به گزارش ایسنا، علیرضا سیاسیراد در نشست «تحکیم وحدت از ظهور تا افول» که به همت انجمن اندیشه و قلم برگزار شد، با بیان اینکه «دفتر تحکیم تقریبا سه دهه یکی از مهمترین سازمانهای فعال سیاسی در کشور بود»، اظهار کرد: امکان تحلیل این نهاد اجتماعی بدون توجه به زمینه فعایت آن غیرقابل انجام است و اگر بخواهیم به ویژگی متفاوت دفتر تحکیم با بخش عمدهای از فعالیتهای دانشجویی اشاره کنیم، موضوع شبکهای بودن تحکیم است. این سازمان از معدود سازمانهایی بود که در تمام دانشگاههای کشور اعضایش فعال بودند و از دل یک ساختار بسیار منظمی آمده بودند و سختترین و پیچیدهترین موضوعاتی که میتوانست سبب فروپاشی این نهاد شود، در دل آن مورد مطالعه قرار میگرفت و دائما به بازسازی و تغییرات ایدئولوژیک و دگرگونی در کادر رهبری و اعضا در طول سه دهه پرداخته شده بود.
وی افزود: این ساختار شبکهای و امکانی که برای ارتباط میان دانشگاههای مختلف پدید آمده بود، در پایداری این سازمان نقش حیاتی داشت. چیزی که اساساً فعالیت دفتر تحکیم را از حالت فعالیت یک سازمان به فعالیت و ساختار جنبشی نزدیک کرد. و ساختار واقعا تکی در دفتر تحکیم وجود داشت و همه نگرانی ما در دورهای که امکان فروپاشی تحکیم مطرح شده بود این بود که بازسازی مجدد این ساختار دیگر ممکن نیست. وقتی یک شبکه ملی ارتباط و هماهنگی وجود دارد، از بین رفنتش اینطور نیست که شما بتوانید مجددا و به راحتی چنین چیزی را احیا کنید. لااقل دو دهه تجربه پشت آن قرار داشت.
وی تاکید کرد: اگر بخواهم چند عامل اساسی در رسیدن دفتر تحکیم به نقطه اضمحلال تشکلیلاتی را بیان کنم باید بگویم که بخش عمدهای از سازمانهای سیاسی مربوط به خط امام با همه تحولات ایدئولوژیک و سازمانی که داشتهاند، همهشان تقریبا همزمان با تحکیم از میان رفتند. الان نه سازمان مجاهدین انقلاب وجود دارد نه جبهه مشارکت و کل آن سازمانهای خط امام تجدید ساختار پیدا کردند و در نهادهای جدیدی قرار گرفتهاند و این نشان میدهد که اضمحلال دفتر تحکیم یک فروپاشی از منظر مشکلات درونی نیست، ما با یک مسئله بیرونی مواجه بودیم. ما سال ۶۹ تا ۷۲ با مشکلاتی مواجه بودیم و مرتب تجربه میکردیم که بچهها دور هم جمع میشدند و نمیتوانستند انتخابات را هم برگزار کنند، اما تشکل مضمحل نشد تا سال ۷۲ – ۷۳ که دوباره هیئت مرکزی مشخص شد و کارها راه افتاد اما در سال ۸۴ دیگر این امکانپذیر نبود و دلیل مهمش این بود که انشعاب در تحکیم مثل انشعابی بود که بیرون از آن اتفاق افتاد.
عضو سابق دفتر تحکیم وحدت افزود: همانطور که در دهه ۶۰ تحکیم تحت تاثیر گرایش غالب جامعه و دانشگاه، گرایش چپ داشت و نیروهای چپ در اکثریت بودند، در دهه هفتاد هم گرایش اصلاحطلبانه همین وضعیت را داشت و با مشکلاتی که برای جنبش اصلاحات در ایران به وجود آمد و انتظاراتی که دولت آقای خاتمی به هر دلیلی نتوانست پاسخ دهد و انتظارات بیش از ظرفیتهایی که وجود داشت، اوج گرفت و ما با مشکل مواجه شدیم و این دیوار روی همه ما فروریخت و تحکیم هم از این قاعده مستثنا نبود. همه گروههای اصلاحطلب در انتخابات ۸۴ همین وضعیت را داشتند، یک عده از آقای کروبی، یک عده از آقای معین و یک عده از آقای هاشمی حمایت کردند و کل بدنه منسجمی که قبل از این به طور منسجم در انتخابات می آمدند و هماهنگ بودند انگار دعوایشان شد، علت هم این بود که در بیرون به دیوار خورده بودیم.
وی با بیان اینکه «ذفتر تحکیم به دلیل ساختار سازمانی و تجربه ها و سنتهای تشکیلاتی، اگر بادهای مخالف با این شدت وزیدن نمیگرفت تا سالهای سال دوام میآورد»، اظهار کرد: چون مکانیزمهای حل اختلاف تحکیم فعال بود، مکانیزمهای تصمیمگیریاش فعال بود، سیستم رهبری اش دموکراتیک بود، امکان چرخش نخبگان در آن به راحتی فراهم بود و اصلا مشکل داخلی نداشت که فروبپاشد. مسئله، مسئلهی جمع بندی نظام سیاسی از پایگاه اصلاح طلبان بود و اینکه این پایگاه باید از بین برود، مهمترین پایگاه آنان هم دانشگاه بود. آن زمان رسانه های ارتباط جمعی مثل امروز وجود نداشت و دانشگاه در این زمینه نقش استراتژیکی را ایفا میکرد. با قدرت گرفتن جریان حاکم و تصمیم بر حذف مجموعه اصلاحات اولین جایی که باید تکلیفش روشن میشد، دانشگاه بود.
وی تصریح کرد: نیروی امنیتی که در تمام دهه ۶۰ و دهه ۷۰ از حفظ ساختار شبکه ای تحکیم در دانشگاه ها به طور کلی و با همه اختلافاتی که با تحکیم داشت، استقبال میکرد، در دهه ۸۰ جمع بندیش این بود که باید تمام شود. هم نیروهای رادیکال و هم نیروی اقلیت در تور این نیروی امنیتی گرفتار بودند و هردو به شیوه ای در حال بازکردن چسبهایی بودند که انسجام تشکیلاتی تحکیم را نگاه داشته بود؛ بنابراین به نظرم میرسد که بازخوانی تجربه تحکیم برای نیروهای جدیدی که میخواهند در دانشگاه ها کار سیاسی کنند، واجد یک پیام مهم است، علت فروپاشی دفتر تحکیم این بود که یک تشکیلات دانشجویی در قامت یک حزب سیاسی عمل میکرد و نمیتوانست دوام بیاورد. نمیتوانستیم به عنوان یک نیروی سیاسی آماتور از مجلس دوم تا مجلس ششم و شورای شهر دوم لیست دهیم اما این کار را کردیم و هیچکس نمیپرسید که شما به عنوان یک دانشجو، چه امکانی دارید که در سطح شهر تهران مثلا به پول آن زمان، چند ده میلیون تومان بیلبورد بزنید و این پول را از کجا می آورید؟
سیاسیراد اظهار کرد: وقتی از افول خط امام میگویم باید به این نکته توجه داشته باشیم که کل جریان اصلاحات از پایان دهه هفتاد با بحران دستاورد رو به روست. این را نمی توانیم انکار بکنیم. ما در انتخابات شورای دوم در سال ۸۲ که شاید آزادترین انتخابات از زمان مشروطه تا آن دوره بود در تهران ۴۰ هزار رای آوردیم. بنابراین وقتی پروژه ملی در سطح اصلاحات با بحران دستاورد مواجه میشود به طور اتوماتیک سوال ایجاد میکند. آنچه که از ویژگیهای دفتر تحکیم وحدت مثل روحیه انقلابی و ایدئولوژیک و ضدامریکایی بودن مطرح شد، در دهه ۷۰ کجایند؟ چرا نیستند؟ به دلیل یک تجربه واقعی شکست خورده از ایدئولوژی که ادعا میکرده میخواهد جهان را تغییر دهد و نمیتوانسته حتی دفترش را هم اداره کند.
وی ادامه داد: خط امام وقتی در دهه ۷۰ تجدیدنظر کرده، اعلام شکست کرده است. بعد از آن که خط امامی وجود نداشته است. بنابراین تا قبل از دهه ۷۰ مجموع جمهوری اسلامی هم در جناح اصلاحات و هم جناح مخالف که همواره فعال بود و علاقه ای هم به تحکیم نداشت و هم در دهه ۶۰ فشار می آورد هم در دهه ۷۰ و هم در دهه ۸۰، یک جمع بندی کلی داشت که اساسا نسبت به اینکه در دانشگاهها شعب فعالیت تاسیس کنند، به جمع بندی رسیده بودند. اگر دفتر تحکیم از اواخر دهه ۶۰ دوام آورد به این دلیل بود که بخش عمده ای از نیروهای درون حاکمیت جمهوری اسلامی تمام قد ایستاده بودند که نگه مان دارند و در دهه ۷۰ هم بخش عمده ای از نیروی سیاسی حاکم ایستاده بود که تحکیم به فروپاشی نرسد. اما اواخر دهه ۷۰ و اوایل دهه ۸۰ توهمی به وجود آمد که اصلاحات برگشت ناپذیر است و اینکه ما ۲۰ هزار عضو در سرتاسر کشور داریم و در دانشگاه ها می توانیم عضوگیری کنیم و دفاتر حزبی مان را راه اندازی کنیم. پس به وجود دفتر تحکیم نیازی نداریم. در شرایط فقدان حمایت آن نیروی سیاسی که هزینه اصلی سوءمدیریتش و تدبیرش در رهبری جریان اصلاحات را بچه های دانشگاه دادند، رفت و برای حذف تحکیم توافق کرد.
عضو سابق دفتر تحکیم وحدت تاکید کرد: در درون تحکیم هم مشکلاتی وجود داشت که منکر آن نیستم. ما در انتخابات مجلس ششم التماس کردیم که بچه ها لیست ندهند. شعار برگشت به دانشگاه را چرا مطرح کردیم؟ به دلیل اینکه بیرون از دانشگاه مزیتی نداشتیم. معلوم است که حضور دانشجوی دو سال کار سیاسی کرده در شورای مرکزی نیروهای خط امام کنار ۱۶ گروه سیاسی حرفه ای بلاموضوع است. خنده دار است. شما الان از اعضای ادوار تحکیم سوال کنید، همه از دست احزاب شاکی هستند، میگویند احزاب ما را دور زدند، ما پیاده نظام احزاب شدیم. انگار قرار بوده که احزاب پیاده نظام اینها بشوند، انگار قرار بوده اینها احزاب را رهبری کنند و احزاب دنبال اینها راه بیفتند و بروند. کجای دنیا ممکن است که یک نیروی سیاسی حرفه ای را یک نیروی آماتور اداره کند؟
وی در پایان سخنانش جمع بندی کرد: از نظر من فعالان دفتر تحکیم وحدت در سه دهه گذشته بخشی از یک نیروی سیاسی جدی درون جمهوری اسلامی بوده که به میزانی که آنان موفقیت پیدا کردند این نیرو هم در دانشگاه ها فعال بوده است و به میزانی که آنان حذف شده اند، اینان هم آسیب دیده اند.
انتهای پیام
نظرات