• سه‌شنبه / ۳ بهمن ۱۳۹۶ / ۰۹:۵۲
  • دسته‌بندی: صنفی،فرهنگی‌ودانشجویی
  • کد خبر: 96110301410
  • خبرنگار : 71569

/دیدگاه اساتید دانشگاه درباره تعیین سقف افزایش حقوق اعضای هیات علمی/

خطر مهاجرت اعضای هیئت علمی و جذب آنان در سایر کشورها

خطر مهاجرت اعضای هیئت علمی و جذب آنان در سایر کشورها

معاون آموزشی سابق دانشگاه آزاد اسلامی خطر مهاجرت اعضای هیئت علمی دانشگاه‌ها به خارج از کشور، را از پیامدهای احتمالی تعیین سقف 5 میلیون تومانی افزایش حقوق اعضای هیئت علمی عنوان کرد.

دکتر فرهاد حسین زاده لطفی در گفت و گو با ایسنا، درباره تصمیم کمیسیون تلفیق بودجه مجلس درمورد تعیین سقف حقوق برای اعضای هیئت علمی، گفت: اگر بخواهند مبلغی را به عنوان سقف حقوقی تعیین کنند و یا آن که برای افزایش میزان حقوق و یا تخصیص امکانات به اعضای هیئت علمی مانعی بگذارند، ممکن است این خطر به وجود آید که سایر کشورها در صدد جذب متخصصان کشور ما برآیند.

وی تاکید کرد: در صورت مقایسه کشورمان با کشورهای هم تراز، مانند همین حدود 25 کشوری که در سند چشم انداز 1404 هدف گذاری کرده‌ایم، متوجه می‌شویم که تفاوت حقوقی اعضای هیئت علمی در دانشگاه‌های کشور ما با این کشورها چقدر زیاد است.

مشاور رئیس دانشگاه آزاد در امور آموزشی با بیان اینکه اعضای هیئت علمی دانشگاه‌ها در همه کشورها به عنوان نخبگان جامعه مورد توجه هستند، ادامه داد: متاسفانه این خطر می‌تواند به وجود بیاید که متخصصان کشور به سمت برخی کشورهایی که حتی از لحاظ علمی خیلی ضعیف‌تر از ما هستند و در سند چشم اندازی که برای سال 1404 تدوین شده رقیب ما هم حساب می‌شوند جذب شوند و متاسفانه قبلا هم در بعضی از زمان‌ها شاهد این موضوع بوده‌ایم

معاون آموزشی سابق دانشگاه آزاد اسلامی افزود: به هر حال درست است که این کشور برای این اعضای هیئت علمی زحمت کشیده و هزینه کرده تا این اعضای هیئت علمی تحصیل کنند و به درجات بالای علمی برسند اما باید بدانیم که خطر مهاجرت نیز می‌تواند وجود داشته باشد.

حسین زاده لطفی یادآورشد: من نمی‌خواهم این مثال را بزنم اما شبیه این اتفاق برای ورزشکاران هم طی سالیان اخیر رخ می‌دهد و بسیاری از ورزشکاران درآمد و امکانات خود را با ورزشکاران کشورهایی که خیلی از ما ضعیف‌ترند مقایسه می‌کنند.

مشاور رئیس دانشگاه آزاد در امور آموزشی ادامه داد: کشورهای عربی حوزه خلیج فارس مانند قطر، امارات، عربستان، کویت و یا عراق کشورهایی هستند که ما در ورزش اصلا قبولشان نداریم و در بسیاری از حوزه‌های ورزشی، در حد و اندازه کشور ما نیستند، اما همین کشورها باعث شده‌اند که رقم‌های پرداختی به ورزشکاران ما تفاوتی با بقیه جاها  نداشته باشد و ما الان تقریبا حقوق ورزشکارانمان را هم تراز آن‌ ها پرداخت می‌کنیم، چون به فرد ورزشکار نیاز داریم زیرا نیاز داریم لیگ‌های ورزشی داشته باشیم. به همین خاطر این رقم‌های نجومی به بسیاری از ورزشکاران پرداخت می‌شود. اما اگر این رقم‌ها یک مقدار کاهش یابد ممکن است بسیاری از ورزشکاران حتی جذب لیگ‌های درجه پایین این کشورها شوند. البته شاید این مقایسه، مقایسه شایسته‌ای نباشد، اما این خطر می‌تواند به وجود بیاید. تصمیم گیرانی که در راس امور هستند باید به چنین خطراتی که می‌تواند جامعه آموزش عالی کشور را تهدید کند، توجه داشته باشند.

معاون آموزشی سابق دانشگاه آزاد اسلامی افزود: به هر حال باید این را پذیرفت که کسی که PH.D دارد، دانشیار یا استاد تمام است سرمایه‌ گذاری‌های زیای انجام داده تا به این درجه علمی رسیده است، همچنین باید به این نکته توجه کرد که این فرد سال‌های زیادی از جیب خود هزینه کرده است و منظور از جیب فقط هزینه ریالی نیست، بلکه هزینه زمانی  و صرف عمر را نیز شامل می‌شود زیرا فرد یکی از بهترین زمان‌های عمر خود را صرف تحصیل کرده است.

حسین زاده لطفی با بیان اهمیت زمانی که استادان دانشگاه در جوانی صرف تحصیل و کسب دانش کرده‌اند، گفت: دوران جوانی دورانی است که فرد می‌تواند کارهای دیگری را هم شروع کند اما یک عضو هیئت علمی دانشگاه‌، وقتش را صرف تحصیل کرده و به همین خاطر باید بتواند از ثمره این تحصیل استفاده کند.

وی با اشاره به ارزش و اهمیت سرمایه‌گذاری‌های خود فرد و جامعه برای تربیت یک فرد با درجه علمی بالا، خاطر نشان کرد: ما با حقوق‌های نجومی صد در صد مخالفیم اما باید درباره این موضوع حداقل هایی را در نظر گرفت تا اعضای هیئت علمی نیز برای ادامه فعالیت‌هایشان رغبت داشته باشند.

تعیین سقف،می‌تواند عواقب خطرناکی برای آموزش عالی و جامعه متخصصین کشور داشته باشد

مشاور رئیس دانشگاه آزاد در امور آموزشی با بیان اینکه اعضای هیئت علمی دانشگاه‌ها از نسل‌های مختلفی تشکیل شده‌اند، افزود: دسته‌ای از اعضای هیئت علمی از نسل قدیم هستند که به هرحال تفکر خاص خود را دارند و با هر میزان حقوقی در کشور می‌مانند و به وطن عرق خاصی دارند، آن‌ها ممکن است از شرایط ناراضی باشند اما هیچوقت از کشور بیرون نمی‌روند، اما نسل‌های دوم و سوم استادان و اعضای هیئت علمی به هرحال انتظاراتی دارند و خطر مهاجرت بیشتر برای این گروه وجود دارد و از این رو به نظر من این تصمیم خوبی نیست و می‌تواند عواقب خطرناکی برای آموزش عالی و جامعه متخصصین کشور داشته باشد.

معاون آموزشی سابق دانشگاه آزاد اسلامی در خصوص تاثیر این تصمیم بر روی عملکرد استادان در دانشگاه گفت: قطع به یقین نمی‌توان گفت که این مسئله تاثیری روی عملکرد آن‌ها نخواهد داشت و هرکس این حرف را بزند من فکر می‌کنم نظر غیر کارشناسی داده است.

حسین زاده لطفی تاکید کرد: بالاخره فردی که در این جامعه زندگی می‌کند، زندگی‌اش را بر مبنای حقوق دریافتی‌اش طراحی می‌کند، برای مثال وام می‌گیرد و یا برای آینده فرزندانش برنامه‌ریزی می‌کند، اگر این حقوق دریافتی متناسب با سایر اعضای جامعه و تورمی که در جامعه وجود دارد افزایش نیابد قطعا آثار و پیامدهای منفی بر روی زندگی فرد خواهد داشت و در این صورت فرد باید به فکر این باشد که این نقیصه را به نحوی جبران کند.

مشاور رئیس دانشگاه آزاد در امور آموزشی ادامه داد: جبران این نقیصه می‌تواند در محیط آموزش عالی اتفاق بیفتد و منجر به افزایش ساعت های آموزشی شود، مثلا استادی که قرار است در هفته 15 ساعت تدریس کند، در این صورت ناگزیر است 20 یا 25 ساعت تدریس کند. این خود یک افت علمی را به دنبال خواهد داشت و یا اینکه اگر در محیط علمی و آموزشی نتواند این کمبود را جبران کند این احتمال هم وجود دارد که به سمت کارهایی خارج از دانشگاه هم برود که این مسئله هم قطع به یقین روی کار علمی فرد تاثیر خواهد داشت.

معاون آموزشی سابق دانشگاه آزاد اسلامی در پایان تاکید کرد: قطعا اعضای هیئت علمی که در دانشگاه ها فعال هستند نسبت به کشور تعهد دارند اما این تعهد باید دو طرفه باشد و نمی‌توان یک طرفه تعهد ایجاد کرد.

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha
avatar
۱۳۹۶-۱۱-۰۳ ۱۰:۴۰

برن بهتر مگه چقدر این مملکت استاد میخواد!!!!!!!!!! چند سال دیگر سونامی دکترای بیکار داریم

avatar
۱۳۹۶-۱۱-۰۳ ۱۶:۵۲

آقای عزیز ! شاید تا چند سال دیگر دکترای بیکار داشته باشیم اما مسلما آنها استاد نیستند .

avatar
۱۳۹۶-۱۱-۰۳ ۲۲:۲۶

استاد میشن عباس خان

avatar
۱۳۹۶-۱۱-۰۵ ۰۸:۰۷

ضمن قدرداني از معدود اساتيدي که با علم و پژوهش هايشان به کشور خدمت مي کنند خدمت برخي اساتيد بايد گفت چه فرقي است بين گوسفند دزد و کسيکه با مقاله هاي سرقتي دهها ميليون درآمد داره چرا دست آنها قطع نمي شود

avatar
۱۳۹۶-۱۱-۰۶ ۱۰:۲۷

حقوق پزشک در سازمان بهزیستی 2 میلیون است بعد برای 6 میلیون اساتید دارند گریه میکنند شرم آوره

avatar
۱۳۹۶-۱۱-۰۶ ۱۰:۵۶

کارمند بهزیستی هروز با بیماران روانی ایدزی و معتاد درگیر است و توهین می شنود و شاید باورتان نشود می توانم فیش حقوق را برایتان ارسال کنم حقوق یک پزشک در سازمان بهزیستی بدون کسورات بیمه و بازنشستگی حدود 2 میلیون و سیصد هزار است و حقوق ارشد فیزیوتراپی حدود میلیون و 500 آیا این انصاف است حقوق دکتر علوم انسانی که فقط جزوه درس می دهد 6 میلیون باشد و حقوق پزشک و کارمند ارشد بهزیستی اینقدر کم آیا حلال است. در خارج کشور به یک فیزیوتراپ بها می دهند یا یک دکتر انسانی خودتان بگویید

avatar
۱۳۹۶-۱۱-۰۳ ۱۰:۴۰

برن بهتر مگه چقدر این مملکت استاد میخواد!!!!!!!!!! چند سال دیگر سونامی دکترای بیکار داریم

avatar
۱۳۹۶-۱۱-۰۳ ۱۱:۱۵

کاش حسابرسی اقتصادی به عمل آید که با اندکی بهره وری بالاتر و پرهیز از گسترش کمی دانشگاه های دولتی در بسیاری از شهرهای کوچک این حجم عظیم بودجه که طی سالها و دهه ها خرج دانشگاه های دولتی شده، چه اقدامات مثبت دیگری میشد برای توسعه ی پایدار همان شهرهای کوچک انجام داد. هیات علمی شدن در دانشگاه های دولتی بیشتر به یک لاتاری می ماند که برخی افراد مستعد با اندکی چاشنی رابطه یا شانس، برنده ی آن شده اند و اکنون چندین برابر آنها افراد مستعدتر، فقط به جرم چند سال دیرتر به دنیا آمدن از آن محروم شده اند. مثال استثمار علمی دانشجویان دکترا توسط اساتید محترم شان کم نیست. برای حفظ بهره وری، رقابتی شدن همیشه لازم و رقابتی ماندن همه جا مفید است و استخدام دایمی برای جایگاه های شغلی با مطلوبیت بالا، معنی ندارد. چه اشکال دارد که چند سال یک دفعه، کیفیت تدریس همان استادان مجرب با دانشجویان خودشان که اکنون دانش آموخته شده اند مقایسه شود؟ هرکدام از این عزیزان نیز که بتوانند به بخش خصوصی به ویژه صنعت کوچ کنند باید دست شان را بوسید و آنها هم که به خارج میروند خدا به همراه شان. اولا جا برای برخی جوانان بااستعدادتر و قانع تر باز میشود و ثانیا شاید باعث خیر شده و برخی دانشگاه های دولتی به این روش تعطیل شود. جلوی ضرر از هرجا گرفته شود منفعت است.

avatar
۱۳۹۶-۱۱-۰۳ ۲۲:۴۹

خیلی خوب بود اما در لاتاری حداقل شانس نقش داره. در جذب هیات علمی شانس نقش داره؟ از طرفی وقتی دانشگاه دولتی است توجهی به تامین هزینه هایش ندارد و دولت مجبوره که هزینه گسترش هیات علمی را پرداخت کند

avatar
۱۳۹۶-۱۱-۰۳ ۱۱:۵۹

مطمئن باشید اگر این اساتید در اروپا خواهان داشتند حتی یک دقیقه هم در ایران صبر نمی کردند 99 درصد نخبه ها در ایران نماندند چون انتخاب اعضا هیات علمی در ایران بر اساس دانش نیست براساس دوستی با مدیر گروه است

avatar
۱۳۹۶-۱۱-۰۳ ۲۳:۵۶

لعنت به ادم دروغ گو اساتید با توجه به زحماتی که می کشند حقوق اندک می گیرند

avatar
۱۳۹۶-۱۱-۰۴ ۱۰:۰۲

@فریاد چه زحمتی می کشند که این حقوق اندکه؟

avatar
۱۳۹۶-۱۱-۰۳ ۱۲:۰۵

آقا چرا بازار گرمی می کنی؟ اولا پرداخت پولهای نجومی به ورزشکاران اشتباه است و صادرات ورزشکار خود یک صادرات غیر نفتی به حساب می آید. ثانیا چه کسی گفته در خارج، استادان دانشگاه پول زیادی می‌گیرند. همین مریم میرزاخانی و شوهرش هر دو استاد تمام دانشگاه استنفورد آمریکا بودند ولی نتوانستند از پس هزینه‌های سرطان مریم برآیند و با گذاشتن یک ویدیو رقت انگیز در فضای مجازی و با جمع آوری اعانه پول بیمارستان را دادند. بابا از جان مردم چه می‌خواهید

avatar
۱۳۹۶-۱۱-۰۳ ۱۸:۰۱

احسنت

avatar
۱۳۹۶-۱۱-۰۳ ۱۲:۲۱

این گفته ایشون زنگ خطری هست برای سالهای آتی! ببینید الان توی دانشگاه پیام نور یک دانشجوی دکترای میزان دریافتیش بین سه میلیون تا سه و نیم میلیون تومان هست و این یعنی زیر خط فقر. متاسفانه مسولین دانشگاه هم هیچ توجهی نمیکنن و میگن همینه که هست. در حالیکه خود من به واسطه یکی از دوستانم میتونم برم سنگاپور و اونجا شروع بکار ماهیانه 1800 دلار حقوق میدن. و البته کلی امکانات و مزایا. با این حساب بنده باید زودتر درسم را تموم کنم و به این گزینه به صورت جدی فکر کنم!

avatar
۱۳۹۶-۱۱-۰۳ ۱۷:۳۰

تشریف ببرید لطفا

avatar
۱۳۹۶-۱۱-۰۳ ۲۲:۲۳

دولت به واسطه چه خدمتی باید اینقدر هزینه به استاد دانشگاه بدهد؟ یک استاد دانشگاه بیشتر از یک معلم زحمت می کشد؟ نسبت حقوق معلم به استاد دانشگاهه چقدره؟ چرا دولت نباید به دنبال این نسبت باشه؟ استاد دانشگاهی که فقط به خاطر حقوق وایساده تو این مملکت بهتره که بره.

avatar
۱۳۹۶-۱۱-۰۳ ۱۳:۴۶

جناب آقای حسین زاده بطور کلی نگران نباشید. چون هرچه مملکت از افراد باسواد و نخبه بیشتر تخلیه شود بهتر است. حکومت کردن بر عده ای امی، نادان و ساده لوح بسیار راحت تر است. در حقیقت آقایان خواستار همه وضعیت بوده و هستند.

avatar
۱۳۹۶-۱۱-۰۳ ۱۸:۰۰

دوست عزیز انسان های باسواد و نخبه برای حضور در کشور خودشون و تعلیم و تربیت نگران حقوق نیستند.

avatar
۱۳۹۶-۱۱-۰۳ ۲۲:۴۲

شما حق ندارید به مردم توهین کنید. از طرفی مدرک داشتن لزوما نشانه امی و نادان و ساده لوح نبودن نیست. همینطور که سخنان شما این را نشان می دهد

avatar
۱۳۹۶-۱۱-۰۳ ۱۳:۵۸

کمتر از نیم درصد اساتید و هیات علمی ها ممکن است بتونن در خارج از ایران به تدریس مشغول شوند بقیشون فقط نگران کم شدن درامدشون هستن و هیچ کجای دنیا راهشون نمیدن.

avatar
۱۳۹۶-۱۱-۰۳ ۱۴:۰۳

یعنی تمام این سه چهل هزار استاد که کل کشور هستن . نخبه ان؟ نخبه ها اون جوانانی هستند که جایی تو هیئت علمی ها ندارن و قبل از دکترا از ایران رفته اند

avatar
۱۳۹۶-۱۱-۰۳ ۲۲:۲۶

نخبه ان کسی است که کشورش را برای حقوق کم رها نمی کنه بره. چه قبل از دکترا چه بعد از دکترا.

avatar
۱۳۹۶-۱۱-۰۳ ۱۶:۴۳

از علل تعداد زیاد پناهنده ایرانی و همچنین مهاجرت نخبگان ایران همین ارز بالا است برای اینکه به نفع افراد است خارج ایران کار کنند و سپس پولشان را وارد ایران کنند در این وسط متاسفانه دانشجویان ایرانی خارج کشور هستند که به عنوان یک طعمه چرب و نرم انتخاب می شوند و در واقع وسیله انتقال پول می شوندو این دانشجویان ضرر این ارز بالا را باید در راه علم به جان بخرند.

avatar
۱۳۹۶-۱۱-۰۳ ۱۸:۲۶

به سلامت برن توی پیتزا فروشی هم بهشون کار نمیدن

avatar
۱۳۹۶-۱۱-۰۳ ۲۲:۳۴

:) اقا کار در پیتزا فروشی علاوه بر تخصص ، تحرک می خواد که این را هم به زحمت میشه پیدا کرد

avatar
۱۳۹۶-۱۱-۰۳ ۱۹:۴۵

کامنت های مردم دیدنیه !!! ببین چقدر درس و علم در این کشور بی ارزش شده . و چقدر هم برای استاد و دکترا مردم به چشم پایین و تحقیر نگاه می کنن . بله ترتیب شغل در ایران 1- دزدی 2- دلالی 3- اختلاسی 4- کارمند های بیکاری دولتی اهم از شرکت های ....5- شغل های ازاد 6- گدا ها 7- 8-9-10-اساتید و مدرسین و معلمین و استاد های حق التدریس

avatar
۱۳۹۶-۱۱-۰۴ ۱۰:۰۵

واقعا ارزش درس و علم خیلی کم شده که مدعیان آن به حقوقی که چند برابر یک کارگرر است اعتراض دارند و به خاطر ان می خواهند کشور خود را ترک کنند. معلم با استاد و دکترا فرق داره

avatar
۱۳۹۶-۱۱-۰۴ ۱۱:۳۲

از طرفی دزدی و دلالی و اختلاس حتی وقتی که شرایطش در محیط فراهم شده در هر صورت هست، بنابراین کسی آنها را به عنوان شغل انتخاب نمی کند. کارمندهای دولت هم حداقل می روند سر کار و بر می گردند. اکثر استادهای محترم دانشگاه که سه ماه تابستان در دانشگاه پیداشون نمیشه حقوق چی را دارن می گیرن؟

avatar
۱۳۹۶-۱۱-۰۳ ۲۰:۳۹

یشترین تعداد دانشگاهها در دنیا با بودجه و امکانات دولتی ایران ٥ برابر کشورهای پیشرفته دانشگاه دارد. ایران ٢٦٤٠ دانشگاه دارد، در حالی که چین ٢٤٨١ و هند ١٦٢٠ دانشگاه دایر کرده است. (خبرگزاری ایسنا) اغلب دانشگاههای شناخته شده در دنیا متکی به در آمدهای حاصل از فعالیت های پژوهشی تحقیقاتی و یا کمک های خیریه هستند و تعداد معدودی از آنها به طور کامل به بودجه های دولتی وابسته اند اما گروهی در کشور قصد دارند به اصل وابستگی دانشگاهها و مراکز عالی به بودجه های دولتی دامن زده و به گونه ای وانمود کنند که انگار تمام نخبگان آموزشی کشور در این نهاد متمرکز شده اند و خارج از این سیستم معیوب نخبه ای وجود ندارد. سوال اینجاست آیا در بین معلمان نخبه نیست، آیا در بین سایر سازمانهای دولتی نخبه ای وجود ندارد؟ با توجه به این تعداد دانشگاه و این تعداد نخبه حاضر در وزارت علوم چرا رشد علمی دانشگاههای ما 5 برابر سایر کشور های دنیا نیست؟ اگر قرار باشد تمام نخبگان در بدنه ی وزارت علوم فعال باشند پس سایر بخشهای آموزشی چه کاری باید انجام دهند. در حالی که در تمام دنیا توجه برای به کار گیری برای حضور نخبگان در بدنه ی آموزش و پرورش از اهمیت بیشتری برخوردار است متاسفانه ناکارآمدی برنامه ریزان مدیریت آموزشی کشور باعث می شود نخبگان علمی آموزشی به چشمداشت برخوردار شدن از شرایط بهتر اقتصادی آموزش و پرورش را ترک کرده و به دامن وزارت علوم پناه ببرند. این سوء مدیریت در نامه ریزی به مشکلی دامن میزند که در اغتشاشات اخیر بخشی از آن خود را نشان داد. عدم توجه به آموزش عمومی یعنی سوق دادن نظام فرهنگی اجتماعی کشور به سمت پرتگاههای تاریک و پر التهاب اجتماعی و فرهنگی در آینده ای نه چندان دور.

avatar
۱۳۹۶-۱۱-۰۳ ۲۰:۴۵

سوالی از ایسنا دارم الان برای انتشار این خبر از استادتون وعده نمره گرفتید یا پول خبرنگاری؟

avatar
۱۳۹۶-۱۱-۰۳ ۲۰:۵۷

نگران نباشید هیچ اتفاقی نمی افته برخی اساتید اگرمیتوانستندوشرایط برایشان محیّا بود تا بحال رفته بودند!

avatar
۱۳۹۶-۱۱-۰۳ ۲۱:۵۰

نگران نباشید و لطفا بازار گرمی نکنید هیچکدام از اینها را در جایی راه نمی دهند درضمن آنقدر دکتر نخبه و بیکار داریم سریعا جای آنها را میگیرند

avatar
۱۳۹۶-۱۱-۰۳ ۲۲:۲۵

بهتره اساتید دانشگاه درامد خودشون و بر اساس درامد سرانه کشور خودمون بسنجند..چند بار حداقل حقوق دریافتی دارن..

avatar
۱۳۹۶-۱۱-۰۵ ۲۳:۰۴

به نظر من از یک جایی باید شروع شود و امپراطوری یک سری اساتید که واقعا در دانشگاه خدایی می کنند و کسی جرات حرف زدن وانتقاد از انان را ندارد برچیده شود .آیا درست است که استاد از قبل چاپ مقالات دانشجویانش که بعضا کوچکترین نقشی در آن نداشته ارتقا پیدا کندو یا با ارسال مقالات دانشجویان به همایشها و کنفرانسها و مجبور کردن آنان به پرداخت هزینه آنان را در تنگنا قرار دهد.چه کسی می خواهد جوابگوی اینگونه بی اخلاقی هایی که در محیط به اصطلاح علمی می شود باشد.دیگر به ندرت می توانیم اساتیدی را پیدا کنیم که اخلاق مدارند.متاسفانه با نفوذی که این قشر در پست های کلیدی دارند بعید می دانم کوچکترین تغییری در این وضعیت نابسامان حاصل شود.

avatar
۱۳۹۶-۱۱-۰۹ ۱۳:۵۹

وقتی شما فرق کار هیات علمی دانشگاه و معلم مدرسه رو نمیدونی برای چی نظر میدی؟ مثل این میمونه که یه کارمند بخواد از کار مدیرش خبر داشته باشه! کار معلم فقط یکی از سه تا کاریه که از استاد دانشگاه انتظار میره.اگه از مام فقط انتظار تدریس داشتن وضعیت فرق میکرد

avatar
۱۳۹۶-۱۱-۰۶ ۰۸:۳۲

کمیسیون تلفیق در مصوبه خود نامی از هیئت علمی نیاورده اما تنها صدای اینها بلند شده است. به قول معروف چوب را که بلند کنی مجرم دگرگون می شود. آقایان هیئت علمی، کمی هم انصاف داشته باشید، هزاران نفر در کشور دارای مدارک دکتری هستند و بیکارند. دلیل بیکاری آنها نیز همین حقوق های بالاست. چرا شما فکر می کنید از معلمین آموزش و پرورش مهم تر هستید

avatar
۱۳۹۶-۱۱-۰۶ ۱۸:۲۹

مشکل از اون زمانی شروع شد که با افزایش بی رویه و یکیویی ورودی دانشگاهها حتی در دوره دکتری کسانی که اصلا در حد تحصیلات عالیه نبودن وارد دانشگاهها شدن. مشکل از خود ماست که تحت اثر یه سری فشار قبول کردیم به برگه های خالی این به اصطلاح دانشجوها نمره قبولی بدیم و در پایان حتی با وجود چند ترم مشروطی به همشون مدرک بدیم! حالا همونا برای ما شاخ شدن و فکر میکنن سطح دانششون مثل ماست فکر میکنن ما همبه همین راحتی مدرک گرفتیم. شما فکر میکنید چند درصد از فارغ التحصیلای دکتری ورودی ۹۰ به بعد که باکنکور سراسری با ظرفیت چند برابری سالای قبل اومدن سوادشون در حد دکتراس؟ شرایطی توی علم ایران پیش اومدهکه بعیده بشه درستش کرد و من یکی از دلایلشو افزایش ظرفیت دانشگاهها میدونم