به گزارش خبرنگار ایسنا در لبنان، طبق قوانین لبنان، نخستوزیر در صورت استعفا باید نامه رسمی به رئیسجمهور لبنان نوشته و در آن موضوع استعفا را طرح و منتظر پاسخ رسمی رئیسجمهور باشد. اما سعد حریری در فضایی کاملا مبهم که دلایل آن در سعودی قابل بررسی و فهم است، استعفای خود را پیش از ارائه رسمی به «میشل عون» رئیسجمهور لبنان، تلویزیونی و رسانهای کرد و با حالتی از عجلگی و شتابزدگی استعفای خود را علنی کرد.
بیانیه استعفای حریری
۱- سعد حریری خطاب استعفایش را مردم لبنان قرار داده است و مدعی است که لبنان و کشورهای عربی وضعیتی بحرانی به دلیل دخالتهای خارجی در امور داخلیاش را طی میکند. وی بدون اشاره به دخالتهای آمریکا و سعودی در بحرانهای یمن، بحرین، سوریه و لبنان و بدون اشاره به تحمیل جنگهای اسرائیل به کشور لبنان، ایران را هدف حمله بیانیه استعفایش قرار میدهد. روشن است که هدف نهایی از استعفا آن هم از سعودی ایجاد زمینه مناسب برای حملات و جنگ روانی جدید علیه جمهوری اسلامی ایران است.
۲- استفاده از واژه فتنهگری در باره ایران و حزبالله در بیانیه استعفای وی شبیه مواضع و خطابهای سیاسی است که سیاستمداران سعودی در ماههای گذشته به خصوص پس از سفر اخیر دونالد ترامپ به سعودی علیه ایران بکار میگیرند.
۳- حریری در این بیانیه همان حرفها و مواضع چند ساله اخیر پس از بحران نظامی در سوریه علیه حزبالله لبنان را بکار گرفته است و حزبالله را به دولتی درون دولت لبنان تشبیه میکند. حریری و همه لبنانیها اعم از جناحها و شخصیتهای سیاسی این کشور میدانند که سعد حریری در قالب توافق بر سر میشل عون به عنوان رئیسجمهور در یک اجماع فراگیر سیاسی به قدرت رسید و از آن روز تاکنون هیچ دگرگونی خاصی در موازنههای سیاسی لبنان و بین حزب المستقبل سعد حریری با حزبالله رخ نداده است و اوضاع به همان گونهای است که او به نخستوزیری رسید و رسیدن او به قدرت محصول توافق سیاسی با حزبالله بوده است. اما آنچه از آن روز تاکنون تغییر کرده است، شرایط نظامی در سوریه و پیروزیهای ارتش سوریه و همپیمانانش علیه داعش است. از سویی دیگر از آن روز تا کنون جبهه النصره و داعش از مرزهای مشترک لبنان و سوریه به لطف عملیات مشترک نظامی ارتش و حزبالله لبنان پاکسازی شدهاند و امنیتی بیشتری در لبنان از این حیث برقرار شده است.
۴- سعد حریری از حزبالله با واژههایی توهینآمیز یاد میکند و این نیروی مقاومت را نه فقط در لبنان که در دیگر کشورهای عربی به عنوان عامل اجرایی ایران برای ایجاد فتنه توصیف میکند. این در حالی است که آغازگر اعزام نیرو و کمکهای لجستیک به مجموعههای مسلح و تکفیری سوریه از مرز شمالی لبنان با سوریه، حزب المستقبل و همپیمانان سعودی در لبنان بودهاند و آنها بودند که آغازگر وارد ساختن لبنان به جنگ سوریه بودند و حزبالله پس از گذشت یکسال از درگیریها وارد تحولات نظامی سوریه شده است. از سویی دیگر همه طرفهای لبنانی حتی جناحهای عضو ۱۴ مارس لبنان به خوبی میدانند که این سیاستهای حزبالله لبنان تا کنون باعث شده است تا از بروز هرگونه جنگ داخلی و طایفی جدید در لبنان جلوگیری شود.
۵- وی در ماهیت سلاح حزبالله لبنان به عنوان نیروی مقاومت در لبنان و منطقه خاورمیانه تشکیک میکند در حالی که این حزبالله لبنان بوده است که از سال ۲۰۰۰ میلادی تا کنون موفق شده است جنوب لبنان را از لوث وجود ارتش اسرائیل و مرزهای شرقی لبنان را از وجود مجموعه مسلح تکفیری جبهه النصره و داعش پاکسازی کند و اگر کمکها، اقدامات و عملیات نظامی حزبالله نبود اکنون لبنان میدان نبردهای مجموعههای تکفیری علیه دولت و ملت لبنان بود.
۶- تکیه حریری بر دخالت حزبالله لبنان در سناریوی از پیش طراحی شده مجموعه موسوم به عبدلی در کویت، بکارگیری نقشههایی نخنما است که حتی کویتیها نیز میدانند که این سناریو تحت فشار سعودی در کویت شکل گرفته و مقامات کویتی نیز در دیدارهای خود با مقامات ایران بر عدم توانایی آنها برای جلوگیری از اجرای این سناریوی ساختگی اذعان کردهاند. اما لحن و شیوه بیان سعد حریری در این باره تکرار نفس مواضع سعودی مبنی بر دخالت ایران و حزبالله در سناریوی ساختگی عبدلی در کویت است.
۷- حریری فشارها و تحریمهای بانکی علیه بانکهای لبنانی از سوی آمریکا را به سبب حزبالله میداند و معتقد است این امر سایه سنگینی بر اقتصاد مردم و دولت لبنان میاندازد. این در حالی است که آمریکا به خوبی میداند که حزبالله هیچگونه ارتباطی با موسسات مالی و بانکی لبنان ندارد و از آن استفاده نمیکند اما آمریکا موضوع حزبالله را بهانهای قرار داد تا با هدف حفظ امنیت اسرائیل، امنیت مالی و اقتصادی را در لبنان بر هم زده و زمینهای برای بروز درگیریهای طایفی و مذهبی شیعه و سنی در لبنان راه بیاندازد زیرا پس از اقدام آمریکا در تحریمهای جدید علیه بانکهای لبنانی، بیشتر موسسات مردمی و رسمی شیعی در لبنان هدف قرار گرفتند که حتی مسئولان بانک مرکزی لبنان بارها اعلام کردند که این سیاست آمریکا فتنه مذهبی بین شیعه و سنی در لبنان را تحریک میکند زیرا تحریمهای بانکی جدید آمریکا علیه لبنان فقط طایفه شیعه در لبنان را هدف گرفته است.
۸- از بیانیه سعد حریری در سعودی روشن است که وی به این زودیها قصد بازگشت به لبنان را ندارد و وی دلیل آن را شباهت اوضاع به ماقبل شرایط ترور رفیق حریری در لبنان اعلام میکند و به صراحت میگوید که جان خود را در خطر میدیده است. این توصیف وی شبیه ماههای آغازین جنگ در سوریه است که وی به دلایل امنیتی از حضور در لبنان سرباز میزد و بین پاریس و ریاض در سعودی و فرانسه به سر میبرد و مدعی بود پس از سقوط بشار اسد از فرودگاه دمشق به بیروت بازمیگردد. بالاخره وی از فرودگاه بیروت به لبنان بازگشت و در یک مصالحه کاملا معنادار و روشن با حزبالله و همپیمانش به نخستوزیری رسید و میشل عون «کاندیدای حزبالله لبنان برای ریاست جمهوری» به ریاست جمهور لبنان رسید.
حریری اگر دلایل یقینی برای سلب امنیت شخصیاش در لبنان میداشت هرگز به لبنان بازنمیگشت و اگر پس از دوران کوتاهمدت نخستوزیریاش در عهد میشل عون به دلایل روشنی به خطرات امنیت شخصیاش میرسید حتما زودتر از اینها آن را افشا و لبنان را ترک میکرد اما روشن است که وی هیچ ادلهای برای تشبیه وضعیت خودش با پدر مرحومش را ندارد و فقط تلاش میکند با اتهامزنی، زمینه را برای استعفایش منطقی جلوه دهد و فشار فزایندهای را در داخل علیه حزبالله ایجاد کند.
۹- اقدام وی برای استعفا از نخستوزیری لبنان از سعودی یک گاف بزرگ سیاسی برای وی به شمار میرود. وی حتما به راحتی میتوانست به لبنان برگردد و استعفایش را به رئیسجمهور تقدیم کرده و پس از یک برنامه تلویزیونی در بیروت به کشور عربستان بازگردد اما این اقدام ناشیانه وی بیش از پیش ثابت میکند که وی تحت فشار و دستورات صریح و آشکار مقامات سعودی دست به این کار زده است تا جایی که از هماکنون در لبنان با این سوال مواجه شده است که وی در سعودی آیا تحت اقامت اجباری قرار گرفته است یا آزادانه چنین کاری را کرده است و دیگر این که آیا وی از نخستوزیری استعفا داده یا از سوی دولت عربستان از نخستوزیری لبنان برکنار شده است؟
۱۰- بیانیه حریری البته هیچ شباهتی به یک استعفای واقعی ندارد بلکه یک بیانیه سیاسی سراسر اتهام و توهین به ایران و حزبالله لبنان است که البته نشانههای جدید از تشدید اتخاذ موضع سعودی علیه ایران است.
پس از استعفانامه حریری در لبنان چه اتفاقی میافتد؟
۱- دولت لبنان به عنوان دولت مستعفی شناخته شده و به یک دولت موقت برای اجرای امور داخلی کشور تبدیل میشود تا رئیسجمهور لبنان شخص جدیدی برای این پست تعیین کند.
۲- اوضاع سیاسی لبنان به شرایط دوران بدون ریاست جمهوری تبدیل میشود و به قول سیاستمداران لبنانی، این کشور مجددا به سوی هدفی نامعلوم حرکت میکند. به طور قطع حزب المستقبل لبنان به عنوان بزرگترین فراکسیون پارلمانی از طایفه اهل سنت در دولت آینده شرکت نمیکند و ممکن است احزاب دیگر از طایفه اهل سنت که در هم پیمانی با المستقبل به سر میبرند نیز از ورود در دولت آینده سرباز بزنند. همین امر باعث میشود تا شرایط آرامش سیاسی بین دو طایفه بزرگ لبنان یعنی شیعه و اهل سنت به هم ریزد که میتواند مقدمه برخوردهای مذهبی و فتنهآمیز شود.
۳- در غیاب حزب المستقل حریری از دولت لبنان شرایط سیاسی و مناسبات پارلمان و انتخابات آتی آن و قانون انتخاباتی جدید نیز دستخوش تغییرات بسیار منفی شده و حتی ممکن است از برگزاری انتخابات پارلمانی جدید نیز این کشور باز ماند که گلوی حرکت سیاسی آزاد در کشور را مجددا خواهد گرفت.
۴- غیاب جریانات شناخته شده و رسمی اهل سنت در دولت لبنان در سایه خروج حریری از دولت باعث میشود که روابط بینالملل لبنان به خصوص با آمریکاییها و اروپایی تضعیف شده و امکان چانهزنی دولت آینده لبنان با این طرفها را به شدت کاهش میدهد که میتواند بار سنگین مالی و سیاسی بر این کشور تحمیل کند.
لذا استعفای سعد حریری از سعودی میتواند اقدامی مطالعهشده از سوی سعودی ارزیابی شود تا با این اقدام ضمن تحمیل شرایط جدید به لبنان، این کشور در منگنههای اقتصادی و سیاسی جدید قرار گیرد تا اهداف سیاسی سعودی محقق شود. از همین رو انتظار میرود که پس از استعفای حریری، دولت عربستان اقدامات جدید تنبیهی با شرکایش علیه لبنان اتخاذ کند.
استعفای حریری و حزبالله لبنان
استعفای حریری از نخستوزیری میتواند زمینه راهکارهای جدید سعودی علیه حزبالله لبنان را تسهیل کند. علیالقاعده هرگونه گفتوگوی سیاسی بین حزبالله و المستقبل تا زمانی نامعلوم متوقف میشود. در سالهای گذشته ما شاهد بودیم که پس از تروریست خواندن حزبالله از سوی سعودی، برخی از کشورهای ثروتمند عربی همچون امارات نیز مواضع مشابهی اتخاذ کردند که نتیجه آن اخراج صدها خانوار لبنانی از این کشورها بود. اکنون این انتظار میرود که اقدامات مشابهی علیه لبنانیها و حزبالله اتخاذ شود، اگرچه انتظار میرود براساس برخی اخبار غیر رسمی ممکن است در قالب همپیمانی برخی کشورها با سعودی، اقدامات پادشاهی سعودی علیه حزبالله رنگ و بوی جدیدی نیز بگیرد که میتواند با حمایت سیاسی آمریکا نیز همراه شود.
پس از استعفای حریری حالا همه انتظار میکشند تا سیدحسن نصرالله دبیرکل حزبالله لبنان چه موضعی در برابر آن اختیار خواهد کرد؛ البته واضح و اشکار است که حزبالله لبنان برای جلوگیری از هرگونه فتنهگری جدید در این کشور هرگز اقدام به اعلام سیاست عجولانه یا تحریکآمیز نخواهد کرد و تلاش میکند تا فضای جامعه و سیاست کشور را آرام کند.
استعفای حریری و میشل عون
طبق عرف سیاسی و قانونی لبنان، سعد حریری باید استعفاءنامهاش را تقدیم رئیسجمهور «میشل عون» کند اما وی پیش از آن از سعودی و بوسیله خطاب تلویزیونی این استعفا را به گوش رئیسجمهور رسانده است. روشن است که میشل عون هیچ راهی جز پذیرش استعفای ندارد زیرا وی بیش از هر کس دیگری میداند که این استعفا مبتنی بر برنامهها و مواضع جدید دولت سعودی است وگرنه او از بیروت چنین اقدامی را عملیاتی میکرد.
این استعفا شرایط را بر میشل عون سخت خواهد کرد و میتواند بسیاری از برنامه داخلی و خارجی وی برای بهبود اوضاع لبنان را با مشکلات بسیاری مواجه کند.
با این همه باید در انتظار نشست تا ابعاد بیشتری از استعفای حریری و انعکاس آن بر لبنان و منطقه روشن شود. آنچه مسلم است، این است که پادشاهی عربستان در قبال ایران و حزبالله لبنان اقدامات و مواضع تندی را اتخاذ خواهد کرد که پسزمینه مناسب آن همین استعفای حریری خواهد بود.
گزارش خبرنگار ایسنا، علی منتظری
انتهای پیام
نظرات