به گزارش ایسنا، روزنامه «اعتماد» آورده است: عصر یکی از آخرین روزهای سال ٩٥، دفتر شهیندخت مولاوردی خلوت و آرام است. وارد اتاقش که شدیم با گرمی از ما استقبال کرد. قرار بود این گفتوگو در سالنامه اعتماد منتشر شود اما زمان مصاحبه به درازا کشید و سالنامه روی دکهها رفت. در تمام طول گفتوگو تلاش میکردم او را به دنیای سیاست بکشانم، در مورد مسائل سیاسی و دولت به گفتوگو بنشینیم اما او بیش از آنچه تصور کنیم در حوزه خود غرق است. در برابر هر سؤالی که قرار میگیرد، پاسخش را با توجه به حوزه کاری خودش میدهد. وقتی میپرسم خسته هستید؟ میخندد و میگوید نه.
معاون امروز زنان و خانواده رئیسجمهور در خلال صحبتهایش اعترافهای جالبی میکند و میگوید واقعبینتر شده است. زنی که سالها کارنامه فعالیت در حوزه زنان را دارد، معتقد است حسن روحانی حق داشت که در اوایل تشکیل کابینه از وزیر زن استفاده نکرده است. به اعتقاد او در وضعیت بحرانی ماههای نخست بهترین تصمیم این بود که از افراد با تجربه استفاده شود تا دوران گذار از بحران طی شود. اما در مقابل این حرف معتقد است در دولت بعدی شرایط برای استفاده از وزرای زن به طور کامل فراهم است.
بسیاری بر این باورند حسن روحانی آنقدر که باید از معاون زنانش حمایت نکرده است اما خود او میگوید رئیسجمهور همواره پشتیبان او بوده و در این مورد هم بار دیگر واقعبین شدنش در طول این چهار سال را مطرح میکند. او از خودش هم انتقاد میکند و میگوید رابطهاش با مراجع و قم آن طور که برنامهریزی کرده بود پیش نرفت و بهشدت معتقد است برای دستیابی به برخی اهداف نیازمند این هستند که ارتباطشان با قم را تقویت کنند.
وقتی از او میپرسم بزرگترین مانعی که در این سالها مقابلش وجود داشته، چیست کمی مکث میکند و میگوید: در چهار سال گذشته موانع زیادی پیش روی ما وجود داشته است اما شوربختانه بیشترین مانع و سنگاندازیها از طرف خانمها بوده است. در واقع در این سالها آنقدر که از طرف بخشی از همجنسان خود اذیت شدیم از طرف مردانی که در جریان مخالف دولت بودند اذیت نشدیم و این موضوع جای تاسف دارد و به این معناست که ما نتوانستیم حداقل در مباحث و اهداف مشترکی که با هم داریم یک گفتوگویی را با هم پیش ببریم. وقتی از دلیل حملات شدید به او میپرسم، میگوید تاوان اصلاحطلبیاش را میدهد و اینکه از طرف مخالفانش متهم است که برنامههای دوره اصلاحات را پیگیری میکند. مشروح گفتوگو با شهیندخت مولاوردی را در ادامه بخوانید.
سه سال و نیم از حضورتان در دولت حسن روحانی گذشته است. با هر یک از اعضای دولت که به گفتوگو مینشینیم، میگویند بار سنگینی را به دوش کشیدهاند. اما شما به عنوان یک زن مورد حملات جنسیتی هم قرار گرفتید و حاشیههایی در این زمینه با شما همراه بود. این فشارها سبب نشده تا به این فکر کنید که در دولت بعدی آقای روحانی را همراهی نکنید؟ فشارهای کاری و حملهها و فحاشیها شما را خسته نکرده است؟
نه، اینکه این برداشت را داشته باشم که این حملهها و هجمهها متوجه بخشی از ماموریتهایی است که ما داریم، کمتر احساس خستگی میکنم. در واقع تبدیل به نمک کار ما شده است.
این حملهها و حاشیهها چقدر توانست مقابل ماموریتهای شما سنگاندازی کند؟
حقیقت این است که نمیتوانم بگویم در سه سال و نیم گذشته درگیر حاشیههایی که برایمان به وجود آوردند، نشدیم. به هر حال برخی به دنبال این بودند که با ایجاد اینگونه حاشیهها ما را از انجام ماموریتها و نزدیک شدن به هدفهایی که دنبال میکردیم بازبدارند و تلاش زیادی کردند. بعضا این اتفاق افتاد و انرژی و وقتی که ما برای خنثی کردن و پاسخ دادن به این هجمهها صرف کردیم واقعا کم نبود. اما پس از مدتی از این شرایط فاصله گرفتیم و متوجه شدیم درگیر چنین حاشیههایی شدن تنها وقت و انرژی ما را تلف میکند، به ویژه وقتی این حملهها و هجمهها رنگ و بوی تخریب به خود گرفت و هر قدر هم که اطلاعیه یا جوابیه میدادیم گویی بنا نبود حملهکنندگان مجاب شوند و به قول معروف اینها خودشان را به خواب زده بودند. بنابراین تصمیم گرفتم بنا به ضرورت و زمانی که احساس کنم برای تنویر افکار عمومی باید ورود پیدا کنم، پاسخ لازم ارایه شود.
در این مسیر که شما کار خود را آغاز کردید و مورد حمله و تخریب مخالفان قرار گرفتید چقدر رئیسجمهور را حامی و پشتیبان خود میدیدید؟
اینکه توقع داشته باشیم رئیسجمهور مستقیما وارد عمل شود و موضع بگیرد، توقع واقع بینانهای نیست. به نظر من وقتی رئیسجمهور در هر فرصتی که فراهم میشود، رویکردها و سیاستهای معاونت امور زنان را در سفرهای استانی و سخنرانیهایشان مورد تاکید قرار میدهند، نشان میدهد که ایشان پشتیبان و حامی ما بودند.
میزان رضایت شما از این پشتیبانی چقدر است؟ آیا در حد انتظاری که داشتید بوده؟ به هر حال رئیسجمهور وظیفه دارد حامی اعضای کابینه باشد. منظور من به طور روشن این است که آیا رئیسجمهور همان قدر که حامی و پشتیبان دیگر وزرا بوده از شما هم به عنوان معاون امور زنان همان قدر حمایت کرده است؟
یک واقعیتی در این مورد وجود دارد که بیانش خالی از لطف نیست. حقیقت این است که نگاه من به این موضوع پیش از آنکه وارد مجموعه دولت شوم به عنوان یک کنشگر اجتماعی خیلی متفاوت با نگاه کسی است که امروز در دولت مسئولیت دارد. راحت و روشن میگویم امروز نگاه من واقع بینانهتر شده است. شاید اگر هنوز بیرون از مجموعه دولت بودم و فعالیتهای مدنی خود را داشتم انتظار داشتم رئیسجمهور در هر فشار و هجمه و تخریبی که علیه معاونت امور زنان صورت میگیرد شخصا وارد شود و با صراحت موضعگیری کند ولی الان با توجه به شرایط کاری رئیسجمهور، دغدغهها و فشارهایی که دارد این را خیلی واقع بینانه نمیدانم که ایشان شخصا در هر مسألهای موضعگیری کند. در واقع با در نظر گرفتن مجموعه شرایطی که در دولت حاکم است من راضی هستم. ضمن اینکه معتقدم اگر رئیسجمهور پشتیبان ما در پیگیری سیاستهایی که در معاونت در دستور کار داریم، نبود بیشک در این حاشیهسازیها و بحرانهایی که مخالفان درست میکردند یک بار به ما تذکر میدادند اما ایشان همواره در این مسیر پشتیبان و همراه سیاستهایی بودند که ما در معاونت در پیش گرفتیم. البته در مواردی بوده که ایشان از من درباره موضوعی سوال کردند اما تنها برای کسب اطلاع دقیق این کار را کردند و هرگز در مقابل برنامههای معاونت ابراز مخالفتی نکرده و حتی لحنشان هم سیاق توبیخ و تذکر نداشته است.
در گفتوگویی که با خانم شجاعی که مسئولیت امور زنان دولت اصلاحات را عهدهدار بود، داشتیم این جمله را بیان کردند که اگر حمایتی که خاتمی از من داشت آقای روحانی هم از خانم مولاوردی داشت، متوجه میشدید که خانم مولاوردی چه مدیر توانمندی در حوزه زنان است و دستاوردهای بزرگی در این حوزه به دست میآمد. شما در دولت اصلاحات هم در مرکز امور مشارکت زنان حضور داشتید. اگر بخواهید توجه و حمایت رئیسجمهورهای دولت اصلاحات و دولت فعلی را در مسأله زنان مقایسه کنید، چه نمرهای به دولت فعلی میدهید؟
شرایط دولت اصلاحات و دولت یازدهم کاملا متفاوت است و از شرایط یکسانی برخوردار نیستند بنابراین مقایسه این دو دولت نمیتواند مقایسه درست و منصفانهای باشد. آنچه به دولت اصلاحات به ارث رسیده بود زمین تا آسمان با چیزی که به دولت فعلی به ارث رسید متفاوت بود. شرایطی که دولت یازدهم آغاز به کار کرد شرایطی فوقالعاده خاص و بحرانی بود. به یاد دارم پیش از آنکه کابینه دولت یازدهم رای اعتماد بگیرد ما نشست خبری برگزار کردیم و خواستار این بودیم تا رئیسجمهور در کابینه از زنان در جایگاه وزیر استفاده کند. اما زمانی که وارد دولت شدم و شرایطی را که دولت با آن روبهرو بود دیدم و در جریان قرار گرفتم، از اینکه رئیسجمهور این مسئولیتها را در آن شرایط به عهده کسانی گذاشت که چندین دوره تجربه مدیریت در سطح وزارت را داشتند قانع شدم. به هر حال آغاز به کار دولت یازدهم عبور از مرحله گذار بود و نیاز مبرم بود تا از افراد با تجربه وکارکشته استفاده کرد و نمیشد این ریسک را کرد و کار را به کسانی سپرد که هیچ تجربهای در سطح وزارت نداشتند و بدیهی است با این ملاحظات زنان از دایره قدرت خارج میشوند. منظور من از بیان این حرفها این است که بگویم چقدر شرایط کشور در آغاز دولت اصلاحات و دولت یازدهم متفاوت بود و اساسا نمیتوان این دو دولت را با هم مقایسه کرد.
دولت اصلاحات پس از دولت سازندگی روی کار آمد و توسعه سیاسی در دستور کار دولت بود و زمینه بسیار مساعدی برای فعالیت تشکلها و سازمانهای غیردولتی وجود داشت. در واقع دولت اصلاحات بهار فعالیتهای سازمانهای مردم نهاد و نهادهای مدنی بود و خود من در همان دوران با ادبیات فعالیتهای مدنی و سازمانها و انجمنهای غیر دولتی آشنا شدم و بعد از آن این فرصت را پیدا کردم که در چندین انجمن فعالیت کنم و حتی چند انجمن هم تاسیس کردم. اما زمانی که دولت یازدهم شروع به کار کرد با افت شدید سرمایه اجتماعی رو به رو بودیم و میتوان گفت حوزه غیر دولتی به طور کامل غیر فعال شده و به محاق رفته بود و مسأله زنان هم به مسأله گروههای خاصی تقلیل پیدا کرده بود و شرایط خاصی حاکم بود. ما تا کار را دست بگیریم و به قول معروف خودمان را پیدا کنیم و تصمیم بگیریم به چه نحوی قدمبرداریم و از چه مسیری حرکت کنیم تا بتوانیم به ریلگذاری درست برسیم و همزمان هم برنامههای مربوط به احکام و سند برنامه ششم توسعه را پیش بردیم زمان زیادی گذشت. ما ناچار بودیم بر اساس برنامه پنجم و ماده ٢٣٠ حرکت کنیم. این مسأله انرژی زیادی از ما گرفت.
شما در صحبتهایتان گفتید که به دولت حق میدهید در آغاز به کار از زنان در سطح وزارت استفاده نکند. الان چطور؟ به هر حال سه سال و نیم از آن شرایط گذشته و کمتر از دو ماه دیگر انتخابات برگزار خواهد شد. فکر میکنید در دولت بعدی چقدر امکان استفاده از زنان در سطح وزارتخانه وجود دارد؟
من معتقدم مرحله بحرانی، بدو تشکیل دولت بود و در همان دوران به رئیسجمهور حق دادم که امور را به با تجربه ترها بسپارد. اما وقتی ما از آن مرحله بحرانی عبور کردیم و در بسیاری از عرصهها از اقتصاد گرفته تا مباحث اجتماعی و سیاست خارجی دارای ثبات هستیم زمان آن فرا رسیده که به زنان فرصت دهیم تا در سطوح عالی مدیریتی قابلیتهای خود را نشان دهند. البته دولت در حوزه سیاست داخلی هنوز این فرصت را پیدا نکرده که به طور جدی به برنامههای خود بپردازد زیرا اولویت دولت در این مدت سیاست خارجی و اقتصاد و معیشت بود. اما به طور کلی میگویم در شرایط فعلی و در دوره بعدی استفاده نکردن از ظرفیت زنان در کابینه دیگر قابل دفاع نیست.
بنابراین معتقدید آقای روحانی در تشکیل دولت دوم خود باید از وزرای زن استفاده کند؟
به اعتقاد من مقدمات و شرایط لازم برای تحقق وعدههای ایشان فراهم شده و یکی از وعدههایشان هم اتفاقا همین بوده است.
به طور کلی به نظر میرسد مسأله زنان فقط در روزهای انتخابات مورد توجه قرار میگیرد. همیشه کاندیداهایی که وارد میدان انتخابات میشوند به طور جدی مسائل و مطالبات زنان را مطرح میکنند ولی به محض رای آوردن، موضوع و مطالبات زنان به حاشیه میرود. این در مورد آقای روحانی هم صادق بود. نگاه شما به این موضوع چگونه است؟ آیا شده در این مورد در هیات دولت به رئیسجمهور تذکر یا صحبتی داشته باشید که زنان را فقط برای زمان انتخابات نخواهیم؟
مشخصا و به این شکلی که شما بیان کردید نه، تا به حال صحبتی نداشتیم. بگذارید من این موضوع را اینگونه شرح دهم. طبیعی است که در انتخابات بازار شعار و وعده گرم شود و یکی از مخاطبین این شعارها و وعدهها زنان هستند زیرا ظرفیت زیادی در این حوزه برای رای آوری وجود دارد و متاسفانه همواره به صورت سیاه لشکر و بیشتر نردبانی برای ترقی مردان بودهاند. در مورد انتخابات ریاستجمهوری هم این اتفاق میافتد و طبیعت کار انتخاباتی همین است. مهم این است که بعد از انتخابات شعارها و وعدهها فراموش و از دستور کار خارج نشود. امروز وقتی ما برنامه رئیسجمهور را بررسی میکنیم، راهبردهای حوزه زنان و خانواده بخش جداگانهای دارد و در زمان انتخابات هم ستاد ایشان این راهبردها را تدوین کرده بود. در این برنامه از بیمه زنان خانهدار گرفته تا مسائل دیگر وعده داده شده، اما نکتهای در مورد استفاده از زنان در سطح وزارت بیان نشده که البته ظاهرا سال ٩٢ آقای روحانی در یکی از سخنرانیهای انتخاباتیشان این وعده را دادند. راهبردهای خانواده هم به صورت مفصل بیان شده و از اصلاح قوانین مدنی تا ایجاد فرصتهای شغلی برابر برای زنان و مردان که سبب شد تا بیشترین سبد رای روحانی را رای زنان و البته جوانان تشکیل دهند که از آن به عنوان رای به تغییر یاد شد و بسیاری از تحلیلگران معتقد بودند رای به روحانی رای به تغییر وضع موجود است زیرا مردم به ادامه وضع موجود رای ندادهاند. پس باید این را بگوییم وقتی مردم به تغییر وضع موجود رای دادهاند توقع دارند که این برنامهها نیز اجرایی شود.
چند درصد از این وعدههایی که به گفته شما سبب شد تا زنان و جوانان به ایشان رای بدهند محقق شده است؟
ما در حال تهیه یک گزارش هستیم که مشخص شود به طور دقیق چند درصد این وعدهها محقق و چند درصدشان روی زمین مانده است و رئیسجمهور میخواهد در دوره بعد اینها را مطرح و پیگیری کند یا اینکه میخواهد وعدهها و شعارهای دیگری را جایگزین آنها کند. البته موضوع دیگری هم در این گزارش مدنظر ما است، اینکه چند درصد این وعدهها زمینه تحقق در جامعه فعلی ایران را ندارد و شاید شرایط محقق شدن آنها سالها به طول انجامد.
شما خودتان پیشنهاد وعده یا شعاری به رئیسجمهور دارید؟
قطعا این انتظار وجود دارد که ما به عنوان معاونت امور زنان و خانواده پیشنهادها و اولویتهای خودمان را برای رئیسجمهور داشته باشیم. در لایحه احکامی که به مجلس ارایه شد مادهای وجود داشت که چارچوب حرکت را تعیین کرده بود که با اعمال رویکرد عدالت جنسیتی پیشبینی شده بود اما در سند برنامه ششم ما اولویتهای حوزه زنان و خانواده را برای ٥ سال آینده مشخص کردهایم. تقریبا شبیه آنچه در حوزه محیط زیست در حال رخ دادن است زیرا ماموریتهای ما شبیه هم است. همانطور که همه پروژهها و برنامهها باید ارزیابی زیستمحیطی داشته باشد، ما معتقدیم تمام پروژهها باید ارزیابی جنسیتی داشته باشد. اگر بتوانیم این موضوع را جا بیندازیم و در این چارچوب حرکت کنیم دقیقا تبدیل میشویم به مرجع ملی امور زنان که در دنیا تحت عناوین و ذیل ساختارهای مختلف در حال فعالیت هستند. در واقع حرکت در این چارچوب ما را تبدیل به نهادی میکند که بتوانیم وظایف خود را درستتر و کارآمدتر انجام دهیم و از عملکردهایی که به صورت کلیشهای در این حوزه سالها حاکم بوده فاصله بگیریم. بنابراین با بررسیهایی که انجام دادیم اولویتهای مسائل مربوط به این حوزه را استخراج کردیم و قطعا آنها را در اختیار رئیسجمهور قرار خواهیم داد که مبتنی بر آن اگر تشخیص دادند در برنامهها و وعدههایی که خواهند داد، استفاده کنند.
اگر بخواهید در مورد موانعی که در چهار سال گذشته پیشرویتان وجود داشته سخن بگویید، بزرگترین مانع را چه میدانید؟
در چهار سال گذشته موانع زیادی پیش روی ما وجود داشته است اما شوربختانه بیشترین مانع و سنگاندازیها از طرف خانمها بوده است. در واقع در این سالها آنقدر که از طرف بخشی از همجنسان خود اذیت شدیم از طرف مردانی که در جریان مخالف دولت بودند اذیت نشدیم و این موضوع جای تاسف دارد و به این معناست که ما نتوانستیم حداقل در مباحث و اهداف مشترکی که با هم داریم یک گفتوگویی را با هم پیش ببریم. این را هم بگویم که تلاش زیادی را برای تعامل در این مسیر انجام دادیم اما متاسفانه هر چه بیشتر تلاش کردیم کمتر نتیجه گرفتیم.
روشنتر توضیح میدهید که منظورتان دقیقا چه کسانی است؟
تا زمانی که مجلس نهم سر کار بود، در شورای فرهنگی - اجتماعی زنان و خانواده اکثر اعضا به دلیل زاویه فکری که با دولت و معاونت امور زنان دارند با وجود تلاشها و پیگیریهای ما نشد که تعامل سازندهای با آنها برقرار کنیم. این در حالی بود که بسیار ضرورت داشت. یکی از خلأها و نقاط ضعف حوزه زنان و خانواده تعدد متولیان و مراکزی است که مدعی سیاستگذاری و تصمیمگیری و برنامهریزی در این حوزه هستند که بعضا این مراکز و متولیان با هم تضاد فکری و دیدگاهی دارند و همین باعث میشود بسیاری از برنامهها و سیاستهایی که در این حوزه وجود دارد خنثی یا به طور کلی از موضوعیت خارج شود. گاهی همین وضعیت باعث میشود که بسیاری از مسائل حتی مطرح نشود.
ارتباطتان با نمایندههای زن مجلس دهم چطور است؟ این دوره تغییرات مهمی در مجلس صورت گرفت. از یکسو بیشترین تعداد نمایندههای زن بعد از انقلاب در این مجلس است، از سوی دیگر تفاوت دیدگاهی با زنان مجلس قبل دارند و با دولت همراه هستند و نکته مهمتر اینکه در این دوره زنان مجلس نسبت به دوره گذشته بسیار فعالتر هستند و بر خلاف دورههای گذشته که زنان هیچ تحرکی در صحن مجلس نداشتند، در این دوره به خوبی مشخص است که زنان میخواهند پا به پای مردان در تصمیمگیریهای مجلس نقش ایفا کنند و حتی جریان ساز شوند.
قاعدتا با توجه به قرابت فکری که با نمایندگان این دوره مجلس داریم این تعامل خیلی بیشتر است. منتها در این یک سال گذشته با توجه به اینکه مجلس وضعیت خاصی داشته است و درگیر لوایح برنامه ششم و بلافاصله بودجه بوده وقت زیادی را از نمایندگان مجلس گرفت. ما بنا داشتیم ماهی یک بار با فراکسیون زنان مجلس جلسه داشته باشیم که سه جلسه از آن برگزار شد اما به دلیل کار سنگین مجلس بین این جلسات وقفه ایجاد شد. اما این نیاز همچنان برقرار است و این تعامل بیشتر خواهد شد. فکر میکنم هم مجلس و هم ما به عنوان قوه مجریه به این تعامل نیاز داریم تا از پراکندهکاریها و موازیکاریها جلوگیری کنیم. ما برای بسیاری از مصاحبههایی که خانمهای مجلس انجام میدهند و برنامههایی که اعلام میکنند در دستور کار دارند، پاسخ داریم و بسیاری از این مسائل یا در دستور کار معاونت است یا بررسیهای لازم انجام شده و در دستور کار کمیسیونهای دولت است و لذا دیگر وقت زیادی نداریم که مجلس صرف اموری کند که ممکن است موازیکاری تلقی شود. ما میتوانیم با همگرایی و همافزایی، برنامههای مشترک خود را پیش ببریم.
ارتباطتان به عنوان معاون رئیسجمهور در امور زنان با قم و مراجع چطور است؟
این هم یکی از برنامههایی است که متاسفانه آنچنان که انتظار داشتیم انجام نشد. من انتظار زیادی داشتم ما سفرهای چند ماه یک بار را به قم داشته باشیم و گزارشها و مستندات لازم را چند وقت یک بار در اختیار دفاتر مراجع بگذاریم. من میدانم و مطلع هستم که به طور مرتب گزارشهایی علیه معاونت و دولت در اختیار مراجع و دفاتر قرار میگیرد. در این مدت سهبار من موفق به انجام این سفر شدم و باید قبول کنم که این کم بودن ارتباط با قم برای ما پایینتر از حد انتظار بوده است.
چه مسألهای سبب شد تا ارتباط شما با قم کم باشد؟ آیا مانع خاصی در این مسیر وجود داشت؟
مانع خاص به آن معنا نه در واقع بیشتر کمبود وقت سبب این موضوع بود. دورهای ما درگیر تدوین برنامه ششم بودیم و فشاری که همزمان با پیگیری اجرای برنامه پنجم توسعه به ما وارد شد. از طرف دیگر ما معاونت را با افت شدید سرمایه اجتماعی تحویل گرفتیم و همه تلاش و وقت و انرژیمان صرف ارتقای سرمایه اجتماعی شده بود و تقاضاهایی که برای دیدارها و ملاقاتها و بازدیدها داشتیم وقت بسیاری از ما گرفت و همه اینها دست به دست هم داد تا ما نتوانیم بحث تعامل سازنده با حوزهها را پیش ببریم که قطعا در دوره بعد اگر همچنان در معاونت باشم این موضوع را پیگیری خواهم کرد و اگر نباشم هم توصیه جدی من این است که این موضوع را به طور جدی پیگیری کنند، زیرا ما برای تحقق سیاستهای برنامه ششم توسعه که استیفای حقوق شرعی و قانونی زنان در همه زمینهها و حوزهها است به این تعامل و ارتباط نیازمندیم و بدون این تعامل نمیتوانیم این سیاستها را پیش ببریم.
در همان دو یا سه دیداری که با مراجع داشتید برخورد مراجع با شما چگونه بود و اینکه چقدر مسأله زنان و اقدامات معاونت زنان برایشان اهمیت داشت؟
زمان این دیدارها بسیار کوتاه و روال به این شکل است که تنها فرصت پیدا میکنیم یک گزارش کلی از آنچه در این حوزه اتفاق میافتد که بیشتر وضعیت و عملکرد و دستاوردها بیان میشود، ارایه میدهیم. بعد هم مراجع عظام نظرات خود را مطرح میکنند و وقت جلسه تمام میشود. در واقع فرصت گفتوگو پیش نمیآید تا ما هم در رابطه با مباحثی که مطرح شده است نظر خودمان را مطرح و مستندات لازم را ارایه کنیم. در این دو سه دیداری هم که ما با مراجع داشتیم تلاش کردیم طیف متنوعی از مراجع را ملاقات کنیم.
شما در دوره اصلاحات هم در مراکز امور مشارکت زنان مسئولیت داشتید و در این مسیر تازه کار نیستید. به هر حال دولت اصلاحات هم مخالفینی داشت که در مسیر اجرای برنامهها سنگاندازی میکردند اما حملاتی که شما در این دوره متحمل شدید از آن سالها خیلی بیشتر بود. فکر میکنید دلیل این همه هجمه به شما چه بود؟
در واقع من امروز تاوان دوره اصلاحات را میدهم. دلیل این هجمهها، حملات و تخریبها علیه معاونت و شخص من به این دلیل است که میگویند من برنامههای دوره اصلاحات را در دستور کار دارم و سیاستهای آن دوره را پیاده میکنم. در سالنامه روزنامه ایران رئیس سابق شورای فرهنگی - اجتماعی زنان و خانواده گفتوگویی را انجام داده و همه برنامههای دوره اصلاحات را ذکر کرده و گفته همه آنها در این دوره به عناوین مختلف دیگری پیگیری میشود. در زمان مجلس ششم ما لایحه الحاق ایران به کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان را دستور کار داشتیم. البته این موضوع به دوره وزارت آقای دکتر ولایتی بازمیگردد. وقتی ایشان در زمان آیتالله هاشمی وزیر امورخارجه بودند قرار بود هیاتی صد نفره به ریاست خانم شهلا حبیبی در چهارمین کنفرانس جهانی زن در پکن شرکت کنند. آن زمان برای اینکه ایران با دست پر در این اجلاس شرکت کند طرح الحاق ایران به کنوانسیون رفع تبعیض مطرح میشود تا ایران برای این موضوع پاسخ داشته باشد. بررسیهای لازم انجام میشود و مغایرتها با قوانین داخلی هم بررسی میشود. وقتی من در مرکز امور مشارکت زنان مشغول شدم نخستین گزارشی که از من خواسته شد همین موضوع بود که موافقین و مخالفین الحاق ایران به این کنوانسیون چه نظراتی دارند. بعدها این موضوع در جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی که اصلا جای نظر دادن درباره پیوستن به یک کنوانسیون بینالمللی نیست و طبق قانون اساسی باید در مجلس مطرح شود، هم مطرح شده و رد شده بود.
طبق روالی که شورای نگهبان درباره الحاق به کنوانسیون حقوق کودک داشت که با حق تحفظ کلی موافقت کرده بود، ما طبق همان روال این مسأله را هم بررسی کردیم و این حق را برای دولت ایران قایل شدیم تا هر کجا که مغایرت با شرع و قانون اساسی و قوانین داخلی ایران باشد درباره آن تعهدی نداشته باشد و به این شکل لایحه را با حق تحفظ کلی به مجلس ارایه کردیم و مجلس هم تصویب کرد و شورای نگهبان هم آن را رد نکرد اما سیاستی که در مورد کنوانسیون حقوق کودک را داشت کنار گذاشت و اعلام کرد باید ماده به ماده همه لایحه مورد بررسی قرار گیرد و مشخص شود کدام مواد کنوانسیون مغایر با شرع و قانون اساسی و قوانین داخلی ایران است. وقتی این طرح از طرف شورای نگهبان برگشت خورد، مجلس روی نظر خود پافشاری کرد و طبق قانون لایحه به مجمع تشخیص سپرده شد و از آن زمان به بعد در مجمع در حال بررسی است. در واقع میخواهم این موضوع را بگویم که در آن دوره به دلیل فضای بازی که متاثر از توسعه سیاسی در کشور شکل گرفت ما برنامههایی را در دستور کار خود قرار دادیم. یکی از اتهامات ما این بود که دورههای آموزش حقوق انسانی زنان و دختران را اجرا کردهایم. ما در آن زمان منابع یونیسف را با کمک اساتید ایرانی بومی کرده بودیم و در اختیار زنان و دختران میگذاشتیم و مخالفان آن زمان این آموزشها را فروپاشی خانواده میدانستند و علیه دولت موضع میگرفتند. بعدها وقتی دولت نهم سرکار آمد، مجلس هفتم تحقیق و تفحصی را از مرکز امور مشارکت زنان انجام داد و یکی از متهمان من بودم که از طریق این آموزش حقوق انسانی موجب فروپاشی بنیان خانواده شدهام و مواردی از این دست که نهایتا تبرئه شدم. الان حرف مخالفان این است که ما همان سیاستها را در دستور کار قرار دادهایم و پیگیری میکنیم و ابراز نگرانی میکنند.
فکر میکنید به طور کلی چرا در مسأله زنان نمیتوان با مخالفین به یک تعامل رسید؟ این مسأله تنها مربوط به این دوره نیست، مسأله زنان همواره مورد مناقشه جناحهای سیاسی بوده است و کمترین تعامل در این زمینه وجود داشته است؟
اخیرا من در دانشگاه صنعتی اصفهان سخنرانی داشتم که عدهای پلاکاردی در دست گرفته بودند که روی آن نوشته شده بود معاونت امور زنان مساوی فروپاشی بنیان خانواده. آنجا گفتم که من هم خانواده دارم، دو دختر دارم و نگران آینده اینها هستم. چرا فکر میکنید فقط شما هستید که به این مباحث اهمیت میدهید. در واقع میان ما و مخالفین فقط تفاوت رویکرد وجود دارد. ما میگوییم اگر از این مسیر برویم زودتر و بهتر به هدف میرسیم اما شما به مسیر دیگری اعتقاد دارید. چرا این حق را فقط برای خود قایل هستید و برای ما قایل نیستید؟ شاید بخشی از حقیقت پیش ما باشد. ما خواستار تعامل با مخالفین هستیم اما مخالفین آنقدر بسته فکر میکنند که این حق را برای هیچکس قایل نیستند و تنها خود را صاحب مملکت میدانند و فکر میکنند تنها خودشان هستند که ارزشها و هنجارها برایشان مهم است. در واقع تفاوت این دو رویکردی که میان ما و مخالفین وجود دارد در اینجاست که آنها نگران از دست رفتن ارزشها هستند و ما نگران روشهایی هستیم که ارزشها را دارد از بین میبرد.
به نظرتان آقای روحانی پیروز انتخابات خواهد بود؟
امیدواریم که این اتفاق رخ دهد.
عملکردهای دولت را چگونه ارزیابی میکنید؟
اگر بخواهیم به دولت نمره دهیم باید شرایطی را هم که دولت در آن قرار دارد در نظر بگیریم و آنچه در آغاز کار تحویل گرفته است. ما به هیچوجه نمیتوانیم این دولت را مثلا با دولت اصلاحات مقایسه کنیم زیرا شرایط مشابهی ندارند. ما باید عملکرد دولت را از همان سال ٩٢ مورد قضاوت قرار دهیم که در چه شرایطی سرکار آمده و با چه شرایطی تا امروز روبهرو بوده است. اینکه در شاخصهای مختلف در سال ٩٢ چه شرایطی داشتیم و الان چه شرایطی داریم.
انتهای پیام
نظرات