امروز در تقویم، روز پزشک نامگذاری شده است، همه ما از دوران خردسالی خاطرات رفتن به مطب پزشکان را به یاد میآوریم و لبخند میزنیم؛ خیلیها اصرارهای کودکانه خود را از پزشک معالج خود برای این که در نسخه آنها آمپول تجویز نشود، به یاد دارند.
میتوان گفت پزشکان تقریبا در بدترین شرایط مراجعهکنندگان آنها را ملاقات میکنند و آن هنگامی است که فرد بیمار است و بیماری یکی از بدترین شرایط زندگی همه انسانها به شمار میرود.
از سویی در همین شرایط گاه اوضاع تلختر میشود، بیمارانی که به سختی هزینه درمان خود را میپردازند، بیمارانی که علاوهبر جسم بیمار، روحشان نیز بیمار است و یا شرایط خاص دیگر... اینها همه موقعیت پزشکان وظیفهشناس و دلسوز را سختتر میکند؛ پزشکانی که مسئولیتپذیری و تعهد را سرلوحه کار خود قرار دادهاند.
اما در این میان من با پزشکی قرار مصاحبه داشتم که علاوهبر سلامتی جسم به غذای روح نیز اهمیت میدهد؛ او به بیماران خود کتاب تجویز میکند و مطالعه را یکی از ارکان مهم زندگی میداند.
محمد احمدآبادی در گفتوگو با خبرنگار ایسنا عنوان میکند: شور و هیجان و آرزوهای بزرگ مرا به پزشکی علاقهمند کرد؛ پزشکی خود یک نوع «زندگی» است و در این زندگی تعهد مقدم بر هرچیزی است و تعهد بیشتر هنگامی معنا پیدا میکند که بر خلاف میل و خواسته آدمی باشد و شرایط سختی به او تحمیل کند.
وی ادامه میدهد: در ابتدای کار به علت شرایط سخت زندگی مجبور بودم که 22 ساعت در شبانه روز کار کنم و با آن سختی کار و خستگی مفرط، باید سرحال و آماده هم میبودم. 11 ماه هر شب شیفت کاری، موجب شده بود تا شبها داستان «بای سیکل ران» برایم بارها تکرار شود.
این پزشک که عضو انجمن کتاب سیمرغ نیز است، میگوید: بنیان نهادن این انجمن نیز الهام گرفته از یک کتاب به نام «ایران ساختن یا ساختن» شکل گرفت و از یک جمله بسیار کلیدی در سوگند نامه آن: «سوگند می خورم که بیش و پیش از دیگران خود را مسئول خود و آینده کشورم بدانم». سه سال قبل داستان از همین جا شروع شد این جمله روی من تاثیر زیادی داشت و این جمله را جدی گرفتم و به تعدادی از دوستان سرایت کرد؛ این شد که تیمی کاملا با انگیزه و علاقهمند دور هم گرد آمدیم و یکی از عناصر اصلی انتخاب نیشابور به عنوان پایتخت کتاب ایران نیز همین فعالیت دوستان بود که هنوز این فعالیتها در جریان است. تشکیل انجمنهای کتاب در شهرها و مراکز مختلف و فعالیتهای دیگر مرتبط با کتاب از مهمترین اقدامات انجمن است.
احمدآبادی اظهار میکند: در مطب خود کتابخانه کوچکی در اتاق انتظار دارم و به بسیاری از بیمارانم با توجه به مشکلاتی که دارند؛ کتاب برای مطالعه هدیه و یا امانت میدهم. مثلا برای کسی که خیلی در زندگی احساس شکست و نا امیدی و افسردگی میکند , سه کتاب «دختر ایران» و «زندگی بی حد و مرز»و «هرگز تسلیم نشو» را برای مطالعه توصیه میکنم. حتی برای کسانی که به دنبال کاهش وزن و هستند، کتاب «اثر مرکب» را پیشنهاد میدهم.
وی ادامه میدهد: مطالعه میتواند مانند شاه کلیدی در کلیه رفتارهای ما تاثیر مثبت به جا بگذارد؛ در آمریکا بسیاری از نویسندگان درجه یک از کوهنوردان و ورزشکاران حرفهای هستند. اما متاسفانه در کشور ما معمولا در ذهن آدمی نویسنده و متفکر با یک سیگار برلب و ساکن در گوشه و کنج عزلتی تداعی میشود و از سویی خودکشی نویسندگان که خود پدیدهای در خور تامل است.
این پزشک میگوید: بیمار قبل از درمان و دارو به ایجاد ارتباط مناسب با پزشک و درمانگر نیازمند است. اگر این مهر و ارتباط همراه با درک مشکلات بیمار باشد؛ بسیار اوقات میتوان بیمار را با کمترین دارو، درمان کرد؛ از طرفی ایجاد اعتماد موجب آرامش و مشارکت فعال بیمار در امر درمان او میگردد.
وی با بیان این که علاقهمند به کوه و طبیعت است و 4 هزار تصویر از طبیعت نیشابور را در آشیو خود دارد؛ عنوان میکند: امروزه بر کسی پوشیده نیست که چالشهای بسیاری پیش روی جامعه ماست؛ اگر به دنبال راه حل مناسب و اساسی هستیم باید از این «شاه کلید» به نحو مناسب بهره جوییم و این یعنی همان مسئولیت پذیری؛ شعار و هدف ما در انجمن سیمرغ «طلوع کتاب، طلوع آگاهی» است؛ مطالعه همان شاه کلیدی است که در همه ابعاد حتی سلامت جسم نیز مؤثر است.
انتهای پیام
نظرات