به گزارش ایسنا، احمد حکیمیپور - عضو شورای اسلامی شهر تهران - در روزنامه «شهروند» نوشته است: جمله معروف و بهظاهر زیبای «پیشگیری بهتر از درمان است» را برای شرایط کنونی بافتها و پهنههای فرسوده تهران با تأسف تمام باید بیان کرد؛ تأسفی که تنها به خانوادههای شهیدان آتشنشان و کسبه پلاسکو محدود نمیشود، بلکه در دل ملت شریف و انساندوست ایران جاری است.
این روزها کلمه «ای کاش» با انبوهی از حسرت بر زبانها جاری است، اما آیا این حسرت کافی است؟ آیا حسرت، توانایی پرداخت هزینههای گزاف جانی، مالی، روانی و از همه مهمتر از دست دادن نیروهای متخصص، ماهر و فداکار آتشنشان را دارد؟ پاسخ این سوالات و ابهامات مشابهی که تعدادشان کم نیست، به قدری روشن و واضح است که از به زبان آوردن آنها شرم داریم. شاید این شرم و تأسف باعث شود تا از وقوع فاجعه در بافتهای فرسوده و تاریخی مستعدی همچون بازار تهران جلوگیری شود.
بازار بزرگ تهران تنها یک پهنه تجاری - تاریخی نیست بلکه از این پهنه میتوان بهعنوان قلب اقتصادی تهران و حتی ایران یاد کرد. بازاری که قدمت آن به دوره صفوی بازمیگردد و از همان زمان تا به امروز یکی از اصلیترین نقاط اقتصادی - گردشگری تهران است. جدای از قدمت و ارزش تاریخی بازار تهران، حادثه تخریب ساختمان پلاسکو که در مقابل قدمت بازار تهران سن زیادی نداشت، این هشدار را به مسئولان حوزه شهری داده که تابآوری بافتهای فرسوده - به ویژه بافتهای فرسوده تاریخی همچون بازار- در مقابل حوادث طبیعی و انسانساخت بهحدی پایین است که باید در روزهایی نهچندان دور انتظار فاجعه به مراتب دلخراشتر و مخربتر از حادثه پلاسکو را داشته باشیم، چرا که در صورت وقوع زلزله در تهران - از آن جایی که بيشتر خانهها و مغازههای بازار تهران با مصالح سنگين و بدون مقاومسازی ساخته شده و بافتی متراکم دارند- میتوان پيشبينی کرد که فاجعهای به مراتب بزرگتر و مخربتر از حادثه ساختمان پلاسکو بهبار آيد.
با این فرض که گسلهای تهران همچون سالهای قبل قصد فعال شدن نداشته باشند، حوادثی همچون آتشسوزی میتواند در کسری از ثانیه هویت تاریخی و ملی بازار تهران و جان بسیاری از کسبه و مردمی را که جهت خرید و گشت و گذار به بازار رفتهاند، به خطر اندازد و این درحالی است که فاجعه مذکور از لحاظ حجم خسارات جانی، مالی و روانی شاید بتواند آسیبی صدها برابر بیش از حادثه دلخراش آتشسوزی پلاسکو به همراه داشته باشد و اینبار مردم ایران در سوگ صدها و شاید هزاران نفر از هموطنان خود خواهند نشست. گرچه حتی به ذهن آوردن چنین فاجعهای بسیار تلخ است، اما باید قبل از وقوع آن چارهای اندیشید و اقدامات پیشگیرانه را با جدیت و تمرکز هرچه بیشتر دنبال کرد.
حال سوال این است که این اقدامات پیشگیرانه درمورد پهنه تاریخی - تجاری بازار بزرگ تهران چه مواردی را شامل میشود؟ یکی از چالشهای پیش رو، فقدان راههای دسترسی به درون بافت کهنه بازار هنگام وقوع بلایایی همچون آتشسوزی و زلزله است. این مشکل به معنای عدم امکان امدادرسانی به افراد حاضر در بازار ازجمله کسبه و خریداران کالاست که عواقب ناشی از وقوع بحران احتمالی در آن را از یک حادثه عادی فراتر میبرد. چالش اصلی محدوده بازار هنگام بحران، ریسک آتشسوزی است که در یک جمله میتوان آن را از بین رفتن یا دچار زیان شدن جان، اموال، کسب و کار، میراث یا محیط زیست مکان یا مکانهای مستعد آتشسوزی دانست، بنابراین تجزیه و تحلیل ریسک آتشسوزی در یک ساختمان عبارت خواهد بود از فرآیند درک و مشخص کردن خطر آتشسوزی در یک ساختمان یا یک پهنه شهری (اقدامات پیشگیرانه و آمادگی در مدیریت بحران) و احتمال آتشسوزی و نتایج ناخواستهای که به وقوع میپیوندد.
اما نکته جالب توجه و کلیدی در اینجاست که هزینههای محافظت در برابر آتشسوزی تقریبا مشخص است و میتواند همانند دیگر هزینههای مربوط به بنا و ساختمان محاسبه شود و این درحالی است که شاید محاسبه سود حاصل از انجام اقدامات پیشگیرانه و زیان حاصل از بیتوجهی به چنین مواردی به راحتی قابل محاسبه نباشد. همانطور که در حادثه تلخ پلاسکو نیز چنین موردی صادق بوده است و آسیبهای روانی وارده بر خانوادههای شهدا و درگذشتگان، شاید نسلهای متمادی در جامعه باقی بماند و محاسبه چنین هزینه گزاف و ناملموسی کار دشوار و شاید امکانناپذیری باشد.
با این وصف، باید به این سوال بیندیشیم که فرآیند برآورد ریسک آتشسوزی در پهنهای ارزشمند و تاریخی همچون بازار تهران را از کجا باید شروع کرد؟ از سیستم فرسوده، کهنه و تاریخی برقکشی و سیمهای آویزان از سقف سراهای بازار تهران شروع کنیم یا از فقدان گاز لولهکشی در حجرههای کسبه و تعدد گازهای پیکنیک جهت گرمایش مغازهها؟! اولویت با کدام یک از این چالشهایی است که همچون بمب ساعتی در انتظار جرقهای کوچک برای به آتش کشیدن و تخریب هویت تهران است؟ طرح این سوالات درحالی است که بر فرض محال آتشسوزی را تنها حادثه محتمل بدانیم، چراکه از خاکبرداریهای غیراصولی و غیرتخصصی که اخیراً منجر به فروریزش زمینهای اطراف خود شده است، صرفنظر کردهایم و با نگاهی خوشبینانه، سست بودن خاک این منطقه و فرونشست تدریجی آن را در نظر نمیگیریم و منتظر وقوع بحرانی مخرب نشستهایم و همینجاست که جمله «پیشگیری بهتر از درمان است» را روزی چندینبار برای قوت قلب خود و فرار از مسئولیت شهری خواهیم گفت. پس چه بهتر است تا به چراغ هشداری که ساختمان پلاسکو برای ما مدیران و مسئولان شهری روشن کرد، بیشتر توجه کنیم و اقدامات تخصصی و علمی خود را در راستای جلوگیری از وقوع بحرانهای شهری مشابه سرعت بخشیم، اما نکته نهایی و قابل تأمل در این است که تمامی ارکان و سازمانهای ذینفع ازجمله شهرداری، شورای شهر، سازمان پیشگیری و مدیریت بحران و سایر سازمانهای مربوطه با همکاری و همفکری یکدیگر و بهدور از مناسبات سیاسی با تلاشی همگرا، اعتماد از دست رفته مردم شهر را بار دیگر به آنها بازگردانند.
انتهای پیام
نظرات