هیرش سعیدیان، روزنامهنگار، در یادداشتی درباره همهپرسی کردستان عراق و دلایل برگزار نشدن این همه پرسی از زعم خود، نوشته است: زمانی که منصور تاراجی، سردبیر وقت روزنامه اطلاعات در تیرماه ۱۳۵۳ به جبهههای جنگ کردستان عراق در برابر حکومت مرکزی رفت و با ملا مصطفی بارزانی مصاحبه کرد، در توصیف ژنرال بارزانی نوشت «با فارسی فصیحش شنونده را به یاد متون ادبیات قدیم ایران میانداخت»، وی گفت بارزانی به من گفت: «شما آریایی هستید و ما آریایی، عید بزرگ شما نوروز است و عید بزرگ ما نوروز، ما دارای فرهنگ، تاریخ و سنن مشترک هستیم... ما یکی هستیم». جنگ طولانی در کردستان عراق در برابر بغداد به شکل عجیبی همکاری طولانی آنها و تهران را رقم زد. رابطهای که پس از خیانت شاه به آنها در کنفرانس الجزایر [از بین رفت اما] با وقوع انقلاب اسلامی دوباره احیاء گشت و قریب 39 سال ادامه داشته است. مسعود بارزانی که خود متولد شهر مهاباد در آذربایجان غربی است در باره دوران طولانی پناهندگیاش در ایران و حضورش در شهر کرج میگوید: «تنها مامن برای ما ایران بود ... در زمان حضور در کرج همه ما توانستیم صحبت کردن به زبان فارسی را کامل نماییم... نچیروان (فرزند برادرش ایدریس) را به دانشگاه تهران فرستادیم تا علوم سیاسی بخواند.» 8 سال جنگ تحمیلی، کردهای عراقی را به متحدی بالقوه برای ایران بدل ساخت. زمانی که سعدی احمد پیره، از فرماندهان اتحادیه میهنی کردستان در گفتگو با یک نشریه محلی درباره یکی از این همکاریها میگوید: «در مهر ماه سال 65 به کوههای اطراف شهر قلادزه رفتیم تا برادران ایرانی را به اطراف پالایشگاه کرکوک برسانیم تا با یکدیگر عملیاتی مشترک انجام دهیم». این همکاری در سالهای پس از صدام نیز به نوعی ادامه یافت. حجم مبادلات تجاری ایران و کردستان عراق با فراز و نشیبها به حدود 5 میلیارد دلار میرسد. رستوران یک شهروند تهرانی در اربیل، محصولات و کالاهای خوراکی ایرانی در ویترین سوپرمارکتها در دهوک و سلیمانیه و دهها نمونهای دیگر حکایت از پیوند اقتصادی دارد. هر ساله بیش از 200 هزار نفر از شهروندان ایرانی به اقلیم سفر میکنند و بیمارستانهای ایران اولین انتخاب بیماران اقلیم کردستان عراق است. این دو همچنین بنا بر تایید رسمی دریادار شمخانی دارای توافق نامههای همکاریهای امنیتی نیز هستند. البته روابط اتحادیه میهنی با ایران همیشه بهتر از روابط حزب دموکرات کردستان عراق (موسوم به پارتی) بوده است. ایران اعتماد بیشتری به سلیمانیه دارد تا اربیل.
اعلام همهپرسی
اعلام همهپرسی در تمام کشورهای همسایه عراق و در داخل این کشور واکنشهای بسیاری به همراه داشت؛ حیدر العبادی گفت: «اگر همه پرسی با خشونت همراه شود به نیروی نظامی متوسل خواهد شد»، مولود چاوش اوغلو، وزیر امور خارجه ترکیه تاکید کرد که در صورت اجرایی شدن این طرح "بارزانی باید هزینههای اجرایی چنین طرحی را بپردازد"، سخنگوی کاخ سفید با اعلام نظر رسمی واشنگتن گفت که: « این همهپرسی میتواند تمرکز بر مبارزه با داعش در عراق را از بین ببرد و این که آمریکا نیز همچون ایران و ترکیه از تشکیل کشور مستقل کردستان حمایت نمیکند.» بوریس جانسون، وزیر امور خارجه انگلستان اعلام کرد که: «لندن از یک عراق باثبات، دموکراتیک و متحد حمایت میکند و اکنون زمان مناسبی برای برگزاری همه پرسی استقلال در اقلیم کردستان عراق نیست»، «آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل متحد همه پرسی اقلیم کردستان عراق را موجب تضعیف مبارزه با داعش برشمرد.»
هدف واقعی بارزانی
بی شک خود مسعود بارزانی نیز تمام این مسائل و مخالفتها را میبیند. سیاست با ایدهآل فرق اساسی دارد و حاصل بازی با مهرههای واقعی است. اما دلیل اصرار او برای برگزاری همه پرسی چه میتواند باشد؟ آیا همه پرسی در کردستان عراق برگزار خواهد شد؟ آیا برگزاری همهپرسی به معنای اعلام استقلال کردستان عراق است؟ این همهپرسی واقعی نیست و قرار نیست این منطقه اعلام استقلال نماید. بارزانی از اعلام طرح همهپرسی اهداف دیگری دارد. هدف او از اعلام همهپرسی رسیدن به استقلال کردستان عراق نیست.
مخالفین داخلی همهپرسی
زمانی که تابوت انوشیروان مصطفی، دبیرکل جنش تغییر و سر سختترین مخالف داخلی مسعود بارزانی از بیمارستانی در لندن برای تشییع در فرودگاه سلیمانیه در میان استقبال هوادارانش تحویل داده شد، ریاست اقلیم امید داشت تا با مرگ وی از دامنه نفوذ این جنبش کاسته شود و حجم مخالفتها کاهش یابد، اما اینگونه نشد. دوره زمامداری وی بر اقلیم برابر قانون مصوب پارلمان محلی قریب دو سال است که پایان یافته است. بر اساس همین قانون وی پس از دو دوره ریاست باید جای خود را به دیگری بدهد. همین موضوع موجب ایجاد یک دوره نزاع سیاسی میان او و انوشیروان مصطفی بود. در نقطه اوج این درگیری سیاسی پارلمان منحل شد و مسئولین یک ایست بازرسی در رودی شهر اربیل مانع از ورود یوسف محمد صادق، رئیس پارلمان و از اعضای برجسته جنش تغییر به داخل شهر شدند. این اقدام سر آغاز یک دوره اختلاف سیاسی است که تاکنون نیز ادامه دارد. مقامات جنبش تغییر (گوران) در پلینیومی (گردهمآیی) حزبی اعلام کردند که از این همه پرسی حمایت نخواهند کرد. آنها بر اساس آمار دومین حزب بزرگ کردستان عراق به شمار میروند، حزب جماعت اسلامی نیز به همراه جنبش گوران اعلام کردند که اعلام چنین همه پرسی به صلاح مردم کردستان نیست و از آن حمایت نخواهند کرد. این دو حزب و تعداد دیگری از احزاب و شخصیتهای کرد، خواهان کناره گیری مسعود بارزانی از مقامش و برگزاری انتخابات برای انتخاب مجدد ریاست اقلیم بدون کاندیدا توری مجدد وی هستند. "هنر توفیق" استاد دانشگاه در سلیمانیه در این باره میگوید: «این همه پرسی و تهییج احساسات و تشدید بحران میتواند فضای به وجود آورد که مخالفین داخلی را به انزوا کشاند و آنها را به محاق فرو برد، به نظر میرسد یکی از اهداف آن همین باشد و گرنه چه کسی باور میکند ما با این وضعیت بحران داخلی و مخالفت بینالمللی بتوانیم چنین امری را محقق سازیم.» مخالفین بارزانی در بیانیهای که از تلویزیون KNN قرائت شد اعلام کردند که: «اگر هدف وی حفظ قدرت نیست بهتر است پیش از اعلام همهپرسی از پستش کناره گیری نماید زیرا بر اساس قانون دورهای زمامداری وی به اتمام رسیده است و ریاست وی دیگر مشروعیت ندارد.» علی محمد صالح، نماینده پارلمان میگوید: «وقتی فساد گسترده، دادگاههای ناکار آمد و اختلاف داخلی و همچنین انحصار طلب حزبی وجود دارد، چگونه میتوان همه پرسی بارزانی را باور کرد؟» در مواردی همچون کاتالونیا که از شانس قرار نداشتن در خاورمیانه برخوردار است و البته در جوار همسایگانی همچون داعش قرار ندارد، با وجود هم نظر بودن احزاب داخلی تنها به خاطر عدم همراهی بینالمللی اقدام به برگزاری همه پرسی نمینمایند زیرا میدانند که هر گونه همه پرسی استقلال نیاز به همراهی و حمایت حداقل چند بازیگر پر قدرت ملی و بینالمللی است. این موضعی است که در رسانههای عراق و کردستان عراق بسیار بازتاب یافته است و بارزانی تاکنون پاسخ قانع کنندهای به آن ارائه نداده است.
مخالفین درون حزبی
درون حزب مسعود بارزانی (حزب دموکرات کردستان عراق) دو جناح وجود دارد، یکی جناح وابسته به نچیروان بارزانی، نخست وزیر اقلیم و برادرزاده مسعود و دیگری جناح متعلق به مسرور بارزانی، رئیس سازمان امنیت و فرزند مسعود بارزانی. نچیروان رسانهها و همچنین نیمی از کابینه را در اختیار دارد، او مشهور است که مخالف اعلام همه پرسی است، چند سالی است که عموی بزرگ وی درصدد است تا قدرت وی را محدود نماید و فرزند را بر جای برادر زاده بنشاند، این برنامه البته به دلیل نفوذ نچیروان در نیروهای نظامی و هوشمندی بیشتر وی از پسر عمویش تاکنون عملی نشده است. برخی معتقدند که اعلام همه پرسی و فضای آشفته احتمالی ایجاد شده به نفع نچیروان نخواهد بود.
سایه جنگ
ایران در شرق، بیش از 120 هزار نفر نیروهای حشد الشعبی در غرب به همراه سپاه عراق، ترکیه به عنوان دارنده هشتمین ارتش قدرتمند جهان در سال 2017 در شمال که همگی با همهپرسی مخالفند، واقعیتی است که بارزانی نیز آن را از نظر دور نمیدارد. همچنین کردستان منطقهای است که به دریا راه ندارد و اوضاع سیاسی داخلی آن نیز با آرامش و اتحاد فاصلهای معنیدار دارد. این منطقه فاقد نیروی هوایی و یا ارتشی منسجم است. جامعه ملل نیز از این همه پرسی و اعلام استقلال حمایت نکردهاند. دریادار شمخانی در گفتگو با صدا و سیما از احتمال " اقدام ورای مرزها " سخن گفت، رئیس ستاد مشترک ارتش ترکیه نیز سخنان مشابهی بر زبان راند. گوران دوکانی، عضو جنبش گوران در یادداشتی که در سایت lvinpress منتشر کرد، نوشت: «سخنان گزاف بارزانی ما را به کجا خواهد برد؟ ... طرح همه پرسی غیر از آسیب رساندن به روابط ما و همسایگان ما چه منافع احتمالی برای مردم ما خواهد داشت؟» یکی دیگر از همکارانش در حزب تغییر میگوید: «اگر جنگی در بگیرد، غیر از آن است که مردم کردستان باید تاوان و هزینه آن را بپردازند؟ »
هدف واقعی از اعلام همهپرسی
مسعود بارزانی از تمام واقعیات اشاره شده در بالا به نیکی آگاه است، او میداند که به لحاظ اقتصادی به صورت کامل به دو همسایه شرقی و غربی خود وابسته است. قطع صادرات نفت از بدر جیهان میتواند شاکله دولت او را با بحرانی جدی روبه رو سازد. " آشتی هورامی" وزیر نفت اقلیم به صراحت از ترکیه به عنوان واسطهای فروش نفت اقلیم نام برده است. در صورتی که ایران مرزهای خود را بر روی اقلیم ببندد، یک بحران جدی در اقلیم پدید میآید. اما هدف او از اعلام همه پرسی چیست؟ با پایان یافتن جنگ علیه داعش توازن قوا در درون عراق شکلی جدید به خود خواهد گرفت. او بارها نارضایتی خود را از استقرار حشد الشعبی در نزدیکی مرزهای اقلیم ابراز کرده است. مذاکره با بغداد در این مورد تا کنون سودی نداشته است. بر اساس یک توافق 17 درصد از بودجه به عنوان سهم اقلیم کردستان در نظر گرفته شده است تا به وسیله آن حقوق کارکنان محلی و هزینههای جاری پرداخت شود، این جریان نقدینگی قطع شده است و مذاکرات درباره اتصال مجدد آن تاکنون بی نتیجه بوده است. دولت محلی برای راضی کردن بغداد برای مذاکره در این دو مورد حساس امنیتی و اقتصادی اهرمی در اختیار نداشت تا آنکه بارزانی موضوع همه پرسی را مطرح کرد. او در یک سخنرانی نکته جالبی را مطرح کرد، بارزانی گفت: «ایران میتواند میان ما و بغداد میانجیگری نماید.» دریادار شمخانی نیز با هوشمندی ضمن اعلام موضع جدی ایران در قسمت انتهایی سخنانش تلویحاً گفت تهران حاضر است تا با میانجیگری میان اقلیم و بغداد به حل مشکلات آنها کمک نماید. این مسئله را میتوان شاه کلید حل معمای طرح موضوع همه پرسی دانست. بارزانی به شکل مرتب از عدم ارائه پیشنهادهای جایگزین بینالمللی مناسب گله میکند. او در واقع میگوید، شما نمیخواهید ما همه پرسی انجام دهیم، خوب گزینه جایگزینتان چیست؟ آیا حاضرید به حل مشکلات ما کمک نمایید؟ جلب توجه جامعه جهانی و همسایگان به مشکلات اقلیم و لابی ایران با بغداد برای کمی انعطاف در موضوع سهم 17 درصدی از بودجه و مسائل اینچنینی احتملاً هدف غایی بارزانی را شامل میشود. در انتها همه پرسی برگزار نخواهد شد، اما در مقابل ممکن است اربیل یک مذاکره واقعی با بغداد را به دست آورد که در آن همسایگان قدرتمند و جامعه بینالملل به بغداد میگویند: «اقلیم از خواست خود برای انجام همهپرسی و اعلام استقلال کوتاه آمد، خب! شما نیز کمی انعطاف نشان دهید.» احتمالاً اگر مانور سیاسی بارزانی موثر واقع نشود، او به نوعی تا پای برگزاری همه پرسی برود تا بتواند امتیازات مد نظرش را بگیرد، اما وی هرگز اعلام استقلال نخواهد کرد؛ زیرا شرایط آن به هیچ وجه مهیا نیست. مسئله همه پرسی تنها یک مانور سیاسی است که قرار است کمی فضای کار سیاسی برای حکومت اقلیم کردستان فراهم آورد و نه استقلال.
انتهای پیام
نظرات