به گزارش ایسنا، نشریه پولتیکو در گزارش خود به قلم جیمز روبین، دستیار پیشین وزیر امور خارجه آمریکا در دوران ریاست جمهوری بیل کلینتون به مقایسه سخنرانی روز سهشنبه دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا در افتتاحیه هفتاد و دومین نشست مجمع عمومی سازمان ملل با سخنرانی جورج بوش به همین مناسبت در سال 2002 پرداخت و نوشت: رئیسجمهور آمریکا نتوانست نگاه رهبران جهان را با دیدگاه آخرالزمانیاش در خصوص ایران و کره شمالی همراه کند؛ وی حتی زمینه را برای جنگ نیز فراهم نکرد.
پولتیکو در ادامه نوشت: برخلاف ارزیابی مفسران اخبار این روزها، نطق نخستین رئیسجمهور ترامپ در سازمان ملل یک فریاد حمایتطلبی برای جنگ نبود، اظهاراتی که مشابه سخنرانی رئیسجمهور جورج بوش در نشست 2002 مجمع عمومی است که در آن تهدید عراق را زیادی بزرگ نشان داد و چند ماه بعد نیز به حمله به عراق منتهی شد. بوش در این سخنرانی همچنین به طرز شرمآوری یک محور شرارت متشکل از کره شمالی، عراق و ایران را معرفی و ادعا کرد که این کشورهای خطرناک در حال ساخت تسلیحات کشتار جمعی و حمایت از تروریسم هستند.
15 سال بعد، این سه کشور مسیرهای کاملا متفاوتی را طی کردهاند. عراق با یک دولت فراگیر در حال مبارزه با بیثباتی، مناقشات فرقهای و تخریبهای ناشی از اقدامات داعش است و قطعا در حال فروپاشی نیست. ایران، در این میان از تحریم های سخت اقتصادی رها شده که نتیجه توافق هستهایاش با قدرتهای جهانی است و کره شمالی، با وجود سختتر شدن تحریمهای بینالمللی اکنون دارای یک زرادخانه هستهای است با اینکه به زودی به آن دست خواهد یافت و دست کم دانش سوار کردن این تسلیحات روی موشکهای میان برد، دور بردی را دارد که قادرند نه تنها ژاپن و بخشهای گستردهای از آسیا، بلکه آمریکا را نیز هدف قرار دهند.
ترامپ در سخنرانی روز سه شنبهاش بسیار تلاش کرد مقامات ایران و کره شمالی را جماعتی از جنایتکاران جهانی معرفی کند که اگر با آنها مقابله نشود، شرارت به پیروزی خواهد رسید. وی گفت: زمانی که مردم و ملتها مخاطب تاریخ شوند، این نیروهای مخرب تنها قدرت گرفته و تقویت می شوند. اما این سخنان به راحتی می توانستند از سوی تمام روسای جمهور پیشین و نه تنها فقط جورج بوش بیان شوند. رئیسان جمهور آمریکا همواره تلاش کردهاند تا امور جهانی را به یک بازی اخلاقی تبدیل کنند که در آن، آمریکا یک قهرمان است. این اظهارات حقیقت را تغییر نمی دهد که مخاطبان بسیار اندک بتوانند باور کنند که آمریکا گزینههای نظامی واقع بینانه در پیونگ یانگ یا تهران داشته باشد.
تهدید ترامپ برای منهدم کردن کره شمالی صرفا یک بیانیه تا حدودی خشن از سیاست رسمی آمریکا است که دههها به عقب بازمی گردد. بسیاری روی نامگذاری بچهگانه رئیسجمهور برای رهبر کره شمالی متمرکز شدند که وی را "مرد موشکی" خواند اما از جزئیات مهم غافل ماندندکه حذف کره شمالی تنها زمانی اتفاق خواهد افتاد که آمریکا مجبور به دفاع از خودمان یا متحدانمان شود.
به نوشته پولتیکو، معمولا رئیسجمهور آمریکا به سازمان ملل می رود تا رهبران جهان را درباره خطر جهانی متقاعد و آنها را ترغیب کند که به تلاشهای واشنگتن برای مقابله با این خطر بپیوندند. ترامپ قطعا یک رویکرد جدید اتخاذ کرده است؛ بیزار کردن متحدان با یک زبان اغراقآمیز و ترساندن دوستان از طریق تقسیم جهان به دو جبهه صرفا خیر و شر. آنچه رئیسجمهور گفت، بیشتر شبیه به یک کلاس درس ضعیف درباره روابط بینالملل بود که توسط معلمی اداره می شود که روی لغات اشتباه متمرکز شده است.
اگر حسن نیتی هم نسبت به آمریکا باقی مانده بود، اکنون ترامپ آن را با تهدید خود برای خروج از توافق هستهای با ایران از بین برده است، توافقی که وی آن را شرمآور و توافقی بد و یک سویه خوانده است. صحن سازمان ملل پر شده بود از افرادی که به طور شخصی در سیاستهای مربوط به برنامه هستهای ایران مشارکت کرده بودند. تمامی این افراد بر این باورند که توافق با ایران یک دستاورد دیپلماتیک بزرگ است. چیزی که آنها بیشتر مایل به شنیدش بودند، چیزی بیش از غرغر یک رئیسجمهور آمریکا بود که جایگزین بهتری هم برای توافق هستهای ارائه داده است.
به نظر می آید که ترامپ هیچ درکی از لزوم جلب حمایت دیگر کشورها از دیدگاه آمریکا ندارد. سخنرانی روز سهشنبه وی یک خروج آشکار از سنت روسای جمهور هفت دهه گذشته آمریکا است که تلاش می کردند تاثیرگذار باشند و اتحاد بینالمللی برای مواجهه با تهدیدات جدید را رهبری کنند. نگاه کردن به صورتهای همتایان ترامپ نشان می داد تعداد کمی از آنها به ترامپ اعتماد و اطمینان کافی برای پیروی از او را دارند. در سخنرانی ترامپ در سازمان ملل هیچ سیاستی پیش نرفت و نفوذ بینالمللی آمریکا نیز با یک ضربه دیگر مواجه شد.
انتهای پیام
نظرات