی ثبت شده از حدود 2300 سال قبل، تا سال 1900 میلادی) و دادههای دستگاهی (از سال 1900 میلادی تاکنون، به مدت 118 سال) عنوان کرد و توضیح داد: دادههای دیرینهلرزهشناسی تنها از طریق بررسیهای باستانشناسی، زمینشناسی و کاوش و حفاری به دست میآید.
وی سپس از شخصی به نام "نیکولاس امبرسِیز" (Nicholas Ambraseys) یاد کرد و گفت: وی به مطالعه تاریخچه زمینلرزهها و آمارهای تاریخی آنها، بهویژه زلزلههایی که در شرق مدیترانه اتفاق افتاده است، پرداخت.
عضو هیئت علمی جهاد دانشگاهی ادامه داد: «تاریخچه لرزهنگاری ایران بین قرون 7 تا 17 میلادی» نیز عنوان پایاننامه فردی به نام "چارلز.پی. مِلویل" (Charles. P. Melville) است که در آن تاریخچه زمینلرزههای ایران مطالعه شده است.
مهرجردی از ترجمه کتابی تحت عنوان «تاریخ زمینلرزههای ایران» در سال 1370 خبر داد و اضافه کرد: این کتاب (A history of Persian earthquakes) که مهمترین مرجع برای مطالعه زمینلرزههای تاریخی ایران (از دهههای قبل از میلاد تا سال 1925م./1345 ه.ق/1305 ه.ش) به شمار میرود، به وسیله "امبرسِیز" و "مِلویل" نوشته شده و از سوی انتشارات کمبریج منتشر شده است.
وی، منابع مورد استفاده نویسندگان کتاب «تاریخ زمینلرزههای ایران» را منابع عربی، منابع فارسی، آرشیو وزارت خارجه انگلستان و روزنامههای فارسی و اروپایی عنوان کرد و گفت: در منابع اروپایی، به خصوص سفرنامههای سیاحان خارجی مورد توجه بوده است.
عضو هیئت علمی جهاد دانشگاهی مهمترین کاربرد دادههای دیرینه لرزهشناسی و زمینلرزههای تاریخی را پیشبینی درازمدت زمینلرزه و شناسایی الگوی وقوع آن دانست و گفت: بررسی این دادهها به کاهش ریسک در رخداد زمینلرزه کمک میکند.
مهرجردی، بزرگترین زمینلرزه تاریخی ایران را زلزله مهیب قومِس در سال 242 ه.ق عنوان کرد و توضیح داد: به نقل از کتب تاریخی، این زلزله باعث ویرانی نیمی از دامغان و ثلث شهر بسطام شد. مسعودی در کتاب التنبیه والاشراف به وقوع زلزلههای بسیار در قومِس اشاره کرده است.
وی افزود: زمان وقوع این زلزله سه شنبه 22 دسامبر 856 میلادی/ 18 شعبان 242 ه.ق/ 2 دی 235 ه.ش بوده است. این زلزله که بزرگی آن حدود 7.9 برآورد شده است، در البرز شرقی، منطقه قومِس، ناحیه خراسان باختری و روستاهای نیشابور به وقوع پیوست و در اثر آن، بیشترین خسارات به شهر دامغان وارد شد و 45 هزار و 96 نفر در پی آن کشته شدند.
عضو هیئت علمی جهاددانشگاهی ضمن اشاره به سوابق بزرگترین زلزلههای تاریخی تهران با بزرگی حدود 7، این زلزلهها را چنین برشمرد:
زمینلرزه با بزرگی 7: ری، سال 743 میلادی (121 ه.ش)، اواخر دوره ایلخانیان
زمینلرزه با بزرگی 7.1: ری، سال 855 میلادی (233 ه.ش)، دوره طاهریان
زمینلرزه با بزرگی 7.7: طالقان، سال 958 میلادی (336 ه.ش)، دوره دیلمیان
زمینلرزه با بزرگی 7.2: کرج، سال1117 میلادی (495 ه.ش)، دوره سلجوقیان
زمینلرزه با بزرگی 7.1: دماوند، سال 1830 میلادی (1208 ه.ش)، دوره قاجاریه
مهرجردی با بیان اینکه کانون زمینلرزه سال 1830 میلادی در حدود 50 کیلومتری مرکز تهران کنونی بوده است، گسل مرتبط با آن را گسل مُشا-فَشَم عنوان کرد و گفت: این زلزله موجب ویرانی خانهها در مناطق شمیرانات و دماوند، تخریب حدود 70 روستا در شرق جاجرود، ریزش بخشی از کاخ گلستان و بازار و نیز آسیب جدی به سفارت انگلیس شد.
وی گسلهای اصلی تهران را گسل مشا-فشم، گسل شمال تهران، نیاوران، شمال ری، جنوب ری، کهریزک، تِلو پایین، محمودیه، گرمسار، پیشوا و پارچین و ...، و گسلهای فرعی تهران را گسل نارمک، شادآباد، داوودیه، عباسآباد، تلویزیون و باغ فیض دانست و افزود: مورد آخر در محدوده دانشگاه علم و فرهنگ قرار دارد.
عضو هیئت علمی جهاد دانشگاهی گسل اصلی را گسلهای با طول بیش از 10 کیلومتر تعریف کرد و با بیان اینکه این گسلها لرزهزا هستند، فعالیت گسلهای فرعی را به خودی خود ندانست و اضافه کرد: گسلهای فرعی میتوانند بر اثر عملکرد گسل اصلی موجب لرزهزایی شوند.
مهرجردی با اشاره به اینکه هر چه طول گسل بیشتر باشد، توانایی لرزهزایی آن بیشتر است، تصریح کرد: یکی از گسلهای تهدیدکننده شهر تهران گسل مُشا است که با گسل شمال تهران نقطه تلاقی دارد که این نقطه در حدود یک کیلومتری شمال شهر جدید پردیس قرار دارد.
وی ادامه داد: گسل شمال تهران با طول تقریبی 90 کیلومتر توانایی ایجاد زلزلهای با بزرگی 7.2 تا 7.3 را دارد. این گسل از روستای کلان آغاز شده و از پای کوه البرز عبور میکند و تا شمال بزرگراه کرج ادامه مییابد. این در حالی است که بررسیهای انجام گرفته بر روی این گسل، نه بر اساس دادههای تاریخی و نه بر اساس دادههای دستگاهی است، بلکه مبتنی بر اطلاعات دیرینه لرزهشناسی است. آنچه واضح است این است که این گسل برای مدتی بسیار طولانی غیرفعال بوده است؛ به عبارتی آخرین فعالیت این گسل حدود 3 هزار و 200 سال پیش بوده و در حال حاضر در یک سکوت لرزهای به سر میبرد.
عضو هیئت علمی جهاد دانشگاهی سایر گسلهای تهدیدکننده شهر تهران را گسل ری (از جاده خاوران، دولت آباد، جاده کمربندی تهران)، گسل شرق تهران (سُرخه حصار، بزرگراه شهید بابایی، سید خندان) و گسل ملاصدرا (میرداماد، ونک، سعادت آباد) بیان کرد و گفت: یکی از گسلهایی که چند سال قبل شناسایی شد و اخیراً بار دیگر مطرح شد، گسل پردیسان واقع در اتوبان همت است که درمحدوده پارک پردیسان قرار دارد.
مهرجردی در رابطه با میزان احتمال وقوع زلزله در تهران گفت: بر اساس آمار و با احتمال حدود 70 درصد، به طور متوسط هر 200 سال یک بار زمینلرزهای با بزرگی 6.5 تا 7.5 ریشتر در گستره 100 کیلومتری تهران رخ میدهد.
وی در همین زمینه، زلزله 5.2 ریشتری ملارد کرج در 29 آذر 96 (که احتمال میرود گسل ماهدشت-جنوب کرج مسبب آن بوده باشد) و زلزله 4.3 ریشتری فیروزکوه در 25 دی ماه همین سال را زنگ خطری برای تهران خواند و افزود: کانون زمینلرزه فیروزکوه نسبت به کانون زمینلرزه ملارد کرج در فاصله بیشتری نسبت به تهران واقع شده است.
عضو هیئت علمی جهاد دانشگاهی همچنین به عوامل خطرپذیری تهران در زمان زلزله پرداخت و گفت: این عوامل شامل مخاطرات طبیعی (همچون زمینلرزه، زمینلغزش، فرونشست زمین و سیل)، آسیبپذیری شهری (وجود ساختمانهای غیرمقاوم و فرسوده) و جمعیت (تراکم جمعیتی بیشتر=ریسک بیشتر؛ جمعیت تهران در روز حدود 13.5 میلیون نفر و در شب حدود 9 میلیون نفر) هستند.
مهرجردی خطرات ناشی از وقوع زلزله در تهران را وجود گسلهای متعدد لرزهزا به ویژه در شمال و جنوب شهر، وجود بافت فرسوده و ساختمانهای غیرمقاوم (با طول عمر بیش از 30 سال که با مصالح نامرغوب و ملات ضعیف ساخته شدهاند)، تراکم خانهها و تراکم جمعیت به ویژه در نقاط مرکزی و جنوب شهر، نبود فضای باز مناسب برای چادرزدن و کمکرسانی پس از زلزله، سطح بالای آبهای زیرزمینی، دانهریز بودن خاک و آبرفتی بودن رسوبات، خطر آتشسوزی، قطع آب، برق و گاز و نهایتاً شیوع بیماریها پس از حادثه دانست و تصریح کرد: حدود 25 درصد از ساختمانهای بلندمرتبه در مناطقی با بافت عمدتاً فرسوده واقع شده و برخی از این ساختمانها حتی فاقد حداقل امکانات ایمنی (از قبیل کپسول آتشنشانی) هستند.
وی در پایان با مطرح کردن این نکته که خطرپذیری زلزله در شهر تهران به دلیل تراکم بالای جمعیت و تجمع ثروت (مالی، انسانی و ...) بسیار بالاست، اقدامات ضروری برای مقابله با این تهدید را کاهش بار جمعیتی تهران، مقاوم سازی ساختمانهای موجود، بهویژه شریانهای حیاتی شهر، جلوگیری از ساخت و سازهای غیرمقاوم (اجرای آییننامه طراحی ساختمانها در برابر زلزله، استاندارد 2800 و جلوگیری از فساد در صنعت ساختمان)، تقویت توانایی امدادرسانی اضطراری، فراهم کردن امکانات برای زمان پس از حادثه با ایجاد مدیریت ملی و منطقهای دانست.
عضو هیئت علمی جهاد دانشگاهی ادامه داد: شناسایی گسلهای لرزهزا و بررسی پتانسیل حرکت گسلها، ارزیابی کیفی سازهها و میزان آسیبپذیری مناطق مختلف شهر تهران در برابر زلزله، مقاومسازی و تقویت ساختمانهای ضعیف موجود (حداقل 5 درصد از کل هزینه یک بنا لازم است صرف مقاومسازی شود)، انتقال کارخانهها و تأسیساتی که با مواد رادیواکتیو و مواد شیمیایی خطرناک سروکار دارند به خارج شهر، ایمنی و تقویت ساختمانهای مهم همگانی و تأسیسات حیاتی مانند خط لوله گاز و آب، بیمارستانها، مراکز آتشنشانی و امدادرسانی، پلها و ... نیز از سایر اقدامات ضروری برای آمادگی در برابر زمینلرزه است.
مهرجردی خاطرنشان کرد: تعریض خیابانها و کوچهها در مناطق پرجمعیت، کنترل لولههای انتقال آب و گاز که در مسیر گسل قرار دارند، عدم ساختوساز در زمینهای با شیب تند، ناپایدار و لغزنده و یا در نزدیکی و روی گسلها، رعایت حریم ایمنی در دو سوی گسل به منظور دوری از لرزشها و کاهش شدت تخریب سازه، ممنوعیت احداث ساختمانهای با اهمیت بالا مانند مدارس، خدمات و تأسیسات شهری، مخابرات و نیز بلندمرتبهسازی بر روی گسل یا در حریم گسلها، ایجاد فضای سبز در محدوه حریم گسلها، جداسازی ساختمانها از ساختمانهای مجاور به وسیله درز انقطاع، آموزش عمومی و آماده کردن مردم برای واکنش صحیح و مناسب در زمان وقوع زلزله و پس از زلزله نیز از دیگر اقداماتی است که باید مورد توجه قرار گیرد.
انتهای پیام
انتهای پیام
نظرات