سید محمد یار احمدیان در گفتوگو با ایسنا، اظهار کرد: با گذشت چند روز از حادثه معدن ذغالسنگ یورت، یک کمیته حقیقت یاب برای بررسی علت حادثه و قصور صورت گرفته تعیین شده است اما گزارش کمیته حقیقت یابی که توسط مراجع نظارتی و وزارتخانههای مسئول تشکیل شود قابل اعتنا نیست. نتیجه گزارش این کمیته از حالا مشخص است و احتمالا کارگران مقصر شناخته میشوند که آنها هم فوت کردهاند!
وی گفت: متاسفانه شواهد و قراین نشان میدهد که در این حادثه مراجع نظارتی غفلت زیادی کردهاند و ارزیابی برخی دستگاهها نادرست بوده است.
به اعتقاد یاراحمدیان، محیط معدن یورت به قدری ناایمن بوده که امکان ایمن شدن آن به سرعت و ظرف چند ماه آینده فراهم نیست.
رئیس مجمع عالی نمایندگان کارگران کشور ادامه داد: یکی از مسایل مهم درباره معدن که باید جزو قصورهای فاحش به شمار آورد، این است که خروجی و ورودی معدن یکی بوده است، اما چگونه معدنی میتواند تا عمق ۱۸۰۰ متر زیر زمین بوده ولی تنها یک خروجی داشته باشد؟ چرا ایجاد راههای فرعی و تونلهای جانبی در این معدن برای وقوع چنین حوادثی پیشبینی نشده بود؟
وی درباره وضعیت بیمه و حقوق و دستمزد کارگران معدن، گفت: آنطور که در جریان اظهارات کارگران قرار گرفتیم، تعدادی از آنها تحت پوشش بیمه نبودند که کارفرما باید نسبت به بیمه آنها اقدام میکرد. البته مشخص نیست کسانی که بیمه نبودند جزو جانباختگان هستند یا نه ولی سازمان تامین اجتماعی قطعا مستمری و مقرری بیمه بیکاری آنها را پرداخت خواهد کرد.
یاراحمدیان ادامه داد: اگر کارفرما حق بیمه را پرداخت نکرده باشد باید خسارت آن را به طور صد درصد پرداخت کند که در چنین شرایطی سازمان تامین اجتماعی بیمه بیکاری را برقرار میکند اما کارفرما را مکلف به پرداخت خسارت و اعتبار آن میکند.
این مقام مسئول کارگری درعین حال از عدم حضور نماینده کارگران در کمیته حقیقت یاب انتقاد کرد و گفت: متاسفانه در حادثه معدن یورت با وجود تشکیل کمیته حقیقت یاب هیچ کدام از نمایندگان جامعه کارگری حضور ندارند و نظرات و پیشنهادات تشکلها و انجمنهای صنفی گرفته نشده است، لذا مادامی که این اتفاق نیفتد گزارش جمع بندی کمیته حقیقت یاب مورد تایید جامعه کارگری نیست.
وی درباره نبود سندیکای قوی کارگری برای حمایت از کارگران در چنین مواقعی گفت: قانون، ایجاد تشکل کارگری در کارگاه را پیشبینی کرده و در قالب شورا، انجمن صنفی یا نماینده کارگری، سه مدل را پیشنهاد کرده است. متاسفانه ایراد اساسی آنجاست که بیشتر کارگران شاغل در کارگاهها قراردادهای سه ماهه و کوتاه مدت دارند و اگر بخواهند برای پیگیری حقوق و مطالبات قانونی خود تشکیل انجمن صنفی دهند بلافاصله از سوی کارفرما تهدید به اخراج یا عدم تمدید قرارداد کار میشوند.
به گفته یاراحمدیان، فلسفه ایجاد تشکل کارگری در همه سطوح، انتقال مطالبات جامعه کارگری است و نماینده کارگر وظیفه پیگیری خواستهها و حقوق قانونی کارگران را دارد ولی وقتی چنین تشکل قوی وجود نداشته باشد طبعا امکان انعکاس مشکلات کارگران هم نخواهد بود.
انتهای پیام
نظرات