رسانهها در همه جای دنیا کم و بیش متهم هستند که «اخبار واقعی» را منتشر نمیکنند، اخبار را طوری منتشر میکنند که «به نفع» مردم نیست، یا این که به مردم «دروغ» میگویند. از مهمترین و سابقهدارترین دموکراسیهای دنیا گرفته تا حکومتهای پادشاهی و الیگارشی و توتالیتر و ... بخشی از مصائب کار کردن در رسانه، رو به رو شدن با اتهام هر روزه «دروغگویی» است.
قرار نیست رسانهها را از این اتهام تبرئه کنیم یا توضیح بدهیم که چرا این تصویر به همان روشنی که در بالا به آن اشاره شد صادق نیست اما این مقدمه لازم است تا بدانیم که مردم چرا و چطور به سراغ اخبار جعلی میروند و چطور این اخبار، تصمیم آنها برای رای دادن یا رای ندادن به یک کاندیدا در انتخابات ریاست جمهوری، تصمیم گرفتن در مورد زدن واکسن سهگانه به فرزندانشان، اعتراض علیه سیاستهای دولت و بسیاری چیزهای دیگر را تحت تاثیر قرار میدهد.
«اخبار جعلی» چیزی به جز شایعه یا نقادیهای معمول در تاکسی و اتوبوس هستند. تاریخچه استفاده از این عبارت، مربوط به خیلی قبل از ریاست جمهوری دونالد ترامپ در آمریکا و اتهامهای دائمی علیه مطبوعات و شبکههای اجتماعی این کشور در انتشار اخبار غیرواقعی و متاثر شدن از جریانسازان و هکرهای روس خرابکار در شبکههای اجتماعی است.
اخبار جعلی از زمان ریاست جمهوری «نیکسون» در آمریکا مورد اشاره بوده است و طیف وسیعی از محصولات خبری را شامل میشود:
خبر جعلی میتواند تماما دروغ باشد و از طریق کانالهایی غیر از رسانه منتشر شود؛ مثل پستهای تلگرامی که به شما میگویند در تهران موشهای آدمخوار وجود دارند و اگر زلزله بیاید این موشها شما را خواهند خورد!
خبر جعلی میتواند شامل برخی حقایق و برخی دروغها باشد؛ مثل گزارشی که در تلگرام دست به دست میشود و به شما میگوید در یکی از ایستگاههای مترو گاز اشکآور شلیک شده که منجر به مرگ تعدادی نوزاد شده است!
خبر جعلی میتواند در لباس یک خبر واقعی از طریق یک رسانه واقعی به شما عرضه شود؛ مثل رسانهای که تصاویری را منتشر میکند و بدون هیچ سند و مدرکی چهرههایی را در عکسها مشخص میکند و به شما میگوید این افراد منافق، عامل ترور و سرکرده تروریستها هستند و مردم باید آنها را شناسایی و کنند و به کلانتریها تحویل دهند.
همان طور که میبینید اخبار جعلی در لباسهای گوناگونی ظاهر میشوند. به راحتی نمیتوان آنها را از همدیگر و از خبرهای واقعی تشخیص داد. رسانههای حرفهای در دنیا برای اینکه متهم به دروغپراکنی و گزارش غیر دقیق نشوند، تیمهای تخصصی Fact Check یا به زبان خودمان «سنجش اعتبار» دارند که هر چیزی را از بیرون تحریریه، منابع خبری یا شهروندان عادی به دستشان رسید، بر اساس اصول سنجش اعتبار محک میزنند و بعد از اطمینان از اینکه اصل خبر و حواشی آن صحیح است، خبر را منتشر میکنند.
با افزایش حضور مردم، چهرهها و سیاستمداران در شبکههای اجتماعی، بحران اخبار جعلی، بیشتر و جدیتر شده است. قبلا یک راه ساده برای سنجش صحت اخبار، مراجعه به نسخه کاغذی یا آنلاین رسانهها بود اما حالا که تولیدکنندهها و مصرفکنندههای خبر، همه در شبکههای اجتماعی هستند، کسی حوصله نمیکند به رسانه مراجعه کند و «وجود» خبر را بررسی کند. بدتر از آن در کشورهایی که بیم سانسور وجود دارد و مردم باور دارند که رسانهها «نمیتوانند» یا «نمیخواهند» اخبار واقعی را منتشر کنند، احتمال اینکه «اخبار جعلی» جای اخبار واقعی را بگیرند بسیار بیشتر است! با در نظر گرفتن اینکه «سنجش اعتبار» اخبار هم در تحریریههای فارسی تقریبا به کلی وجود ندارد، همان اخبار جعلی میتوانند به راحتی سر از تحریریهها در بیاورند و در لباس و آرایش اخبار واقعی روی خروجی رسانهها قرار بگیرند!
همان طور که میبینید، اوضاع اطلاعرسانی، «بحرانی» است. روزنامهنگاران، مدیران خبر، مصرفکنندههای خبر، مردم عادی و همه ما ممکن است به راحتی تحت تاثیر اخبار جعلی قرار بگیریم و نه تنها در ایران، بلکه در دنیای مطبوعات آزاد هم هنوز راه دقیقی برای مقابله با این نوع اخبار، کشف نشده است؛ هر چند با استفاده از یکسری روشهای ساده میتوانید از احتمال به خطا رفتن خودتان بکاهید:
- به رسانههای حقیقی مراجعه کنید. به سختی ممکن است اخباری واقعی وجود داشته باشند که نتوانند راهشان را به تحریریه رسانهها باز کنند. سانسور کامل یک خبر در روزگار ما تقریبا غیرممکن است. حتی اگر نگران آن هستید که برخی اخبار به هیچ عنوان نمیتوانند راهی به اتاق خبر رسانههای واقعی باز کنند و از کانالهای رسمی منتشر شوند، روزنامهنگاران و خبرنگارانی که در شبکههای مجازی، حساب تاییدشده دارند را دنبال کنید. از این طریق میتوانید برخی اخباری را هم که در خروجی رسانهها قرار نمیگیرند، ببینید. از طرف دیگر، رسانهها حتی اگر ناچار باشند در مورد اخباری کاملا سکوت کنند، به سراغ تحلیل وضعیت میروند و به همین دلیل با مطالعه تحلیلها و گفتوگوها میتوانید از اخبار بیشتری مطلع شوید.
- اسکرینشاتها را وحی منزل ندانید. فراموش نکنید که ساختن یک تصویر از مطالب منتشرشده در رسانهها یا صفحات مربوط به چهرههای سیاسی و مسئولان در شبکههای اجتماعی، کار 5 دقیقه است و با یک نرمافزار ساده میتوان یک خبر جعلی با لوگوی یک رسانه یا در قالب صفحه شخصی افراد، طراحی کرد. در همین راستا باید مراقب آدرس دقیق حسابهای کاربری رسانهها و افراد در شبکههای اجتماعی باشید. مثلا همین چند روز قبل، مطلبی به نقل از توییتر شهیندخت مولاوردی دستیار ویژه رئیسجمهور در امور حقوق شهروندی درباره سانسور اظهارات رئیسجمهور توسط صداوسیما، منتشر شد و برخی رسانهها نیز به آن استناد کردند. در حالیکه با کمی دقت میشد فهمید که نام کاربری منتشرکننده این مطلب، بسیار شبیه به نام خانم مولاوردی بوده و کاملا جعلی است. همچنین ممکن است نام کاربری یک چهره سیاسی یا مسئول را بتوان با املاهای متفاوتی نوشت. در این موارد باید حساب تاییدشده را مدنظر قرار داد. نظیر این اتفاق نیز برای اسحاق جهانگیری معاون اول رئیسجمهور رخ داده بود که یک حساب کاربری جعلی دقیقا به نام او منتها با املایی متفاوت ساخته شده و از طریق آن مطالبی منتشر میشد که حتی برخی رسانهها را نیز به اشتباه انداخته بود.
- هیچ رسانه ای نیست که موضعی در قبال خبر نداشته باشد. حتی اگر رسانهها چنین ادعایی میکنند باید در نظر داشته باشید که روزنامهنگاران هم آدمهایی مثل باقی مردم هستند و ممکن است سلایق سیاسی و احساسی خود را در نوشتن و تنظیم اخبار دخالت داده باشند. برای اینکه احتمال درک اشتباه از وضعیت را کم کنید، همیشه مطالعه مطالب دو یا چند رسانه را در برنامه خود قرار دهید. مثلا بیبیسی فارسی، صدای آمریکا و رادیو فردا، معمولا خطی نزدیک به یکدیگر را دنبال میکنند. شرق و اعتماد هم در بسیاری موارد موضعگیریهای نزدیک به هم دارند. رسالت و جوان و کیهان هم در بسیاری موارد شبیه هم هستند. دنبالکردن اخبار، کار سختی است اما شهروندان مسئول از این سختی شانه خالی نمیکنند تا اجازه ندهند کسی از ناآگاهی آنها سوءاستفاده کند. به رسانههایی که از شما میخواهند مراجعه به رسانههای دیگر را متوقف کنید، بیاعتماد باشید. کسانی که انحصار را تبلیغ میکنند میخواهند با محدود کردن منابع اطلاعاتی شما، از امکان جهتدهی به افکار شما استفاده کنند.
- از خودتان که اخبار را بررسی میکنید و هر کسی که خبری را به شما میدهد، بپرسید «منبع این خبر کجاست؟». ضعیفترین و غیرقابل اعتمادترین منابع خبری، منابع خبری ناشناس و نامعلوم هستند. شبکههای اجتماعی، منابع خبری موثقی نیستند. ارجاعدادن یک جمله به این عبارت که «مردم میگویند»، باید برای شما یک علامت هشدار باشد؛ کدام مردم، به چه کسانی و چه طور چنین میگویند؟
- شفافیت منابع مالی رسانهها از مهمترین راهنماهای شما در بررسی جهت رسانهای است که اخبارش را میخوانید. همیشه از خودتان بپرسید «پول این رسانه را چه کسی میدهد؟» یا به زبان سادهتر «به کجا وصل است؟». همان طور که به تجربه در زندگی روزمره دریافتهاید، هیچ چیز مجانی نیست. همه کانالهای تلگرامی، همه بستههای خبری، همه عکسها و داستانهایی که میخوانید، «خرج» دارند. به رسانهای که منابع مالیاش را روشن نمیکند، مشکوک باشید.
- بازنشر زیاد یک مطلب به معنای صحت آن مطلب نیست. اگر یک مطلب در یک کانال تلگرامی دو میلیون بازدید داشته است، به معنی آن نیست که قطعا صحیح و دقیق است. داستانهای «خیلی خوب» یا «خیلی بد» باید شک شما را برانگیزد.
در مجموع باید گفت که «اخبار جعلی»، یک هدف بیشتر ندارند و آن «گمراهکردن مصرفکننده» برای «به آشوب کشیدن دنیا» است. هفتهای نیست که نتایج یک تحقیق تازه روی شبکههای اجتماعی از تاثیر «اخبار جعلی» بر انتخاب دونالد ترامپ به عنوان رئیسجمهور آمریکا صحبت نکند. به قدرت رسیدن دونالد ترامپ تا حدود زیادی حاصل همین اخبار جعلی بود. می توانیم اجازه ندهیم بحران مشابهی ما را به کام خودش بکشد!
ایسنا - فاطمه کریمخان
انتهای پیام
نظرات