به گزارش ایسنا، کاترین اشتون مسئول پیشین سیاست خارجی اتحادیه اروپا که نقشی تاثیرگذار در مذاکرات هستهای ایران و گروه 1+5 داشت، در یادداشت خود در نشریه پراسپکت با پرداختن به سیاستهای رئیسجمهور آمریکا در قبال ایران و توافق هستهای تاکید کرد که آمریکا در حال تضعیف اعتبار دیپلماتیک خود است.
اشتون نوشت: مدتها پیش از اینکه دونالد ترامپ روی صحنه بیاید، مقامات ایران نگران بودند که آمریکا فاقد تعهدی پایدار در قبال یک توافق هستهای است. تقریبا تمام کاندیداهای ریاست جمهوری از حزب جمهوری خواه وعده دادند که هر توافقی را پاره خواهند کرد. ایرانیها همزمان که انتخابات نزدیکتر می شد، به این لفاظیهای آمریکا گوش فرا می دادند.
من در دیدارهای دو جانبهام با محمدجواد ظریف وزیرامورخارجه ایران و فرد قبلی او، درباره آنچه ممکن است در صورت روی کار آمدن یک رئیسجمهور ضد توافق رخ دهد، صحبت می کردیم. این موضوع در دیدارهای من و جان کری وزیرامورخارجه پیشین ایران نیز مطرح می شد.
پاسخ ما به نگرانیهای آنها بر دو قسم بود. اول اینکه، توافقی خوب که آنچه مورد انتظار است را حاصل خواهد کرد، به درستی توسط آژانس بینالمللی انرژی اتمی راستیآزمایی و نظارت خواهد شد و از سوی یک سازمان به شدت مورد احترام تایید خواهد شد، خودش حرف خواهد زد. هیچ دلیلی برای نابود کردن آن وجود ندارد. مسائل بسیار دیگر درباره ایران نیز به توجه آمریکا و دیگران نیاز خواهد داشت اما نه این یکی.
دوم، این توافق دو جانبه نیست. پنج کشور دیگر که با تفویض اختیار شورای امنیت سازمان ملل به عنوان یک گروه عمل می کنند. به همراه اتحادیه اروپا به عنوان هدایت کننده این تیم (که من در سالهای 2009 تا 2014 عهدهدار آن بودم) و دیگر طرفهای توافق هستند. مذاکرات بیش از 10 سال پیش با حضور وزیران امور خارجه فرانسه، آلمان و انگلیس آغاز شد که اتحادیه اروپا هم به آنها پیوست. اولین مذاکره کننده ایران حسن روحانی بود که بعدها رئیسجمهور ایران شد. آمریکا، روسیه و چین نیز به نیابت از شورای امنیت به این گروه پیوستند.
این مقام پیشین اروپایی افزود: ما بارها دریافتیم که مشارکت هر یک از این شش کشور ضروری است. تعهد آمریکا لازم بود اما کافی نبود. جان کری مذاکره کنندهای باهوش بود اما توافق تنها به آمریکا تعلق نداشت. در هر نشستی که من برای هماهنگ کردن حضور داشتم، ما درباره وظیفه مذاکرهمان رایزنی می کردیم. آمریکا در آن زمان به سختی تلاش می کرد تا دیگر کشورها را متقاعد به پذیرفتن عناصری در توافق کند که برای آنها مهمتر بود تا دیگران. ما نیز از طریق بحث و گفتوگوهای سخت به مسیر خود ادامه می دادیم تا به یک موضع مشترک برسیم.
وی در ادامه نوشت: مذاکرات آسان نبود، چراکه ما زمانی مذاکره می کردیم که این شش کشور قرار بود درباره ایران متحد باشند در حالی که عمیق در خصوص دیگر مسائل اختلاف داشتند. به عنوان مثال، مذاکرات ما زمانی به اوج خود رسید که آمریکا و اتحادیه اروپا بر سر مسئله اوکراین با روسیه در تنش بودند. با این حال، ما تلاش کردیم تا اجازه ندهیم این اختلافات به آنچه در حال انجام دادن هستیم، سرایت کند. ما اطمینان یافتیم که ایرانیها می دانند، نمی توانند ما را جدا کنند و به علاوه می توانند درباره آنچه می گوییم به ما اعتماد کنند. وقتی در نوامبر 2013 به توافق اولیه دست یافتیم که زیربنای توافق نهایی در سال 2015 بود، آینده آن در همان لحظه روشن بود.
در حقیقت، مدل قدرتهای جهانی که می توانستند روی مسئلهای با یکدیگر همکاری کنند، در حالیکه حتی بر سر موضوعات دیگر اختلافاتی عمیق دارند یک مدل خوب برای رسیدگی به دیگر مشکلات به نظر می آمد.
همزمان که انتخابات سال 2016 در آمریکا نزدیک می شد، اغلب ناظران اینگونه ارزیابی کردند که واقعیت عملی تنها چند دقیقه پس از آنکه رئیسجمهور جدید، حتی یک فرد جمهوریخواه سوگند یاد کند، مشخص خواهد شد. اینکه توافقی که کارساز است به راحتی قابل کنار گذاشتن نیست.
سپس رئیسجمهور ترامپ روی کار آمد. وی با وجود شواهد روشن بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی مبنی بر اینکه به تعهداتش در توافق عمل می کند، مصمم است که توافق را تغییر دهد و تهدید می کند که اگر به خواستهاش نرسد آن را کنار می گذارد. این رویکرد مشکلاتی را برای دیپلماسی به طور کلی و برای دیپلماسی آمریکا به طور خاص ایجاد می کند.
مسئول پیشین سیاست خارجی اتحادیه اروپا در ادامه یادداشت خود تصریح کرد: تمام اشکال همکاری تنها سختتر شدهاند. هر کشور یا بازیگر غیردولتی پیش از آنکه با آمریکا تعامل کند، دو بار آن را بررسی خواهد کرد. به عنوان مثال اتحادیه اروپا و آمریکا همکاری نزدیک با یکدیگر داشتهاند و در مسائل مختلف از یمن گرفته تا لیبی به این همکاری ادامه می دهند. نقش چین در نزدیکتر کردن کره شمالی به موضعی سازندهتر چیزی است که آمریکا برای آن فشار آورده است. ( در جریان مذاکرات با ایران، دیپلماتهای کره شمالی چندین بار به بروکسل آمدند تا بفهمند روند آن چگونه است و آنها تنها کسانی نبودند که چنین کاری کردند.) یک راهحل برای اوکراین نیز منوط به این است که روسیه برای دست یافتن نوعی توافق آماده باشد.
تمامی اینها مسائلی پیچیده هستند که اگر قرار باشد از طریق دیپلماسی حل شوند به سازش نیاز دارند. تمام طرفها باید اطمینان داشته باشند که منافع فردا به امتیازات امروز سنگینی می کند. بدون اطمینان به اعتبار بلند مدت یک توافق، دیپلماسی شانس کمی خواهد داشت.
اشتون ادامه داد: آخرین نگرانی درباره خود ایران است. افراد بسیاری در داخل این کشور بودند که از حسن روحانی می خواستند موضعی به مراتب سختتری اتخاذ کند. آنها می گفتند که آمریکا قابل اعتماد نیست. آنها فکر می کردند که ایران تاسیساتش را بر خواهد چید و سپس در خواهند یافت که بهشان خیانت شده است. رئیسجمهور ترامپ این دیدگاههای آنها را تقویت کرده است.
اگرچه توافق هستهای با ایران هنوز لغو نشده است، یک اثر فوری وحشتناک روی ضروریترین بخش این توافق از منظر ایران داشته است. از نظر من، انگیزه این کشور برای حصول و ماندن در توافق تقویت اقتصاد ایران بود. رفع تحریمها به ایران اجازه داد تا داراییهایش را نگه دارد و تجارت و سرمایهگذاری در این کشور را توسعه دهد. اما بسیاری از شرکتهایی که ممکن بود سرمایهگذاری را بررسی کنند یا خواهان تجارت با ایران باشند، اکنون عقب نشستهاند. این اخباری بد برای افراد میانهرو در تهران است.
این، همچنین برای آمریکا اخباری بد است. واشنگتن هر شانس دیگری برای گفتوگو با ایران درباره مسائل دیگر را از بین می برد. باید امیدوار باشیم که کنگره به رئیسجمهور ترامپ کمک کند تا دوباره تفکر کند.
انتهای پیام
نظرات