به گزارش ایسنا، آیتالله سیدعباس حسینی قائم مقامی به مناسبت ولادت منجی عالم بشریت حضرت مهدی (عج) به تبیین تفکر مهدویت و ارتباط آن با وجود حضرت مهدی (ع) پرداخت.
این عالم شیعی با اشاره به بداخلاقیهای انتخاباتی، گفت: انسانهایی که به این مسائل اعتقادی ندارند و از داشتن منابع غنی وحی و اهل بیت محروم هستند به خوبی میدانند که فصل انتخابات فصل طلایی انسجام اجتماعی است. اگر تا قبل از انتخابات به هر دلیل اختلافاتی با یکدیگر داشتند از فصل انتخابات استفاده میکنند و حضور پای صندوقهای رای را برای وحدت و انسجام ملی، غنیمت میشمارند اما متاسفانه در ایران فصل انتخابات، جامعه به عناوین و بهانههای مختلف درصدبندی و دیوارکشی میشود.
حسینی قائم مقامی اظهار کرد: خدا شاهد است که درصدبندی و دیوارکشی جامعه با اصول تفکر توحیدی منافات دارد.
این عالم برجسته دینی افزود: متاسفانه در فصل انتخابات ابتداییترین مسائل اخلاقی هم توسط سیاستمداران رعایت نمیشود. سالهاست سوالی در ذهن دارم و آن اینکه «اگر اسم اسلام را از خیلی از رفتارهایمان برداریم چه شاخصی وجود دارد که بگوید رفتار ما اسلامی است؟» تهمت که میزنیم، دروغ که میگوییم و اخلاق هم که قربانش بروم. پس تفاوت ما بچه شیعهها و بچه هیاتیها با دیگران چیست؟ اگر در جامعه اسلامی نبودیم یا تحت نام اسلام نبودیم، چه میکردیم که اکنون انجام میدهیم؟ آیا جز این است که برای انسانستیزیها، ظلمها و کارهای زشت و نادرستمان، توجیه مسلمان بودن را داریم؟
این عالم شیعی گفت: به نام اسلام، دین، اهل بیت و ولایت تا توانستیم خراب کردهایم. بدا به حال بنده و امثال بنده که نقش انتظاریمان را با ایجاد دلزدگی و خستگی از دین ایفا میکنیم. طبق روایات و اصل ضرورت تاریخی همه ایدهها باید تا قبل از ظهور حضرت حجت (عج) عرضه شوند تا هم تکامل بشر اتفاق افتاده باشد و هم فکر و مکتب مدعی امتحان پس دادهای باقی نماند.
وی با بیان اینکه جدال حق و باطل دائمی و همیشگی است و هیچ وقت باطل، حق نمیشود و هیچ وقت حق، باطل نمیشود، خاطرنشان کرد: این سخن به این معنا نیست که روابط انسانی همیشه در چارچوب جدال حق و باطل باشد. یکی از خلطهای بزرگ همین است. مخالفت با فلان نهاد قانونی حتما جرم است و به فرموده حضرت امام «غلط میکنید بگویید قبول ندارید». اگر کسی این نهادها را قبول داشته باشد و نقدی به رفتار کسی که در این نهادهاست داشته باشد به هیچ وجه مرتکب جرمی نمیشود اما متاسفانه برخی، احکام نهاد را به افراد تسری میدهند و هر کس نقدی به عملکرد فلان شورا یا فلان قوه داشته باشد، دیگر کارش تمام است.
حسینی قائم مقامی ادامه داد: افراد میتوانند اصل نهادهای انقلاب را قبول داشته باشند و در عین حال بگویند رفتار فلان آقا منطبق با وظایف نهاد نیست به بیان دیگر مردم میتوانند بر اساس مسوولیتهای ذاتی، متولیان نهاد را نقد کنند. این کار مخالفت با نهاد نیست بلکه تثبیت آن است اما خلط بین مصداق و مفهوم خیلی اتفاق میافتد.
این عالم برجسته دینی متذکر شد: در تقابل حق و باطل هم چنین قاعدهای حاکم است. حق و باطل با یکدیگر تقابل دائمی دارند اما هرگز این طور نیست که انسانها همیشه یا حق باشند یا باطل. انسان میتواند مدتی در مسیر باطل باشد و مدتی بعد در مسیر حق باشد و اصلا نمیتوان افراد را متهم کرد که همواره در مسیر باطل حرکت میکنند.
وی افزود: جزئی از انسانها که حق است با جزئی از سایر انسانها که حق است، با یکدیگر تفاهم دارد. باید نقاط تفاهم را پیدا کرد وقتی نقاط تفاهم یکدیگر شناسایی شد آنگاه میتوان درباره نقاط اختلافی هم بحث و استدلال کرد و به تفاهم رسید. دیوارکشیها و دستهبندیهای دائمی و ابدی حق و باطل بین مردم، سیاستمداران و سایر طبقات اجتماعی جامعه هرگز با روح توحید سازگار نیست و عین شرک است و روش فرعونی است.
انتهای پیام
انتهای پیام
نظرات