به گزارش خبرنگار ایسنا، فتح قلههای علم، یافتن حقایق، رسیدن به افقهای روشن و آسمانی آبی و صلح و آرامش رؤیاهای همه دانشمندانی است که گرانبهاترین زمان عمر خود را در آزمایشگاهها سپری میکنند تا واقعیاتی را به حقایق جهانی اضافه کنند.
این انسانها رنج مهاجرت و درد هجران را به جان میخرند تا بتوانند در مسیر روشن علمی و به دور از هر نوع حواشی به اهداف ترسیم شده خود دست یابند.
نمونههای این افراد بی شمارند. پروفسور "علی جوان"، "نیما ارکانی"، "شهریار افشار"، "پردیس ثابتی"، پروفسور "علیرضا حیدری"، پروفسور "مریم میرزاخانی" و پروفسور "لطفیزاده" تنها بخشی از صدها ایرانی دانشمندی هستند که در خارج از کشور مشغول به فعالیتهای علمی بودند و یا هستند.
"مریم میزراخانی" گوهر گرانبهایی بود که به دلیل ابتلا به بیماری چندی پیش درگذشت و جامعه علمی را به سوگ نشاند.
طی روزهای آغازین هفته جاری نیز خبر فوت پروفسور "لطفیزاده"، پدر منطق فازی بیمهابا از سوی دانشگاه تهران تایید شد و متعاقب آن خبرگزاریها و سایتهای خبری آن را منتشر کردند، ولی همین خبر در بعدازظهر روز دوشنبه از سوی این دانشگاه تکذیب شد.
انتشار چنین اخباری هر چند موجب بیاعتمادی جامعه بهویژه جامعه علمی خواهد شد، ولی کالبدشکافی این اقدام ما را به سمت موضوع تکراری «نبود نهاد مسئول در برابر نخبگان ایرانی مقیم خارج» هدایت میکند که اگر چنین نهادی در کشور وجود داشت، حتما انتشار چنین اخباری از کانالهای موثقتری صورت میگرفت و حتما دل بسیاری از افراد با چنین اخبار ناگواری شکسته نمیشد.
نهادهای مسئول محققان ایرانی مقیم خارج
در سالهای اخیر فراوان در زمینه توجه به نخبگان، جلوگیری از خروج نخبگان، دعوت از نخبگان ایرانی مقیم خارج، ایجاد زیر ساخت برای تعامل با نخبگان و هزاران موضوع از این دست گفته شده و یا به رشته تحریر آمده است و برای پاسخگویی به این نیاز مهم کشور با ایجاد معاونت علمیوفناوری ریاستجمهوری و بعد از آن بنیاد ملی نخبگان چشم همگان به اقدامات این بنیاد بسته شد.
در اساسنامه بنیاد ملی، هدف از تأسیس بنیاد را برنامهریزی و سیاستگذاری برای شناسایی، هدایت، حمایت مادی و معنوی نخبگان، جذب، حفظ و بهکارگیری و پشتیبانی از آنها در راستای ارتقای تولید علم، فناوری و توسعه علمی و متوازن کشور و احراز جایگاه برتر علمی، فناوری و اقتصادی در منطقه بر اساس سند چشمانداز کشور در افق 1404 تعیین شده است.
این اساسنامه همچنین واژه نخبه را این گونه تعریف کرده است: «نخبه به فرد برجسته و کارآمدی اطلاق میشود که اثرگذاری وی در تولید علم، هنر و فناوری کشور محسوس باشد و هوش، خلاقیت، کارآفرینی و نبوغ فکری وی در راستای تولید دانش و نوآوری موجب سرعت بخشیدن به رشد و توسعه علمی و متوازن کشور شود.»
بر این اساس وظایف پنجگانهای برای این نهاد تعریف شد که شامل موارد ذیل است:
سیاستگذاری و برنامهریزی برای پشتیبانی مادی و معنوی از نخبگان کشور، شناسایی، هدایت و حمایت نخبگان به منظور ارتقای تولید علم در کشور، کشف، جذب و پرورش استعدادها و حمایت از شخصیتهای جامعالشرایط علمی و حمایت از نخبگان برای انجام فعالیتهای تحقیقاتی و کارآفرینی.
ایجاد هماهنگی میان سازمانها و نهادهای مرتبط با نخبگان و نظارت بر فعالیتهای مربوط به آنها در جهت اجرای سیاستها و برنامههای مصوب.
کمک به فراهم کردن تسهیلات و امکانات لازم برای دسترسی محققان و نخبگان به تحقیقات جهانی و انتقال فناوریهای جدید به کشور در راستای تحقق اهداف توسعه علمی و متوازن کشور.
کمک به فراهم کردن تسهیلات و امکانات لازم برای حضور نخبگان در همایشهای علمی در داخل و خارج کشور.
لزوم ایجاد تشکل قانونی برای دسترسی به نخبگان ایرانی مقیم خارج.
در کنار این بنیاد، معاونت امور بینالملل معاونت علمیوفناوری ریاستجمهوری نیز گامهایی در جهت ارتباط با نخبگان ایرانی مقیم خارج برداشته است، به گونهای که به گفته دکتر علی بیرنگ، معاون امور بینالملل و تبادل فناوری معاونت علمیوفناوری ریاستجمهوری اجرای طرح همکاری با متخصصان و دانشمندان ایرانی از دو سال گذشته دستاوردهای خوبی را به همراه داشته است.
اما از سوی دیگر به نظر میرسد که ایجاد شبکه جهانی نخبگان امکان دسترسی آسانتر کشور با برجستگان علمی کشور را فراهم کند که این امر در بنیاد ملی نخبگان میتواند محقق شود.
قطعا نخبگان ایرانی مقیم خارج در فرآیند تحقیقاتی به یافتههای بیشماری دست مییابند و گردش زمان آنها را به دست فراموشی ابدی خواهد سپرد که برای تهیه اخبار متقن و موثق ایجاد منبع خبری قانونی و رسمی ضروری است.
سکوت معنیدار بنیاد ملی نخبگان در خصوص میزان ارتباط این نهاد با نخبگان خارج از کشور نهایتا به انتشار اخباری منجر خواهد شد که قطعا تبعات آن میتواند گریبانگیر همه فعالان حوزه علم و فناوری شود.
انتهای پیام
نظرات